eitaa logo
مهریز نیوز
18.8هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
50 فایل
خبرهای روز شهرستان مهریز،شهرستانها،استان یزد ، ایران وجهان 📱ارتباط با مدیریت @MehrizNews1378 📱ارتباط با مدیر دوم @Ahmad_z_mehrizy 🔰ادمین تبلیغات @Salar137888 @zahrarhashemj 📱اینستاگرام www.instagram.com/mehriznews.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق❤ روزی خبر رسید که به زودی جزیره به زیر آب خواهد رفت. همه ساکنین جزیره قایق هایشان را آماده و جزیره را ترک کردند. اما عشق می خواست تا آخرین لحظه بماند، چون او عاشق جزیره بود. وقتی جزیره به زیر آب فرو می رفت، عشق از ثروت که با قایقی باشکوه جزیره را ترک می کرد کمک خواست و به او گفت:« آیا می توانم با تو همسفر شوم؟» ثروت گفت:« نه، من مقدار زیادی طلا و نقره داخل قایقم هست و دیگر جایی برای تو وجود ندارد.» پس عشق از غرور که با یک کرجی زیبا راهی مکان امنی بود، کمک خواست. غرور گفت:« نه، نمی توانم تو را با خود ببرم چون تمام بدنت خیس و کثیف شده و قایق زیبای مرا کثیف خواهی کرد.» غم در نزدیکی عشق بود. پس عشق به او گفت:« اجازه بده تا من باتو بیایم.» غم با صدای حزن آلود گفت:« آه، عشق، من خیلی ناراحتم و احتیاج دارم تا تنها باشم.» عشق این بار سراغ شادی رفت و او را صدا زد. اما او آن قدر غرق شادی و هیجان بود که حتی صدای عشق را هم نشنید. آب هر لحظه بالا و بالاتر می آمد و عشق دیگر ناامید شده بود که ناگهان صدایی سالخورده گفت:« بیا عشق، من تو را خواهم برد.» عشق آن قدر خوشحال شده بود که حتی فراموش کرد نام پیرمرد را بپرسد و سریع خود را داخل قایق انداخت و جزیره را ترک کرد. وقتی به خشکی رسیدند، پیرمرد به راه خود رفت و عشق تازه متوجه شد کسی که جانش را نجات داده بود، چقدر بر گردنش حق دارد. عشق نزد علم که مشغول حل مساله ای روی شن های ساحل بود، رفت و از او پرسید: « آن پیرمرد که بود؟» علم پاسخ داد: « زمان» عشق با تعجب گفت:« زمان؟! اما او چرا به من کمک کرد؟» علم لبخندی خردمندانه زد و گفت: « زیرا تنها زمان قادر به درک عظمت عشق است.» .📚داستانڪ📚 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
10.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬ذکری برای رفع غم و گرفتاری 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
چگونه سطح ارتعاشات مثبت مان را افزايش دهيم ؟ 😍👇 1 - شكرگزار باشيد. 2 - تحرك داشته باشيد. 3 - مراقب تغذيه خود باشيد. 4 - هميشه در حال يادگيري باشيد. 5 - با طبيعت در تماس باشيد. 6 - خود و ديگران را ببخشيد. 7 - با خودتان خلوت كنيد. 8 - در حق ديگران كار نيك انجام دهيد. 9 - قدرت خنده را جدي بگيريد. 10 - به حيوانات غذا بدهيد. 11 - اگر بچه كوچكي در خانواده داريد، با او وقت بگذرانيد. 12 - با گياهان صحبت كنيد. 13 - در حق ديگران دعاي خير كنيد. 14 - به كارهاي جانبي مثل نقاشي و آشپزي و عكاسي بپردازيد. 15 - كارها را صرفا از روي مهرباني انجام دهيد. 16 - مراقبه كنيد. 17 - جنبه مثبت قضايا را نگاه كنيد. 18 - گاهي به تنهايي سفر كنيد. 19 - موسيقي گوش كنيد. 20 - از خودتان مراقبت كنيد و آراسته باشيد. 21 - با افرادي داراي فركانس ارتعاشي بالا بيشتر در ارتباط باشيد. 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
