🔻 چند نکته در مورد حکیم فرزانه آیت الله مصباح یزدی. حجت الاسلام خسروپناه. #فیلم.

🥀در رثای مطهری زمان 🎥 بخش هایی از سخنرانی دکتر جلیلی در اجتماع لبیک یا امام که در حمایت از علامه مصباح(ره) شکل گرفته بود(بهمن۹۸؛ مشهد) 💠 میراث بزرگ علامه مصباح؛ تبیین اسلام ناب و رفع تردید‌ها در فتنه‌های دوران 🌸🌸🌸

✳️ مقام معظم رهبری: ✅ یکی از خصوصیات آقای مصباح پرداختن به کارهای بنیادی است. ✅ ایشان هم از لحاظ #علمی در سطح بالایی قرار دارند و هم از لحاظ #معنوی. خیلی مهم است این وارستگی و صفای معنوی. و من خدا را شکر می‌کنم که چنین جلوه‌هایی وجود دارد. 🌸🌸🌸

🔰خلاصه تمام درسهای اخلاقی علامه #مصباح یزدی. 😔اگر نتوانستید در درسهای #اخلاق علامه مصباح شرکت کنید 😔اگر مقدور نبوده #کتابی از ایشان مطالعه کنید 😔اگر راز #حکمت و #بصیرت و #شجاعت و #ولایتمداری ایشان را نمیدانید 👌این دو دقیقه را همیشه گوش کنید.... 🌸🌸🌸🌸🌸 @mesbahieh

💠الفبای طلبگی 🔺هر كه «الفباي طلبگي» را نداند، دچار جهل مركب مي‌شود. و هر كه با زير و زبر «آيات علم» و «سوره‌هاي معرفت» بيگانه باشد، قرائتش غلط خواهد شد. پس باب اول كتاب حوزه، آموختن اين الفبا و آشنايي با حركات و سكنات اين فرهنگ است، تا «طلبه» از «طلبه‌نما» متمايز شود. 🔺طلّاب واقعي كه مطلوب خلق و محبوب خالقند، آنانند كه در مدرسة دين، ابجد يقين مي‌خوانند و در مدرس عترت، الفباي عزّت مي‌آموزند و در مكتب قرآن، مشقِ عرفان مي‌نويسند. زندگيشان عطف به مبدأ است و وصل به معاد. با نفي خود اثبات خدا مي‌كنند و غرور را از نفس خويش جدا. در محرمات، اهل توقّف‌اند و در شبهات، اهل احتياط. ضمير خود را در افق تقوا ظاهر مي‌سازند، با شهر و نام، خود را گم نمي‌كنند وبا پست و مقام و چند سلام، پشت به حوزه و قم نمي‌كنند و م«معاني» نخوانده به «بيان» نمي‌پردازند. 🔺به جرح و تعديل نفس مشغولند و هر روز عمر خود را «تجزيه و تركيب» مي‌كنند. افعالشان بي حرف علّه، به مصدر خلوص بر مي‌گردد. اسمشان مبني بر فتح است و فعلشان لازم و حرفشان جازم. نه در حرف، منفي بافند، نه در ادّعا اهل لاف و گزاف. نه در جاي وقف، حركت مي‌كنند ونه در جاي حركت، اهل وقفند. از معتكفان حجرة «لم و لمّا» بيزارند و از سايه‌نشينان «ليس و لا» بركنار. مشتقّ‌اند، امّا از علم، جامدند، امّا بر دين. اجوف‌اند، امّا از ريا. ناقص‌اند، امّا از رذايل مجرّدند، امّا از تعلّقات، مزيدند، امّا در فضايل. 🔺قباي رياضت بر تن دارند و عباي عبادت بر دوش. نعلين اراده در پا و زمزمة تهجّد در گوش. با عينك بصيرت، كتاب نفس را مرور مي‌كنند، با ذرّه‌بين محاسبه، عيوب خود را مي‌يابند و با قلم تهذيب، خطاها را اصلاح مي‌كنند. به حجيّت ظاهر قائلند، امّا از باطن خود غافل نمي‌شوند. حاشيه مي‌خوانند، امّا در متن‌اند. هم آشنا به اشارات‌اند، ‌هم كنايه‌، هم اهل رسالتند، هم رساله، هم صاحب كفايت‌اند، هم كفايه، هم اجازة «جهاد» مي‌گيرند، هم «اجتهاد». «ماهيت» را فداي «وجود» نمي‌كنند، بر متن دين حاشية دنيا نمي‌زنند. 🔺فروع نفسانيات را به اصول الهيّات بر مي‌گردانند، نه در عرصة جرّ و بحث، مجرور جدل مي‌شوند و نه از خطّ اصيل، نسخه بدل. از محكمات دين، طفره نمي‌روند و در متشابهات دل، سرگردان نمي‌شوند. نه «رسائل» را وسيلة دنيا مي‌كنند، نه «مكاسب» را دكان كسب مي‌سازند. نه در شعر، قافية خلوص را مي‌بازند، نه در خطابه، قول بلا عمل دارند، 🔺نه در تأليف، به تفرقه مي‌افتند و نه در تحقيق، از حق دور مي‌شوند، نه در فكر، دچار دور و تسلسل‌اند، نه در عمل، اسير جهل و تغافل. صرفشان حرف از معاد مي‌زند. نحوشان، صرف آخرت مي‌شود. كلامشان تجريدي است و فلسفه‌شان صدرايي، فقهشان جواهري است و اصولشان رسائلي. 🔺منطقشان عاشورايي است و حماسه‌شان حسيني و عرفانشان سجّادي. بديعشان بدعت‌ستيز است و بيانشان شبهه‌سوز و از بداية حكمت تا نهاية حكومت در خطّ امام و ولايت‌اند. از مقدمات، فراتر مي‌روند، از سطح به عمق مي‌رسند و در خارج، به داخل مي‌انديشند. هم‌حجرة «حال»‌اند و هم‌بحث «اشتغال». بيش از «مدرك» به «درك» مي‌انديشند و بيش از «مدارج» به «معارج». درسشان «تكليف» است و امتحانشان «جهاد» و قبولي‌شان «شهادت». 🔺اينها گوشه‌اي از الفباي طلبگي است. خدايا ما را با الفباي اين كتاب، آشنا بگردان، «عَرَض»‌هايمان را «جوهر» كن و «مفرد»‌هايمان را «جمع» گردان. انقلابيون ما را «مقدّس» و «مفيد» كن و مدرّسانمان را چون «مدرّس» و «شهيد». خدايا، تا ما را اهل «ضمير» نكرده‌اي «ظاهر» مكن. آمين يا ربّ العالمين. جواد محدثي، رمضان 1429- مهر1387        •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

