🔴 عذرخواهی حجت الاسلام صدیقی :
🔹از روح بلند علامه مصباح، خانواده ایشان و مؤمنین که این سخنان موجب جسارت به آنان شد، با همه وجود عذرخواهی میکنم.
◽️مطلبی که نقل شد، بهجا و دقیق نبود. شاید آن غسال با خوشبینی که داشته توهمی برای ایشان پیش آمده.
🔹اولاً جا نداشت که من کرامت آیتالله مصباح را چنین چیزی بگویم،
ثانیاً مطلب دقیق نبود
◽️ #کرامت آیتالله مصباح،
آثار و شاگردان ایشان است.
🔹کرامت آیتالله مصباح،
کتابها، سخنرانیها، عمل صالح و فرزندان صالح ایشان است.
◽️کرامت آیتالله مصباح،
این است که با وجود علامه بودن، فقیه بودن، فیلسوف بودن و شهرت جهانیاش، خودش را در برابر نایب امام زمان کوچکتر از یک سرباز در نظر میگرفت.
🔹این ایثارها، ادبها و تواضعها
کرامت است
😶
( مسجد جامع قلهک تهران. دی ۱۳۹۹ )
❌ شبهه ۸۱۹
..... اینجا اما یکی دو پرسش قابل طرح است که جا دارد آقای #صدیقی به آنها پاسخ دهد.
اول اینکه اگر مصباح یزدی تاریخ دقیق فوت خود را به اطرافیان اطلاع داده و وقوع مرگ در آن ساعت برایش مسجل شده بود پس چرا در هنگام بیماری او، دفترش مرتب اطلاعیه میداد و از "مؤمنان" درخواست میکرد که برای سلامتی و بهبود حال او به درگاه خداوند دعا و تضرع کنند؟
🔹دوم آنکه آقای مصباح که از تاریخ دقیق فوت خود و حتی وسعت باغی که برای او تدارک دیده شده، مطلع بوده است، چطور اطلاع نداشته که محمود احمدینژاد از مسیر مورد نظر او "منحرف" میشود و بنابراین پیروزی او در انتخابات سال ۸۴ را به مدد امام زمان نسبت داده است؟
🔹کاظم صدیقی در عین حال مدعی شده که آقای مصباح در حین غسل دادنش چشمانش را گشوده و به روی غسال لبخند زده است! این یعنی اینکه از نظر پزشکی او تا آن لحظه زنده بوده و بنابراین، تیم پزشکیش باید توضیح دهد که اولاً چرا جواز فوت فردی را که چشم باز کرده و لبخند زده، صادر کرده
و ثانیاً چرا پس از بروز این علایم حیاتی، مانع دفن او نشده است؟
✅ پاسخ
✍ حجتالاسلام دکتر قربانی مقدم
🔹 اولاً امام حسین علیه السلام هم میدانستند با زبان تشنه شهید میشوند، اما تا لحظات آخر برای تحصیل آب تلاش کردند (ماجرای کندن چاه، فرستادن حضرت عباس برای آب آوردن، آوردن علی اصغر برای آب آوردن و..). پس دانستن مطلبی از راه غیر محسوس با تلاش ظاهری منافات ندارد.
ثانیاً طبق نقل آقای صدیقی، خود علامه مصباح میدانستند نه دفتر ایشان!!
🔹اما در مورد لبخند علامه مصباح:
فعالیتهایی که ممکن است جسم متوفی پس از مرگ انجام دهد، به این معنا نیست که او پیش از آن نمرده است؛ طبق نقل قرآن بسیاری افراد پس از مردن، حتی زنده شده و حرکت کردهاند و...، پس آیا قرآن العیاذ بالله دروغ میگوید؟
بله عدهای فقط به ماده و جهان مادی اعتقاد دارند و این گزاره ها را باور نمیکنند، مخصوصاً نسبت به علامه مصباح که آن همه هجمه و تخریب بر علیه ایشان به راه انداختند. اما یک مسلمان هم طبق گزاره های دینی و هم تجربیاتی که مخصوصاً از شهدای دفاع مقدس دیده باوری فراتر از محسوسات داشته و دارند. یکی از آنها «مرگ آگاهی» در زمانی نزدیک به کوچ از دنیا است.
