السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَاللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ أَنَا مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولاكَ وَ أُخْرَاكَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ.
سلام بر تو اى حجّت خدا در زمينش، سلام بر تو اى ديده خدا در ميان مخلوقاتش، سلام بر تو اى نور خدا كه رهجويان به آن نور ره مىيابند و به آن نور از مؤمنان اندوه و غم زدوده مىشود، سلام بر تو اى پاكنهاد و اى هراسان از آشوب دوران، سلام بر تو اى همراه خيرخواه، سلام بر تو اى كشتى نجات، سلام بر تو اى چشمه حيات، سلام بر تو، درود خدا بر تو و بر خاندان پاكيزه و و پاكت، سلام بر تو، خدا در تحقق وعدهاى كه به تو داده از نصرت و ظهور امرت شتاب فرمايد، سلام بر تو اى مولاى من، من دلبسته تو و آگاه به شأن دنيا و آخرت توام و به دوستى تو و خاندانت به سوى خدا تقرّب میجويم و ظهور تو و ظهور حق را به دست تو انتظار میكشم.
#امام_زمان
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لایوحرمامامرضا
#سرداب
مدافعان حـــرم
لایوحرمامامرضا #سرداب
میگنسرداببهقبرامامرضانزدیکتر
#زیارتتون_قبول_باشه_از_راه_دور
#عقد
اگه همسرت بلده باهات خوب رفتار کنه، از پدر و مادرش زیاد تشکر کن. چون رفتار اونا براش مثل دانشگاه بوده و ازشون یاد گرفته.
#زن_عفت_افتخار
#حجاب
#همسرداری
🖇 #چادرانه🌱
° آن زمانےڪہ دڱر
• محشرڪبرے باشد
° هرڪسے بهرشفا
• روے بہ هرجا باشد
° دل من در پےِ
• آسودگےو عیش و طرب
° تا بہ دستم نخےاز
• چادر زهرا باشد.⛓️🪔
#حجاب
#زن_عفت_افتخار
#خاطرات_شهدا
هادی از هشت سالگی با اصرار زیاد به عضویت بسیج درآمد و از سنین نوجوانی وارد هیئتهای مذهبی شد و همزمان مداحی میکرد.
زمانی که به بچهها قرآن درس میدادم و میخواستیم به اردو برویم .
هادی درحالی که 9 سال بیشتر نداشت برای کمک به من میآمد و نمیگذاشت کیف سنگین بلند کنم،
حتی در کارهای منزل کمکم میکرد. پسرم از نوجوانی علاقهای خاص به مستندسازی داشت
و با گرفتن دوربین از ابتدا با گرفتن تصاویر رفتن پدرش به محل کارش شروع به ساختن مستند از خانواده کرد
و با شرکت در کلاسهای حوزه هنری به صورت حرفهای مستندسازی را ادامه داد.
راوی :مادر شهید
#شهید_هادی_باغبانی
#شهیدانه
#خاطرات_شهید
#زندگےنامه_شهدا
حامد بافنده سال ۱۳۶۶ متولد شد. وی از کودکی عاشق مداحی و تلاوت قرآن بود و از سن پنج سالگی مداحی و قرائت قرآن به سبک مرحوم «عبدالباسط» را تمرین میکرد.
حامد زندگی را در کنار حرم رضوی آغاز و تا ۲۰ سالگی در مشهد زندگی کرد؛ خیلی زود همه مراحل زندگیاش را پشت سر گذاشت و وارد بازار کار شد و از ۱۸ سالگی برای ازدواج اقدام کرد.
او برای تشکیل خانواده به استان کرمان سفر کرد. شغلش حسابداری بود و همسرش هم نیز کارمند دولت بود و از لحاظ مالی هم چیزی کم نداشتند، در همین حال بود که خدا به آنها یک فرزند دختر بهنام «فاطمه» عطا کرد.
