eitaa logo
مدافعان حـــرم
895 دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
10.9هزار ویدیو
229 فایل
🌱بسم رب الشهدا و الصدیقین🕊 زنده کردن یاد و خاطره ی شهدا کمتر از شهادت نیست 🥀 "مقام معظم رهبری " ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17332925273420 اطلاعات👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1883046322C1568ca0f84 900_____________🛬_1k
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید شهادت آرزوۍ همہ باشد اما یقیناً جز مخلصین ڪسی بدان نخواهد رسید ...
شبتون آروم رفقا 🌱🥲
سلام ظهر آدینتون بخیر ✋🌹
مدافعان حـــرم
✨✨✨✨✨ رمان: #قصه‌دلبری قسمت_شصت‌و‌پنجم امیر حسین سه ماه و نیمه بود که از سوریه برگشت می خواست
✨✨✨✨✨ رمان: قسمت_شصت‌و‌ششم بعد از تشیع دوستانش وی آمد می گفت : «فلانی شهید شده بچه‌ ی سه ماهه اش رو گذاشتند روی تابوتش .. تو نزار روی تابوت ، بذار روی سینه م! » حتی گاهی نمایش تشییع جنازه خودش را هم بازی می کردیم وسط هال دراز به دراز می خوابید که مثلا شهید شده و می خندید بعد هم می گفت : « محکم باش!» و سفارش می کرد چه کارهایی انجام دهم گوش به حرف هایش نمی دادم و الکی گریه زاری می کردم ، تا دیگر از این شیرین کاری ها نکند رسول خلیلی و حاج اسماعیل حیدری را خیلی دوست داشت .. وقتی شهید شده بودند ، تا چند وقت عکس و تیزر و بنرو اینها را برایشان طراحی می کرد . برای بچه های محل کارش که شهید شده بودند ، نماهنگهای قشنگی می ساخت . تا نصفه شب می نشست پای این کارها عکس های خودش را هم ، همان هایی که دوست داشت بعد در تشییع جنازه و یادواره هایش استفاده شود ، روی یک فایل در کامپیوترش جدا کرده بود یکی سرش پایین است با شال سبزو عینک ، یکی هم نیمرخ . اذیتش می کردم می گفتم : « پوستر خودت رو هم طراحی کن دیگه! در کنار همه کارهای هنری اش ، خوش خط هم بود .. ثلث و نستعلیق و شکسته را قشنگ می نوشت . . این خوش خطی در دوران دانشجویی و در اردوها بیشتر نمود پیدا می کرد : پارچه جلوی اتوبوس ، روی درهای ورودی و دیوارهای مسجد و حسینیه ها مینوشت:« میروم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم ، منم گدای فاطمه » وقتی از شهادت صحبت می کرد ، هرچند شوخی و مسخره بازی بود ، ولی گاهی اشکم را در می آمد گاهی برای اینکه لجم را در آورد ، صدایم می زد : « همسر شهید محمد خانی!» ✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨ رمان: قسمت_شصت‌و‌هفتم من هم حسابی می افتادم روی دنده لج که از خر شیطان پیاده شود . . همه چیز را تعطیل می کردم مثلا وقتی میرفتیم بیرون ، به خاطر این حرفش می نشستم سرجایم و تکان نمی خوردم حسابی از خجالتش در آمدم تا دیگر از زبانش افتاد که بگوید : « همسر شهید محمد خانی ! » روزی از طرف محل کارش خانواده ها را دعوت کردند برای جشن . ناسازگاری ام گل کرد که « این چه جشنی بود ؟ این همه نشستیم که همسران شهید بیان روی صحنه و یه پتو از شما هدیه بگیرن ؟ این شد شوهر برای این زن ؟ اون الان محتاج پتوی شما بود ؟ آهنگ سلام آخر خواجه امیری رو گذاشتن و اشک مردم در اومد که چی ؟ همه چی عادی شد ؟ » باید میرفتیم روی جایگاه وهديه می گرفتیم که من نرفتم . فردایش داده بودند به خودش آورد خانه . گفت : « چرا نرفتی بگیری ؟ » آتش گرفتم.. با غیظ گفتم : « ملت رو مثل نونوایی صف کرده بودن که برن یکی یکی کارت هدیه بگیرن! برم جلوبگم من همسر فلانی ام و جلوی اسمت رو امضا کنم ؟ محتاج چندرغاز پولشون نبودم! » گمان کردم قانع شد که دیگر من را نبرد سرکارش حتی گفت : « اگه شهید هم شدم ، نرو! » همیشه عجله داشت برای رفتن . اما نمیدانم چرا این دفعه ، این قدر با اطمینان رفتار می کرد . . رفتیم پلیس ۱۰+ تا پاسپورت امیرحسین را بگیریم ، بعدهم کافی شاپ می گفتم : « تو چرا این قدر بی خیالی ؟ مگه بعدازظهر پرواز نداری ؟ » بیرون که آمدیم ، رفت برایم کیک بزرگی خرید . گفتم : « برای چی ؟ » گفت : تولدته! » اما تولدم نبود ولی بعد رفتیم خانه مادرم دور هم خوردیم ✨✨✨✨✨
4_6023850649509179415.mp3
2.94M
رقیه‌جان³¹⁵🤍
📃 بخشی از وصیتنامه شهید همت: مادرجان، به خاطر داري که من براي يک اطلاعيه امام حاضر بودم بميرم؟ 🌹کلام او الهام‌ بخش روح پرفتوح اسلام در سينه و وجود گنديده من بوده و هست. 🌹اگر افتخار شهادت داشتم از امام بخواهيد برايم دعا کنند تا شايد خدا من رو سياه را در درگاه با عظمتش به عنوان يک شهيد بپذيرد. 🕊 ۱۷ اسفند سالروز شهادت شهید همت شهید#محمدابراهیم_همت🕊🌹 #شهیدانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷فرازی از وصیتنامه شهید هادی اخباری 🌷شهادت دهم اسفندماه ۱۳۶۴ - فاو عملیات والفجر ۸
🔹 نخبه پزشکی که شهادت را برگزید ... احمدرضا راهش و مسیرش از این دنیا جدا بود..! وصل‌ شدن به لقاء الله را ترجیح داد به رتبه‌ی اول پزشکی و با نیتِ خالص و خدایی گفت: آری «صفایی ندارد ارسطو شدن، خوشا پَر کشیدن، پرسـتو شدن» و در ۱۲ اسفند ۱۳۶۵ در کسوت یک بسیجی در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به فیض شهادت رسید... 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست ای مردم به خدا روز حسابي هم هست‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎:)!🌑'🖤
نه‌بیمارم‌نه‌خوشحالم‌نه‌ازحالم‌خبر‌دارم گهی‌ازدل‌گهی‌از‌جان‌گهی‌از‌هردو‌بیزارم...((:
مدافعان حـــرم
نه‌بیمارم‌نه‌خوشحالم‌نه‌ازحالم‌خبر‌دارم گهی‌ازدل‌گهی‌از‌جان‌گهی‌از‌هردو‌بیزارم...((: #عکاسی_مجاهد
گهی گریان ، گهی خندان ، گهی چون ابر سرگردان ، گهی عاقل‌تر از عاقل ، گهی نادان‌تر از نادان !..
خدای مهربانم برای تمام وقت هایی که جز تو کسی کنارم نبود ازت ممنونم ...♡... شبتون آروم 🥲🌿
🌪❤️‍🔥کـــانــــالــــ شـــور طـــوفـــانـــی❤️‍🔥🌪 •بـــزرگ تـــریـــن کـــــانـــــالــــ مـــداحـــیــ هــاــی شـــور طـــوفــــانــــی❤️‍🔥⛓ •ب‍ــحــق‌مــادر‌ســاداتـــــ...))🤍❤️‍🩹 ♡منــــبــــع↓↓↓♡ ✓مـــولـــودے🤍 ✓پــروفــایـل🎞 ✓مــداحـــے هــاــی شــور🔥⛓ ✓اشــعــار امـیــرالـمــؤمـنــیـن📝❤️‍🔥 https://eitaa.com/MADAHI110128 https://eitaa.com/MADAHI110128 •ایـوان‌نــجــف‌عـجـب‌صـفـایی‌دارد¹¹⁰🔥⛓ •مــولـــ¹¹⁰ــافـقط‌امـیـرالـمـؤمــنـیــن:))🫀⛓ •به‌عـشـق‌خـانــم‌سـه‌ســالـه‌بزن‌رو 315•یــاعلـ¹¹⁰ــی‌بــگــو بـزن‌رو‌لـــیــنــکـــ و پــیــوســتــن‌رو بــزن تـا‌بــه‌جــمــع‌مــا بــپــیــونـدیـد❤️‍🔥⛓👇 https://eitaa.com/MADAHI110128 https://eitaa.com/MADAHI110128 •بـــــر دشــــمــــن مـــرتـــضــــی عــــلـ¹¹⁰ــی لـــعـــنـــتــــ❤️‍🔥⛓👆👆