5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترسوها اسم عقلانیت را نیاورند!
ترس و عقلانیت از دو دیدگاه
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 لحظهی اعلام خبر کشف پیکر شهید مدافع حرم محمود رادمهر به مادر وی و واکنش عبرتآموز مادر شهید
خیلی زیباست
درود بر اینچنین مادران سرزمینم ....!!
▫️بگذار دشمن خود را بفريبد و در انتظار از پا نشستن ما باشد.
آينده از آنِ فرزندان ماست، فرزنداني كه در دامن عفت مادران مسلمانشان، راهيان صديقهی زهرا و زينب كبری عليهماالسلام، رشد ميكنند؛
مادرانی كه با حجاب سياهشان خون سرخ شهدا را پاسداری می كنند... شهید آوینی(ره)
#شهدای_خان_طومان
احترام نظامی فرزند شهید مدافع
حرم ذکریا شیری به پیکر پدر شهیدش
#شهدای_خان_طومان
#قهرمانان_وطن
مـیــثــــاق
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🏴 خون دلی که لعل شد زندگینامه مقام معظم رهبری 🥀فصل چهاردهم قسمت ۱۷۸ عقاب ....عقاب ....گرفت
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🏴
خون دلی که لعل شد
زندگینامه مقام معظم رهبری
🥀فصل چهاردهم قسمت ۱۷۹
تبعید و نه زندان
🥀مرا به مرکز ساواک مشهد بردند و در یک زیرزمین جا دادند در این زیر زمین راهروهای باریک ای بود که در دو طرف آن ها سلول ها قرار داشت چند ساعت آنجا ماندم در این بین به قرآنی که همراه داشتم تفال زدم
آیه آمد که حاوی مژده و بشارت بود فوراً آن را در پشت قرآن نوشتم برایم نهار آوردند پس از صرف ناهار مرا در اتومبیلی نشاندند که به سمت بیرون شهر حرکت کرد نمیدانستم چه میخواهند بکنند چون وضع با دفعات پیشین فرق میکرد اتومبیل معمولی.... بدون بستن چشمها و حرکت به سوی خارج شهر....
🥀اتومبیل جلوی پاسگاه ژاندارمری ایستاد فهمیدم که قصد آنها تبعید من است و نه زندانی کردن من
در پاسگاه ژاندارمری پنج روز ماندم در این مدت خانواده و دوستان چندبار به دیدنم آمدند
در پاسگاه ژاندارمری یک زندان نظامی هم بود اما مرا به زندان نبردند بلکه در اتاق افسر کشیک جای دادند رئیس پاسگاه سرهنگ بود و از شخصیت و نجابت بسیاری برخوردار بود لذا برخوردش با من مثل برخورد زندانبان با زندانی نبود من نوعی آزادی داشتم صبح زود از اتاق بیرون میامدم و در هوای آزاد ورزش میکردم.
ادامه دارد....
5.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قالیباف به زابل رفت
🔹واکنش رئیس مجلس به پیرمرد معترض زابلی: حق با شماست پدرجان؛ اشکالاتی که میگویید به اجرای طرح آبرسانی وارد است؛برای پیگیری همین گلایهها اینجا هستیم.
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥موفقیت ایران در تکنولوژی تولید واکسن کرونا
رئیس ستاد اجرایی فرمان امام:
🔹ستاد اجرایی فرمان امام به یکی از مسیرهای تکنولوژی تولید واکسن کرونا دست پیدا کرده است.
🔹تست حیوانی واکسن کرونای ایرانی به صورت فوق تصوری جواب مثبت داده است.
#کرونا
🔸به نظرم اگه یه داروی خارجی بود، برای این سطح از احترام به مشتری و حقوق نابینایان عزیز، تا حالا عکس و اسم دارو رو خیلی جاها می دیدیم.
