eitaa logo
مرصاد (وقف بر شهید جواد الله کرم)
239 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
35 فایل
زیرمجموعه گروه مدافعین حریم ولایت سید علی اینجا سنگر کمین است تخصص ما شکار لاشخورها و کفتارهای نفوذی است
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 به نوشته‌های یونانیان بر ضد هخامنشیان، اعتماد کنیم یا نکنیم؟ در متون تاریخی از قبیل ، ، ، و... درباره ، اشارات و تصریحاتی آمده است. این منابع، 1-2 بار از هخامنشیان تمجید می‌کنند و در مقابل، 7 یا 8 بار به رفتارهای زشت آنان‌ اشاره می‌کنند. ولی عموم جریان ، با برخوردی گزینشی، آن قسمت‌هایی که در مدح هخامنشیان است را از این متن اخذ کرده و در بوق و کرنا می‌کنند. از سویی دیگر، واقعیت‌های را مسکوت می‌گذارند. می‌گوییم این چه رفتار است؟ می‌گویند: با ما بودند. پس هر چه در بدگویی از هخامنشیان بگویند، است! در پاسخ می‌گوییم: 1️⃣ آریاگرا هم با ، یونانیان، و... دشمن هستند. پس هر چه بر ضد آنان بگویند دروغ است؟ ما با دشمن بودیم. پس هر چه بر ضد او بگوییم دروغ است؟ این چه منطقی است؟ 2️⃣ همین که یونانیان چند بار از خوبی‌های هخامنشیان گفتند یعنی داشتند. 3️⃣ کتزیاس که این همه از بدی‌های هخامنشیان گفته، به مدت هفده سال مخصوص (پادشاه هخامنشی) بوده است. یعنی شاهنشاه، دشمن خود را به عنوان پزشک مخصوص و محرم اسرار خود قرار داده بود؟ 4️⃣ اصلا چرا باید یونانیان دشمن بوده باشند؟! یونانیان زندگی خود را می‌کردند. کاری به کار هخامنشیان نداشتند. اما تجاوز کوروش هخامنشی به آسیای صغیر (و مناطق نشین آنجا) و بعدا حمله به یونان، سبب دشمنی شد. یعنی اگر فرض کنیم که یونانیان با هخامنشیان دشمن بوده‌اند همین دشمنی، خود نشان می‌دهد که هخامنشیان بلاها بر سر یونانیان آورده بودند. وگرنه یونانیان که فی البداهه، آزاری به هخامنشیان نرساندند و نمی‌رساندند. 5️⃣ اگر متون یونانی را کنار بگذاریم، آن وقت، دیگر، چیزی از هخامنشیان نمی‌ماند. هخامنشیان می‌شوند همان چیزی که و درباره کوروش گفته اند: کوروش، یک یهودی‌زاده و یک حاکم خُرد محلی و دست نشانده بود. و به عبارتی اصلاً شاه ایران نبود. به همین خاطر در که این همه در ستایش اسب و خر ، توضیح آمده، اما هیچ چیزی درباره کوروش نیامده است. یا در روایات زرتشتی که این همه از جزئیات تاریخ ایران باستان آمده، اما هیچ چیزی (تأکید میکنم) هیچ چیزی درباره کوروش و هخامنشیان نیامده است. نظر شما چیست؟ @Mersad_MD
⭕️ سیف بن عمر تمیمی، راوی دروغگوی تاریخ طبری 🔺 "سیف بن عمر تمیمی" در حدود سال ۱۷۰ هجری وفات کرده و اخباری را – از عصر رسول خدا (ص) و سقیفه و بیعت ابی بکر و جنگ های رده و و جنگ جمل – روایت کرده است. علمای رجال او را معرفی کرده و در وصف او گفته اند: "ضعیف است و حدیث او متروک و ناپذیرفتنی و بی ارزش است، او احادیث را از پیش خود می ساخت و متهم به زندقه است." در روایات خود بیش از یکصد و پنجاه نفر صحابی برای رسول خدا (ص) ساخته است که ...