چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم؟!
"بانوان و نو+جوان های متعهد مسیر انقلاب را پیش خواهند برد."
#بانوی_میدان
#نوجوان
#شجره_طیبه
#جهاد_تبین
@Mehr_Tavasi
🌷 #دادهنما | شهادت نشانه راه حق
🫀 شهیدانی که ایران را زندهتر میکنند
⁉️ چی باعث میشه دشمن عصبانی و خشمگین بشه؟
💌 سفیر نو+جوان باشید و این جزوه را برای دوستان و آشنایانتان ارسال کنید.
💫 نسخه باکیفیت چاپ را برای نصب و انتشار به آسانی از سایت یا #نرمافزار_موبایلی نو+جوان دریافت کنید 👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=22660
@Mehr_Tavasi
50.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌤به وقت مهــــر و تواصـــی🌤
💠اینـــجا میدان امام اصفهان
💠میعاد دلهای بیقرار انتظار
🍀خرداد ماه ۱۴۰۲
#میدان_امام_اصفهان
#مهر_و_تواصی
#دختران_ریحانه_اند
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🇮🇷 @Mehr_Tavasi 🇮🇷
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
هدایت شده از مهــر و تواصی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
سلام به اعضای محترم کانال!✨
طاعات و عبادات همگی شما قبول باشه!
از ما خیلی سوال می پرسید که زیر نظر کجا هستید و هزینه هاتون چطوری تامین میشه؟🧐
خوب! باید عرض کنم، ما یک گروه فرهنگی کاملا مستقل و خودجوش هستیم و هزینه ها هم از کمک های مردمی هست.🙂
ما عقیده داریم، کار اگر برای رضای خدا باشه (جمله شهید همت)، لنگ نمی مونه...
✴️ممنون از همه ی شما که
در انتشار مـهــر و تواصــی
به ما کمک می کنید...😊
https://eitaa.com/Mehr_Tavasi
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
"سپاس خدایی را که با من دوستی ورزید در حالی که از من بی نیاز است"😌🙂🤲
@Mehr_Tavasi
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
اگر میبینی دلت پرواز میکند به سوی راحتیها، تنعمها، عیشها، پولها، مقامها، آبرومندیها، ناز و فخر فروختنها به این و آن، بدان اگر کوفه هم میبودی، از آن کسانی میبودی که خیلی اگر ملاحظه میکردی، شبانه، یواشکی، با همسایهها خداحافظی نکرده، اسبت را سوار میشدی، به زن و بچهات هم میگفتی من در شام منتظر شما هستم؛ یا علی مدد!
#ایمان
#ایمان_متعهدانه
#رفاه_زدگی
#زیست_مومنانه
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🇮🇷 @Mehr_Tavasi 🇮🇷
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
♦️خیلی ها دوست دارند یک کارهایی را انجام بدهند؛
خیلی ها اهل تسویف هستند؛
خیلی ها روزها، ماه ها و حتی سال ها، کارهایی را که حتی دوست دارند، به عقب می اندازند...
راحت طلبی، بعضی از ما را بیچاره کرده، مخصوص که با آمدن کرونا، خیلی از ما دچار بیماری های ذهنی شدیم و هنوووز فکر می کنیم جسم و جانمان در خطر است؛ بیماری که اینک در بعضی کشورها،مردم دچارش شده اند...
بیماری خموشی که فرد، بصورت افراطی، علاقمند به نشستن در یک مکان و ساعت ها گشتن در فضای مجازی ست و غافل از آسیب های جسمی و روحی که می خورد...
♦️حال در بین این همه کار و علاقه های متفاوت، باید گلچین کرد، اراده کرد و حرکت کرد..
و این روزها جهاد تبیین هم فریضه است... یعنی هر جا که هستی ، در هر جایگاه و مقامی، مراقب باشی فریضه ات قضا نشود....
✍ر.نیازی
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
🇮🇷 @Mehr_Tavasi 🇮🇷
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
#شهید_تبین
#شهید_آرمان_علی_وردی
مدیرعامل سازمان بهشت زهرا با بیان اینکه شهید آرمان علیوردی یکماه قبل از شهادتش بر مزار خود در "قطعه ۵۰" نماز خوانده بود، گفت: مزار این شهید در ماههای اخیر یکی از شلوغترین مزارهای گلزار شهدای بهشت زهرا (س) بوده
این مسئول با اشاره به اینکه قطعه ۵۰ همیشه پاتوق این شهید دهه هشتادی بوده است، عنوان کرد: شهید علی وردی یک ماه قبل شهادت خود در همین نقطه نماز خوانده و دراز کشیده و عنوان کرده بود که من همینجا دفن می شوم.
وی افزود: همین نقطه جایی است که شهید "سجاد زبرجردی" دفن شده و یکی از شلوغترین قبور گلزار شهداست و شهید "علی وردی" عاشق شهید "زبرجردی" بود و هرهفته به مزار این شهید و همچنین به مزار شهید " احمدعلی نیری" در قطعه ۲۴ که شاگرد آیت الله حق شناس بود سر می زد و مزار این دو شهید پاتوق شهید "علی وردی" بود و مرتب خود را با شهدا همدم می کرد.