با این توضیحات، مسئله آقای احمدینژاد هم روشن میشود، اولا کسی ادعا ندارد امثال علامه مصباح همه چیز را در مورد آینده میداند، ثانیاً انسان همواره موظف است بر اساس ظواهر عمل کند.
🔹 پینوشت
برخی از نمونه های «مرگ آگاهی»:
۱) آگاهی شهید سلیمانی از زمان و محل شهادت:
b2n.ir/469766
۲) آگاهی شهید مجید قربانخانی از زمان شهادت:
b2n.ir/269431
۳) آگاهی شهید قربانعلی توحیدی از زمان شهادت/شهید 20 ساله!
b2n.ir/238239
۴) آگاهی شهید حمید سوری از زمان شهادت/شهید 20 ساله!
b2n.ir/490338
۵) شهيد علي اكبر صادقي که در قبر با دعای مادرش چشمانش را باز می کند و مادرش را می نگرد:
b2n.ir/495305
ــــــــــــــــ
🚩 در پرتگاه مجازی، مجهز باش...
👈پاسخبهشبهاتفــجازی👇
🆔 @shobhe_shenasi
🔴جوخههاي ترور همچنان مشغول به کارند
🖊احمدحسين شريفي. دی ماه ۱۳۹۹
🔸هيچيک از عالمان دين در دهههاي اخير به اندازه آيتالله مصباح آماج ترور شخصيتي نبوده است. بدون ترديد او در اين زمينه رکورددار است! خود ايشان ميفرمود آنقدر فحش و ناسزا و افترا و دروغ شنيدهام که به شنيدن آنها عادت کردهاند و به تعبير طنزآمیز خودشان نوعي «فحشدرماني» ميکردند!
🔸بعد از رحلت ايشان نيز تروريستهاي بيمروت حتي به خود اجازه ندادند جنازه ايشان دفن شود؛ بلافاصله با شنيدن خبر رحلت ايشان از آن سر دنيا (آمريکا و اروپا) تيرهاي زهرآگين خود را روانه جنازه مطهرش کردند و از ترس اينکه مبادا فريبخوردگان محافل آنها به هر دليلي بعد از رحلت ايشان تمايلي به خواندن کتابي از کتابهاي ايشان پيدا کنند، ناجوانمردانهترين افتراها و دروغها را به ايشان نسبت دادند؛ تا شايد بدين وسيله عدهاي را از نزديک شدن به اين چراغ روشنی بخش علم و انديشه دور نگه دارند.
🔸اذناب داخلي آنها نيز بهانه خوبي به دست آورند، نقل ناشيانه و البته از روي صفا و صداقت کراماتي از ايشان توسط حاج آقاي صديقي، بهترين مستمسک حمله به علامه مصباح و تحت الشعاع قرار دادن عظمت و بزرگي او شد. خيلي روشن است که اين فقط يک بهانه جديد براي مصباحستيزي بود، و الا خود آنها که غرق در خرافاتاند، بسياري از آنها شيفتة افسانهها و خرافات صوفيان و عارفنماياناند، و با چه آب و تابي هم خزعبلات صوفيان دروغين را نقل ميکنند.
🔸به يقين حتي اگر اين مسأله نبود، بهانهاي ديگر دست و پا ميکردند؛ همچنان که پارهاي از سکولارهاي عمامه به سر، همان روز اول و دوم رحلت ايشان، به گونهاي ديگر به ترور اين شخصيت پرداختند؛ عدهاي حتي تشييع جنازه باشکوه ايشان را هم تحمل نکردند و حقد و کينه خود را نسبت به اسلام و ارزشهاي اسلامي و انقلابي به گونههاي مختلف نشان دادند.
