دوسـتان امــشب روضـہ هـست و قــرار زیـارت پــرچــمـ حــرمـ اقــااعبــداللہ داشتـہ باشـیمـ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تازه میفهمی غیر حسین کسی و نداری 💔 .
#عزیزم_حسین🌱
#استوری📲
🖇 |
انـشـاءالله برسہ اونروز
ڪہ خستہازگناهامون جلـو #امامزمآن
زانـوبزنیـم؛سرمونوپایینبندازیم
وفقطیہچیزبشنویم
سـرتـوبالابیار...
منخیلیوقتـہ بخشیدمٺ...
مدافعان حـــرم
قسمت سی و نهم برمی گردم وجودم آتش گرفته بود … می سوختم و ضجه می زدم … محکم علی رو توی بغل گرفته ب
❤️بسم الله الرحمن الرحیم ❤️
#رمان_بدون_تو_هرگز
قسمت چهلم خون و ناموس
آتیش برگشت سنگین تر بود … فقط معجزه مستقیم خدا… ما رو تا بیمارستان سالم رسوند … از ماشین پریدم پایین و دویدم توی بیمارستان تا کمک …
بیمارستان خالی شده بود … فقط چند تا مجروح … با همون برادر سپاهی اونجا بودن … تا چشمش بهم افتاد با تعجب از جا پرید … باورش نمی شد من رو زنده می دید …
مات و مبهوت بودم …
- بقیه کجان؟ … آمبولانس پر از مجروحه … باید خالی شون کنیم دوباره برگردم خط …
به زحمت بغضش رو کنترل کرد …
- دیگه خطی نیست خواهرم … خط سقوط کرد … الان اونجا دست دشمنه … یهو حالتش جدی شد … شما هم هر چه سریع تر سوار آمبولانس شو برو عقب … فاصله شون تا اینجا زیاد نیست … بیمارستان رو تخلیه کردن … اینجا هم تا چند دقیقه دیگه سقوط می کنه …
یهو به خودم اومدم …
- علی … علی هنوز اونجاست …
و دویدم سمت ماشین … دوید سمتم و درحالی که فریاد می زد، روپوشم رو چنگ زد …
- می فهمی داری چه کار می کنی؟ … بهت میگم خط سقوط کرده …
هنوز تو شوک بودم … رفت سمت آمبولانس و در عقب رو باز کرد … جا خورد … سرش رو انداخت پایین و مکث کوتاهی کرد …
- خواهرم سوار شو و سریع تر برو عقب … اگر هنوز اینجا سقوط نکرده بود … بگو هنوز توی بیمارستان مجروح مونده… بیان دنبال مون … من اینجا، پیششون می مونم …
سوت خمپاره ها به بیمارستان نزدیک تر می شد … سرچرخوند و نگاهی به اطراف کرد …
- بسم الله خواهرم … معطل نشو … برو تا دیر نشده …
سریع سوار آمبولانس شدم … هنوز حال خودم رو نمی فهمیدم …
- مجروح ها رو که پیاده کنم سریع برمی گردم دنبالتون …
اومد سمتم و در رو نگهداشت …
- شما نه … اگر همه مون هم اینجا کشته بشیم … ارزش گیر افتادن و اسارت ناموس مسلمان … دست اون بعثی های از خدا بی خبر رو نداره … جون میدیم … ناموس مون رو نه …
یا علی گفت و … در رو بست …
با رسیدن من به عقب … خبر سقوط بیمارستان هم رسید …
پ.ن: شهید سید علی حسینی در سن 29 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد … پیکر مطهر این شهید … هرگز بازنگشت …
جهت شادی ارواح طیبه شهدا … صلوات …
Mahmoud Karimi - Shorideo Sheydaye Toam.mp3
15.06M
شیرینی رویای منی 🖤
آی با شهیدای تو یا حسین 🖤
#مداحی
قسمت چهل و یکم
عشق آسان نمود اول
…نه دلی برای برگشتن داشتم … نه قدرتی … همون جا توی منطقه موندم … ده روز نشده بود، باهام تماس گرفتن …
