دعوای حجاب... مسئله پوشش به عنوان یک مسئله شاخص و نماینده موضوعات در هم‌ تنیده اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و تاریخی و امنیتی و بهداشتی است. می‌توان از حجاب به عنوان یک مسئله، در عرصه‌های گوناگون سخن گفت و به تحلیل پرداخت. اما همین استعداد چند بعدی بودن مسئله لباس و بی‌لباسی پرداختن به آن در کف جامعه را دشوار می‌کند. هنجارها در طول زمان و در یک روند آرام شکل می‌گیرند. اما فرهنگ‌های متخاصم و مهاجم شروع به ساختارشکنی می‌کنند و جامعه را در مقام دفاع و انفعال قرار می‌دهند. زمان می‌برد تا جامعه از مرحله هماهنگی با یک هنجار به مرحله تبیین و توضیح آن برسد. در این مدت هر فرد اجتماع متناسب با سرمایه عقل و ادبی که دارد و علم و مهارت و تجربه‌ای که کسب کرده به روش خود به حل موقتی مسئله می‌پردازد. برخی دچار انفعال کامل می‌شوند و برخی مقاومت متعصبانه را در پیش می‌گیرند. برخی پاسخ‌های فعال‌تری به این قضیه دارند. یعنی گاهی با تبلیغ و تولید ادبیات و ارائه محتوی و به کارگیری ابزار رسانه هدف را دنبال می‌کنند و برخی رفتارهای سخت را برمی‌گزینند. خبر دعوا گرفتن بر سر پوشش چند وقتی هست که زیاد به گوش می‌رسد. البته دعوا گرفتن بر سر موضوعات مختلف و در مقیاس‌های متفاوت، حرف امروز و دیروز جامعه بشری نیست. وقتی بخشی از مردم از جانب امری احساس خطر می‌کنند و می‌بینند که دستگاه‌های مسئول به هر عنوان در مدیریت صحنه ناتوانند، خودمختارانه وارد عرصه می‌شوند. رفتارهای تند و خشن که غالبا حاصل انباشت بی‌پاسخی مسئولان از یک سو و ناتوانی افراد در حل منطقی و ساختارمند مشکلات از سوی دیگر است، با توسعه فرهنگ خودخواهی در جامعه بیشتر و بیشتر خواهد شد. یکی از آسیب‌های فرهنگ منحط غربی که پس از انقلاب تلاش شده بود، مهار شود، توسعه و تقویت خودخواهی‌ها و خرده استبدادهاست. ما این معضل را پیش از انقلاب در اثر رسوب نظام دیکتاتوری پهلوی در جامعه داشتیم. نظامی که روی رفتارهای جاهلی صحه می‌گذاشت تا مورد سؤال قرار نگیرد. پس از انقلاب روحیه محبت و برادری رشد چشمگیری داشت و باعث شد بخش بسیار زیادی از این گونه رفتارها از بین برود. هر چه پیش‌تر می‌رویم نفوذ فرهنگ جاهلی منحط غرب، تمایلات غریزی و خشونت‌های بی‌منطق را بیشتر و بیشتر توسعه می‌دهد. از سوی دیگر افراد جامعه وقتی با پدیده رفتارهای غریزی بدون منطق روبرو می‌شوند و حکومت را در مدیریت صحنه منفعل برآورد می‌کنند، نتیجه تولید رفتارهای خشونت‌آمیز در دو سوی ماجرا می‌شود. یک طرف به دنبال شکستن حریم عرف و شرع و قانون است و طرف دوم حق خود می‌دانند که در سایه قانون از امنیت کافی برخوردار باشند. غیبت حکومت یعنی خلأ قدرت و این خلأ نمی‌تواند رها شده باقی بماند. حتما نیروهای مخرب آن را جبران خواهد کرد. هر چند باعث تشدید بحران می‌گردد. انتظار می‌رود دعوا گرفتن بر سر حجاب و پوشش، تکثیر شود و حتی گاهی به حوادث تلخ منجر گردد. اگر جماعتی عادت به عبور بدون هزینه از حریم‌ها پیدا کنند و در مقابل خود نیروی مقتدر حکومت را مشاهده نکنند، به هسته‌های سخت و صلب اجتماعی برخورد خواهند نمود. برخوردهایی که زبان شکننده و غالبا فراقانونی دارد. از دلسوزان انتظار می‌رود تمام ظرفیت اجتماعی خود را برای بهبود وضع پایبندی به قانون به صحنه بیاورند.

