🔻مکتب علامه ، مکتب احراقیه
[راه ازاله رذایل در مکتب تربیتی علامهطباطبائی(ره) رفع موضوع رذایل است، نه دفع رذایل]
🔹مکتب تربیتی مرحوم علامه طباطبائی(ره) به خلاف بسیاری از مشارب تربیتی، اساسش دفع رذایل نیست، بلکه رفع آنها است. به این معنا که در کشتن و کنار زدن نفس اماره صرفا به ازاله یکیک رذایل نمیپردازد، بلکه موضوع رذایل را یکباره کنار میزد. این همان مطلبی است که ایشان در المیزان دارد: "بعبارة أخرى إزالة الأوصاف الرذيلة بالرفع لا بالدفع." جوهره این مطلب در واقع بهآتش کشیدن خود و انانیت است. این انانیت که کنار رفت، موضوع تمام رذایل کنار رفته است.
🔹مرحوم علامه میفرماید: این همان روش احراقیه در مکتب تربیتی مرحوم آقا سید علی آقای قاضی است. ایشان میگوید روزی به مرحوم آقای قاضی گفتم: حتی کسانی که در سیر و سلوک، توحید را میخواهند، بالاخره این را هم برای خودشان میخواهند. بنابراین این هم به نوعی همان خودپرستی است. مرحوم آقا سید علی آقا فرمودند: نه ، ما روش دیگری داریم که روش احراقیه است. ایشان توضیحی ندادند ولی منظورشان این بود که در این روش باید نفس اماره را یک دفعه آتش زد.
🔹خوب قطعاً منظور از آتش زدن نفس، آن کاری نیست که صوفیها و مرتاضها انجام میدهند. کار آنها آتش زدن نفس نیست، بلکه زنده کردن بت بزرگتر است. منظور از «احراق» در روش مرحوم آقای قاضی، نابود کردنِ بستر و زمینهای است که انسان را به غیر حق دعوت میکند.
🔹لذا مکتب تربیتی مرحوم علامه طباطبائی(ره) همان مکتب مشایخ عظامشان یعنی طریقه احراقیه است.
👈 برگرفته از دوره فلسفه اخلاق توحیدی: جلسه دوم.
☑️ کانال جلوه نور علوی
🆔jelvehnooralavi
🗓۲۴ آبان ماه سال ۱۳۶۰
🏳رحلت علامه طباطبایی
💠 پیام رئیس جمهور آیت الله خامنهای:
محضر مبارک رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی مدظله العالی، ضایعه ارتحال عالم ربانی و دانشمند عظیمالشّأن، فیلسوف و مفسّر کبیر قرآن حضرت آیتالله علامه طباطبایی را که یکی از مفاخر کمنظیر عالم اسلام بودند، به پیشگاه ولیّعصر ارواحنالهفداء و حضرت امام خمینی رهبر کبیر انقلاب و حوزههای علمیه مخصوصا حوزه مقدسه قم و مراجع عظام تقلید و شاگردان این مرحوم و همه اندیشمندان و عاشقان علم و فضیلت تسلیت عرض میکنم.
شادروان علامه طباطبایی عمری را در راه خدمت به اسلام و معارف اسلامی و تحقیق و تتبع در این راه صرف کردند. این چشمه جوشان و فیاض دانش و عرفان و تقوای اسلامی در راه تعلیم و تربیت شاگردانی که هر یک در عالم اسلام دانشمندی برجسته اند توفیقی کممانند داشته است. فقدان این عارف جلیلالقدر و فیلسوف و متفکر بزرگ اسلام ضایعهای جبرانناپذیر است و بیشک جهان اندیشه باید از این فقدان و مصیبت سوگوار و داغدار باشد.
