eitaa logo
مهریز نیوز
18.8هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
50 فایل
خبرهای روز شهرستان مهریز،شهرستانها،استان یزد ، ایران وجهان 📱ارتباط با مدیریت @MehrizNews1378 📱ارتباط با مدیر دوم @Ahmad_z_mehrizy 🔰ادمین تبلیغات @Salar137888 @zahrarhashemj 📱اینستاگرام www.instagram.com/mehriznews.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رقص جولان بر سر میدان کنند ... رقص اندر خون خود مردان کنند ... اللهمّ ارزقنی توفیق الشّهاده فی سبیلک 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
کد اسکن QR گروه دورهمی مهریزی ها در پیام رسان ایتا قابل دسترسی هست. https://eitaa.com/joinchat/3162374373C38de9caaea
🔺 قول دولت به مجلس برای واریز «افزایش حقوق و معوقات مهر و آبان» کارمندان 🔹مهدی عیسی‌زاده رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به انتشار برخی اخبار در خصوص عدم اعمال قانون افزایش حقوق کارکنان دولت از این ماه، بیان کرد: بنده در این خصوص اطلاعی ندارم اما بر اساس قانون مصوب مجلس، دولت باید از ابتدای مهر ماه افزایش حقوق را اعمال کند و دولت قول داده است که افزایش حقوق کارکنان در آذرماه اعمال شود و معوقات مهر و آبان ماه هم پرداخت شود. 🔹انتظار می رود دولت به وعده خود عمل کند و از این ماه افزایش حقوق کارکنان اعمال شود. افزایش حقوق بازنشستگان لشکری و کشوری نیز از آبان ماه پرداخت شده است. 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
🌸🍃🌸🍃 مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می‌کردند برای صرف شام دعوت کرد و جلوی آنها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آنها پرسید قرآن را انتخاب می‌کنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است اول از نگهبان شروع کرد پس گفت: انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد: آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را می‌گیرم چرا که فایده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد بعداً از کشاورزی که پیش او کار می‌کرد سؤال کرد گفت اختیار کن!؟ کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعاً قرآن را انتخاب می‌کردم ولی فعلاً مال را انتخاب می‌کنم بعد از آن سؤال از آشپز بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می‌کنید پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابراین پول را بر می‌گزینم و در سری آخر از پسری که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی می‌دانم که تو حتماً مال را انتخاب می‌کنی تا اینکه غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا اینکه مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می‌کنم چرا که مادرم گفته است: یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است قرآن را گرفت و بعد از اینکه قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابر آن مبلغی بود که بر میز غذا بود وجود داشت و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: به زودی این مرد غنی را وارث می‌شود پس آن مرد ثروتمند گفت: هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی‌کند 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
عشق❤ روزی خبر رسید که به زودی جزیره به زیر آب خواهد رفت. همه ساکنین جزیره قایق هایشان را آماده و جزیره را ترک کردند. اما عشق می خواست تا آخرین لحظه بماند، چون او عاشق جزیره بود. وقتی جزیره به زیر آب فرو می رفت، عشق از ثروت که با قایقی باشکوه جزیره را ترک می کرد کمک خواست و به او گفت:« آیا می توانم با تو همسفر شوم؟» ثروت گفت:« نه، من مقدار زیادی طلا و نقره داخل قایقم هست و دیگر جایی برای تو وجود ندارد.» پس عشق از غرور که با یک کرجی زیبا راهی مکان امنی بود، کمک خواست. غرور گفت:« نه، نمی توانم تو را با خود ببرم چون تمام بدنت خیس و کثیف شده و قایق زیبای مرا کثیف خواهی کرد.» غم در نزدیکی عشق بود. پس عشق به او گفت:« اجازه بده تا من باتو بیایم.» غم با صدای حزن آلود گفت:« آه، عشق، من خیلی ناراحتم و احتیاج دارم تا تنها باشم.» عشق این بار سراغ شادی رفت و او را صدا زد. اما او آن قدر غرق شادی و هیجان بود که حتی صدای عشق را هم نشنید. آب هر لحظه بالا و بالاتر می آمد و عشق دیگر ناامید شده بود که ناگهان صدایی سالخورده گفت:« بیا عشق، من تو را خواهم برد.» عشق آن قدر خوشحال شده بود که حتی فراموش کرد نام پیرمرد را بپرسد و سریع خود را داخل قایق انداخت و جزیره را ترک کرد. وقتی به خشکی رسیدند، پیرمرد به راه خود رفت و عشق تازه متوجه شد کسی که جانش را نجات داده بود، چقدر بر گردنش حق دارد. عشق نزد علم که مشغول حل مساله ای روی شن های ساحل بود، رفت و از او پرسید: « آن پیرمرد که بود؟» علم پاسخ داد: « زمان» عشق با تعجب گفت:« زمان؟! اما او چرا به من کمک کرد؟» علم لبخندی خردمندانه زد و گفت: « زیرا تنها زمان قادر به درک عظمت عشق است.» .📚داستانڪ📚 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