بیست و نه نفر آنها را از قبیله ی خود یعنی تمیم قرار داده و برای آنها در بلاد داستان ها ساخته و معجزات فراوان خلق کرده و اشعار و روایت حدیث جعل کرده است؛ کسانی که خداوند سبحان نه شخص آنها را آفریده و نه داستان هایشان را پدید آورده است، بلکه این سیف است که همه ی آنها را ساخته و پرداخته است؛ همانگونه که ده ها نفر راوی دیگر ساخته و قصه های خود را از قول آنها روایت کرده است و ما نود و چند نفر از آنها را در "عبدالله  بن سبا" و "یکصد و پنجاه صحابی ساختگی" بررسی و منتشر نمودیم و در بررسی در حد توان خود دیدیم که سیف از یک راوی ساخته ی ذهن خویش که او را محمد بن سواد بن نویره نامیده، ۲۱۶ روایت نقل کرده است و از برخی دیگر کمتر و کمتر تا یک روایت. او همچنین شاعرانی را برای عرب و فرماندهانی را برای و روم و سرزمین هایی را در بلاد اسلامی و غیر آن ساخته و پرداخته کرده و سال های حوادث تاریخی را تحریف نموده است؛ همانگونه که نام های اشخاص آمده ِ در تاریخ اسلام را تحریف کرده است و با احادیث خود به نشر خرافات در میان مسلمانان پرداخته و جنگ ها و کشورگشایی هایی خلق کرده که هرگز پدید نیامده و داستان را چنان پردازش کرده که در این جنگ ها صدها هزار نفر با طرز فجیعی به دست مسلمانان کشته شده اند؛ در حالی که یک مورد آن هم وجود خارجی نداشته است. ❗️او به گونه ای صحنه آرایی کرده که از مجموع جعلیات و دروغ پردازی های او چنین نتیجه گرفته شود که به زور گسترش یافته است، که ما در ابتدای جزء دوم "عبدالله بن سبا" بطلان آن را آشکار ساخته ایم. روایات ساختگی سیف در بیش از هفتاد کتاب مرجع، از کتاب های حدیث و و ادب و غیر آن، از مصادر تحقیقی اسلامی در مکتب خلفا وارد و منتشر گردید. یعنی هرچه را که سیف از زمان رسول خدا(ص) تا زمان معاویه ساخته و پرداخته و روایت کرده، به وسیله ی این کتاب ها منتشر گردید، و آنکه بیش از همه از او گرفته است که در تاریخ خود داستان هایی همانند داستان های زیر را از او روایت کرده است: الف – حرکت سپاه بر روی آب دریا از ساحل تا دارین که مسافت آن با کشتی یک شبانه روز راه بود. گوید: "سپاهیان چنان بر روی آب می رفتند که گوئی بر ماسه ی نرمی پای می گذارند که آب روی آن تنها کف پای شتران را ممی پوشانید!" ب – سخن گفتن گاوها با "عاصم بن عمرو تمیمی" صحابی ساخته ی سیف در جنگ ، با زبان عربی فصیح! و اینکه "بکیر" در آن روز هنگامی که به نهری رسید و قصد عبور داشت به اسبش اطلال گفت: اطلال بپر! و اسب به سخن درآمد و گفت: سوگند به سوره ی بقره می پرم و سپس پرید!! ج – جنیان در فتح قادسیه اشعاری خوانده و پایداری تمیمیان در جنگ را ستودند! د – شهر با ضربه ی "دجال" گشوده شد که با لگد بر دروازه ی آن کوبید و گفت: باز شو ای ...! ه – فرشتگان در فتح "بهرسیر" از زبان اسود بن قطبه ی تمیمی سخن گفتند! 👈 این اکاذیب از به کتاب های تاریخ اسلام – تالیف شده پس از او تا به امروز – سرایت کرد... 📚 علامه سید مرتضی عسکری، بازشناسی دو مکتب (ترجمه ی کتاب معالم المدرستین)، چاپ ۱۳۸۸، ج ۱، ص ۴۷۹ تا ۴۸۱ @Mersad_MD