🔻به #جهاد_تبیین بپیوندید🇮🇷👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/863436966Cf69e52cb78
@Mehr_Tavasi
داستانک🦋
🌟🌟🌟🌟ستاره باران غدیر🌟🌟🌟🌟
"چادر شب که روی آسمان پهش شد، ما هم درآمدیم، چشمک زنان و نورانی.
حتماً شنیدهاید که ستارهها در آسمان کویر، بیشتر نمایان هستند. مثل اکلیلهای نقرهای، روی یک پیراهن سرمه ای، آسمان را پوشانده بودیم .
نگاهی به سرتاسر زمین کردم و یک هو متعجّب فریاد زدم، بچّهها ببینید حوالی برکهی خم ، چقدر آدم رفت و آمد میکند. وسط این بیابان چه خبر است؟! آدمها دور هم، دسته دسته نشسته بودند و شمعی، چراغی یا آتشی روشن بود. دو تا خیمه هم آن طرفتر بود که مردم نوبتی میرفتند داخل خیمهی اول و بعد میرفتند داخل خیمهی دوم.
وقتی هم بیرون می آمدند. شاد و خندان به هم تبریک میگفتند و همدیگر را در آغوش میگرفتند. فرشتهای از آن بالا رد میشد. صدایش زدم و گفتم: ما که این بالاییم و دستمان به زمین نمیرسد، تو بگو آن پایین چه خبر است؟ چقدر اطراف برکهی خم نورانی شده است.
فرشته خندید و چرخی زد از بالهایش طلا میریخت پایین. به من گفت: خبر ندارید علی (علیه السّلام) مولای مؤمنان شده است و در این سرزمین به پیامبر خدا (صلّی اللّه علیه و سلّم) وحی شده که این خبر را به مردم برساند. آن خیمهی حضرت محمّد (صلّی اللّه علیه و سلّم) است و آن یکی هم خیمه حضرت علی (علیه السّلام)، مردم دارند، نوبتی میروند تا با آنها بیعت کنند.
از شدّت ذوق نورانی تر شده بودم. به دوستانم گفتم: تا میتوانید نور بپاشید، روشن بمانید و تماشا کنید. "
#یا_علی_۱۱۰
#روز_شمار_غدیر
#داستان_کودکانه
#عید_ولایت
#امیر_المومنین
🌸🌟🌸🌟🌸🌟
@Mehr_Tavasi
🌸🌟🌸🌟🌸🌟
⚜ وظایف حتمی و مسلّم زنان جامعه؛ ورود به مسائل مورد ابتلای روز
💬 توصیه من به خواهران و دختران عزیزم این است که معلومات و آگاهیهایتان را بیشتر کنید. مطالعه، دقّت، تحقیق، درس، ورود به مسائل مورد ابتلای روز و اهتمام به کارهای دینی، جزو وظایف حتمی و مسلّمی است که امروز زنان کشور باید مثل مردان، خود را موظّف به انجام آنها بدانند.
🎙 رهبر حکیم انقلاب ۱۳۷۵/۰۶/۲۸
#نقش_بانوان
#بانوان_فعال_جبهه_فرهنگی_انقلاب
@rabteasheghi⏪
@Mehr_Tavasi⏪
امام خامنهای:تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بیجبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملّت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همهجانبه و هوشمندانه میطلبد.
@Mehr_Tavasi
"منبر بلند "
تازه اتراق کرده بودیم. تعدادمان کم نبود. صد تا، دویست تا، پانصد تا، شاید هم بیشتر. کوهانهای من از شدّت خستگی درد میکرد و پشتم را آفتاب تند بیابانهای مکّه سوزانده بود. حالا کنار دوستانم بودم و ساربانها دورمان میچرخیدند.
تشنه و هلاک از گرما بودم. خنکای آب برکهی خم را به گلو رساندم و حالم بهتر شد. دوست داشتم زودتر جهاز پشتم را بردارند، تا هوایی بخورم.
آن طرفتر یاران پیامبر خارهای روی زمین را میکندند و چند نفر مسئول آوردن خوار برای ما شده بودند. زمین که صاف شد، سنگهای بزرگ را روی هم گذاشتند.همان موقع چند نفر از یاران پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) آمدند و جهاز ما را برداشتند و بردند آن طرف زیر سایهی درختان سَمُر روی سنگها چیدند.
حتّی با پارچه از این درخت به آن درخت، سایهبان درست کرده بودند و از شواهد معلوم بود قرار است برای چند روز اتراق کنیم.
برایمان عجیب بود، معمولاً جهاز هر شتر را کنارش میگذاشتند که معلوم باشد، مال کیست؟
امّا آن روز همه را بردند یک طرف دیگر. سنگهای بزرگ و جهازهای ما را یک جوری روی هم چیدند، انگار میخواهند دیوار بلند بسازند. دوست کناریام که داشت خارها را چرق چرق میجوید، گفت: چه خبر شده این کارها برای چیست؟!
من متعجّب داشتم تماشا می کردم. یکی از یاران پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) آخرین جهاز را به دوش گرفته بود و زیر لب میگفت: عجب منبری شد.
به دوستانم گفتم: شنیدی گفت منبر؛ یعنی کسی قرار است آن بالا برود و سخنرانی کند؟! شاید پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) با علی (علیه السّلام) باشند.
🌸🌟🌸🌟