🔺ولی این حرکت زیبا و شایان توجه از طرف شرکت "نوتِک فار" که یک شرکت دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران هست انجام شده و صد البته در این مسیر، اول راه هستیم و باید در همه ی زمینه ها این مناسب سازی ها برای تمامی معلولین عزیز انجام بشه
#ما_میتوانیم
#کارخوب
#حمایت_از_کالای_ایرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 بزرگترین تهدید انقلاب دکانداران انقلابی نما
منفورترین مردم نزد خدا متدینین و انقلابی نماهایی هستند که از تفکر و روش زندگی رهبران انقلاب تبعیت نکنند.
مـیــثــــاق
🎇°•○●﷽●○•°🎇 ✨هر روز یک صفحه با کتاب حسین پسر غلامحسین 🌺زندگینامه شهیدی که حاج قاسم وصیت کرد در کن
✨هر روز یک صفحه با کتاب حسین پسر غلامحسین
🌺زندگینامه شهیدی که حاج قاسم وصیت کرد در کنار او دفن شود.
🍃 محمد حسین به روایت مادر
دوری و فراق تا آخرین دیدار
💫جراحت گلو و تارهای صوتی
من کفش ورزشی پایم کرده بودم که کمی گشاد بود. موقع راه رفتن سنگریزه ها از کنار پا به داخل کفش می ریخت و اذیتم می کرد و نمی گذاشت به دقت قدم بردارم. به اولین کمین دشمن نزدیک شده بودیم. ستون در تاریکی محض و در نهایت سکوت پیش می رفت.
حرکت حساس تر و آهسته تر شد. چند سنگریزه زیر پایم تکان خورد و سر و صدایی ایجاد کرد. محمد حسین ستون را نگه داشت. او می دانست سر و صدا به خاطر کفش های من است. سرش را برگرداند و آهسته گفت: «عباس مواظب باش سنگریزه ها زیر پایت صدا نکنند! عراقی ها همین حالا بالای سرمان هستند.» گفتم:
چشم! بیشتر مراقبت می کنم.» حرکت آهسته تر شده بود، تجهیزات را محکم گرفته بودیم که یک وقت تکان نخورند و سر و صدا ایجاد نکنند.
آهسته از پایین اولین کمین عراقی گذاشتیم و وارد شیاری شدیم. دید دشمن بودیم، کوچکترین اشتباه می توانست غیر قابل جبران باشد.
دو سنگر کمین عراقی ها دو طرف شیار بالای سرمان بود. همچنان با احتیاط تمام جلو می رفتیم. محمد حسین کنار بوته بزرگی توقف کرد و ستون پشت سرش، ایستاد. سرش را به طرف ما برگرداند و خیلی آهسته گفت: «مواظب باشید! عراقی ها وسط این بوته یک مین منور کار گذاشته اند.»
محمد حسین آن مین را در شب های قبل شناسایی کرده بود. به آرامی و با دقت بسیار از بوته گذشتیم. دیگر نزدیک میدان مین رسیده بودیم. سمت راست و به فاصله بیست متر، سر پیچ شیار دیگری، چند عراقی مشغول گفتگو بودند. ما فقط
صدای خنده و قهقهه شان را می شنیدیم.
ستون همان جا نشست. محمد حسین تخریب چی را داخل میدان مین فرستاد و گفت: «برو ببین وضع از چه قرار است و تا کجا می توانیم پیش برویم.» چهار طرفمان سنگر کمین عراقی بود، یعنی کاملا تو دل دشمن بودیم. تخریب چی جلو رفت و وارد میدان مین شد. من دوربین دید در شب را برداشتم و او را نگاه کردم. داخل میدان فقط چند رشته سیم خاردار وجود داشت. هیچ مینی به چشم نمی خورد. تخریب چی بعد از چند دقیقه برگشت.
محمدحسین گفت: «چه خبر؟»......
ادامه دارد 🖋️
مداحی آنلاین - دوباره بوی شهر بوی خدا پیچید - مهدی رسولی.mp3
4.93M
دوباره توی شهر بوی خدا پیچید✨
•|حاجمهدیرسولی
#شهدای_خان_طومان 🥀
#شهید_محمد_بلباسی