eitaa logo
مصباح‌الهدی۲🚩🏴
205 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
7.5هزار ویدیو
66 فایل
لینک کانال @MesbaholHuda2 ارتباط با ادمین @yabnazahra313
مشاهده در ایتا
دانلود
💕قلب قاصدکی ست 🌸که اگر پرهايش را بچينی 💕ديگر بہ آسمان اوج نميگيرد 🌸قلب وسعتی دارد بہ اندازہ ی حضورخدا 💕من مقدس تر ازقلب 🌸سراغ ندارم 💕قلبتان هميشہ پراز عشق الهی
💫💫💫💫💫 پاسخ شاعر به شعر مقام معظم رهبری شعری که مقام معظم رهبری خطاب به شهدا خواندند و گریه کردند: (ما سینه زدیم و بی صدا باریدند از هرچه که دم زدیم آنها دیدند ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند) شاعر ،خطاب به آقا درجواب شعری که خواندند: از اشک شما ارض و سما باریدند بر آه شما انس و ملک نالیدند گفتند همه “فدای اشکت آقا ” تصویر شما را شهدا بوسیدند آقا خودتان حضرت خورشید هستید از نور شما ستاره ها تابیدند در مجلس خوبان شهدا هم بودند اما همگان گرد شما چرخیدند از اول و از آخر مجلس، شهدا آقای جهان 🌹 سید علی 🌹 را چیدند (ماح): @MesbaholHuda
💦💦💦💦💦💦💦 ✍هر کس نمــاز دوشنبه را بخواند ثواب ۱۰ حج و ۱۰ عمره برایش نوشته شود دو رکعت ؛ در هر رکعت بعد از حمد یک آیة‌الکرسی ، توحید ، فلق و ناس بعد از سلام ۱۰ استغفار🌸🍃 🌸✨هر کس در روز دوشنبه دو رکعت نمازحاجت بگذارد و پس از نماز در سجده هفتاد مرتبه《 》بگوید تـوانگـر شـود✨ 📚 صحیفه مهدیه ۱۴۰ @MesbaholHuda
شمیم وصال🌺🍃 سلام علیکم🌱 از امشب انشاءالله رمان جدید بارگزاری میشه.. رمان @MesbaholHuda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هو العشق♥️ مدافع عشق☺️ یکی از چشمانم را میبندم و با چشم دیگر در چهارچوب کوچک پشت دوربین عکاسیام دقیق میشوم... هاله ای لبخند، لبهایم را میپوشاند؛ سوژه ام را پیدا کردم... پسری با پیرهن شونیز سرمه ای که یک چفیه ی مشکی نیمی از بخش یقه و شانه اش را پوشانده؛ شلوار پارچه ای مشکی و یک کتاب قطور و به ظاهر سنگین که در دست داشت. حتم داشتم مورد مناسبـی برای صفحه ی اول نشریه مان با موضوع “تاثیر طالب و دانشجو در جامعه“ خواهد بود. صدا میزنم: -ببخشید آقا، یک لحظه... عکس العملی نشان نمیدهی و همانطور سر به زیر به جلو پیش میروی. با چند قدم بلند و سریع دنبالت میآیم و دوباره صدا میزنم: ببخشید... ببخشید با شمام. با تردید مکث میکنی، می ایستی و سمت من سر میگردانی، اما هنوز نگاهت به زیر است. آهسته میگویی: _ بله؟! بفرمایید. دوربین را در دستم تنظیم میکنم... _ یک لحظه به اینجا نگاه کنید(و به لنز اشاره میکنم) نگاهت هنوز زمین را میکاود. _ ولی... برای چه کاری؟ _ برای کار فرهنگی، عکس شما روی نشریه ی ما میاد. _ خب چرا از جمع بچه ها نمیندازید؟چرا انفرادی؟ با رندی جواب میدهم:نویسنده:میم سادات هاشمی
رمان مدافع عشق♥️ بین جمع، شما طلبه ی جذابتری بودید. چشم های به زیرت گرد، و چهره ات درهم میشود. زیر لب آهسته چیزی میگویی که در بین آن جمله “لا الله الا الله“ را به خوبـی میشنوم. سرمیگردانـی و به سرعت دور میشوی، من مات تا به خود بجنبم تو وارد ساختمان حوزه میشوی... سوژه ی عکاسی ام فرار کرد! با حرص شالم را مرتب و زیر لب زمزمه میکنم: -چقدر بی ادب بود! یک برخورد کوتاه، و تنها چیزی که در ذهنم از تو طلبه ی بی ادب ماند... یک چهره ی جدی، مو و محاسن تیره بود. روی پله، بیرون از محوطه ی حوزه مینشینم و افرادی که اطرافم پرسه میزنند را رصد میکنم. ساعتی است که از ظهر میگذرد و هوا به شدت گرم است. جلوی پایم قوطی فلزی افتاده که هر از گاهی با اشاره ی پا تکانش میدهم تا سرگرم شوم. تقریبا از همه چیز و همه کس عکس گرفته ام، فقط مانده... _ هنوز طلبه ی جذابتون رو پیدا نکردید؟! رو میگردانم سمت صدای مردانه ی آشنایی که با حالت تمسخر جمله ای را پرانده بود... همان چهره ی جدی و پوشش ساده ی چفیه، کوله که باعث میشد به قول یکی از دوستانم نور بالا بزند. _ چطور مگه؟مفتشی؟ اخم میکنی، نگاهت را به همان قوطی فلزی مقابل من میدوزی. نه خیر خانم ؛نه مُفَتِشم نه عادت به دخالت دارم... اونم تو کار یه نامحرم؛ ولی... _ ولی چی؟ دخالت نکنید دیگه، وگرنه یهو خدا میندازدتون تو جهنما! ِ -عجب خواهر من، حضور شما تو اینجا... همون جهنم ناخواسته ست.نویسنده:میم سادات هاشمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡⚡⚡⚡⚡⚡⚡🌊🌊 📚داستان کوتاه همسر پادشاه دیوانه‌ی عاقلی را دید؛ که با کودکان بازی می‌کرد و با انگشت بر زمین خط می‌کشید. پرسید: چه می‌کنی؟ گفت: خانه می‌سازم… پرسید: این خانه را می‌فروشی؟ گفت: می‌فروشم. پرسید: قیمت آن چقدر است؟ دیوانه مبلغی را گفت. همسر پادشاه فرمان داد که آن مبلغ را به او بدهند. دیوانه پول را گرفت و میان فقیران قسمت کرد. هنگام شب پادشاه در خواب دید که وارد بهشت شده، به خانه‌ای رسید. خواست داخل شود اما او را راه ندادند و گفتند این خانه برای همسر توست. روز بعد پادشاه ماجرا را از همسرش پرسید. همسرش قصه‌ی آن دیوانه را تعریف کرد. پادشاه نزد دیوانه رفت و او را دید که با کودکان بازی می‌کند و خانه می‌سازد. گفت: این خانه را می‌فروشی؟ دیوانه گفت: می‌فروشم. پادشاه پرسید: بهایش چه مقدار است؟ دیوانه مبلغی گفت که در جهان نبود! پادشاه گفت: به همسرم به قیمت ناچیزی فروخته‌ای! دیوانه خندید و گفت: همسرت نادیده خرید و تو دیده می‌خری. میان این دو، فرق بسیار است… دوست من! خوبی و نیکی که تردید ندارد! حقیقتی را که دلت به آن گواهی می‌دهد بپذیر هرچند به چشم ندیده باشی! گاهی حقایق آن‌قدر بزرگ‌اند و زیبا که در محدوده‌ی تنگ چشمان ما نمی‌گنجند... @MesbaholHuda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@MesbaholHuda 🤍می رود قافله ی عمر،چه ها می ماند..؟ ❄️هر که غفلت کند از قافله جا می ماند 🤍شیشه ی عمر چه زیباست ولی حساس است ❄️که به رویش اثر ِلکه و "ها" می ماند 🤍باید از شیشه ی خود لکه زدایی بکنی ❄️خوب و بد در پس ِاین شیشه بجا می ماند 🤍هر که نیکی کند و دست کسی را گیرد ❄️دست ِاو یکسره در دست ِخدا می ماند 🤍هر که یک ذره در این حادثه ظالم باشد ❄️آخر ِقصــــه گرفتـــــــار ِبلا می مانـــد 🤍امیدوارم که قطار زندگیتون ❄️روی ریل موفقیت پیش برود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرشته هم که باشی، بازم یکی پیدا میشه که از صدای بال زدنت خوشش نمیاد پس بیخیال حرف مردم، کاریو بکن که خودت دوست داری… @MesbaholHuda
z: فرقی نمی‌کند مرد باشی یا زن ؛ حریمت "حرمت" دارد، هر کسی که از در آمد "مَحرم" نیست صبر کن تا "آدمت" را پیدا کنی، آدمی از "جنس خودت" آدمی که "حرمت سرش شود" خودت را "مدیون" خودت نکن مدیون قلبت، نگاهت، دستانت، آغوشت گاهی باید "تنهایی" را ترجیح داد گاهی باید منتظر بود تا "محرمت" پیدا شود تنها بمان فرق بزرگیست میان کسی که " تنها مانده " با کسی که " تنهایی" را انتخاب کرده @MesbaholHuda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این روزها شاهد کسانی هستیم که کل زندگیشان را به یک نفر سنجاق کرده‌اند و حال خوب و بدشان وابسته به یک نفر است یک نفری که نه مالکیت جسم‌اش را دارند نه مالکیت ذهنش را و عمرشان را مفت پای عشق‌های خیالی میدهند باید دانست عاشقی مثل در و تخته است باید به هم آمد و مناسب هم بود گاه بودن با کسی که حواسش به ما نیست، تمام بلاتکلیفی‌های دنیا را تجربه میکنیم @MesbaholHuda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 هنگامی كه شیطان به خداوند گفت: من از چهار طرف (جلو، پشت، راست و چپ) انسان را گرفتار و گمراه می‏كنم. فرشتگان پرسیدند: شیطان از چهار سمت بر انسان مسلّط است، پس چگونه انسان نجات می‏یابد؟ خداوند فرمود: راه بالا و پایین باز است راه بالا: نیایش و راه پایین: سجده بنابراین، كسی كه دستی به سوی خدا بلند كند یا سری بر آستان او بساید می‏تواند شیطان را طرد كند. 🔹بنده ی من! سوگند به حق خودم دوستدار تو هستم، پس سوگند به حق من بر تو، مرا دوست بدار... (حدیث قدسی) ◍⃟🌴 @majmaemahdiaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
enc_16284555242276477251801.mp3
3.57M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷   ㅤ 🎼♥️|… 🎤 <َزْنُدٍگُۍَ‌ْحًکٍمُتْ‌َدُاْࢪِهُ..عًشُقِ‌ٌعًلٍتِ‌َدًاّرٌھٌ...>ً ...