🔸اما چرا؟ به اعتقاد اين بنده، نفرت از آيتالله مصباح و تلاش شبانهروزي غربزدگان و اسلامستيزان و ولايتگريزان براي دور نگه داشتن نسل جوان از ايشان دلايل متعدد دارد؛
آيتالله مصباح يزدي :
1️⃣منطقي قوي و نفوذناپذير داشت، تجسم حکمت اسلامي و قرآني بود؛ مقلدان فکر و فرهنگ غرب را ياراي مواجهه با منطق مستحکم او نبود؛ و آنان که دل و دين به جايي ديگر باخته بودند، چارهاي جز ترور شخصيت او را نداشتند؛
2️⃣شجاعتي کمنظير در بيان حقايق با بياني شفاف و رسا و منطقي مستحکم داشت؛ افراد زبون در مواجهه با شجاعان و دليران، براي سرپوش نهادن بر ضعف و زبوني خود چارهاي جز ترور شخصیت ندارند؛
3️⃣او با بصيرتي کمنظير پنهانيترين اهداف نفوذيهاي غرب در جريان فکر و فرهنگ انقلابي را ميديد و ميشناخت و به دليل شجاعت کمنظيري که داشت، آنها را آشکار ميکرد؛ او ثمرة سالها نيروسازي غربيان براي زدودن فکر و فرهنگ اسلامي را خنثي کرد؛ اين يکي از رازهاي عصبانيت نامعقول رهبران روشنفکري غربزده از ايشان است.
4️⃣مصباح فقط يک عالم ديني نبود؛ او يک عالم انديشهپرور بود؛ او در کار نيروسازي و کادرسازي فکري براي انقلاب اسلامي بود؛ براي جلوگيري از نفوذ انديشه و حکمت او که همان انديشه و حکمت انقلاب و اسلام است، سادهترين راه را ترور شخصيت او ميدانستند؛ غافل از اينکه علم نور است، حکمت همچون رودي روان است، کسي نميتواند براي هميشه جلوي آن را سد کند.
5️⃣آیت الله مصباح صرفاً يک فيلسوف ولايتپذير نبود؛ بلکه حکيمي ولايتگستر هم بود؛ و دشمنان همواره در طول تاريخ اسلام، با ولايتگستراني مثل سلمان و ابوذر و عمار و مالک و مقداد و مثيم تمار و حجر بن عدي و ... سختترين و بيرحمانهترين مواجهه را داشتهاند. با ترور آنها خواستهاند بازوان ولايت را قطع کنند.
6️⃣آيتالله مصباح يک فرد نبود؛ بلکه "#عقبه_تئوريک_نظام"بود؛ با ترور شخصيت و دانش و انديشه او، ميخواستند و ميخواهند شخصيت و علم و انديشه انقلاب را ترور کنند. به تعبير ديگر ميتوان گفت آيتالله مصباح خودش هدف اصلي نبود؛ او سپر دفاع از اسلام و قرآن و ولايت و انقلاب اسلامي بود؛
🔸اما دشمنان و بدخواهان اسلام و انقلاب بدانند که اگر اسلافشان توانستند نور سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و مالک و حجر بن عدي را خاموش کنند و از تأثيرگذاري آنها در گسترة تاريخ بکاهند، اينان هم ميتوانند چراغ روشنيبخش علم و انديشه مصباحيزدي را خاموش کنند. مصباح يزدي برکهاي نبود که به مرور زمان رنگ و طعم خود را از دست دهد؛ او همچون رودي جاري در گسترة زمان است که تازه حرکت و جريان خود را آغاز کرده است؛ غربباوران و ولايتستيزان خوب ميدانند که اين جريان تازه به راه افتاده است؛ اين جريان با قوت دانش و خرد و انديشه، به دنبال #اقامه_دين در همه ابعاد زيست انساني است. دنبال تحقق منويات حضرت ولايت است و تا تحقق تمدن اسلامي از حرکت نخواهد ايستاد.
#علامه_مصباح
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴کرامتهاي آیت الله مصباح - قسمت ۱
🖊احمدحسين شريفي - دی ماه ۱۳۹۹
🔸از بزرگترين کرامات و کارهاي خارق العادة عمار انقلاب اين است که به گونهاي از بنيانهاي فکر اسلامي و مباني انقلاب اسلامي دفاع ميکردند که هيچ يک از درشتگويان و مدعيان بيبنيان و غربزدههاي مفلوک، تاکنون نتوانستهاند هيچ يک از انديشههاي ايشان را نقدي عالمانه کنند؛ به همين دليل به هتاکي و فحاشي و لجنپراکني عليه اين شخصيت پرداخته و ميپردازند.