10.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬ذکری برای رفع غم و گرفتاری 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
چگونه سطح ارتعاشات مثبت مان را افزايش دهيم ؟ 😍👇 1 - شكرگزار باشيد. 2 - تحرك داشته باشيد. 3 - مراقب تغذيه خود باشيد. 4 - هميشه در حال يادگيري باشيد. 5 - با طبيعت در تماس باشيد. 6 - خود و ديگران را ببخشيد. 7 - با خودتان خلوت كنيد. 8 - در حق ديگران كار نيك انجام دهيد. 9 - قدرت خنده را جدي بگيريد. 10 - به حيوانات غذا بدهيد. 11 - اگر بچه كوچكي در خانواده داريد، با او وقت بگذرانيد. 12 - با گياهان صحبت كنيد. 13 - در حق ديگران دعاي خير كنيد. 14 - به كارهاي جانبي مثل نقاشي و آشپزي و عكاسي بپردازيد. 15 - كارها را صرفا از روي مهرباني انجام دهيد. 16 - مراقبه كنيد. 17 - جنبه مثبت قضايا را نگاه كنيد. 18 - گاهي به تنهايي سفر كنيد. 19 - موسيقي گوش كنيد. 20 - از خودتان مراقبت كنيد و آراسته باشيد. 21 - با افرادي داراي فركانس ارتعاشي بالا بيشتر در ارتباط باشيد. 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
تغییر ساعت دربی در صورت حضور تماشاگران ⚽️ مسئول کمیته برگزاری مسابقات سازمان لیگ: اگر شرایط به سمت حضور تماشاگر در ورزشگاه برای دربی برود، احتمال دارد درباره ساعت تصمیم جدیدی گرفته بشود. ⚽️ تیم‌های فوتبال استقلال و پرسپولیس از ساعت ۱۷:۳۰ روز سه‌شنبه هفته آینده در چارچوب هفته دوازدهم لیگ برتر به مصاف هم خواهند رفت. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
فوائد خوردن غذا روی زمین: 🔸کمک به هضم غذا 🔸کمک به خوردن به اندازه 🔸جلوگیری ازابتلا به واریس 🔸تقویت مفاصل و ماهیچه ها 🔸اثرات معنوی پیامبر فرمود دوست دارم سر سفره مانند بنده ها بنشینم... نشستن دو زانو به شکلی که دو ساق پا در طرف راست بدن قرار بگیرد و بیشتر وزن در سمت چپ بدن باشد مستحب است... 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌷🌻 🔴 تنها با اعمال زیر پرونده شما بعد از مرگ باز می ماند!🔴 🌼پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند: ✅ هفت چیز برای بنده بعد از مرگ در جریان است:  1⃣ دانشی که بیاموزد که دیگران از آن بهره‌مند شوند؛ 2⃣ رودی به جریان اندازد تا همه مردم به خصوص طبقه کشاورزان و باغداران و دیگر اصناف از آن استفاده نمایند؛ 3⃣ چاهی را حفر کند که دیگران از آن آب بهره برداری کنند؛ 4⃣ درخت خرما ( و سایر درختان ) بنشاند که از میوه ها و سایۀ آن بهره مند گردند؛ 5⃣ مسجدی بنا کند ( که با اقامۀ نماز در آن و رفع مشکلات جامعه و نیز با برگزاری جلسات مذهبی جهت تعالی معارف اسلام از آن به کار گیرند )؛ 6⃣ قرآن ( و متون و کتب دینی دیگری ) را به ارث گذارد؛  7⃣ فرزندی صالح از او بماند که برای او طلب مغفرت نماید. ‏┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
💕 داستان کوتاه "پادشاهى" با "نوكرش" در كشتى نشست تا سفر كند. از آنجا كه آن نوكر "نخستين بار" بود كه دريا را مى ديد و تا آن وقت رنجهاى دريانوردى را نديده بود، از "ترس" به گريه و زارى و لرزه افتاد و بى تابى كرد. "هرچه او را دلدارى دادند آرام نگرفت..." "ناآرامى او،"" آسايش شاه" را بر هم زد. اطرافيان شاه در فكر چاره جويى بودند، تا اينكه "حكيمى" به شاه گفت: "اگر فرمان دهید من او را به طريقى آرام و خاموش مى كنم.!" شاه گفت: اگر چنين كنى "نهايت لطف" را به من نموده اى. حكيم گفت: "فرمان بده نوكر را به دريا بيندازند.!" شاه چنين فرمانى را صادر كرد. او را به دريا افكندند. او پس از چندبار "غوطه خوردن در دريا" فرياد مى زد مرا كمك كنيد! مرا نجات دهيد! سرانجام موی سرش را گرفتند و به داخل كشتى كشيدند. او در گوشه اى از كشتى "خاموش نشست" و ديگر چيزى نگفت. شاه از اين دستور حكيم تعجب كرد و از او پرسيد: "حكمت اين كار چه بود كه موجب آرامش غلام گرديد؟!" حكيم جواب داد: * او اول رنج غرق شدن را نچشيده بود و قدر سلامت كشتى را نمى دانست، حال قدر کشتی را در این دریا می داند. * .📚داستانڪ📚 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News