وی برای اینکه به سوریه برود به آموختن زبان افغانستانی پرداخت و با لشکر فاطمیون عازم سوریه شد که سرانجام سوم اردیبهشتماه ۹۶ مصادف با روز شهادت اربابش امام موسی کاظم (ع) به شهادت رسید.
#شهید_حامد_بافنده
#شهیدانه
🔖کاش....
هر روز یادمان می افتاد
که چه قدر
دوستمان داری و برایمان دعا می کنی!!
اللهم عجل لولیک الفرج
#بأبيأنتواميونفسيوأهليومالي
#امام_زمان
•°~🌾☁️
-بیاکهرنجِفراقتبریدامانِمرا
-بهیُمنِآمدنتتازهکنجهانِمرا..♥️
#السلامعلیڪیابقیةالله✨
#الهم_عجل_ولیک_الفرج
#امام_زمان
#سیاستهای_زنانه
#همسرداری
#سبک_زندگی_مهدوی
چه کنم شوهرم فقط مرا دوست داشته باشد؟؟؟
توجه بیشتر به ظاهر
حفظ احترام همسر
قدردانی از شوهر
احترام به حریم شخصی
مقایسه نکردن با دیگران
سرزنش و تحقیر ممنوع
مدافعان حـــرم
حیایم اجازه نمیداد نغمه ناله هایم را نامحرم بشنود که سرم را روی سینه پُر خاک و خونش فشار میدادم و بی
بسم الله الرحمن الرحیم
#رمان_تنها_میان_داعش
یک نگاهم به قامت غرق خون عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گوشه چشمانش اشک پیدا بود و دلم برای حیدر پر میزد که اگر اینجا بود، دست دلم را میگرفت و حالا داغ فراقش قاتل من شده بود.
جهت مقام امام مجتبی علیه السلام را پیدا نمیکردم، نفسی برای دعا نمانده بود و تنها با گریه به حضرت التماس میکردم به فریادمان برسد. میدانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیکری که روبرویم مانده بود، باچه دلی میشد به خانه برگردم؟
رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش میچرخید برای حال حلیه کافی بود و میترسیدم مصیبت شهادت عباس، نفسش را بگیرد.
عباس برای زن عمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و میدانستم رفتن عباس و عمو با هم، تار و پود دلشان را از هم پاره میکند.
یقین داشتم خبر حیدر جانشان را میگیرد و دل من به تنهایی مرد این همه درد نبود که بین پیکر عباس و عمو به خاک مصیبت نشسته و در سیلاب اشک دست و پا میزدم.
نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان منتظر حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آنها را به درمانگاه آورد. قدمهایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمیشد چه میبینند و همین حیرت نگاهشان جانم را به آتش کشید.
دیدن عباس بی-دست، رنگ از رخ حلیه برد و پیش از آنکه از پا بیفتد، در آغوشش کشیدم.
تمام تنش میلرزید، با هر نفس نام عباس در گلویش میشکست و میدیدم در حال جان دادن است.
زن عمو بین بدن عباس و عمو حیران مانده و رفتن عمو باورکردنی نبود که زینب و زهرا مات پیکرش شده و نفسشان بند آمده بود.
زن عمو هر دو دستش را روی سر گرفته و با لبهایی که به سختی تکان میخورد حضرت زینب سلام الله علیها را صدا میزد.
حلیه بین دستانم بال و پر میزد، هر چه نوازشش میکردم نفسش برنمیگشت و با همان نفس بریده التماسم میکرد :
»سه روزه ندیدمش! دلم براش تنگ شده!
تورو خدا بذار ببینمش!« و همین دیدن عباس دلم را زیر و رو کرده بود و میدیدم از همین فاصله چه دلی از حلیه میشکافد که چشمانش را با شانه ام میپوشاندم تا کمتر ببیند.