🔸از ديگر کرامات ماندگار و جاري ايشان تأسيس ساختارهاي آموزشي و پژوهشي بيسابقهاي در حوزه علميه است که تا ابد توانايي امتدادبخشي به بنيانهاي معرفتشناسي و هستيشناسي و انسانشناسي اسلامي در حوزههاي مختلف علوم انساني و نيازهاي فکري انقلاب اسلامي را دارند.
#علامه_مصباح
#کرامت_مصباح
🔴کرامتهاي آيتالله مصباح - قسمت ۲
🖊احمدحسين شريفي - دی ماه ۱۳۹۹.
🔸اين روزها عدهاي از دوستان مخلص و باصفاي آيتالله مصباح، در رسانة ملي به نقل پارهاي از کرامتهاي آيتالله مصباح پرداختند که آري ايشان از زمان مرگ خود و وضعيت بعد از مرگشان مطلع بودهاند و همچنين بعد از مرگ چشمان خود را براي غسالشان باز کردهاند. ليبرالهاي بيچاره، اين سخنان را بهانهاي تازه براي تخريب چهرة تابناک آيتالله مصباح يافتند و بياعتقادي خود به عالم معنا و ملکوت و قدرت روحي مردان الهي را به اين بهانه برملا کردند. و ناخواسته آن نگاه عميق آيتالله مصباح درباره غربزدهگاني که اسلامستيزي خود را پنهان ميکردند، تأييد کردند.
🔸بنده به آن دوستان پاکنيت و به این دشمنان خفاشصفت آيتالله مصباح عرض ميکنم اينها که چيزي نيست؛ چنين مسائلي درباره بسياري از افراد عادي هم فراوان نقل و تجربه شده است.
🔸کرامت بزرگ آيتالله مصباح اين بود که آنچه ديگران در آيينه نميديدند، در خشت خام ميديد. ايشان پيش از انقلاب، انحطاط انديشهاي و عملي برخي از انقلابيان بزرگ را پيشبيني کرد. (انقلابياني که حتي خودشان را پدرخوانده انقلاب ميدانستند و حتی ابراز میکردند آنها بودند که امام را براي تسريع در پيشبرد اهدافشان، جلو انداختند؛ به اين دليل که سيد بود و مقبوليت مردمي داشت!)
🔸کرامت بزرگ آيتالله مصباح اين است که از اوايل دهه شصت، بی اعتقادی پارهاي از مدعيان روشنفکري غربزده و نفوذيان انگليسي به اسلام و انقلاب را که حتي در شوراي عالي انقلاب فرهنگي هم نفوذ کرده بودند! و در رسانههاي جمهوري اسلامي به تفسير مثنوي و نهج البلاغه ميپرداختند!، ابراز کرد و تقابل آنها با تفکر اسلامي و قرآني و انقلابي را دست کم ده سال جلوتر از دیگر افراد تیزبین آفتابي کرد.
🔸کرامت آيتالله مصباح اين نيست که بعد از مرگ، براي غسّال چشمان خود را باز کند؛ چشمان او هميشه باز و بينا و بصير بود؛ او شصت سال است که به دنبال بازکردن چشمان ديگران بر روي حقايق اسلام و فرهنگ اهل بيت بوده است و در اين جهاد بزرگ، عمارگونه هزاران چشم را بينا کرده است؛ فتنههای عمیق را آشکار کرده است؛ غبارهای غلیظ را کنار زده است و عمارگونه جان و آبرو و هستي خود را فداي انقلاب و ولايت کرده است. اینهاست کرامات عمار انقلاب.
#علامه_مصباح
#کرامت_مصباح
دختر پزشکیان، همراه او در سفر به تاجیکستان و روسیه 😵💫😶😡
چرا؟
با پول کی؟
ایام انتخابات، شعار عدالت میداد
و ادعای عدم پارتی بازی برای نزدیکانش می کرد.