♻️خاطره ای از فحش درمانی علامه مصباح یزدی ره دکتر صفّارهرندی طی یادداشتی نوشت: در سال هایی که دوره اصلاحات دوم خردادی نام گرفت، برای سخنرانی در یکی از استان های شمالی دعوت شده بودم. از میزبان شنیدم که همزمان با حضور من، آن ها پذیرای میهمان ارجمند دیگری هستند که از مراتب ارادت من به آن بزرگ آگاهی داشتند. گفتند که آیت الله مصباح برای سخنرانی در جمع جوانان تشنه حقیقت، از شهری به شهر دیگر رفته و در هر شهر ساعتی با مخاطبان سخن گفته و از شبهات و پرسش های آنان گره گشایی کرده است. هنگام غروب، در حالی که از آخرین سخنرانی بازگشته بود به محضرشان رسیدم و عرضه داشتم در سن و سال شما - که آن روز زیاده از هفتاد سال می شد- این میزان آمد و شد و ۶-۷ سخنرانی در یک روز برای سلامتی شما ضرر ندارد؟ مرحوم آیت الله مصباح در پاسخ فرمودند: "از قضا در گذشته، حال و روز من چنان بود که بعد از یک سخنرانی، دچار سر درد شدیدی می شدم که طاقت از من گرفت اما این روزها حتی با چندین سخنرانی در یک روز، از سردرد خبری نیست و گویا بهبودی کامل یافته ام". ایشان در ادامه افزودند: "این اتفاق در حالی افتاد که من هیچ برنامه درمانی برای مداوای آن بیماری نداشته ام تنها چیزی که در زندگی من تغییر کرده، فحش های فراوانی است که مدعیان اصلاحات این روزها نثارم می کنند. گمان کنم آن فحش ها درمان درد من شده است. و سپس به کنایه گفتند: شاید در کنار شاخه های مختلف درمان، "فحش درمانی" را هم باید اضافه کرد". در سال های میانی دولت اصلاحات، به دنبال تعّرض های هر روزه به ساحت مقدسات و هجوم ناجوانمردانه به ارزش های جامعه اسلامی و ایرانی، من هم پای سخنان علامه مصباح در جمع دانشجویان گرد آمده در اردوی آبعلی حاضر بودم ایشان با مدد جستن از آیه کریمه"تدبیر"، به جوانان ملتهب و بی تاب از قضایای دل آزار آن ایّام این گونه دلداری می داد:"این ۴ سال و ۸ سال ها با نگاه محدود نگر ما طولانی و طاقت فرسا به نظر می آید در حالی که با نگاه الهی، این زمان ها چنان کوتاه و ناچیزند که با چشم برهم زدنی تمام می شوند". آن گاه به آیه کریمه" یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ‌ السَّمَاءِ إِلَى‌ الْأَرْضِ‌ ثُمَ‌ یَعْرُجُ‌ إِلَیْهِ‌ فِی‌ یَوْمٍ‌ کَانَ‌ مِقْدَارُهُ‌ أَلْفَ‌ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ‌" استشهاد کردند و گفتند:" خداوند تدبیر امر را در یک روز می کند که آن روز نزد شما هزار سال است. حال با این مقیاس، ۴ سال می شود کمتر از ۶ دقیقه و ۸ سال کمتر از ۱۲ دقیقه"! سپس افزودند:" اگر می خواهید این دوره سخت و پرمحنت، کوتاه و تحملش برایتان آسان شود، به این ماجرا از منظر الهی نگاه کنید". این منطق الهی و آرامش آفرین مثل آب سردی بود که بر سرزمین گُر گرفته وجود این جوانان غیرتمند سرازیر می شد. برای همه آنها که در مواجهه با ناملایمات گوناگون، بی تاب می شوند و عنان از کف می دهند، تأسی به سیره پاک این عبد صالح خدا و حکیم دوران، نسخه ای شفا بخش است. #روانبخش