- سریع برگردید … موقعیت خاصی پیش اومده …رفتم پایگاه نیرو هوایی و با پرواز انتقال مجروحین برگشتم تهران … دل توی دلم نبود … نغمه و اسماعیل بیرون فرودگاه… با چهره های داغون و پریشان منتظرم بودن … انگار یکی خاک غم و درد روی صورت شون پاشیده بود …سکوت مطلق توی ماشین حاکم بود … دست های اسماعیل می لرزید … لب ها و چشم های نغمه … هر چیصبر کردم، احدی چیزی نمی گفت …
- به سلامتی ماشین خریدی آقا اسماعیل؟
- نه زن داداش … صداش لرزید … امانته …با شنیدن “زن داداش” نفسم بند اومد و چشم هام گر گرفت… بغضم رو به زحمت کنترل کردم …
- چی شده؟ … این خبر فوری چیه که ماشین امانت گرفتید و اینطوری دو تایی اومدید دنبالم؟ …صورت اسماعیل شروع کرد به پریدن … زیرچشمی به نغمه نگاه می کرد … چشم هاش پر از التماس بود … فهمیدم هر خبری شده … اسماعیل دیگه قدرت حرف زدن نداره … دوباره سکوت، ماشین رو پر کرد …- حال زینب اصلا خوب نیست … بغض نغمه شکست … خبر شهادت علی آقا رو که شنید تب کرد … به خدا نمی خواستیم بهش بگیم … گفتیم تا تو برنگردی بهش خبر نمیدیم … باور کن نمی دونیم چطوری فهمید …جملات آخرش توی سرم می پیچید … نفسم آتیش گرفته بود … و صدای گریه ی نغمه حالم رو بدتر می کرد … چشم دوختم به اسماعیل … گریه امان حرف زدن به نغمه نمی داد…
- یعنی چقدر حالش بده؟ …بغض اسماعیل هم شکست …
- تبش از 40 پایین تر نمیاد … سه روزه بیمارستانه … صداش بریده بریده شد … ازش قطع امید کردن … گفتن با این وضع…دنیا روی سرم خراب شد … اول علی … حالا هم زینبم …
(امشب صوت های رمان بارگزاری نمیشود☘)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌یادگاری زیبا از امام صادق عليهالسلام:
۴مسئولیت به گردن امت پیامبر ص است:
1⃣توبه کننده را دوست بدارند
2⃣نیکوکار راحمایت و کمک کنند
3⃣به ضعیف رحم کنند
4⃣برای گنهکار طلب مغفرت کنند
(خصال ج ۱ ، ص ۲۳۹)
شهادت امام صادق عليهالسلام تسلیت🖤
#سیدکاظم_روحبخش
📎
میخوای بچهتو با فحش دادن ادب کنی؟!
همون فردا به خودت فحش میده
#کمی_منطقی_باشیم
دستش رو محکم گرفتم..
گفتم بحثُ عوض نکن!
این سوختگیِ رویِ دستت چیه هادی؟!
خندید..
سرشُ پایین انداخت گفت:
یه شب شیطون اومد سراغم منم اینجوری ازش پذیرایی کردم :)
#شهیدمحمدهادیذوالفقاری
+اینجوری شهید شدن:")
پ .ن = تو چکردی مشتی ؟!
✨☀️
دستهدستهنرگس
خشکشددرخانهما...
قطرهقطرهاشک
جمعشددرچشمانما...
دونهدونهسفیدشد
موهایما...
#پسکیبرمیگردیایمولایما؟!
دیده ها حیران به داغ صادق است🥀
چشم ها گریان به داغ صادق است💔
مهدی زهرا که خود صاحب عزاست✋
در بقیع میهمان به داغ صادق است...
_شهادت امام صادق (ع) را بر همه مسلمانان تسلیت عرض می نمایم🖤
#امام_صادق
#شهادت_امام_صادق
مدافعان حـــرم
🥺🖤
گر چه بغض ها جان بر لبش کرد
نفس ها را فدای مذهبش کرد
به شام جاهلیت نور آورد
همان کاری که عمه زینبش کرد🖤
#شهادت_امام_جعفر_صادق(ع)🖤
#امام_صادق
10363358132963.mp3
8.37M
┊<☁️🖤>┊
●━━━━━━───────
ㅤ ⇆ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤ ↻
🎵 ای مهر تو بهترین علایق
🎵یا امام صادق
📓⃟🌙 ¦⇢ #مداحی
📓⃟🌙 ¦⇢ #امام_صادق
📓⃟🌙 ¦⇢#مدافعان_حرم
ــــــــــــــــــــــــ❁ــــــــــــــــــــــــ