#پوپولیسم_اصلاحات
😡
زینب همان کسی است که در راه عفتش
عباس میدهد، نخ معجر نمیدهد...
#شب_جمعه
🌷🌷🌷🥺
مصباحیه ...
🔹 برخی از کرامت های علامه مصباح از زبان حجت الاسلام صدیقی ( دی ۱۳۹۹ ) : 🔹 اولین کسی که آقای بهجت
1️⃣ما باید سعی کنیم سطح مردم را بالا ببریم...استاد عباسی ولدی هم می گفت تازگی در رادیو معارف شخصیت ماورایی معصومین(ع) را شروع کرده و برخی از عوام پیام دادند و انتقاد کردند،بعد آقای عباسی آن انتقادات را محکم رد می کرد.
توجه داشته باشیم که اگر همین حرفها مطرح نشود و حداقل به گوش مردم نخورد، پس کِی و کجا مردم این دست حرفها را بشنوند؟؟؟
2️⃣در مورد آقای صدیقی،این مسئله پر واضح است که این قضیۀ خبر از مرگ و غسال یک گوشه ای از کراماتی است که قشر مذهبی جامعه از بزرگان خبر دارند(نمونه اش داستانهای شگفت آیت الله دستغیب است)
این چشمه ها به بیان آیت الله مصباح شبیه معجزه می مانند که نقل آنها موجب #تقویت_ایمان می شود و اتفاقاً نظر بنده این است که بیشتر به درد عوامی مثلِ من می خورد؛چون آنها با استدلال و منطق که دین را نپذیرفته اند و این داستانها به تقویت ایمان آنها بسیار کمک می کند.(قطعاً منفعت بیان اینگونه مطالب بر مضراتش می چربد.)
rahbarjame
افسوس از این خسارت...
[1]. آیتالله صدیقی، زبان گشوده و به شمهای از «فضایلِ معنوی» و «کراماتِ قدسیِ» علامه مصباح، اشاره کرده است.
[2]. تأمّل کنیم که چه گوهرِ کمیابی را از دست دادیم و چقدر از «هویّتِ ملکوتی» و «جنبههای باطنیِ» او، بی خبر بودیم!
[3]. او «عارفِ مکتوم» بوده و ما «مریدانِ غافل»!
[4]. ما در طولِ سه دهه، فقط سرگرمِ پاسخدادن به شبهاتی بودیم که جریانِ فاسدِ خاتمی و موسویخوئینیها و مطبوعاتِ زنجیره ای، بر ضدّ «علامۀ مظلوم» مطرح می کردند. بهاینترتیب، جامعه بهجای «استفادۀ معنوی» از او، با «اتهامها» و «تخریبها» همراهی میکرد!!
[5]. جریانِ اصلاحات، «فاسدترین» و «خبیثترین» و «کثیفترین» جریانِ سیاسیِ ایرانِ پس از انقلاب است. این جریان بود که میانِ جامعه و علامه مصباح، فاصله افکند و صدها «افترا» و «دروغ» را طیِ عملیاتِ روانیِ رسانهای و مطبوعاتی، به ذهنیّتِ جمعی، تلقین کرد.
[6]. مسأله، «کرامت» نیست؛ کرامت، تنها «نشانه»ای است که از مراتب و مراحلِ سیرِ کمالی و معنویِ سالک، خبر میدهد، امّا هرگز چنین نیست که سالکِ توحیدی، در پیِ کسبِ کرامات باشد. کرامات، از برای ما که بیرون از این عوالم و بیگانه با آنها هستیم، «سرنخ» و «علامت» است، امّا برای خودِ سالک، موردِ اعتنا نیست! آنان را که چشمِ دیدنِ باطن نیست و از درون، بیخبرند، همین «نشانهها» و «ظهوراتِ» معنوی، شاید دلیلی باشد برای گسستن از دنیا و گامنهادن در طریقِ تقرّبالیالله.