عبادت من به عنوان ما... از جدی‌ترین دریافت‌های مؤمنانه از طرح الگوهای عبادت که در عناوین ده‌گانه بسته‌بندی و ارائه گردیده است، جامعیت نگاه و نگاه به جامعه است. توسعه و تقویت و رشد و تعمیق «من» و رسیدن به یک «خود جامع» و «خود اجتماعی» از اهداف اولویت‌دار نظام عبادی ماست. گویا در نظر خداوند بیش از آنکه بنده، «من» شناخته شود، «ما» معرفی می‌شود. ابتدا این بستر حضور فرد است که مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و نسبتی که با آن بستر و محیط و شرایط پیرامونی برقرار کرده است. عبادات به هیچ وجه نسبت به آنچه در اطراف عابد می‌گذرد بی‌تفاوت نیستند. انگار شخص عبادت‌کننده دهان یک هیکل بزرگ و ابرانسان است. بخشی از بدن‌واره جامعه. یک سلول از یک «من» زنده بزرگ‌تر. زنده یعنی صاحب یک روح واحد و یک تعلق عمیق بنیادین بین اجزاء و کلّ. زنده یعنی دارای قدر و قیمت و تقدیر و قدرت واحد. زنده یعنی یک حرکت ناگزیر همراه و همگرا با پایانی مشترک. امکان رشد چه از جهت تکوینی و چه از جهت تشریعی در بستر درست فراهم‌تر است. نمی‌توان در ظرف ناپاک ناهموار قرار گرفت و متأثر نشد. مسیر حرکت مؤمن از جامعه به سوی انزوا نیست، بلکه از فردیت به سمت جامعه است. خداوند او را در جامعه می‌بیند. زیرا همه افراد بندگان خدا هستند و برای خداوند مهم است که ما دلسوزی خود را نسبت به بندگانش نشان دهیم و ثابت کنیم که برای حفظ آنها در راه حق و نجات آنها از موانع راه حداکثر تلاش را خواهیم کرد. ما در این صورت ثابت کرده‌ایم که به عنوان «بنده خدا» ایمان داریم و حاضریم آن را در عمل ثابت کنیم. نشان داده‌ایم که بیش و پیش از خودخواهی، خداخواهیم. جهان را از منظر تشخص الهی می‌بینیم تا از چشم یک فرد بریده از دیگران. خداوند علاقه خاصی به بنده‌ای که از آن میان خود را پررنگ می‌کند و دیگران را عقب می‌زند ندارد. خداوند سیر و سلوک و پیشرفت و رشدی را که در «من» بدمد و آن را دچار توهم بزرگی کند معتبر نمی‌شناسد. حتی عبادت‌های فردی ما نیز جنبه‌ای اجتماعی دارد. من باید نیت کنم به نمایندگی از جمع خانواده، جمع دوستان، جمع نزدیکان، جمع هموطنان، جمع هم‌کیشان، جمع انسان و جمع آفریدگان خدا عبادت می‌کنم قربة إلی الله. یک حرکت جمعی و لو کوچک و ناچیز به نظر برسد. در این صورت است که تو به عنوان یک مأموم هم افق و موازی با امامی حرکت عبادی کرده‌ای که مأمور است جهان را اصلاح کند. یک مؤمن باید شخصیت جهانی خویش را بشناسد و به آن وفادار باشد و در آن سطح شروع به حرکت عابدانه بنماید. عبادت بریده از جامعه، نوعی عبادت مرده و فاسدشونده است. عبادتی که به روح اعظم بندگی خدا تعلقی ندارد. خودخواه و خودبین است. متکبر و آرام آرام مستکبر است. تواضع تصنعی‌اش، فریب شیطانی قشری‌گری است. مؤمنی که نتوانسته خود را در بدنه تمدنی بیابد و از جریان جهانی بندگی خدا کنار افتاده، هیچ گاه درکی از امام خویش ندارد. او را نمی‌یابد. ارتباط برقرار نمی‌کند. در مسیر حرکت او قرار نمی‌گیرد. به کارش نمی‌آید. سلولی هم‌ژن از وجود او نمی‌شود. قسمتی از گل وجودی او نمی‌گردد. یک تافته جدابافته است. بنده نیست، شیعه نیست. یک فرد است که با نظامات عبادی در حال تعامل منفعت‌طلبانه است. عبادت‌های خودخواهانه. متناسب با حال و وضع این روزهای جهان. هماهنگ با فلسفه‌های زندگی غربی و شرقی الحادی و ضد خدا. لذا از سوی آنان تشویق و تبلیغ هم می‌شود. عبادت مؤمنانه، دعای با ضمیر مع الغیر است، نه ادعای متکلم وحدة. خداوند آدم‌های تک‌رو و تک‌پر و خودنما را نمی‌بیند. باید تمرین کنیم دهان جهان باشیم هنگام عبادت. ارابه جهان را به اندازه یک ذره حرکت دهیم. آنگاه دست یاری خدا را پشت این ارابه احساس خواهیم کرد. خواهیم دید که عبادت ما پذیرفته شد. خواهیم دید که بندگی ما فسیل نیست، زنده است. مؤمن منطق به تو چه و به من چه را نمی‌فهمد. این منطق منافقان است. منطق مستکبران. اهدنا الصراط المستقیم...

