eitaa logo
مدافعان حـــرم
883 دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
10.9هزار ویدیو
229 فایل
🌱بسم رب الشهدا و الصدیقین🕊 زنده کردن یاد و خاطره ی شهدا کمتر از شهادت نیست 🥀 "مقام معظم رهبری " ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17332925273420 اطلاعات👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1883046322C1568ca0f84 900_____________🛬_1k
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب حوالی ساعت ۱۰ داریم با موضوع : بیشتر درمورد ماماناس و بچه ها ماماناییه که نمی دونن چقدر حال خوب و بدشون چقدر روی فرزندش تاثیر میزاره و میزان کیفیت ارتباطش با همسرش چقدر روی کیفیت ارتباط با بچش تاثیر داره. بعضی مادرا نمی دونن از چه جایگاهی برخوردار هستند. با ما در این محفل همراه باشید🌹
محفلمون طولانی نیست نهایت تا ۳یا۴ شب در خدمت باشیم
‌‌‌‌‹‌‌‌‌‌‌‌‌‌بِسْـمِ‌اللّٰھِ‌الرَحمٰـنِ‌الرَحِیـم...!🌿💚! اَلسَـلامُ‌عَلَیڪَ‌یـٰابقیَة‌اللّٰھِ‌فِۍ‌ارضِہ🖐🏻🌱› ...⇣•• ‹‌یـٰاقـٰاضِۍَ‌الحـٰاجـٰات🗞📓'› ‹‌اے‌برآورندھ‌حـٰاجت‌هـٰا✨🖤'›
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ میلادی: Monday - 06 March 2023 قمری: الإثنين، 13 شعبان 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا ولادت حضرت صاحب الزمان (عج) ▪️18 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان ▪️27 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام ▪️32 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام ▪️35 روز تا اولین شب قدر
🌸 نزدیک است...🌸 شاید به تن خسته‌ی ما جان آمد شاید که شب غُصه به پایان آمد برخیز و محله را چراغانی کن... شاید که همین نیمه‌ی شعبان آمد 👏 🌺 🤲🌷
بسم الله الرحمن الرحیم سمت هشتاد و چهارم: پاک تر از خاک نفهمیدم کی خوابم برد ... اما با ضرب یه نفر به پنجره از خواب بیدار شدم ... یه نفر چند بار ... پشت سر هم زد به پنجره ... چشم هام رو باز کردم ... و چیزی نبود که انتظارش رو داشتم... صورتم گر گرفت و اشک بی اختیار از چشمم فرو ریخت ... آروم در ماشین رو باز کردم و پا روی اون خاک بکر گذاشتم ... حضور برای من قوی تر از یک حس ساده بود ... به حدی قوی شده بود که انگار می دیدم ... و فقط یه پرده نازک، بین ما افتاده بود ... چند بار بی اختیار دستم رو بلند کردم، کنار بزنمش ... تا بی فاصله و پرده ببینم ... اما کنار نمی رفت ... به حدی قوی ... که می تونستم تک تک شون رو بشمارم ... چند نفر ... و هر کدوم کجا ایستاده ... پام با کفش ها غریبی می کرد ... انگار بار سنگین اضافه ای رو بر دوش می کشیدند ... از ماشین دور شده بودم که دیگه قدم هام نگهم نداشت ... مائیم و نوای بی نوایی ... بسم الله اگر حریف مایی ... نشسته بودم همون جا ... گریه می کردم و باهاشون صحبت می کردم ... درد دل می کردم ... حرف می زدم ... و می سوختم ... می سوختم از اینکه هنوز بین ما فاصله بود... پرده حریری ... که نمی گذاشت همه چیز رو واضح ببینم ... شهدا به استقبال و میزبانی اومده بودن ... ما اولین زائرهای اون دشت گمشده بودیم ... به خودم که اومدم ... وقت نماز شب بود ... و پاک تر از خاک اون دشت برای سجده ... فقط خاک کربال بود ... وتر هم به آخر رسید ... - الهی عظم البلاء ... گریه می کردم و می خوندم ... انگار کل دشت با من هم نوا شده بود ... سرم رو از سجده بلند کردم ... خطوط نور خورشید ... به زحمت توی افق دیده می شد ...
قسمت هشتاد و پنجم: اولین قدم غیر قابل وصف ترین لحظات عمرم ... رو به پایان بود ... هوا گرگ و میش بود و خورشید ... آخرین تلاشش رو ... برای پایان دادن به بهترین شب تمام زندگیم ... به کار بسته بود ... توی حال و هوای خودم بودم که صدای آقا مهدی بلند شد ... - مهران ... سرم رو بلند کردم ... با چشم های نگران بهم نگاه می کرد... نگاهش از روی من بلند شد و توی دشت چرخید ... رنگش پریده بود ... و صداش می لرزید ... حس می کردم می تونم از اون فاصله صدای نفس هاش رو بشنوم ... توی اون گرگ و میش ... به زحمت دیده می شد ... اما برعکس اون شب تاریک ... به وضوح تکه های استخوان رو می دیدم ... پیکرهایی که خاک و گذر زمان ... قسمت هایی از اونها رو مخفی کرده بود ... دیگه حس اون شبم ... فراتر از حقیقت بود ... از خود بی خود شدم ... اولین قدم رو که سمت نزدیک ترین شون برداشتم ... دوباره صدای آقا مهدی بلند شد ... با همه وجود فریاد زد ... همون جا وایسا ... پای بعدیم بین زمین و آسمان خشک شد ... توی وجودم محشری به پا شده بود ... از دومین فریاد آقا مهدی ... بقیه هم بیدار شدن ... آقا رسول مثل فنر از ماشین بیرون پرید... چند دقیقه نشستم ... نمی تونستم چشم از استخوان شهدا بردارم ... اشک امانم نمی داد ... ـ صبر کن بیایم سراغت ... ترس، تمام وجودشون رو پر کرده بود ... علی الخصوص آقا مهدی که دستش امانت بودم ... ـ از همون مسیری که دیشب اومدم برمی گردم ... گفتم و اولین قدم رو برداشتم ...
بسم رب الشهدا🌿
⛓🔧 امام جواد علیه السلام می فرماید : - قالَ علیه‌السلام: مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الْمَوارِدَ أعْیَتْهُ الْمَصادِرُ. (بحار‌الانوار، ج68، ص340) هرکس موقعیت‌شناس نباشد، جریانات، او را مى‌رباید و هلاک خواهد شد.
🖇🖋 امام جواد علیه السلام می فرماید: قالَ علیه‌السلام: أفْضَلُ الْعِبادَةِ الاْخْلاصُ. (بحارالانوار، ج68، ص245) : با فضیلت‌ترین و ارزشمندترین عبادت‌ها آن است که خالص و بدون ریا باشد.
📋📌 امام جواد علیه السلام می فرماید: قالَ علیه‌السلام: عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ. (بحارالانوار، ج72، ص109) فرمود: عزّت مؤمن در بى‌نیازى و طمع نداشتن به مال و زندگى دیگران است.