📕📘📗📙📒📕 💠احضاریه از دادگاه(۱) #داستان_نهم #مالک_زمان راوی: امیر عبدالهیان 🔹قبل از فرماندهی سپاه قدس، ماموریتش تامین امنیت شرق کشور بود، مبارزه با اشرار، مبارزه با قاچاقچی ها و ... از کارهای برجسته‌ای بود که حاجی در آن دوران انجام داد‌. یک بار در مقرمان که نزدیک مرز بود در حال استراحت بودیم که یکباره چند آرپیجی اطرافمان اصابت کرد، سریع از تخت بلند شدیم و به اسلحه خانه رفتیم، سلاح ها را که تحویل گرفتیم به چند دسته تقسیم شدیم. 🌾🌾🌾🌾 🔸یک دسته بالای پشت بام، دسته دیگر داخل حیاط، و دسته دیگر داخل ساختمان؛ من داخل ساختمان بودم و از آنجا با قناصه شلیک می کردم، در اثنای جنگ یادم آمد حاجی هم در طبقه بالایی مشغول استراحت بود. با خود گفتم نکند اتفاقی افتاده، سراسیمه پله ها را دویدم و خود را به طبقه بالا رساندم، اما او را ندیدم، سرم را برگرداندم و دیدم پشت پنجره سنگر گرفته و مشغول تیراندازی است. داد زدم حاجی سالمین؟ گفت بیا اینجا، سریع کنارش رفتم. 🍁🍁🍁🍁 🔹خوشبختانه چیزی نشده بود.به من گفت: امروز کار این ها را به پایان می‌رسانیم، چند دقیقه بعد صدای تیر‌‌ها قطع شد... ✅ادامه دارد .‌.. 💠جمعه ها ساعت ۲۱ همراه با #مسابقه و #جایزه 🔹بهره‌برداری از این مطالب با ذکر منبع @Mehremaandegar بلامانع است. #مالک_زمان #داستان_کوتاه #سردار_سلیمانی #حاج_قاسم #مهر_ماندگار @Mehremaandegar

📕📘📗📙📒📕 💠احضاریه از دادگاه(۲) #داستان_نهم #مالک_زمان راوی: امیر عبدالهیان 🔹فهمیدیم فرار کرده‌اند. حاجی دستور داد هر چه نیرو هست به خط کنیم و به تعقیب آنها مشغول شویم. همراه نیروها سوار ماشین شدیم، اما با خود می گفتم حاجی چه چیزی در سر دارد؟! به نقطه صفر مرزی رسیدیم، از ماشین پیاده شدم و کنار او رفتم، به او گفتم اگر از مرز گذر کنیم برایمان شر می شود، با دستش عرق پیشانی را پاک کرد و گفت باید شر این‌ها امروز کنده شود، وگرنه باز هم تلفات می دهیم. 🌾🌾🌾🌾 🔸نگاهی به افق کرد و دستور داد سوار ماشین شویم، سوار شدیم و تا چند کیلومتر داخل کشور همسایه رفتیم، چیزی به مقرشان نمانده بود که دستور داد از ماشین پیاده شویم. طوری قدم می‌گذاشتیم که صدای کفش‌هایمان هم معلوم نبود، یکی از اتاق‌های اشرار که از دور پیدا بود را، انبار مهمات کرده بودند، حاجی دست آرپیچی زن را گرفت و گفت: اگر اینجا را بزنی قطعاً پیروز می‌شویم. 🍂🍂🍂🍂 🔹آرپیجی را پر کرد و بر شانه‌اش گذاشت، با ذکر الله اکبر صحرا را برایشان جهنم کرد و نبرد آغاز شد. ✅ادامه دارد ... 💠جمعه ها ساعت ۲۱ همراه با #مسابقه و #جایزه 🔹بهره‌برداری از این مطالب با ذکر منبع @Mehremaandegar بلامانع است. #مالک_زمان #داستان_کوتاه #سردار_سلیمانی #حاج_قاسم #مهر_ماندگار @Mehremaandegar

