eitaa logo
گروه تبلیغی-جهادی مدافعان ولایت
16 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
80 ویدیو
96 فایل
{{ بسم اللّه الرحمن الرحیم }} اخبار، اطلاعیه ها و سایر امور مربوط به گروه تبلیغی-جهادی مدافعان ولایت معاونت فرهنگی و تبلیغی مدرسه علمیه مسجد گوهرشاد را در کانال فوق دنبال کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
روزگار ما، روزگاری است که اندکی (ارزنی) به آن زمان نزدیک شده است…زمان ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین عیب جویی‌ها و تمسخرها وحشتناک بود، الان کسی با ما کاری ندارد… «فَلَمْ یَنْهَهُمْ ذَلِکَ عَنِ النُّهُوضِ وَ الشُّخُوصِ إِلَیْنَا» این عیب جویی آنان را از اقدام به این کار و حرکت به سوی ما باز نمی‌دارد «فَارْحَمْ تِلْکَ الْوُجُوهَ الَّتِی غَیَّرَتْهَا الشَّمْسُ» بر چهره هایی که در این مسیر آمدند، آفتاب خورده است، رحمت خودت را بر این چهره‌هایی که بر آنها آفتاب تابیده است نازل کن «وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْخُدُودَ الَّتِی تَقَلَّبَتْ عَلَی قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ علیه السلام» و رحمت خودت را بر این گونه‌ها که بر قبر حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه قرار گرفته است نازل کن «وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْأَعْیُنَ الَّتِی جَرَتْ دُمُوعُهَا رَحْمَهً لَنَا» رحمت خودت را بر این چشم‌هایی که بخاطر محبت به ما اشک از آنها جاری می‌شود نازل کن «وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْقُلُوبَ الَّتِی جَزِعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنَا» رحمت خودت را بر دل‌هایی که برای ما آتش می‌گیرند و بی‌قراری می‌کنند نازل کن «وَ ارْحَمِ الصَّرْخَهَ الَّتِی کَانَتْ لَنَا» و رحمت خود آر بر این ناله‌ها و ضجه‌هایی که برای ما زده می‌شود و این فریادهایی که برای ما کشیده می‌شود نازل کن. وقتی فردی روایت را می‌بیند متوجه می‌شود که حضرات معصومین علیهم السلام آدرس داده‌اند… «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَوْدِعُکَ تِلْکَ الْأَنْفُسَ وَ تِلْکَ الْأَبْدَانَ» خدایا! من این جان‌ها و این بدن‌ها را نزد تو ودیعه می‌گذارم «حَتَّی نُوَافِیَهُمْ عَلَی الْحَوْضِ یَوْمَ الْعَطَش» تا اینکه روز قیامت آن‌ها را از حوض کوثر سیراب کنی. روای نقل می‌کند: «وَ هُوَ سَاجِدٌ یدْعُو بِهَذَا اَلدُّعَاءِ» حضرت در سجده بعد از نماز واجب این عبارات را فرمودند. وقتی چیزی اینقدر ارزش دارد، آدمی باید خیلی احتیاط کند که این مهم را از دست ندهد. «شلوغ‌کاری» اصل نیست. در کتاب «کامِلُ الزّیارات» نکته مهم زیاد است. بنده قصد دارم چند مورد را خدمت شما عرض کنم. شما خیلی از عقائد خود را از این کتاب گرفتید لیکن خبر ندارید. گریه مدامِ امام سجّاد صلوات الله علیه برای حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه این روایت و امثال آن را هر کسی با یک ذوقی بخواند و فهم جدیدی از آن داشته باشد، خوب است منتها اینکه فرد روایتی از خود بسازد، گنج را از دست داده است و معلوم نیست چه چیزی به دست آورده است. روای نقل می‌کند: «بَکی عَلِی بْنُ اَلْحُسَینِ عَلَی أَبِیهِ حُسَینِ بْنِ عَلِی صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیهِمَا عِشْرِینَ سَنَهً أَوْ أَرْبَعِینَ سَنَهً».[۱۱] حضرت علی بن الحسین صلوات اللّه علیهما مدت بیست یا چهل سال (هر دو عدد کثرت است چون امام سجاد سلام الله علیه ۳۴ سال بعد از پدر خود در دنیا بودند) بر پدرشان گریستند «وَ مَا وُضِعَ بَینَ یدَیهِ طعاما[طَعَامٌ]إِلاَّ بَکی عَلَی اَلْحُسَینِ»… ما فقط زمانی که آب می خوریم می‌گویم: «اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَینِ». استاد ما می فرمود: آقای بهجت رحمه الله علیه به من فرمودند که کسی در عالم مکاشفه حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها را دیده است (من نمی‌خواهم مکاشفه نقل کنم ولی این مطابق روایت است.) حضرت فرمودند: از وقتی مردم عادت کردند چای می‌خورند، کمتر بر پسر ما کمتر سلام می‌دهند. آب می‌خورند، می‌گویند: «اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَینِ». چای هم می‌خوردند، بگویند: «اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَینِ». در روایت وجود دارد که حضرت، تشنه و گرسنه بودند… لذا حضرت زین‌العابدین صلوات الله علیه «وَ مَا وُضِعَ بَینَ یدَیهِ طعاما [طَعَامٌ]» طعامی و غذائی نبود که مقابل حضرت بگذارند «إِلاَّ بَکی عَلَی اَلْحُسَینِ» مگر آنکه حضرتش به یاد امام حسین علیه السّلام گریه می‌کردند. «حَتَّی