—✧✧🦋✧ ﷽ ✧🦋✧✧—
#تولد_تا_هفت_سالگی
#شعر_کودکانه
#طبع_و_مزاج
#دونه_ی_سرخ_و_شیرین
#میوه_ی_دل_من
╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯
┄┅═══••✿🦋✿••═══┅┄
❀ೋ❀💕═ ﷽ ═💕❀ೋ❀
مدیر و مدبر!
حضرت #امام_خامنه_ای (مدظله العالی):
[در دوران بیماری کرونا] نقش خانواده اثر خودش را نشان داد.
بخصوص باید به نقش #زن خانواده تکیه کرد و تأثیر بسیار زیادی را که صبر و حوصله و زحمتکشی و حِلم زن خانواده در ادارهی خوب خانواده ایفا میکند، از نظر دور نداشت.
۱۳۹۹/۰۲/۲۱
#تولد_تا_هفت_سالگی
#رهبر_انقلاب
#کرونا
#مادر
#زن
#میوه_ی_دل_من
╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯
❀ೋ❀💕═══💕❀ೋ❀
━━━━━🏴✤✤﷽✤✤🏴━━━━
محرم داره می رسه و داریم خونه رو برای روضه ی اول محرم آماده می کنیم😭🖤 و این آماده شدن، هم یکی از سرگرمی های اصلی بچه ها قبل از ماه خوب محرم هست و هم پر از یادگیری.
بچه ها توی همین کارها، مسئولیت پذیری، تقسیم کار، بخشنده بودن و صبور بودن را یاد گرفتند.
با هماهنگی من و بابا نمایشمون شروع شد.
بابا گفت:«خب امشب باید جلسه ی روضه ی اول محرم را برگزار کنیم👨👩👦👦»
پسر بزرگمون مثل همیشه استقبال کرد،
فرزند کوچیکتر گفت:«بابا منم جلشه، منم دیگه بژرگ شدم!»( شرکت در جمع و اجتماعی شدن)
ته تغاریمون هم به تقلید از بقیه طبق معمول گفت:«من من»
همگی خندیدیم و نمایش جلسه را با قرآن خوانی گل پسر بزرگتر شروع کردیم.
بابا از قهرمان کربلا گفت، از اینکه بخاطر خدا هر چی داشتند، در راه خدا دادند، حتی فرزندشون را! از اسیرهای کربلا گفتن که چقدر صبور بودند و مدت ها تشنه بودند و آب نخوردند، از ادب بچه های امام حسین علیه السلام که حتی در اون شرایط هم به آدم بدها، حرف بد نزدند. (داستان های آموزنده ی کربلا)
و بعد هم از کارها و خرید هائی که داشتیم گفتیم و از بودجه
(نظم و برنامه داشتن در زندگی با برگزاری جلسات خانوادگی)⏬
پسر بزرگم یه دفعه جلسه را ترک کرد، و بعد با تمام پس اندازش برگشت.😭
با اینکه در طبعش خشکی داره، اما اینجور موقع ها نفر اوله👏👏👏
پسر کوچکتر هم رفت قلکش را آورد و گفت:«منم می تونم بهتون کمک کنم»(بخشندگی)
و ته تغاری هم اصرار داشت پولی از برادر کوچکترش بگیره و به من بده☺️
همه پرشورتر از قبل خواستن که کار را شروع کنیم، یکی از بچه ها آدرس کتیبه ها را از من گرفت و رفت که اونها را بیاره، وقتی میومد، ته تغاری دنبالش...
می دوید و جیغ می زد، یکی از کتیبه ها را داد دستش تا بیاره، اون هم با اشک هائی که از روی لپ هاش دونه دونه سر می خوردن، همراه با شادی وصف ناپذیری به سمتمون دوید.
( همکاری و مسئولیت پذیری)
بابا فرمانده ی بازی بود و نردبون را از این طرف به اون طرف پذیرائی می برد و کتیبه ها را نصب می کرد و مداحی معروف «یک طرف جاده و صحرا، روبرو مرقد مولا...» را می خوند و ما هم باهاشون همراهی می کردیم.
