♨️تو اهل میز و کاخ و تاج و تخت نبودی! رفتنت انقدر سنگین و ناگهانی بود، که هنوز هم نمی‌خواهیم باورش کنیم! تو با این‌گونه رفتنت هم ثابت کردی که مرد میدانی... عمامه خاکی و کفشهای گلی تو در مناطق سیل زده ، خودش حرف می زد که تو بابقیه فرق داری. تو اهل میز و کاخ و تاج و تخت نبودی! برایت شنیدن درد دل مردم و گره‌گشایی از کارشان ، لذت‌بخش تر از پشت میز نشستن و ریاست کردن بود. دلت برای خدمت به مردم بیقرار بود و خواب را از چشمانت گرفته بود. ما هنوز نفهمیدیم که را از دست دادیم. 😔 کارهای بزرگ و زیرساختی که برایشان شبانه روز تلاش کردی، سالها بعد به ثمر خواهد نشست و آیندگان حتما از درایت و تدبیر تو به وجد خواهند آمد... و نامت و خدماتت را در تاریخ این مملکت ثبت خواهند کرد. #سید نظری به حال دل ما بکن. تو تمام دغدغه ات درد مردم بود و حالا دیگر از آن‌طرف راحت تر می‌توانی مشکلات مردم را برطرف کنی. #شهید_رییسی راهت ادامه خواهد داشت. تو با ظهور حضرت حجت برخواهی گشت و کارهای نیمه تمامت را تمام خواهی کرد. و آن روز خیلی دیر نیست...💔 ✍رها صدقی #سید_ابراهیم #سیدالشهدای_خدمت #شهید_رییسی 🌤 |@Mehr_Tavasi

💌#شعری_در_رثای_شهید_خدمت 🔰سید جهادی چقدر حرف از گرانی بود چقدر نیش و طعنه جاری بود کور، کر، دسته ای به‌ فکر جیب از تو سیــــد چه جانفشانی بود وای از این همه ندیدن ها پشت میزت همیشه خالی بود تو به‌ دنبال کار و خدمت خلق صــــــف اول؛ تلاش، جــاری بود خواب، از چشم تو حذر می کرد بهـــر تو جمعــه، روز کاری بــود مثل قاســــــم، تو ســاده و پاکــــــی عــزت نفســــتان، مثالـــــــی بود دلتــان با زبانتـــــــان، همــــــــــراه عمل و کارتـــان چه عالی بود ایستـــــادی تو با تمــام وجـــــــــود دشمـــن از عزم تو فراری بود افق دیــــد تو چه روشـــــــن بود چشمه سارِ همیشه جاری بود افتخـــاری برای ملــت خویـــش رای ما سیــــــــــد جهـــــادی بود ✍صدیقه اژه ای شیدای اصفهانی #شعر #خادم_الرضا #سیدالشهدای_خدمت #سید_ابراهیم_رییسی 🌤 |@Mehr_Tavasi

لحظه ی جمع کردن بدن اِرباً اِربای شهدا توسط جوانان ایرانی 💔😔 #خادم_ملت #عزیز_ملت #سیدالشهدای_خدمت 🌤 |@Mehr_Tavasi

#سالروز_فتح_خرمشهر خرمشهر ها در پیش است. انتخابات پیش رو، از مهم ترین انتخابات تاریخ انقلاب اسلامی و عرصه آزمون ملت است برای انتخاب کارآمدترین ها تا کارِ ناتمام خادم جمهور، شهید مظلوم دکتر آیت الله رییسی را تماام کند. چشم ها را باز کنید و در این میدان، سنگ تمام بگذارید.✌️🇮🇷✌️ ✍بیقرار ظهور #انتخابات #خرمشهر #سید_ابراهیم_رییسی #شهید_جمهور #شهیدرجایی 🌤 |@Mehr_Tavasi

امیری.... و نعم الامیر😔 💔💔💔💔💔💔💔💔💔 🌥 | @Mehr_Tavasi

📣 پویش میراث ابراهیم 📣 «ویژه نوجوانان» 🔰محور پویش: 🔹کدوم رفتار رئیس جمهور شهیدرو خیلی دوست داشتی؟ 🔸اگر قرار بود از ایشون چیزی به تو به ارث برسه دوست داشتی چی باشه؟ 💢قالب محتوایی: 🔷درباره‌‌ش برام بنویس(بین۱تا۵صفحه) 🔶کلیپ یا پادکست بساز(نهایتا دو دقیقه) 🔺تا تاریخ پنجم خرداد ماه برای ارسال آثار«در پیام‌رسان ایتا» وقت دارید. #ویژه_نوجوانان 🔗آیدی ایتا جهت ارسال👇 🆔 @Nojahan_puyesh 👇نوجهان را در فضای مجازی دنبال کنید👇 ایتا | بله | روبیکا | آپارات | نرم‌افزار | شاد