مهدی جمشیدی
🔻 در حاشیۀ نَقلهای معنویِ آیتالله صدیقی:
👈دشمنیهای بیپایان با علامه مصباح
#مهدی_جمشیدی
1️⃣ اشتباه نکنید! مسأله این نیست که چرا آیتالله صدیقی، فلان سخن را در تلویزیون گفته است، بلکه مسأله عبارت است از عمقِ «کینه» و «خصومتِ» جریانِ لیبرال با علامه مصباح! همین و بس!
2️⃣ بهواقع اگر آیتالله صدیقی در سخنانش، این چند نکتۀ معنوی را مطرح نمیکرد، امروزِ جریانِ لیبرال، «بهانهجویی» نمیکرد و دستاویزی برای حمله به علامه مصباح در اختیار نداشت؟!
3️⃣ما با یک «انقلابِ ملکوتی و قُدسی» روبرو هستیم که سرشار از جلوهها و دلالتهای «غیبی» و «معنوی» هست. اساسِ تحلیلِ شخصِ امام خمینی دربارۀ انقلاب، بر عللِ «ماورایی» و «غیرطبیعی» تکیه دارد، از قبیل «دستِ غیبی»، «هدیۀ الهی»، «تحفۀ غیبی»، «عنایاتِ خدایمتعال»، و ... . این واقعیّتِ تاریخی و انسانهای ملازم با آن، جنسِ «معنوی» دارند و زندگیشان سرشار از جنبههای «غیرمادّی» و «ملکوتی» هست. چهچیزی را انکار میکنیم؟!
4️⃣ در طولِ همین هفته و بهمناسبتِ سالگردِ شهادتِ حاجقاسم، نکتههای بسیاری از این قبیل دربارۀ ایشان مطرح شد، امّا کسی از این نیروهای لیبرال، استدلال برای «انکار» و «نفی» اقامه نکرد! بسیار بیشتر از چیزی که آیتالله صدیقی دربارۀ علامه مصباح نقل کرده، دربارۀ «شهیدسلیمانی» نقل شده، امّا صدای مخالفتی برنخاست! چرا؟!
5️⃣کسانیکه مدّعی هستند که «مردم» با این قبیل تعبیرها و توصیفها، سرِ سازگاریِ ندارند، در حقیقت، حالِ باطنِ خودشان را بازگو میکنند، چون از قضا مردمِ ایران، معتقد به «تجربههای معنوی و ملکوتی» هستند و این امور را «خلافِ واقع» و «خرافه» و «موهوم» قلمداد نمیکنند، بلکه اینچنین شواهدی را مشتاقانه و مؤمنانه دنبال میکنند. مردم حتّی این امور را دربارۀ برخی از اطرافیان یا نزدیکانِ خودشان هم مشاهده کردهاند و با آنها بیگانه نیستند. پس بهجای «مردمِ ایران»، سخن نگویند!
6️⃣از نظرِ «علمی» و «فلسفی»، این مطالب به اثبات هم رسیده است؛ چنانکه هم در فلسفۀ اسلامی و هم در عرفانِ اسلامی، سازوکارِ تحقّقِ آنها بیان شده است. البتّه متأسّفانه نیروهای لیبرال، کمترین سواد و صلاحیّتی ندارند که بتوان در اینجا به منابع ارجاع داد و بحث کرد. ما با یک مُشتِ هجوگو و باطلنویس روبرو هستیم. دستکم کتابِ «داستانهای شگفت»، اثرِ شهیدآیتالله دستغیب را بخوانید تا کمی با ایمانِ به غیب و ملکوت آشنا شوید! برای ما که با این قبیل کتابها، اسلام را شناختیم، شنیدن این مطالب، عادیست.
7️⃣دربارۀ مرحوم علامه محمّدتقی جعفری هم فرزند ایشان نقل کرده است که پس از رحلتِ ایشان، وقتی پارچۀ متبرک به حرمِ امام حسین - علیهالسلام - را بر روی صورتِ ایشان قرار داد، ایشان چشمهای خود را گشود! این واقعه در ابتدای کتابِ «امام حسین؛ شهید فرهنگِ پیشرو» اثرِ جنابِ علامه نقل شده است. نیروهای لیبرال در آن زمان که این واقعه نقل و درج و منتشر شده، لال بودند که به فرزندِ علامه جعفری اعتراض کنند؟!