(خانواده ی معنوی)
داداش بزرگه گفت:«الان براتون یه شربت تگری درست می کنم🥤»
(احساس مسئولیت،توجه و مهربانی)
پسر ۵ ساله ام خیلی مهربون و دلسوز و خوش زبونه😘گفت:«مامان جون، واقعا بچه ها تو کربلا چقدر سختی کشیدن، چقدر تشنه بودن و آب نخوردن سخته!منم دلم می خواد توی آب خوردن صبور باشم و هی نق نزنم»
(صبوری)
خلاصه که با نمایش مخصوصا اگر نمایش گویای حتی قسمت کوچکی از عظمت کربلا، امام حسین علیه السلام، فرزندان و اصحاب فداکار ایشون باشه، اثرات تربیتی فوق العاده ای داره✅
تکرار این جلسات و نمایشش در دیگر جشن ها و مراسمات مربوط به ائمه علیه السلام در طول سال باعث می شود بسیاری از خوبی ها در کودکان و بزرگترها ملکه شود.☺️
بچه ها آنقدر از زیبائی های مسیر پیاده روی کربلا از پدر شنیده اند، که بی صبرانه منتظر آن روز هستند و برای باز بودن مسیر دعا می کنند.😭🤲🙇♂
واای که چه درس های بزرگی توی اون مسیر زیبا میشه به بچه ها یاد داد.😭😭😭
#تولد_تا_هفت_سالگی
#محرم
#امام_حسین(ع)
#صبوری
#مسئولیت_پذیری
#بخشندگی
#همکاری
#مادرانه
#مادر_خلاق
#نمایش
#میوه_ی_دل_من
╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯
━━━━━✤✦✤✦✤━━━━
┄━━━•●❥-﷽-❥●•━━━┄
امروز من و فندق رفتیم توی حیاط، من جارو میزدم (البته یه پوشش بود برا اینکه غیرمستقیم حواسم به فندق باشه تا ببینم چیکار میکنه، من معمولاً تا جایی که به خودش آسیب نزنه بهش اجازه میدم هرکاری میخواد بکنه)👌✅
و اونم خیلی خوشحال از اینکه خودمم باهاش اومدم توی حیاط (چون قبلاً عادت داشت که هرچی روی زمین میبینه برداره و با دهنش تست کنه ببینه چیه منم برا همین نمیذاشتم بیاد)
اول رفت سراغ شیر و لولهی آب🚰، انگار میخواست که لوله رو جدا کنه و بعدم آببازی، خیلی وقت گذاشت براش و حرفایی هم می زد که من متوجه نمیشدم چون فعلاً نامفهوم حرف میزنه 😀
بعد از اینکه توی حیاط چرخید، رفت سراغ یه قوطی که وسایل خُرده ریز داخلش بود و یکییکی پرت کرد کنار دستش😃
کلی راه رفت و حرف زد تا رسید به شنهای کنار حیاط و حسابی از خجالت دستاش و شنبازی دراومد
از قبل هم خودمو برا کثیف شدن خودش و لباساش آماده کرده بودم که تو ذوقم نخوره
تا وقتی که جارو زدنم تموم شد اونم اجازه داشت به همهجا سر بزنه و دنیای جدیدِ حیاط رو کشف کنه
انقدر این بازیبازی کردن و کشف کردن براش لذت داشت که تا آخرشب خندون بود و بیشتر از همیشه حرف میزد و توی خونه راه میرفت 😍💓
#تولد_تا_هفت_سالگی
#بازی
#بازی_سازی
#مادرانه
#مادر_خلاق
#سرگرم_کردن_کوچولو
#میوه_ی_دل_من
╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯
┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄
━━🦋━━━⃟●⃟━━━━﷽
🎈 بازی با بادکنک🎈
مادر و کودک هر کدام یک بادکنک را به هوا پرتاب می کنند، هرکسی باید مراقب بادکنک خودش باشد که روی زمین نیافتد.
مادر می تواند با حرکات و صدا هیجان بیشتری به بازی بدهد. گاهی با پا بادکنک را بزند و ...
بهتر است ابتدا در اتاق کوچک انجام شود تا کنترل آن برای کودک راحت تر باشد و کم کم که کودک مهارت پیدا کرد فضای بزرگ تر را در نظر گرفت.
برای سنین بالاتر هر کودک باید مراقب دو بادکنک باشد که به زمین نرسد.😉
این بازی می تواند شور و هیجان را به خصوص در کودکان با طبع گرم ایجاد کند و ساعاتی آنها را سرگرم کند.👌
#بازی_سازی
#تولد_تا_هفت_سالگی
#بازی
#بادکنک
#افزایش_دقت_تمرکز
#سنین_دو_سال_به_بالا
#میوه_ی_دل_من
╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯
━━━⃟●⃟━━🦋━━
┄━━━•●❥-﷽-❥●•━━━┄
🎈 بازی با بادکنک🎈
یک بازی هیجان انگیز دیگه با بادکنک😍👌
نفرات شرکت کننده به پاشون، با نخ یک بادکنک ببندند، جوری که بادکنک خیلی از پا فاصله نگیره و چسبیده باشه به پا☺️
بعد هر فردی سعی کنه بادکنک دیگری رو بترکونه.😅
با پایی که بادکنک بهش نیست، بزنه رو بادکنک رقیب😉، خیلی هیجان انگیزه😃 و برای طبایع گرم که پر جنب و جوشند و به هیجان نیاز دارند عالیه👌
پدر و مادر هم با بچه ها وارد بازی بشوند 👏👏
#تولد_تا_هفت_سالگی
#بازی
#بازی_سازی
#مادرانه
#مادر_خلاق
#بادکنک
#میوه_ی_دل_من
╭┅──🏴—🏴—🏴——┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅──🏴—🏴—🏴——┅╯
┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄
#پرسش
سلام🌸
دختر سه ساله ی من خیلی به من وابسته شده، و یکم هم ترس داره،البته نمیدونم از چی🤔 طوری که بدون من دستشویی نمیره، حتی با خاهراش.
جای خوابشو از خودم جدا کردم، ولی شبها تا خوابش نبره از پیشش نمیرم، صبح هم که چشم باز میکنه توی رختخواب ، مرتب صدا میزنه مامااان مامااان تا من برم بیارمش بیرون
وقتی تشنه میشه، فقط باید من براش آب ببرم با اینکه اب در دسترسش هست، اگه لیوان پر نباشه بهونه میگیره و غوغا به پا میکنه😔
نمیدونم علتش چیه و چه راهکاری داره؟