برایتان بی صدا می‌گرییم ...😭 "چرا که ما نیز مجبور به سکوتیم..." 😔😔 🌥| @Mehr_Tavasi

" امیری... و نعم الامیر"💔 به خودمان می بالیم برای داشتن چنان شیر مردانی... شیر مردان مرد... حامی مظلوم... مقتدر... توانا... با ابهت... دلمان برایتان تنگ است...😭😭 🌥| @Mehr_Tavasi

" ما یکی از بهترین های این دنیا رو از دست دادیم " 😭🖤😭🖤😭🖤😭🖤 🌥| @Mehr_Tavasi

💓دل نوشته همسر شهید محسن حججی💓 "هوالشهید" شهید، دوست‌داشتنی‌ترین،عزیزترین و پاک‌ترین بنده‌ی خداست که انتخاب می‌شود برای جاودانه شدن، برای همیشه زنده بودن، برای تا قیام قیامت گره از خلق خدا گشودن و غم از دست‌دادنِ محبوب‌ترین بنده‌ی خدا هیچ‌گاه کهنه نمی‌شود. 😔💔 حالا من انگار دوباره حاج‌قاسم را از دست داده بودم، انگار دوباره دی ماه سال ۱۳۸۴ شده بود و من باخبر می‌شدم حاج احمد کاظمی پدر معنوی‌ام در یک سانحه‌ی هوایی به شهادت رسیده است، انگار باز من منتظر بودم یک نفر خبری از پیکر آقامحسن برایم بیاورد... هرچقدر هم که تلخ‌ترین خبرها را از شهادتدهمسر شهیدم شنیده باشم؛ از انگشت به دست نداشتن و از سر به تن نداشتن..‌. هرچقدر که دردآشنا باشم؛ از درد فقدان و از درد زخم‌زبان‌ها... باز هم هنوز در بهت و حیرتم و هنوز نتوانستم باور کنم که رییس‌جمهور، شهید‌جمهور شده باشد... نمی‌توانم به قلب غم‌زده‌ام بفهمانم که این مرد دیگر نیست که مرهم زخم‌ها و دادخواه مظلوم و پیگیر حل مشکلات مردم باشد ولو در دورترین نقطه‌ی صفر مرزی... . آخر طوری با تمام وجود بود، با اوج همتش کار می‌کرد و در عمل، پاسدار خون شهیدان‌مان بود که بعد از مدت‌ها، نفس راحتی می‌کشیدم و احساس می‌کردم او را برای همیشه خواهیم داشت... شاید به خاطر همین است که در غم نبودنش اشک‌ چشم‌ها خشک نمی‌شود و سوز دل‌ها مرهم نمی‌پذیرد... به خاطر اینکه همه‌ را با شهادتش غافل‌گیر کرد. 😭😭😭😭😭😭😭 یادم می‌آید از آخرین دیدارمان و می‌فهمم شهادت برای او چقدر خواستنی بوده است... در دیدارش با مردم اصفهان مثل یک پدر با من و پسرم علی صحبت و احوال‌پرسی کرد... وقت خداحافظی از من خواست از شهیدحججی بخواهم او را مثل خودش عاقبت به خیر کند... و چقدر با این جمله دل من لرزیده بود... آخر آقامحسن به تکرار از من می‌خواست برای عاقبت‌به‌خیری‌اش دعا کنم و حالا مردی دیگر این را از من می‌خواست... مردی که مثل پدر دوستش داشتم و فکر نبودنش دلم را آتش می‌زد... هنوز سوگوارم و اشک می‌ریزم... اما منِ دردآشنا یادم می‌آید که وقت نشستن نیست حتی اگر همیشه قلبم داغ‌دار باشد... مرهم درد‌های ابدی‌ام را به یاد می‌آورم... باید دست روی زانو بگذارم و بلند بشوم و به سراغش بروم... من در آن لحظه به لحظه‌هایی که احساس می‌کردم از رنج شهادت آقامحسن الان است که قلبم از کار بیفتد، تنها با پناه بردن به قرآن طاقت آوردم... حالا هم دلم را به خودش می‌سپارم و تلاوتش می‌کنم تا جان چندباره بگیرم و قلبم آبدیده‌تر شود برای تربیت نسلی که قرار است همچون رییسی‌ها در رکاب امام‌زمان‌شان بجنگند و بر باطل پیروز شوند... خوشا به سعادتش که بعد از شهادتش نیز با خونش چه بسیار قلب‌ها را هدایت خواهد کرد و چه بسیار مشکلات را گره‌گشایی... آخر حالا دست او از همیشه بازتر است برای خدمت‌رسانی... چراکه او شهید است و شهید زنده‌تر و بیناتر است از همه‌ی زندگان... چراکه حالا او چیزهایی را می‌بیند که ما نمی‌بینیم و رمز و رازهایی را می‌داند که ما نمی‌دانیم... زهرا عباسی/ همسر شهید محسن حججی/ اردیبهشت ۱۴۰۳ 🌥| @Mehr_Tavasi