هر روز شهر شاهد شهدایی بود که یا در خاکریز به خاک و خون کشیده میشدند یا از نبود غذا و دارو بیصدا جان میدادند، اما عمو پناه مردم بود و عباس یل مدافعان شهر که همه گرد ما نشسته و گریه میکردند.
میدانستم این روز روشنمان است و می-ترسیدم از شب هایی که در گرما و تاریکی مطلق خانه باید وحشت خمپاره باران داعش را بدون حضور هیچ مردی تحمل کنیم.
امسال منم زیارت اولی بودم
میخواین بدونید متوسل به کدوم شهید شدم؟ و برات زیارتم جور شد؟
کمی صبور باشید رازشو به شما هم میگم تا سال بعد دسته جمع باهم بریم زیارت
#کاروان_کانال_مدافعان_حرم
#تلنگرانه
امام جواد(علیہالسلام)
در پاسخ بہ جوانۍ کہ میگفت :
از گناھ خستہ است ،
و نفسش در این شھر بالا نمۍآید ،
فرمودند :
بہ سمتحسینفرارکن؛
#تلنگرانه
تویی که داری این پیامو میبینی...
چشمات میبینه دیگه؟
خدا رو شکر کن(:
انگشت هات کار میکنه؟
خدا رو شکر کن(:
داری نفس میکشی...
خدارو شکر کن(:
گوش هات میشنوه
خدا رو شکر کن(:
صدای ضربان قلبت رو میشنوی
خدا رو شکر کن(:
دو تا پا و دو تا دست داری
خدا رو شکر کن(:
شاکر باش
همیشه...
نجا.در.مدافعان.حرم.گنـاه.ممــنوع📗🖇
برای ترک گناه، هنوز #دیر_نشده
#همین_الان_ترڪش_ڪن💥💪
#تلنگرانه
#تلنگرانه
گناهانزبانۍانسـٰانرا
ازنمازشـبمحروممۍکنـدو
محرومِازنمازشبازبسیارۍ
برکاتالهۍمحرومخواهدبود🔐💛
[ - آیتاللهانصاریان🎙]
اینجا.در.مدافعان.حرم.گنـاه.ممــنوع📗🖇
برای ترک گناه، هنوز #دیر_نشده
#همین_الان_ترڪش_ڪن💥💪
#تلنگرانه
این هم بازیگر گاندو که این طور داره برای جنبش نجس مهسا رپورتاژ میره...
این بیشرفا که به هیچ چیز این نظام اعتقاد ندارن چرا میان نقش نیروهای امنیتی رو بازی می کنن؟!
آقایان حداقل در موسساتی که تحت امر ستاد کل نیروهای مسلح هستند در انتخاب عوامل تولید و بازیگران بررسی دقیق تری صورت بدید تا چنین اوباش بیشرمی به ریش همه ی ملت نخندن..
🕶
بیحیایی ؛ مدنیست...
دود ؛ تفریحنیست...
زندگیباسگ ؛ کلاسنیست....
رابطہبانامحرم ؛ روشنفکرینیست...
ودرکل
بیفرهنگی ؛ فرهنگنیست..
وخوردنِحقدیگران ؛ زرنگینیست..
یڪ ڪرب وبلا بده بہ این وامانده
خیلے بہ دلم حسرتش آقا مانده
نگذار بگویند همہ با طعنہ:
امسال هم آیا تو شدے جامانده؟
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#امام_حسین
مداحی_آنلاین_نماهنگ_ماه_من_علی_۳_طاهری.mp3
5.36M
تویی تو مطمئنترین راه من علی
◉━━━━━━━━━━───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ ⇆♪
#امام_حسین
#مداحی
#اربعین
‹.🤍🫀.› .
⋅ ─ ─ ─ ─ ⋅ ❀ ⋅ ─ ─ ─ ─ ⋅
https://eitaa.com/Modafeane_Haraam
⋅ ─ ─ ─ ─ ⋅ ❀ ⋅ ─ ─ ─ ─ ⋅