یک بار دیگر این مصیبت را به حضور امام امت مدظلهالعالی تسلیت گفته شادی روح آن فقید سعید را از درگاه ایزد منان مسألت مینمایم. ۶۰/۸/۲۴
Jahade_tabeini
📍همزمان با سالگرد ارتحال علامه سید محمدحسین طباطبایی(ره) رونمایی شد:
📚 کتاب "درآمدی بر مکتب تربیتی علامه طباطبایی(ره)؛ تاریخچه و ویژگیهای نظری و عملی"
اثر استاد محمدتقی فیاضبخش
🔸مشخصات کتاب:
▫️تعداد صفحات: ۱۲۸ صفحه
▫️قطع: پالتویی
▫️قیمت پشت جلد: ۲۲۰۰۰ تومان
🔸جهت خرید به یکی از این دو روش عمل نمایید:
▫️از این سایت مستقیما بخرید:
https://www.ketabresan.net/w/UWpbG
▫️به این آیدی در تلگرام، ایتا یا بله پیام دهید:
@ketabresan
☎️ مرکز پخش: 09127974750
☑️ کانال جلوه نور علوی
@jelvehnooralavi
Darse eshgh 24-8-1400@ostadayoobi.MP3
14.78M
🌺#درس_عشق
🔷 علامه طباطبایی متفکر بزرگ جهان اسلام
▫️ایشان از مراکز بزرگ جهان دعوت شدند ولی ایشان پشت به دنیا کردند
▫️ایشان باب فلسفه و تفسیر را باز کردند
#سالروز_بزرگداشت
#علامه
📆 ۲۴ آبان ۱۴۰۰
🔹 حوزهی علمیه جامعة الامام المنتظر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🕋 @ostadayoobi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️♨️نحوه پاسخگویی علامه طباطبایی به شبهات داروینیزم...
استاد رحیم پور ازغدی
✳️✴️کانال اندیشه پژوهان استاد رحیم پور ازغدی🔻
@Ostad_Rahimpour_Azghadi
درباره عالم ربانی مرحوم علامه طباطبایی
این قسمتی از مطالب زیبایی است که یکی از شاگردان مهذب ایشان درباره علامه نوشته اند، رضوان الله علیه وقدس الله نفسه الزکیه:
زندگي معنوي
علامه نهتنها يك مفسر، فيلسوفِ بينظير و دانشمند جامع علوم معقول و منقول بود، بلكه يك عالم رباني و مهذب و خودساخته و اهل عبادت و سير و سلوك بود. از آغاز جواني و در نجف اشرف در اين طريق قدم نهاد و به توفيقاتي دست يافت. در اين رابطه ميفرمود: «هنگامي كه به قصد ادامهي تحصيلات علوم ديني عازم نجف اشرف شدم، فكر ميكردم كجا ساكن شوم، چه درسي بخوانم و از چه استادي درس بگيرم؟! زماني كه وارد نجف شدم و چشمم به گنبد منور اميرالمؤمنين (عليهالسلام) افتاد، عرض كردم: يا علي! آمدهام تا در جوار شما كسب دانش كنم ولي نميدانم چه كنم، شما كمكم كنيد. پس از جستجو منزلي پيدا كردم و سكونت گزيدم. همان روزهاي اوليه سيد محترمي به ديدن من آمد. خود را معرفي كرد، حاج ميرزا علي قاضي و از خويشان بود. با من گرم گرفت و مهرباني و دلجويي كرد. فرمود: «ناراحت نباش، خداي متعال اسباب همهي كارها را فراهم ميسازد. نجف براي درس خواندن جايگاه خوبي است. ولي اين را هم بدان كه يك طلبه علاوه بر جديت در تحصيل علوم بايد به فكر تهذيب و تكميل نفس خود نيز باشد». اين را فرمود و بعد از خداحافظي بيرون رفت. در آن جلسه شيفتهي اخلاق و رفتار آن عالم رباني شدم و نسبت به برنامهي آينده ام درس گرفتم. تا زماني كه در نجف بودم محضر آن عالم رباني و استاد اخلاق را ترك نكردم. در درس اخلاق او شركت ميكردم و از محضر پربركتش بهره مند ميشدم. او نيز نسبت به من لطف و محبت داشت.
استاد در جلسات درس از استاد بزرگوارش مرحوم قاضي همواره ياد ميكرد. از فضايل اخلاقي و كيفيت سير و سلوك و گاهي از كشف و كراماتش سخن ميگفت. فرمود: «بچه هاي ما در كودكي ميمردند، همسرم از اين جهت ناراحت بود. روزي آقاي قاضي به منزل ما آمد، بعد از سلام و احوالپرسي به همسرم گفت: دختر عمو! تو آبستن هستي. فرزند تو پسر است. انشاءالله برايت باقي ميماند، نام او را عبدالباقي بگذار. چنين شد كه استاد فرمود و نام او را عبدالباقي گذاشتيم».
