پرسش و پاسخ استاد خندان شب آخر🌸 #استادخندان

سخنرانی جذاب استاد رو با #استادخندان دنبال کنید😍

پیش به سوی نماز جمعه❤️

ترتیل جزء سی ام قرآن کریم التماس دعا #رمضان_مهدوی #ماه_رمضان

🌙#جزءخوانی_روزانه_ماه_رمضان 💠 ترتیل جزء سیم قرآن‌کریم ❇️ با صدای ملکوتی استاد پرهیزگار 📿 التماس دعا 📿 #ماه_رمضان #رمضان_مهدوی #ماه_مبارک_رمضان

||...🧳🪵...|| شب عاشورا بود. احمد تعدادی از بچه‌ها را جمع کرد و گفت: «حُر در شب عاشورا توبه کرد و امام حسین هم او را بخشید و به جمع خودشان راه داد. بیایید ما هم امشب همین کار را بکنیم.» نیمه شب وقتی بچه‌ها از خواب بیدار شدند، سیداحمد گفت: «پوتین‌هایتان را دربیاورید، سپس همه بند پوتین‌ها را به هم گره زده و داخل آن را پر از خاک کرده و روی دوش‌ها انداخت. بعد، چند ساعتی را در بیابان‌های «گوزران» در حین پیاده‌روی، گریه و عزاداری کردیم. هر کس زیر لب چیزی زمزمه می‌کرد، ولی احمد چیزهایی بر زبان جاری می‌ساخت که تا به حال نشنیده بودم. ||...🧳🪵...||#شهیدانه ||...🧳🪵...||#خاطرات_شهید ||...🧳🪵...||#شهید_سید_احمد_پلارک

 ||...❤️🌹...|| به طرف تانکی که داشت شعله می‌کشید و مهماتش یکی یکی منفجر می‌شد، حسین را دیدم این بار با حاج «علی قوچانی» بود. حاج علی هم چند سوال در مورد سنگر پرسید. جوابش را دادم. بعد به طرف سنگر رفت. جنازه‌ی یکی از برادرها داخل سنگر بود. به اورژانس رفتم و سوختگی‌هایم را پانسمان کردم و دوباره به جاده برگشتم. دیدم طایرهای تانک هنوز در حال سوختن است. بعد فهمیدم، دو نفر دیگر که شهید شده بودند را، از آتش بیرون کشیده‌اند. یکی از آنها همان برادری بود که چند لحظه پیش سرم را اصلاح کرده بود. خبر شهادتش برایم خیلی سخت بود. خیلی متاثر شدم، چون هنوز گرمی دستانش را روی سرم حس می‌کردم به نقطه‌ای خیره شدم، و به یاد او اشک می‌ریختم در همین حین، «حسین خرازی» به من لبخندی زد و گفت: «تو حماسه‌ای» ||...❤️🌹...||#شهیدانه ||...❤️🌹...||#خاطرات_شهید ||...❤️🌹...||#شهید_عزیزاللهی

||...⌚️🎥...|| ایده حاجی این بود که ما باید نیروهایمان را مانند چریک تربیت کنیم به طوری که، اگر یک هفته توی بیابان گیر کردند و اسیر شدند از گرسنگی یا تشنگی اطلاعات را لو ندهند و مقاومت در مقابل این امر تنها از طریق آموزش های سخت و طاقت فرسا میسر است.   هیچ گاه یک ذره خستگی در وجود وی نمی شد احساس کرد وقتی چشمش به انسان می افتاد محال بود با اخم و بدخلقی نگاه کند. یک لبخند نیم رخ کوتاهی همیشه روی لبش نقش می بست. راوی:سردار سلیمانی ||...⌚️🎥...||#شهیدانه ||...⌚️🎥...||#خاطرات_شهید ||...⌚️🎥...||#شهید_زنگی_آبادی

جواب استاد بنده👇 علیک سلام این جور افرادی که ناشکری و نافرمانی میکنن در واقع دیگه خدا توی زندگی شون نیست خداوند اونها رو به خودشون واگذار کرده تمام اون چه که دارن دنیایی هست این افراد دیگه از نعمت آخرتی برخوردار نمیشن که نعمت واقعی و ابدی در آخرت هست اینجا همه چیز قراردادیه و ماندگار نیست شاید شنید باشی که خداوند می فرماید بر قلبهایشان مهر زدیم کسی محبوب خداست که نام و یاد خدا همیشه بر زبان و به صورت عملی داره چه غنی باشه چه فقیر این جور افراد خدا رو در زندگی ندارن که بزرگترین زیان نصیب همین هاست

1🤦‍♂گفتم قول نمیدم هر موقع پیدا کردم فکر کنم میخوای منو به یه نتیجه ای برسونی😂 2خیلی ممنون نظر لطف شماست☘چشم ،بله ،قراره برای بعد عید فطر برنامه های کانال یه تغییراتی بکنه 3ممنون و مچکر🌸

سلام بزرگواری که گفته بودند از شهید ابراهیم هادی عکس و اطلاعات میخوان 👆 بله امروز تولد شهید ابراهیم هادی هست😍👏

#ابراهیم_هادی #کلیپ #شهید