📕📘📗📙📒📕 💠احضاریه از دادگاه(۳) #داستان_نهم #مالک_زمان راوی: امیر عبدالهیان 🔹در عرض چند دقیقه تمام آنها را به خاک و خون کشاندیم و برگشتیم، چند ماه هیچ خبری در آن منطقه نبود و همه چیز امن و امان شد. با خود گفتم سری به شهر بزنم و حاجی را ببینم. 🌾🌾🌾🌾 🔸رفتم و دفترش را پیدا کردم، وارد شدم و با سلام و علیکی گرم مرا مهمان کرد، اما چیز عجیبی روی میزش گذاشت! کمی جلوتر رفتم و دیدم احضاریه از دادگاه است. بدون مقدمه گفتم حاجی شما و دادگاه؟! با خنده گفت: یادت هست که آن روز گفتی اگر از مرز رد شویم برایمان شر می‌شود؟ گفتم: آره یادم هست. لبخندی زد و گفت: شر شد دیگه. پرسیدم حالا چه می‌کنید؟ گفت بعد از ظهر باید به دادگاه بروم. 🍂🍂🍂🍂 🔹با تعجب گفتم: شما چرا؟ وکیلی بگیرید تا همه ماجرا را تعریف کند، حاجی گفت خودم انجام می‌دهم و با دلایلم خود را تبرئه می‌کنم. با اینکه که می توانست بی محلی کند، اما او مرد قانون بود. 🍁🍁🍁🍁 🔸امیرالمومنین علی علیه السلام در قسمتی از نامه‌اش به مالک اشتر می‌فرماید: وَ أَلْزِمِ الْحَقَّ مَنْ لَزِمَهُ مِنَ الْقَرِيبِ وَ الْبَعِيدِ وَ كُنْ فِي ذَلِكَ صَابِراً مُحْتَسِباً وَاقِعاً ذَلِكَ مِنْ قَرَابَتِكَ وَ خَاصَّتِكَ حَيْثُ وَقَعَ وَ ابْتَغِ عَاقِبَتَهُ بِمَا يَثْقُلُ عَلَيْكَ مِنْهُ فَإِنَّ مَغَبَّةَ ذَلِكَ مَحْمُودَةٌ. 🌾🌾🌾🌾 🔹حق را نسبت به هر که لازم است از نزدیک و دور رعایت کن، و در این زمینه شکیبا و صبور باش، گرچه این برنامه زیان نزدیکانت باشد، و در این مورد، نسبت به آنچه بر تو سخت است جویای عاقبتش باش، که سرانجام رعایت حق نیکوست. 💠جمعه ها ساعت ۲۱ همراه با #مسابقه و #جایزه 🔹بهره‌برداری از این مطالب با ذکر منبع @Mehremaandegar بلامانع است. #مالک_زمان #داستان_کوتاه #سردار_سلیمانی #حاج_قاسم #مهر_ماندگار @Mehremaandegar

📕📗📘📙📒📔 📌 امر به معروف و نهی از منکر 💢 مَثَل امر به معروف و نهی از منکر #داستان_نهم 🔰 پیامبر(ص) فرمودند: اگر گروهی سوار کشتی شده باشند و در دریا مسافرت کنند، چنانچه کشتی‌شان با تلاطم و امواج شکننده‌ی آب دریا برخورد کند و در این زمان یکی از سرنشینان به سوراخ کردن کشتی پردازد، دیگران بیایند و به او بگویند: چرا کشتی را سوراخ می کنی؟با این عمل تو ماهم غرق می شویم. 🔹او در جواب بگوید: من همین‌جا را که بر آن نشسته‌ام و مخصوص من است سوراخ می کنم، به شما مربوط نیست، چنانچه او را رها کنند و از کار ناشایست او ممانعت نکنند، کشتی درهم می‌شکند و سرنشینان آن غرق می‌شوند. 🌀رسول خدا(ص): لا تَزالُ أمتی بِخَیرٍ ما أمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنکَرِ امت من تا زمانی که امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند، در خیر و سلامتی‌اند. 💠 اولین مسابقه از محتوا سوم اردیبهشت ۱۴۰۰ 🔹بهره‌برداری از این مطالب با ذکر منبع @Mehremaandegar بلامانع است. #قصه‌های_دلنشین #مهر_ماندگار #داستان_کوتاه #کتابخوانی #رمضان @Mehremaandegar