تصاویری از موکب امام رضا علیه السلام که در متن بالا توضیح دادم

حمله رژیم صهیونیستی به زینبیه 🔹ساعاتی پیش حمله به طبقه سوم یک آپارتمان 🔹۶شهید و۱۵زخمی تا کنون

📽 #کلیپ6 با زیرنویس #عربی #ویژه_ببینید #ویژه_نشر_دهید 🔸 بسته‌بندی #کمک‌های جمع آوری شده از مردم #قزوین، #هیئت‌ها، #مساجد، #مدارس و... جهت آماده‌سازی و ارسال به لبنان و جبهه مقاومت 🔹 تعبئة المساعدات المجمعة من الوفود المساجد و المدارس و ... لتحضيرها و إرسالها إلى لبنان و جبهة المقاومة 👈 برسد به دست رزمندگان جبهه مقاومت https://eitaa.com/joinchat/2205287273Cc6388b4e34

🌷وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ 🌷🌷🌷 فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ 🌷🌷🌷 حال وهوای این روزای زینبیه حال وهوای سنگر جبهه مقاومته... در این ایام صدای ناله مادران وهمسران داغدیده حزب الله در کنار ضریح به گوش میرسد... 😭 در این ایام عده ای رزمنده برای گرفتن شهادتنامه پای ضریح زار میزنند... 😭 دراین ایام می بینی کودکان مبهوت نازحین لبنانی را که به تابوت پدرانشان خیره شدند ...😭 🌷🌷🌷🌷 🌱هنوز هم زینب تنها تکیه گاه یتیمان است 🌱هنوز هم فرزندان حسین از ظلم یزیدیان زمان به گوشه چادر زینب پناه می آورند... 🌷نایب الزیاره همه عزیزان در مراسم وداع شهدای حزب الله... سید مرتضی میرغفاری ‌•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @MobasheranBeynolmelal

با قرآن باید امید گرفت وآرام شد

✍ضاحیه ،مقتدر مظلوم دیروز ساعتی را در ضاحیه بودیم تصورم این بود که ضاحیه چیزی جز خاک نیست اما اینگونه نبود بلکه بخشی از ضاحیه تخریب شده ضاحیه پر بود از ساختمان نیمه بلند وبلندی که گویی در برابر موشک ها سینه سپر کرده بودند یاد عابس بن شبیب افتادم همان شهید کربلا که کلاه خودرا برداشت وزیر بارش سنگهای دشمن نعره می کشید احساس می کردی خانه ها سنگر را حفظ کرده اند حس ضاحیه ترکیبی بود از عزت وغربت از مظلومیت واقتدار احساس می کردی خانه ها هم دلشان برای صاحبخانه ها تنگ شده آخر آنها اولیا خدا هستند وزمین ضاحیه به وجود آنها بر سایر زمین ها افتخار می کند انگار دلشان از بی خداحافظی رفتن گرفته بود مادری که لباس های فرزندش را شسته تا فرزندش برای مدرسه بپوشد وهنوز روی بندرخت در بالکن آپارتمان آویزان است سجاده های روی زمین پهن شده ای که منتظر اقامه نماز جماعت خانوادگی هستند اسباب بازی های که در اتاق بچه ها روی زمین هستند وهنوز جمع نشدند نمی دانم حال یک مادر اهل ضاحیه را درک می کنی همان بانویی که همیشه قبل از بیرون رفتن ، خانه را مثل دسته گل تمیز می کرد وحالا ناگهان خانه را رها کرده ومی گوید ای کاش چادر نمازم را برمی داشتم ای کاش قرآنم را بر می داشتم وحالا مادر در گوشه اتاق مدرسه نشسته وشاید پنهانی اشک هایش را پاک می کند از جملات آنها می شود این را فهمید آن چیزی که قلبشان را فشرده می کند خانه های رها شده نیست غم اول زن ومرد حزب الله شهادت سید است 😭 می گویند همه چیز ما فدای سید 🆔@Khezri_ir

دیروز اومدم لبنان و عجیب بود لبنان و از ظهر تا الان صبح که دارم این چند جمله رو مینویسم با خودم میگم جبهه و دانشگاه تربیتی در اینجا موج میزند هرچند در سوریه کارهای خوب و تربیتی با عزیزان نازحین عزیز لبنانی انجام میدیم ولی در اینجا مقاومت و اراده اصحاب آخر زمانی و یاران امام خمینی و خامنه ای را میبینی که وصف ناشدنی در میدان هستن و دعایشان برای انقلاب اسلامی و مردم و سیدنا القائد هست دیشب با دوستان منزل دو خانواده شهدای لبنانی رفتیم و چقدر زیبا بود کلام پدر شهید خودم و شهید مهدی وچهار فرزند دیگرم فدای سید قائد و این جملات را با صلابت می‌گفت و بنا روحیه انقلابی میدادو من گفتم دعا برای شهادت کنید و‌گفت شما بمانید و بعد نصر و فتح و پیروزی شهید بشوید و ما هستیم وشما ایرانی ها باید با سید قائد در رکاب امام زمان بمانید دو فرزند داشت این شهید یک‌دختر و یک‌پسر و چقدر مادر از اخلاق و ادب و نجابت شهیدمهدی گفت و همسرش نتوانست صحبت کند

منزل خانواده بعدی شدیم خانه ای ساده و چند صندلی که بمن گفت بهترین را برای مهمان وسید می‌زارم ومنم نشستم عکس فرزند شهیدش را درخواست کردم دیدم دست پاچه شده مادر شهید صفحه گوشی را باز کرد و گفت این فرزند من است شرمنده شدم که چرا تقاضای عکس کردم پدر شهید با لبخند گفت الحمدالله خمس فرزندانم را دادم و پسرم شهید شد و چون خانه ام هم در بمباران تخریب شد عکس فرزندم راهم ندارم و ایران وسید قائدسالم باشد و من دیدم فرزند دیگرش که وقت سوار شدن یک دست در گچ و صورت کمی چسب کاری و خراش دارد فهمیدم جانباز پیجر است و او می‌گفت از برادر الگوی مقاومت گرفتم و فدای ایران و سید قاید وجالب بود اسم این جانباز عزیز عباس بود

ساعت ۱۲شب شهادتی حضرت زهرا سلام الله علیها دوستان کنار گلزار شهدای جبل که پدر و پسر معروفی که با۲۰روز فاصله بشهادت رسیدن منو بردن وچقدر جلسه کنار گلزار شهدا برای مادر روضه خواندن عجیب دل راصفا داد چقدر اینجا دلها بخدا وصل میشود چقدر زنگارهای منیت پاک میشود چقدر در اینجا آدمها به این فراز از دعا الهی هی لی کمال انقطاع الیک نزدیک می‌شوند وچقدر انسان باین آیات قرآن فهم پیدا میکند ودوست دارم بشنوم و خاصا آخر آیه که این قاری عزیز نوجوان تلاوت میکند و‌دل را جلا می دهد و دراین صبح جمعه ای دعا برای عزیز فاطمه میکنم