تغییر ساعت دربی در صورت حضور تماشاگران ⚽️ مسئول کمیته برگزاری مسابقات سازمان لیگ: اگر شرایط به سمت حضور تماشاگر در ورزشگاه برای دربی برود، احتمال دارد درباره ساعت تصمیم جدیدی گرفته بشود. ⚽️ تیم‌های فوتبال استقلال و پرسپولیس از ساعت ۱۷:۳۰ روز سه‌شنبه هفته آینده در چارچوب هفته دوازدهم لیگ برتر به مصاف هم خواهند رفت. ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
فوائد خوردن غذا روی زمین: 🔸کمک به هضم غذا 🔸کمک به خوردن به اندازه 🔸جلوگیری ازابتلا به واریس 🔸تقویت مفاصل و ماهیچه ها 🔸اثرات معنوی پیامبر فرمود دوست دارم سر سفره مانند بنده ها بنشینم... نشستن دو زانو به شکلی که دو ساق پا در طرف راست بدن قرار بگیرد و بیشتر وزن در سمت چپ بدن باشد مستحب است... 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌷🌻 🔴 تنها با اعمال زیر پرونده شما بعد از مرگ باز می ماند!🔴 🌼پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند: ✅ هفت چیز برای بنده بعد از مرگ در جریان است:  1⃣ دانشی که بیاموزد که دیگران از آن بهره‌مند شوند؛ 2⃣ رودی به جریان اندازد تا همه مردم به خصوص طبقه کشاورزان و باغداران و دیگر اصناف از آن استفاده نمایند؛ 3⃣ چاهی را حفر کند که دیگران از آن آب بهره برداری کنند؛ 4⃣ درخت خرما ( و سایر درختان ) بنشاند که از میوه ها و سایۀ آن بهره مند گردند؛ 5⃣ مسجدی بنا کند ( که با اقامۀ نماز در آن و رفع مشکلات جامعه و نیز با برگزاری جلسات مذهبی جهت تعالی معارف اسلام از آن به کار گیرند )؛ 6⃣ قرآن ( و متون و کتب دینی دیگری ) را به ارث گذارد؛  7⃣ فرزندی صالح از او بماند که برای او طلب مغفرت نماید. ‏┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
💕 داستان کوتاه "پادشاهى" با "نوكرش" در كشتى نشست تا سفر كند. از آنجا كه آن نوكر "نخستين بار" بود كه دريا را مى ديد و تا آن وقت رنجهاى دريانوردى را نديده بود، از "ترس" به گريه و زارى و لرزه افتاد و بى تابى كرد. "هرچه او را دلدارى دادند آرام نگرفت..." "ناآرامى او،"" آسايش شاه" را بر هم زد. اطرافيان شاه در فكر چاره جويى بودند، تا اينكه "حكيمى" به شاه گفت: "اگر فرمان دهید من او را به طريقى آرام و خاموش مى كنم.!" شاه گفت: اگر چنين كنى "نهايت لطف" را به من نموده اى. حكيم گفت: "فرمان بده نوكر را به دريا بيندازند.!" شاه چنين فرمانى را صادر كرد. او را به دريا افكندند. او پس از چندبار "غوطه خوردن در دريا" فرياد مى زد مرا كمك كنيد! مرا نجات دهيد! سرانجام موی سرش را گرفتند و به داخل كشتى كشيدند. او در گوشه اى از كشتى "خاموش نشست" و ديگر چيزى نگفت. شاه از اين دستور حكيم تعجب كرد و از او پرسيد: "حكمت اين كار چه بود كه موجب آرامش غلام گرديد؟!" حكيم جواب داد: * او اول رنج غرق شدن را نچشيده بود و قدر سلامت كشتى را نمى دانست، حال قدر کشتی را در این دریا می داند. * .📚داستانڪ📚 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
📔داستان آموزنده 🎂کیک ✨پسر کوچکی برای مادربزرگش توضیح می‌داد که چگونه همه‌چیز ایراد دارد… مدرسه، خانواده، دوستان و… مادربزرگ که مشغول پختن کیک بود از پسر کوچولو پرسید که کیک دوست داری؟ و پسر کوچولو پاسخ داد: البته که دوست دارم. روغن چطور؟ نه! و حالا دو تا تخم‌مرغ. نه مادربزرگ! آرد چی؟ از آرد خوشت می‌آید؟ جوش شیرین چطور؟ نه مادربزرگ! حالم از همه‌شان به هم می‌خورَد. بله، همه این چیزها به تنهایی بد به‌نظر می‌رسند اما وقتی به‌درستی با هم مخلوط شوند، یک کیک خوشمزه درست می‌شود. ✅ خداوند هم به‌همین ترتیب عمل می‌کند. خیلی از اوقات تعجب می‌کنیم که چرا خداوند باید بگذارد ما چنین دوران سختی را بگذرانیم اما او می‌داند که وقتی همه این سختی‌‌ها را به درستی در کنار هم قرار دهد، نتیجه همیشه خوب است. ما تنها باید به او اعتماد کنیم، در نهایت همه این پیشامدها با هم به یک نتیجه فوق‌العاده می رسند. 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