بسم الله الرحمن الرحیم مشت نمونه خروار یا همون «نمونه آماری» قربون قدرت خدا برم ، چه قشنگ جواب رفراندم طلبان را داد . درست زمانی که غوغای رفراندم راه انداخته بودند به عنایت الهی جوابی دندان شکن دریافت کردند.اگر تمام دشمنان نظام و ایران را بسیج کنند، عمراً اگه بتوانند یک صدم این جمعیت را صبح زود از خواب بیدارکنند و با کلی زحمت خودشون را به مصلی برسانند. تازه نصف مردم رفته بودند مسافرت ، بخشی هم بدلیل شرایط سنی و مشکلات تردد در مساجد نماز عید را خواندند. همه مساجد هم پر بود از مردم بی نظیر. خلاصه دیروز دو تا رفراندم برگزار شد : یکی جواب اونهایی بود که مردم را از دین گریزان معرفی می کردند و رفراندوم دوم هم وفاداری ملت به نظام انقلابی و آرمانهای شهیدانشان بود. فدایی دارید ای ملت شریف و بصیر

راستی این لایحه دولت برای مالیات گرفتن از خونه‌های سوداگری شده بسیار کار درستی هست و امیدوارم خیلی سریع توی مجلس تصویب بشه. حالا داستان چیه؟! 🔹اگر کسی ملکی رو بخره و زیر یک سال اون رو بفروشه و سودی بکنه، باید ۶۰ درصد اون سود رو مالیات بده. اگر سال دوم باشه، ۴۰ درصد، سال سوم ۲۰ درصد، سال چهارم ۱۰ درصد و سال پنجم ۵ درصد. اینجوری جلوی سوداگری در بازار مسکن گرفته میشه. 👈 البته دو طرح دیگه توی مجلس داریم که امیدواریم اون‌ها هم زودتر به نتیجه برسه. یکی طرح مالیات بر خانه‌های خالی و دیگری طرح مالیات بر عایدی سرمایه که غیر از مسکن خیلی موارد دیگه رو هم پوشش میده. فقط نکته اینه که نباید به بهانه رفع همه مشکلات و خلأهای طرح‌ها، اصل اون‌‌ها در مجلس معطل بمونند.

قطعا خدا فراموش نمی‌کند... قلبی را که به وقت سختی به او پناه برد...💗 دلت روبه خدابسپار https://eitaa.com/joinchat/273940644Cfda224e8eb

✅ کوتاه ولی مستند، عالی، مختصر، مفید و منطقی ... 👈 برای آنان که دنبال حقیقتند ... 👈 برای وجدان‌های بیدار ... 👈 برای آریایی واقعی ... 👈 برای نیفتادن در دام دشمنان کشور ... #اصلاحات_ساختاری #جها_تبیین #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #لبیک_یا_خامنه_ای #امام_خامنه_ای #حاج_قاسم #ابومهدی_المهندس

🔴طلبه‌ای با مخاطبین خاص در مالزی! 🔻هیچوقت از هدایت‌ این چنین افرادی، ناامید نباشید‌. خدا هرکه را بخواهد هدایت می‌کند. #اللهم_عجل_لولیک_الفرج https://eitaa.com/joinchat/4197974043Cc847276a8b

دل گفت اگر غنچه ی پرپر گـــردم در جاری خون خود شناور گـــردم والله که اسم اعظم حق باشــــد نامردم اگر جدا ز رهبــــر گردم مامطیع رهبریم اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای ماملت امام حسینیم🚩

آتشی در سینه‌ات از داغ کوثر داشتی استخوانی در گلو مانند حیدر داشتی از ولادت تا شهادت کربلایی زیستی در مصاف تیغ‌ها و نیزه‌ها سر داشتی هیبت نام بلندت پشت دشمن را شکست اقتدا کردی به عباس و علم برداشتی مثل قاسم از عسل گفتی زمان رفتنت وقت برگشتن تنی مانند اکبر داشتی مثل توفان رجزهایت میان معرکه نطق‌های آتشینی پشت سنگر داشتی راه آزادی قدس از کربلا خواهد گذشت رهبرت فرمود این را و تو باور داشتی جزشهادت سهمت ازاین سفره‌ی رنگین نبود عاقبت جمعه ای سهم خویش را برداشتی اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ ماملت امام حسینیم 🚩