8️⃣ آری، آیتالله مصباح از زمانِ رحلتِ خود «خبر» داشت، امّا مگر در روایاتِ نیامده که «دعا»، قضای الهی را برمیگرداند؟! آن «اِخبار» با این «طلب»، تعارضی ندارد! عجبا که روشنفکرانِ سکولار از ابتدائیّاتِ فرهنگ و تفکّرِ دینی بیخبرند و اینطور سطحی قضاوت میکنند!
9️⃣ گشودهشدنِ چشمِ علامه مصباح در زمانِ غسل، بهمعنیِ حیاتِ ایشان نیست، بلکه ناشی از تصرّفِ روحِ ایشان در جسم است. این نیز مطلبِ بعید و بیگانهای نیست و مصداقهای قطعی و حتمیِ فراوانی دارد.
🔟خطاب به نیروهای لیبرال میگویم: بدبختهای وطنفروش! از غضب و حسادت و کینه بمیرید؛ چونکه «رفتنِ مصباح»، بهمعنیِ تمامشدنِ «خطّ فکریِ» او نیست! ما هستیم و «فکر» و «کلام» و «قلمِ» ما که ریشه در خاکِ حاصلخیزِ «تفکّرِ مصباح» دارد، همچنان میتازد! شما زیرِ آتشِ سنگینِ ما هستید! مصباح به یک «جبهۀ متراکم» و «جریانِ قوی» و «خطّ ممتد» تبدیل شده است!
━━━💠🍃🌸🍃💠━━━
.🔹 بررسی ادعای احمد توکلی درباره آیتالله مصباح
♻️ سیاستورزی بدون تقوا از جنس ثروتهای مشکوک
🔰 حمید رسایی: درباره یادداشت آقای توکلی که باعنوان "ثروتمندان ناشناس، خطری برای زمامداران و روحانیون سرشناس" منتشر شده و در آن اتهاماتی متوجه مرحوم آیتالله مصباح یزدی شده و همچنین توضیحات روز گذشته ایشان، پس از اطلاع از واقعیت، چند نکته گفتنی هست:
۱. در یادداشت اول آقای توکلی بر اساس مقدمه کذب درباره آیتالله مصباح، تحلیلی بار میشد که یکی از نتیجه آن این بود: آیتالله مصباح یزدی هم از جمله علمایی بوده که با ثروتمندان ناشناس و ابر بدهکاران بانکی، ارتباط داشته است. همه استدلال توکلی برای متوجه کردن این اتهام یک نکته بوده: غسال آقای حقشناس یک ابر بدهکار بانکی به نام مطلبی کاشانی وغسل هم درمنزل وی انجام شده، غسال آیتالله مصباح و آیتالله حق شناس یک نفر بوده، پس همان فرد، غسال ایشان هم بوده و در منزل او انجام شده، پس این ابر بدهکار بانکی خودش را به آیت الله مصباح هم نزدیک کرده بوده و مراوداتی داشته!
۲. اتهامی که آقای توکلی متوجه مرحوم استاد کردند را تاکنون حتی دشمنان بیدین و بیانصاف هم ادعا نکرده بودند. پایکوبی رسانههای معاند و هرزههای سیاسی با ادعای دروغ توکلی شروع شد. برای همین دیروز قبل از تکذیب فرزند استاد که در رسانهها منتشر شد، بنده با اقای توکلی تماس گرفتم و مستندا به وی گفتم که نتیجهگیری و خبر شما درباره غسال و محل غسل و داستان سرایی و نتیجهگیریتان در باره آیت الله مصباح غلط است. غسال ایشان، فرد مذکور نبوده و محل غسل هم منزل آقای محمدی عراقی (داماد آیتالله مصباح) بوده نه منزل آن ابر بدهکار بانکی. آقای توکلی که درباره هر دو مورد تردید داشت، سئوالاتی پرسید و پاسخش را شنید. تشکر کرد و گفت با فرزند استاد تماس خواهد گرفت که البته تماس هم نگرفتند!