♦️♦️♦️چرا باید به بچه ها محبت کرد؟♦️♦️♦️ ◀️در محضر آیت الله مصباح یزدی👇👇👇 «من خاطرم هست وقتی مجلس عروسی صَبیۀ بنده بود که ایشون[آیت الله #مصباح]هم محبت کردند تشریف آوردند و روی صندلی ای نشستند. برادرزادۀ ما که اون موقع سنش کم بود(سه ساله)...این رفت و عَصای آیت الله #مصباح رو گرفت و وِل نمی کرد،هر چی بهش میگفتند که عصا را بده آقا...میگفت نه عصا مالِ منه... آیت الله #مصباح شروع کرد با #زبان_کودکانه با این #کودک صحبت کردن...دستی سرش کشید،پسرم عصا برای چی میخواهی؟عصا مالِ ما پیرمردهاست،شما الآن #کودکی،إن شاالله پیر میشی... تو هم عصا دستت میگیری. خلاصه اینقدر با این بچه با #زبان_عاطفه_و_محبت سخن گفت،این #بچه رفیق شد.هم عصا رو داد و هم اُنس با ایشون گرفت. یه وقت از آیت الله #مصباح سؤال کردند که شما معلومه خیلی نوه هاتونو دوست دارید و به اینا #محبت میکنید،سرّش چیه؟؟... آیت الله #مصباح گفت:"نه من همۀ #بچه ها رو دوست دارم." بعد شروع کرد(این نکته رو میخوام عرض کنم این قدرت تفکر و تحلیل که هر کنشی و منشی که او داشت،زایندۀ یک بینش عقلانی بود) 💥ایشون فرمود که:"#کودکان از عصمت برخودارند،معصومند،گناهی نکردند و انسانی که از عصمت برخوردار باشه و گناه نکرده باشه پیش خدا تقرب داره،من که #محبت_به_کودکان میکنم؛چون محبت به کسانی میکنم که پیش خدا تقرب بیشتری دارند و من با این محبت به خدا تقرب بپیدا میکنم."» 📚استاد خسروپناه؛"مصباح دین و انقلاب"؛1399/10/18

✅ ارزش علم به معلوم است. وقتی معلوم، افعال و اسماء و اوصاف الهی است این‌گونه از علم نیز دانشی در قله محسوب خواهد شد و عالمان آن بر فراز این معرفت اند. #علامه_مصباح_یزدی ازجمله این عالمان است که به فراخور نیازهای عصر خود مجاهدت علمی کرده و بر تارک روزگار درخشیده به گونه ای که اعتراف دوست و دشمن را برانگیخته است. ارادت و تکریم آن مرحوم، احترام به ساحت علم و اخلاق، و توهین و تنزیل او، نکوهش ساحت دانش و ارزش ها است. #مصباح_عزیز ✍ جعفر علینقی مدیر موسسه کلامی احیاء

✳️ مقام معظم رهبری: ✅ آقای مصباح جزو گروه یازده نفری بودن، و از اول یعنی قبل از شروع نهضت ایشان،. #عاشق_و_فریفته_امام (ره) بودند. 🌸🌸🌸

#مصباح_عزیز 🌹🌹🌹

🛑 جلوه ای از حاکمیت لیبرال ها ... 🔸فیلمی که در فضای مجازی با عنوان تخلیه خانه جانباز شیمیایی دست به دست می شود. 🔹گفته می شود فردی که مضروب می شود #مجتبی_پناهی نام دارد و کلانتری۱۳۲ نبرد با او این برخورد را کرده است.۱۳ تیرماه مالک حکم تخلیه گرفته است. 💣💣💣

