5.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عیادت حجتالاسلام رستمی، رئیس نهاد رهبری در دانشگاهها از مصدومان حادثه واژگونی اتوبوس در دانشگاه علوم و تحقیقات
@MehreMaandegar
14.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 #موشن_گرافیک | راه فرار
🚨حادثه هیچوقت خبر نمیکند
واکاوی زلزله و کارهای لازمی که رعایت آنها هنگام وقوع زلزله باعث کاهش آسیبها و تلفات میگردد
🔻5دیماه روز ملی ایمنی در برابر زلزله و حوادث طبیعی
@MehreMaandegar
5.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آیه_گرافی
💠 سوره شوري آیه 25
@MehreMaandegar
#اینفوگرافیک
🔰کدام استانها بیشترین بودجه را در سال 98 میگیرند؟
@MehreMaandegar
4.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #فیلم
💠 هر کار خیر اجتماعی، #صدقه است
🔸حجت الاسلام #عالی
@MehreMaandegar
مهر ماندگار
#روایت_عشق قسمت هجدهم: بی پناه 💥💥💥 اون شب خیلی گریه کردم ... توی همون حالت خوابم برد ... توی خواب ی
#روایت_عشق
قسمت نوزدهم: زندگی در ایران
💥💥💥
به عنوان طلبه توی مکتب پذیرش شدم ... از مسلمان بودن، فقط و فقط حجاب، نخوردن شراب و دست ندادن با مردها رو بلد بودم ... .
همه با ظرافت و آرامش باهام برخورد می کردن ... اینقدر خوب بودن که هیچ سختی ای به نظرم ناراحت کننده نبود ... .
سفید و سیاه و زرد و ... همه برام یکی شده بود ... مفاهیم اسلام، قدم به قدم برام جذاب می شد ... .
🍀🍀🍀
تنها بچه اشراف زاده و مارکدار اونجا بودم ... کهنه ترین وسایل من، از شیک ترین وسایل بقیه، شیک تر بود ... اما حالا داشتم با شهریه کم طلبگی زندگی می کردم ... اکثر بچه ها از طرف خانواده ساپورت مالی می شدن و این شهریه بیشتر کمک خرج کتاب و دفترشون بود ... ولی برای من، نه ... .
با همه سختی ها، از راهی که اومده بودم و انتخابی که کرده بودم خوشحال بودم ... .
🍁🍁🍁
دو سال بعد ... من دیگه
اون آدم قبل نبودم ... اون آدم مغرور پولدار مارکدار ... آدمی که به هیچی غیر از خودش فکر نمی کرد و به همه دنیا و آدم هاش از بالا به پایین نگاه می کرد ... تغییر کرده بود ... اونقدر عوض شده بودم که بچه های قدیمی گاهی به روم میاوردن ... .
.
کم کم، خواستگاری ها هم شروع شد ... اوایل طلبه های غیرایرانی ... اما به همین جا ختم نمی شد ... توی مکتب دائم جلسه و کلاس و مراسم بود ... تا چشم خانم ها بهم می افتاد یاد پسر و برادر و بقیه اقوام می افتادن ... .
🍃🍂🍃🍂
هر خواستگاری که می اومد، فقط در حد اسم بود ... تا مطرح می شد خاطرات امیرحسین جلوی چشمم زنده می شد ... چند سال گذشته بود اما احساس من تغییری نکرده بود ... .
@MehreMaandegar