بعضی وقتا دلیل اضطرابها و ناآرومیهامونو پیدا نمیکنیم؛ باید بررسی کنیم شاید یه چینش نادرست در ساختار آرزوهامون، منجر به حس ناکامی در ناخودآگاه ما شده
اگه دقت کرده باشین
بعضی آرزوهایی که ما داریم
مثل سراب میمونن
مدتی برای رسیدن بهش مشغول میشی
و کلی هم بابتش رنج میکشی
برات هم اتفاق میوفته ولی میفهمی همون چیزی نبوده که دنبالش بودی
فکر میکنی میتونی به اون لذت بعد رنجه برسی ولی میبینی که اون لذت فقط همراه رنجه که تحقق پیدا میکنه
کلی عمر کردی و یهو به خودت میای و میفهمی که این دنیای بیمعرفت برای تحقق خیلی از آرزوهات جا نداره
فکر میکنی که با رسیدن به یه شغل خوب، رشته خوب، پول زیاد، ماشین لاکچری و... یه تحولی به حالت بدی که الان داری میدی و از این افسردگی در میای ولی بازهم با رسیدنش بهش میبینی پازل آرزوهاتو یجوری چیدی که نقشهی زندگیتو خراب کرده
اما دلبستگیمون به اونها و اصرارمون برای تحققشون چشمامونو بهروی واقعیت میبندن و فرصت تجدیدنظر رو ازمون میگیره
وای به حال کسی که دیگه آرزوش رو برپایه چشموهمچشمی بچینه که دیگه جادهی زندگیش طوفانی میشه
میم صاد
کانال زیادی ریزش داشته ارزش داره ادامه بدیم؟ ناشناس بهم بگین🌱
واقعا ممنونم از توجهتون
انشاءالله که همینطور باشه🌱
چند وقته عجیب مشغولیتهام زیاد شده
و کارام بیوقفه پشت سرهم افتادن
شاید خسته بشم و شاید حین انجام کاری اشکی سرازیر بشه و بغضی گلو رو خفه کنه اما خرسند از اینکه روح در آرامشه
بعضی از اتفاقای روزمره و سختیها و مسئولیتهایی که زندگی به آدمی واگذار میکنه شاید سراسر رنج باشه ولی اون حس خوب وقتی رقم میخوره که اون لذتی رو که نهفته در رنجهاست رو ببینی و به جای غر زدن از وضعیت موجود در پی تغییر اون باشی
معنای زندگی با تصور ما از رنجها تحقق پیدا میکنه و اون ما هستیم که میتونیم با بینش و نگاهی جدید به رنجهامون آرامش درونی رو در عین هیاهوهای بیرونی به وجود بیاریم
بله اون ما هستیم🌱😄
شاید در نگاه ابتداییمون فکر کنیم که زندگی ما رو در حصارهایی از درد محبوس کرده و فرصت زیستن رو از ما گرفته و ما رو محکوم کرده به نرسیدنها
ولی وقتی من فراتر از قاعده زیستن که همهی آدما باهاش زندگی میکنن، حرکت میکنم این باعث خلق یه زیبایی میشه
وقتی از حصارهای نظم جهانی خارج میشم باعث میشه راهی رو شروع کنم که مبنای شروعش خودم بودم و با ادامه دادن اون راه، چراغ راه آینده باشم و نسلی رو جهت بدم
ما آدما در پی این هستیم که بدون خلاقیتی صرف بر اینکه راه پیشینیانمون رو ادامه بدیم و وقتی متوجه شرایطمون میشیم که نمیتونیم مثل گذشتگان به نتیجهی مطلوبی برسیم
انگ نرسیدن به خودمون میزنیم و فکر میکنیم این راه اشتباهه درصورتی که این راه اقتضای زمانهی ما نیست
بعضی از حرکتهای خارج از قاعدهی نظم جهان باعث میشه جهان رو به هدفی روشن سوق بدم و این حصار رو بشکنم و راه رو برای آیندگانم هموار کنم
سعی کنیم تو زندگیمون برمدار حق سبز کنیم و حصارهای اشتباه زندگیمون رو بشکنیم و فراتر از اون حرکت کنیم و نشون بدیم که ما محکوم به نرسیدن نیستیم و میتونیم خالق یه اثر زیبا فارغ از قوانین جهان باشیم🌱