🌸🍃🌸🍃 هر آدمی درون خود کوزه ای دارد که با عقاید، باور ها و دانشی که از محیط اطرافش میگیرد پر میشود. این کوزه اگر روزی پر شد یاد گرفتن آدمی تمام میشود، نه که نتواند، دیگر نمیخواهد چیز بیشتری یاد بگیرد. پس تفکر را کنار می‌گذارد و با تعصب از کوزه ی باورهایش دفاع میکند و حتی برای آن میمیرد. اما آدم غیر متعصب تا لحظه ی مرگ در حال پر کردن کوزه است و صدها بار محتوای آنرا تغییر می دهد. اگر شما مدتی است که افکارتان تغییر نکرده بدانید که این مدت فکر نکرده اید... آب هم اگر راکد بماند فاسد ميشود! .📚داستانڪ📚 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃در تاریخ آمده است که روزی پیراهن پیغمبر(ص ) کهنه شده بود شخصی دوازده درهم بایشان هدیه کرد، آنجناب پول را به علی علیه السلام دادند تا از بازار پیراهنی بخرد، 🌼 امیرالمؤ منین علیه السلام جامه ای بهمان مبلغ خرید وقتیکه خدمت پیغمبر (ص ) آورد، فرمودند این جامه پربهاست پیراهنی ارزان تر از این مرا بهتر است ، آیا گمان داری که صاحب جامه پس بگیرد؟ عرضکرد نمیدانم فرمود به او رجوع کن شاید راضی شود. 🌸علی علیه السلام پیش آنمرد رفت و گفت پیغمبر(ص ) میفرماید این پیراهن برای من پربها است و جامه ای ارزان تر از این می خواهم ، صاحب جامه راضی شد و دوازده درهم را رد کرد. امام (ع) فرمود وقتی پول را آوردم حضرت با من ببازار آمد تا پیراهنی بگیرد. 🌺 در بین راه بکنیزی برخورد که در گوشه ای نشسته بود و گریه می کرد، جلو رفته و سبب گریه اش را پرسید. گفت یا رسول الله ارباب من مرا برای خریدار ببازار فرستادند و چهار درهم همراه داشتم ، آن پول را گم کرده ام . 🌼 پیغمبر (ص ) چهار درهم از پول جامه را به او داد و پیراهنی نیز بچهار درهم خریداری کرد در بازگشت مرد مستمندی از ایشان تقاضای لباس کرد همان پیراهن را باو دادند، 🌸باز ببازار برگشته و با چهار درهم باقیمانده پیراهن دیگری خریدند وقتی که بمحل کنیز رسید او را هنوز گریان مشاهده کرد، پیش رفته فرمود دیگر برای چه گریه می کنی ؟ 🌺گفت دیر شده میترسم اربابم مرا بزند و بیازارد ، فرمود تو جلو برو ما را بخانه راهنمائی کن همینکه بدر خانه رسیدند. پیامبر و امام هر دو در بیرون از خانه ، با صدای بلند بصاحب خانه سلام کردند، ولی آنها تا مرتبه سوم جواب ندادند. 🌼برای بار چهارم بیرون آمدند و پیغمبر(ص ) از جواب ندادن سؤ ال نمود صاحب خانه عرض کرد خواستیم صدای دلنشین شما را بشنویم چرا که سلام شما بر ما زیاد شود تا باعث زیادی نعمت و سلامتی هم گردد، 🌸حضرت داستان کنیز را شرح داده و تقاضای بخشش او را کردند. صاحب کنیز گفت چون شما تشریف آوردید بخاطر شما او را در راه خدا آزاد کردم آنگاه پیغمبر(ص ) فرمود دوازده درهمی ندیدم که اینقدر خیر و برکت داشته باشد دو نفر برهنه را پوشانید و کنیزی را آزاد کرد 📚 ناسخ التواربخ جلد دوم ، قسمت حضرت رسول ص 338 تا 341 🔹کانال مهریز نیوز @Mehriz1401News