eitaa logo
مدافعان حـــرم
904 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
10.8هزار ویدیو
229 فایل
🌱بسم رب الشهدا و الصدیقین🕊 زنده کردن یاد و خاطره ی شهدا کمتر از شهادت نیست 🥀 "مقام معظم رهبری " ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17332925273420 اطلاعات👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1883046322C1568ca0f84 900_____________🛬_1k
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂ماشین منفجر شد. بوی می آمد و گوشت که در آتش آب می شد . هوا، هوای بود.جلوتر که رفت فهمید و شهید شده اند 😔 🍂مداح بود. در دلش روضه ی می خواند. پتو را پهن کرد ، بدن و سوخته دوستانش را جمع کرد. بویید و بوسید و ریخت .نمیدانم از دلتنگی هایش گفت یا قول گرفت تا سفارشش را به بکنند . امان از لحظه ای که خواست بلند شود ، روضه ها به کمکش آمدند. ...کمرش شکست😞 🍂چه شد آن روز. اشک و مرهم دل داغدار ها شد. دلش تاب نیاورد. سه روز بعد خودش هم به جمع پیوست🕊 🍂رفت پیش ارباب با همان لبخند همیشگی اش .مراسم اش روضه بود.یکی از لب های خشکیده می خواند یکی از بدن اربا اربا علی اکبر.درون قبر ارام خوابیده بود . حسین بر روی سینه کشیده بود، بر گردن انداخته بود و کسی برایش سینه می زد... از تا زینب صدا می زد حسین دست و پا می زد ، زینب صدا می زد حسین... عده ای اشک ،گریه می کردند و عده ای خون. آسمان هم گریه می کرد ؛ آرام، آرام 😭 .... خسته ام از خودم، دستم را بگیر، کم آورده ام😞 ✍نویسنده : 💔به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه 📅تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۰ 🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳
‍ ﷽ جهادش مجاهدانه بود. آرام و قرار نداشت. کارش که تمام می‌شد ، سر کارِ دیگری را می‌گرفت. بین رزمندگان خیلی به چشم می‌آمد. مدام در حال کار و تلاش بود. گاهی شوخی می‌کردیم می‌گفتیم: این حاج علی[روح‌الله] بیش فعاله، استراحت نداره! ماموریتش تمام شده بود. وسایلش را جمع کرد تا برگردد ایران. بچه‌ها سر به سرش می‌‌گذاشتند و می‌گفتند: حاج علی دیدی این همه بدو بدو کردی اما ش*هید نشدی، داری برمی‌گردی! در همان حال که وسایلش را در ماشین می‌گذاشت نگاه عمیقی به ما کرد و گفت: اگر خدا بخواد به کسی ش*هادت بده، همینجا جلوی مقر نصیبش می‌کنه! . نیم ساعت قبل از انفجار با ش*هید سرلک خلوت نیم ساعته داشتند که کسی نفهمید چی گفتند و چی شنیدند. همیشه بر اثر کار زیاد زیر نور مستقیم خورشید صورتش آفتاب سوخته بود. اما آن روز خیلی سفید و نورانی شده بود. نیم ساعت بعد درست همانجایی که گفته بود ش*هادت نصیبشان شد. تلاش مجاهدانه اش به ثمر رسید. به نقل از:یکی از همرزمان.