📠 نظر اعضا 🌀 خون دل 🔸 سلام علیکم بنده طلبه ام ناراحتم، حرف دارم. درد دل و گلایه‌گذاری بی پرده‌ای داشتم با مسئولان و مدیران حوزه های علمیه اگر به دستشون برسونید.(البته بعید می‌دانم منتشرش کنید و همچنین بعید می‌دانم تأثیر خاصی هم داشته باشه، ولی بقول معروف: خدا رو چه دیدی). 🔻 با انصافها به فکر طلبه نیستید حداقل به فکر خودتون باشید! فکر کنید اگر طلبه نباشه به چه کسانی می‌خواهید خدمت/ریاست کنید؟ ♨️ شش ماهه دارید فریاد می‌زنید که جوانها بیایید طلبه بشوید، ثواب دارد و واجب است و چه هست و چه هست... چرا نمیان طلبه بشن؟ چرا ریزش بیشتر از رویش است؟ چون از درد طلاب بی‌خبرید؟ 🔻 طلبه ها از برخی مدیران و مسئولین حوزویِ بیخیال و ناکارآمد، ناراحتند... تحول بیافرینید! رؤسای محترم: چه بسا خیلی از طلاب در مقام مشورت به غیرطلاب(در زمینه ورود و عدم ورود به حوزه علمیه) می‌گویند که: مواظب باشید طلبه نشید! برید پول دربیارید که آواره و بیچاره نشید و جلوی زن و بچه تون شرمندگی نکشید! ✅ جناب رئیس و جناب مدیر فلان قسمت حوزه علمیه و دفتر تبلیغات و مرکزخدمات و غیره: تبلیغ طلبه شدن جوانها رو طلاب باید انجام بدهند که جذب داشته باشید. وقتی طلاب ضدتبلیغ انجام می‌دهند شما در انتظار چه معجزه‌ای نشسته‌اید که حوزه پر رونق شود و...؟!! ❓شما از درد طلبه با خبرید! الان کدامیک از مدیران شما در این وضع آشفته مسکن و اجاره‌های نجومی، با شهریه طلبگی مستأجر است یا در به در به دنبال اجاره کردن خانه‌ای برای حفظ آبرو و زندگی‌اش می‌گردد؟ از گرانی‌ها خبر دارید؟ از زندگی اسفبار عموم طلاب خبر دارید؟ چرا حقوق می‌گیرید ولی کار جلو نمی‌رود؟ 🔻 جنابی از مسئولان حوزوی فرمایش کرده که شهریه کمک خرجی است و طلاب باید مهارت‌آموزی کنند و بروند کار کنند تا مشکلاتشان حل بشود. ‼️ سوال: خودتان مگر نمی‌فرمایید که طلبه باید درس بخواند و عالم بشود و متخصص بشود و این هم جز با تمرکز و تمحض در درس و بحث امکان ندارد؟ حالا چطور فرمایش می‌کنید که طلبه باید کار کند تا خرجش را دربیاورد که محتاج یه قرون دوهزار ما نباشد؟ ❓سوال اساسی تر: آیا طلبه برود کار کند که شهریه و بیمه‌اش را قطع کنید؟ که راحت بشوید؟ که بارتان سبک شود؟ (عالیجنابان؛ صرفا جهت اطلاع: جای قبلی استقبال شما از کار کردن طلاب هنوز درد می‌کند. لطفا قبل از گرفتن مسئولیت، یکبار هم که شده قوانین خودتان را بخوانید تا بیشتر از این ما را در موضعِ تهمت مفتخوری و علّافی و تنبلی قرار ندهید. همین الانش هم اطرافیان و مردم عزیزمان کلی زخم زبان نثارمان می‌کنند!!) ✅ بگذاریم و بگذریم. کار عار نیست. بسم الله کار طلبگی برای عموم طلاب فراهم کنید بیاییم کار کنیم، بیاییم آموزش ببینیم و مهارت بیاموزیم و کار تحویل شما بدهیم. آقایااااان لطفا توضیح بدهید که چه کرده‌اید در این زمینه؟ در عمل چه کرده‌اید؟!! 🔻 (بزرگان می بخشند ولی) بقول امروزی‌ها: فازتون چیه؟ ما که داریم رنج نداری، کمبودها، تهمتها و توهین‌ها را تحمل می‌کنیم پس لااقل نمک به زخممان نزنید. 🔻 لطفا اگر کار بلد نیستید یا نمیتوانید در حوزه مسئولیتتان کار کنید، درصورت عدم استعفا با احترام: موضعی نگیرید که طلاب را آزرده کند! والسلام علی من اتبع الهدی شقشقة هدرت ثم قرَّت #معیشت_طلاب #نظر_اعضا #خون_دل Manahejj