علامه از آقاي قاضي نقل كرد كه ميفرمود: «اگر انسان نيمي از عمر خودش را در راه يافتن استاد كامل صرف كند ارزش دارد». در احوال مرحوم قاضي ميفرمود: «بيشتر به سكوت و تفكر و توجه و مراقبت عنايت داشت. و در سير و سلوك به همين جهت سفارش ميكرد. برنامه اش در شبهاي احيا غالباً همينگونه بود. دعا و قرآن نيز ميخواند ولي بيشتر به توجه و حضور ميپرداخت».
اما علامه اهل ذكر و دعا و مناجات و قرآن بود. در حال راه رفتن غالباً ذكر خدا را بر لب داشت و در جلسات بحث وقتي از سخن فراغت مييافت زبانش با ذكر خدا به حركت درميآمد. به خواندن نوافل نمازها مقيد بود. گاهي در حال راه رفتن نيز نماز مستحبي ميخواند هفته اي حداقل يك مرتبه پياده به حرم حضرت معصومه (عليهاالسلام) مشرف ميشد. در تعطيلات تابستاني غالباً به مشهد مقدس مشرف ميشد. هر شب به حرم امام رضا (عليهالسلام) تشرف مييافت. در نماز مغرب و عشا به آيتالله ميلاني اقتدا ميكرد. بعد از نماز به پرسشهاي طلاب و ديگر مردم پاسخ ميداد.
در سير و سلوك و تهذيب نفس غالباً به ترك گناه و سكوت سفارش ميكرد. ميفرمود: «هركس چهل شبانهروز سكوت كند و از سخنان غيرضروري بپرهيزد، خداي متعال قلبش را نوراني ميگرداند و درهاي معرفت به رويش گشوده ميشود».
در مورد اذكار لفظي به ذكر «لااله الا الله» سفارش ميكرد و در بعضي مجالس عزاداري امام حسين (عليهالسلام) شركت ميكرد و شديداً ميگريست.
روزي از استاد پرسيدم: «آيا شما ميتوانيد كليات اشياء را بهصورت كلي، نه در قالب صور خيالي، درك كنيد؟» فرمود: «گاهي و در بعضي احوال».
ميفرمود: «زماني در نجف اشرف وضع معيشت من سخت شد، در يكي از اوقات در اتاق نشسته بودم، به خاطرم رسيد كه به يكي از امامان حالم را عرضه بدارم. به امام زمان (عليهالسلام) عرض كردم: «آخر من سرباز شما هستم، آيا سزاوار است از جهت زندگي اينگونه در مضيقه باشم». در آن هنگام احساس كردم شخصي در منزل را ميزند. در را باز كردم. شخص ناشناسي را ديدم. گفت: «امام زمان فرمود: دوازده سال است كه تو سرباز ما هستي، كي تو را رها كردم كه از ما شاكي هستي؟» گفتم: «تو كيستي؟» گفت: «سلطان حسين». در را بستم و به اتاق بازگشتم، به خود آمدم، ديدم در اتاق خودم هستم. تحديد به دوازده سال برايم مجهول بود. بعد از حساب و بررسي بدين نتيجه رسيدم كه آغاز دوازده سال از زمان پوشيدن لباس روحانيت و عمامهگذاري بوده است. وقتي به ايران بازگشتم روزي در تبريز به زيارت اهل قبور رفتم. سنگ قبر كهنه اي را ديدم كه بر رويش نوشته بود: سلطان حسين.
حسن انصاری
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀 علامه طباطبایی، فیلسوف الهی بود
📝 برگزاری مجلس ترحیم توسط مرجع زمان مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی برای علامه طباطبایی
👤 گزیده سخنرانی واعظ شهیر، مرحوم فلسفی
🔸 بخشهایی از سخنرانی کمیاب واعظ شهیر، مرحوم حجتالاسلام فلسفی در مراسم ترحیم علامه طباطبایی (سال ۱۳۶۰) که این مجلس ترحیم، از سوی مرجع زمان، مرحوم آیتاللهالعظمی گلپایگانی برگزار شد.
#علامه_طباطبایی
🌷مراسم بزرگداشت چهلمین سالروز رحلت علامه طباطبایی (ره) و روز جهانی فلسفه
🌼حجت الاسلام و المسلمین دکتر سیدمجید میردامادی
🔷موضوع: نوآوری های حکمت متعالیه در معقولات ثانی فلسفی
🌼حجت الاسلام و المسلمین مهدی زمانی فرد
🔷موضوع: ضرورت فلسفه در دنیای معاصر
🔶زمان: پنجشنبه 27 آبان 1400 - ساعت 9 الی 11:30
از طریق لینک زیر
navvab.lms2.hozehkh.com/ws/em5ldiiu5np
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌀ناگفته ها از #علامه_طباطبائی
🔹سوال: مطالب عرفان و تصوف را در المیزان آورده اید؟
🔸فرمودند: در تفسیر سوره اعراف راجع به عرفان اسلامی یک بحث هست، حرفی که داریم آن است.
