🍃🍃🍃🍃🍃🍃
✅ یک نکته،یک پند؛حکایت بهلول دانا
🌴روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟
🌴بهلول گفت: نه!
پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟
بهلول گفت: نه!
🌴پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم (شراب) حرام می شود؟
🌴بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه!
بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه!
🌴سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد!
🌴مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟
من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنـی احکام خدا را بشکنی!
والسلام
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
مـیــثــــاق
🎋🌸🎋🌸🎋🌸🎋 بیاورید روی کاغذ! بنویسید: 🖊"حسد" بنویسید: 🖊"بخل" بنویسید: 🖊"بدخواهی برای دیگران". وقتی کسی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
چه خـوب اسـت که #انـسان—در هـر #مـرتبه و در هر شـغلی—وقتــی به پشــت سـر خـود نگاه می کنـد ، در یـک #محـاسبه ی دقـیق وسـخت گـیرانه وبـدون #مـسامحه، فهـرستی از کارهایی را مشـاهده کند که قـابل ارائه ی به پیـشگاه الهی است.
اینـکه به مـا گفــته اند: «حاسبوا أنفـسکم قبل أن تحـاسبوا » و#عــلمای #سلوک و #اخلاق ، محاسـبه را یکــی از اولیــن وظــائف سـالک دانـسته اند، بـرای این اســت که مـا دائم در حال خواندن نامـه ی عـمل خـودمان باشـیم و در روزی که این #نامه_اعمال خـوانده خـواهد شـــد، غافلــگیر نــشــویم.
🎋قـبل از اینــکه نامـه ی اعــمال ما در #پیـشگاه الـهی مـورد محاســبه ومــطالعه قــرار بگیـــرد، خـود ما بخــوانیم ؛ اگــر کمــبودی هــســت، اصـلاح کنــیم ؛
🎋اگـر نقطــه ی #قـوتی در آن هـست، خـدا را بر آن سپاس بگزاریم . والاّ اگـر این محـاسبه را انجام ندهیم و #غـافل بــمانیم ، آن وقــت غافـلگیر می شویم.
📕تحول معنوی (دفتر دوم)امام خامنه ای
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
12.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼
مشـــاهده ایـــن فیلــم بــه مسئـــولیــن و مدیـــران اشــــرافـــی توصـــیه نمیــــشود
🌼
🔴 #دلنوشته ی #زینب_حاج_قاسم بمناسبت #روز_شهید ..
🔹🔸آخرین باری که بهم زنگ زدید، سه ساعت قبل از سفرتان به #بهشت بود؛ به همون جایی که در خواب تعریف کردید ... یک باغ بسیار زیبا و خصوصی برای خود شما و گفتید این باغ را خودتان برای خودتان ساختید و دو روز قبل از شهادتتان این باغ را دیدید ..
♦️کاش میدانستم امشب آخرین باری که زنگ زدید بار آخریست که صدایتان را میشنوم ..
و کاش از حرفهایتان و از اصرارتان برای تنها نماندن در خانه چیزی حس میکردم.
کاش آن لحظه میفهمیدم چرا به من گفتید بابا از دستم ناراحت نشو... کاش حکمت این صحبتهایتان را در آخرین مکالمان میفهمیدم...
به من قول دادید وقتی برگشتید باهم به #مشهد میرویم... چه خوش عهدی بابا جان و چه سفر زیارتی زیبا و با شکوهی به مشهد رفتید.
♦️هر بار که میرفتید انتظار برگشتتان شیره جانمان را میگرفت ... میگفتیم نروید خستهاید، مریض هستید؛ میگفتید من نروم چه کسی برود؟ شما قبول میکنید #ناموس مردم، #بچههای بیگناه در چنگال #یک_مشت_حیوان_وحشی اسیر و گرفتار شوند، #مرزهايمان به خطر بيفتد و فردا اينها به داخل كشور ما بيايند و جان و مال و ناموس مردم را به غارت ببرند و من در خانه کنارتان بمانم؟ ما با سوال شما از خودمان شرمنده میشدیم و شما را به خدا میسپاردیم ... كاش بخاطر اينهمه سال دوری و سختی و دلهره، گوشه نگاهی به ما بندازید بابا جان كه چه سخت تشنه يک نگاه شمايم.
♦️حضرت عشق #حضرت_پدر امروز روز شماست؛ #روز_شهید ... باز هم پیروز میدان شدی و مُزد اينهمه سال مجاهدت و سختی و خستگی را چه با افتخار از خود سيدالشهدا گرفتی.
♦️ #روز_شهيد بر شما كه تمام وجودتان نشانهای از شهيد بود ، مبارك .
✍ #زینب_سلیمانی