#بی_تقوایی
۳. متاسفانه با اینکه متوجه اصل داستان و غلط بودن اخبار و برداشتهایش شده بود اما روز گذشته نه تنها عذرخواهی نکرد که در یادداشت دیگری، طلبکارانه تاکید کرد که آنچه درباره آیتالله مصباح ادعا کرده، "برگرفته" از لابلای سخنان آقای صدیقی بوده و سپس از مخاطب خواسته بود که با طرح یک مساله فرعی، از اصل داستان غفلت نکنند و "فریب نخورند".
۴. با این یادداشت مشخص شد که وی در انتساب این اتهام زشت به آیتالله مصباح یزدی، صرفا به شنیدهها و برداشتهای غلطش از صحبت آقای صدیقی اکتفا کرده است. درحالی که معمولا غسل میت را دو نفر انجام میدهند. آقای صدیقی هم در صحبتش (که بعدا بابت آن عذرخواهی کرد و آن را غیردقیق دانست) از فرد غسال اسم نبرده. پس نمیتوان از صحبت ایشان نتیجه گرفت که غسال آقای حقشناس و آقای مصباح الزاما یک نفر (همان ابر بدهکار بانکی) بوده. منتها آقای توکلی برای اثبات ادعای خودش (ارتباط ثروتمندان ناشناس با روحانیون سرشناس) نیاز به #مصداق_تراشی داشته برای همین به گمان و خیال متوسل شده تا آیتالله مصباح یزدی را هم به لیست اضافه کند!
#هوای_نفس
۳. نکته قابل تامل دیگر، تفاوت برخورد آقای توکلی با آقای صدیقی پس از اطلاع از یک اشتباه است که یکی با التفات به خطایی که کرده، صراحتا عذرخواهی میکند و دیگری، عذرخواهی که نمیکند، طلبکار هم میشود. همین بزنگاههاست که بخشی از واقعیتهای درونی افراد را نشان میدهد و خدا ما را عاقبت به خیر کند.
این نوع رفتارها و بی دقتیها البته در آقای توکلی سابقه دارد. در زمانی که در مجلس برای مقابله با تحمیل #ننگنامه_برجام خون دل میخوردیم و میجنگثدیم و در برابر حملات ناجوانمردانه روحانی و اذنابش پا پس نمیکشیدیم، توکلی از برجام تعریف میکرد و پای این ننگنامه را امضا کرد و بعدا که بوی تعفن برجام بلند شد، گفت: من برجام را نخوانده بودم و دفاع کردم!
در دولت دهم برای استیضاح وزیر خارجه وقت و رفتارهای توهین آمیزی که در مجلس با رییس جمهور وقت شد، رهبر معظم انقلاب، هیأت رییسه و رؤسای کمیسیونهای مجلس نهم را #احضار کردند و سخنان تند و بی سابقهای (که هرگز علنی پخش نشد) به آنها گفتند از جمله فرمودند: با این قضایا دوجور میتوان برخورد کرد؛ یکی علاججویانه و یکی #کینهورزانه و بعد رو به اقای توکلی گفتند: رفتار شما این نوع دوم است.
جناب توکلی! با ادعای دروغتان در باره مرحوم استاد و اصرار بر این گناه، مصباح را خاموش نکردید، آن عالم مجاهد در دوره حیاتش مظلوم بود و روشنگر، پس از ارتحالش هم مظلوم است و روشنگر. تعابیر رهبر معظم انقلاب در باره آن عالم بصیر در دوره حیات ایشان و پیام و نماز بیسابقه رهبری بر بدن مطهر این عالم مجاهد، یکی از صدها دلیل بر پاکی آن عالم ربانی است.
شما البته با ادعای کذبتان فقط سبب هتک حرمت و دریدهگویی جماعتی به یک عالمِ مجاهدِ انقلابی شدید و حتما این چیزی نیست که نزد خدای ناظر و عادل، بیجواب بماند.
@mesbahieh