🔹عرض کردم: شیعه در اسلام را مطالعه کردم صحبت های وحدت وجود و این حرفها بود.
🔸فرمود: ما این مطالب را به اشاره در کتابهای خودمان گفته ایم.
🔹فرمودند: در مساله انکار ضروریات، ضرورت باید پیش منکِر، ضروری باشد نه پیش دیگران، و [آن دسته از] اهل معقول که معاد جسمانی را منکرند جسمانیت معاد پیش آنها ضروری نیست.
🔸از علامه درباره مثنوی پرسیدم، فرمود: مثنوی دیوان نیست، اخلاق است و عرفان. مثنوی کتاب جالب است، مرحوم آقای قاضی به مثنوی خیلی معتقد بود، و مثل اینکه خیلی جاهایش را حفظ بود.
🔹سوال: از عرفا کدام یک بالاتر است؟
🔸فرمود: محیی الدین از حیث علم مقدّم است از مولوی، [اما] از حیث حال معلوم نیست.
🔹و فرمود: محیی الدین مقدم است در علم بر همه. مولوی از همه در حال مقدم است.
🔸سوال: مولوی شیعه بوده یا سنی؟
🔹فرمودند: ادلّه تشیع بودن را دارد، و ادلّه تسنن بودن را.
🔸روزی به علامه عرض کردم بنده درس می گویم ترک کنم؟
🔹فرمودند: درس این شوخی ها را ندارد، درستان را بگویید و کارتان را انجام دهید.
🔸سؤال: آیا مرحوم آقای قاضی از علوم رسمیه و فقه اعراض می دادند؟
🔹فرمودند: نه، خودش فقه طریقت درس می داد. دعایش به شاگردهایش این جمله بود: (جعلک الله فقیهاً صوفیاً).
🔸سید هاشم رضوی بنارسی میفرمود: آقای قاضی در مجلس فاتحه ای بود و سید ابوالحسن هم در آن مجلس فاتحه بود. نزدیک هم بودند. آقای قاضی فرمود: (الرجل، کلّ الرجل، نعم الرجل، أن یکون فقیهاً صوفیاً).
🔹از علامه پرسیدم آقای [آیة الله] مرندی چطوره؟
🔸فرمود: بد نیست؛ سی ساله [او را] ندیدم [ندیده بودم] یک روز آمد قم، با داد و فریاد ناهار نگهش داشتیم [نهایت علاقه علامه به آیة الله مرندی].
✍ کتاب اقیانوس علم و معرفت،
محمد کریم پارسا
یک منزلی هم امام حسین(ع) در کربلا به ما داده است!
بندهٔ حقیر پس از راه اندازی دارالقرآن علامه طباطبایی در بیت منور ایشان در حدود ۱۲ سال پیش، به زیارتشان در عالم خواب نائل شدم و علامه طباطبایی با تبسمی به بنده فرمودند: خوب، شما آمدهاید به منزل ما، و سپس با خوشحالی بسیار زایدالوصفی فرمودند:
حضرت امام حسین هم یک منزلی در کربلا به ما داده!! و بلافاصله مرا به آن جا بردند، دیدم این منزل با شکوه، متصلِ به حرم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است به طوری که یک درب منزل ایشان به صحن حضرت امام حسین (ع) باز میشد و چه توصیفی این منزل با عظمت داشت، خدا میداند!
و البته این منزل عالی برای مؤمنان و صالحان را قرآن کریم نیز وعده فرموده است که: «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّهِ غُرَفًا تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ» (سورهٔ عنکبوت، آیهٔ ۵۸) یعنی آنان که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، آنان را در عمارتهای عالی بهشت که در زیر درختانش نهرها جاری است برای همیشه و ابدیّت منزل میدهیم و این پاداش خوبی برای نیکوکاران است.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
کانال حوزه علمیه قم، مرتضی نجفی قدسی، ۱۴۰۰/۸/۲۴.
https://t.me/sireyefarzanegan