eitaa logo
مشڪاٺ‌¹¹⁴
163 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
528 ویدیو
4 فایل
با یِک نفس تمام جهنم شود بهِشت گویند اگر جهنميان يك صدا حسين تاسیس 《⁸ مرداد ¹⁴⁰¹》 < ¹ محرم ¹⁴⁴⁴ > کپی مطالب باذکرصلوات جهت تعجیل اقاامام‌زمان(عج)بلامانع میباشد🦋 @Meshkat_114
مشاهده در ایتا
دانلود
💠رمـــــان 💠 قسمت مریم اولین شخصی بود که به دکتر رسید _آقای دکتر حال داداشم چطوره؟؟😨 _نگران نباشید با اینکه زخمشون عمیق بود ولی پسر قویی هست خداروشکر خطر رفع شد😊 مادر شهاب اشک هایش را پاک کرد _میتونم پسرمو ببینم😢 _اگه بهوش اومد انتقالش میدن بخش اونجا میتونید ببینیدشون😊 مریم تشکری کرد مهیا نفس آسوده ای کشید رو صندلی نشست😔 مریم نگاهی به مهیا که از ترس رنگ صورتش پریده بود سردرد شدید مهیا را اذیت کرده بود 😣با دستانش سرش را محکم فشار می داد با قرار گرفتن لیوان آبی🍶 مقابلش، سرش را بالا گرفت نگاهی به مریم که با لبخند😊 اشاره ای به لیوان می کرد انداخت لیوان را گرفت تشکری کرد و آن را به دهانش نزدیک کرد _حالت خوبه عزیزم😊 _نه اصلا خوب نیستم😣 مریم با اینکه حال خودش تعریفی نداشت و نگر ان برادرش بود که تا الان به هوش نیامده اما باید کسی به مهیا که شاهد همه اتفاقات بود دلداری می داد... _من حتی اسمتم نمیدونم😊 _مهیا😔 _چه اسم قشنگی☺️ مهیا بی رمق لبخندی زد _نگاه مهیا جان برای اتفاقی که افتاده خودت رو مقصر ندون هر کی جای تو بود شهاب حتما اینکارو می کرد😊👌 اصلا ببینم خونوادت میدونن که اینجایی مهیا فقط سرش را به دو طرف تکان داد _ای وای میدونی الان ساعت چنده الان حتما کلی نگران شدن شمارشونو بده خبرشون کنم گوشی 📱که به سمتش دراز شده بود را گرفت و شماره مادرش را تایپ کرده📲 مریم دکمه تماس را فشار داد و از جایش بلند شود و شروع کرد صحبت کردن با تلفن. اتاق عمل باز شد... و تختی که شهاب بیهوش روی آن خوابیده بود بیرون آمد... تخت از کنارمهیا رد شد مهیاچشمانش را محکم بست😣 نمی خواست چیزی ببیند چشمانش را باز کرد مادر شهاب با گریه😢 همراه تخت حرکت می کرد و پسرش را صدا می کرد... 🍃ادامہ دارد....
💠رمـــــان 💠 قسمت مریم مادرش را روی صندلی نشاند و شانه هایش را ماساژ می داد _آروم باش مامان باور کن با این کارایی که میکنی هم خودت هم بقیه رو اذیت می کنی آروم باش😒 _خانم مهدوی مریم نگاهی به دو مامور پلیس👮👮 انداخت چادرش را درست کرد _بله بفرمایید _از نیروی انتظامی مزاحمتون شدیم. برادرتون مجروح شدن درست؟؟ _بله _حالشون چطوره _خداروشکر خطر رفع شد ولی هنوز بهوش نیومده _شما میدونید چطور برادرتون چاقو خوردن؟ ــ نخیر ما، بیمارستان با ما تماس گرفت ولی ایشون همراشون بود و با دست اشاره ای به مهیا کرد مهیا از جایش بلند شد _س.... سلام😒 _سلام .شما همراه آقای مهدوی بودید _بله _اسم و فامیلتون _مهیا رضایی _خب تعریف کنید چی شد؟؟؟ و به سرباز اشاره کرد که گفته های مهیا را یاداشت کنه📝... 🍃ادامہ دارد....
مشڪاٺ‌¹¹⁴
تشکر از همگی و ادمین جان ❤️
پرداخت ساعت ۱ بود😅 امروز یک پرداخت دیگه هم داریم
² نفر تا پرداخت @shahid_ahmad1374 !🚶🏿‍♂
هدایت شده از 「𝕤𝕖𝕥𝕒𝕣𝕖𝕙 ⭐️ سٺآࢪھ」
رفقا یه حمایتی میکنید از این آمار دربیایم ؟!
سلام خدمت عزیزان کانال مشکات¹¹⁴ الحمدلله فردا راهی دیار عشاق هستم حلال بفرمایید بنده رو 🙏 اینکه ان شاءالله همه مشتاقان برسن به دریای زائران ابا عبدالله 🙌 اگه فرصتش پیش اومد شاید لایو از اونجا براتون بگیرم یا فیلم بفرستم لطفاً لفت ندین از کانالا 😅 برگردم پر قدرت تر ادامه میدم این بستر مجازی مذهبی رو التماس دعا مجدداً حلالیت می طلبیم یا علی مدد ✋ از طرف: @Atnamd87
مارا به رندی افسانه کردند پیران جاهل:) شیخان گمراه! گر سنگ بارد در کوی آن یار، ما سر نهادیم الحکم لله...!💚
🔴چرا به انگلیس می‌گوییم «انگلیس خبیث»؟ روباه کارش اینه!