قَالَ لَهُ مَوْلًی لَهُ» تا جایی که غلام حضرت محضر مبارکش عرض نمود: «جُعِلْتُ فِدَاک» فدایت شوم… اگر کسی برای یک مصیبت سی سال گریه کند، می تواند سیصد سال هم گریه کند. فکر نکنید چون امام سجاد صلوات الله علیه پسرِ حضرت سیدالشهداء سلام الله علیها هستند حالشان این‌گونه است، بلکه حالِ همه ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین این‌گونه است منتها ممکن است حضرات به علت وظایفی که داشتند، نمی‌خواستند بعضی از جهات را بروز دهند. «یا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیک أَنْ تَکونَ مِنَ اَلْهَالِکینَ» ای پسر رسول خدا! می‌ترسم شما جان بسپارید چون حضرت در روز یک وعده غذا میل می‌فرمودند و آن یک وعده را هم با گریه میل می فرمودند. ما وقتی روضه می آییم، یک بهجتی در ما ایجاد می شود لذا آن غذا را با میل می‌خوریم ولی زین‌العابدین صلوات الله علیه «وَ مَا وُضِعَ بَینَ یدَیهِ طعاما [طَعَامٌ] إِلاَّ بَکی عَلَی اَلْحُسَینِ»… « ص 7️⃣ »
اگر نزد کسی که خدای‌ناکرده به تازگی پدر یا مادر یا فرزند خود را از دست داده است، مثلاً بگوید: «مادر» گریه می‌کند، بنده ۶ سال است که مادر خود را از دست داده‌ام و اگر کسی بگوید: «مادر» گریه می‌کنم، الآن هم خود را کنترل می‌کنم. فردی که نزد مصیبت حاضر باشد، گریه می‌کند و روضه‌خوان لازم ندارد. کسی که پدرش از دنیا رفته است، روضه‌خوان لازم ندارد بلکه باید او را آرام کرد. فردی که نزد مصیبت حاضر است «لاَ یذْکرُنِی مُؤْمِنٌ إِلاَّ اِسْتَعْبَرَ» همین که یک «یا حسین» بگوید، کافی است چون در آنجا حاضر است و فردی که در مصیبت حاضر نیست باید مکرراً مصیبت را برای او واکاوی کنند. روضه حضرت علی اکبر صلوات الله علیه در «کامل الزّیارات» چرا من این مطالب را می‌گویم؟ این مطالب چه ربطی به مقتل‌شناسی دارد؟ بحث ما در مقتل شناسی «روش» است. وقتی شما بجای اینکه مخاطب و خود را رشد دهید، بخواهید به هر نحوی مخاطب را به گریه وادار کنید لذا مجبور می‌شوید که به همان ابزار غلط تکیه کنید وگرنه اگر گوینده گُر بگیرد و روضه بیان کند، یک زغال در یک منقل کافی است تا بقیه هم آتش بگیرند. در کتاب «کامِلُ الزّیارات» معارف و مفاهیم زیادی وجود دارد. ای‌کاش مخاطبینی حوصله می کردند و یک عالمی مفاهیم این کتاب را در چندین جلسه تدریس می‌کرد. کتاب «کامِلُ الزّیارات» زیارتی برای حضرت علی‌اکبر علیه آلافُ التحّیه و الثناء دارد که خیلی عجیب است. هدیه به پیشگاه باعظمت حضرت علی‌اکبر علیه آلافُ التحّیه و الثناء صلواتی محبت بفرمائید. الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ فرد باید این متن‌ها را قبل از جلسه روضه خوانده باشد که گوینده بتواند بدان اشاره کند. کتاب «کامِلُ الزّیارات» در نقل زیارت وارده از امام صادق صلوات الله علیه برای حضرت علی‌اکبر علیه آلافُ التحّیه و الثناء می‌گوید: وقتی حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه را زیارت کردی «وَ ثُمَّ تَضَعُ خَدَّیک عَلَیهِ»[۱۶] صورت خود را بر روی قبرِ یا ضریح مبارک بگذار و بعد از زیارت حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه «ثُمَّ صِرْ إِلَی قَبْرِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ» به پایین پای حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه بیا «فَهُوَ عِنْدَ رِجْلَیِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ فَإِذَا وَقَفْتَ عَلَیْهِ فَقُلِ» وقتی آنجا ایستادی، بگو: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ» بعد «… بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی مِنْ مَذْبُوحٍ وَ مَقْتُولٍ مِنْ غَیْرِ جُرْمٍ» «بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی دَمَکَ الْمُرْتَقَی بِهِ إِلَی حَبِیبِ اللَّهِ» حالا حضرت تفسیر می‌فرمایند… پدر و مادرم به فدای آن خونی بالا رفت تا به حبیب خدا ـ حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم ـ رسید. «بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی مِنْ مُقَدَّمٍ بَیْنَ یَدِی أَبِیکَ یَحْتَسِبُکَ» پدر و مادر من به فدای آن آقایی که در برابر دیدگان پدرش جنگید و پدرش او را با خدا معامله کرد «وَ یَبْکِی عَلَیْکَ» در داغ تو حضرت سیّد الشّهداء سلام الله علیه گریه می کرد «محرقاً عَلَیْکَ قَلْبُهُ» قلب مبارک او از فراق تو آتش گرفته و سوخته بود «یَرْفَعُ دَمَکَ بِکَفِّهِ إِلَی أَعْنَانِ السَّمَاءِ» پدر تو، خون مبارک تو را گرفت و به آسمان پاشید. (ما این عبارت را برای شیرخوار کربلا ـ حضرت علی اصغر سلام الله علیه ـ شنیدم.) این عبارت حیرت انگیز است و من جای دیگری آن را ندیده‌ام. اجازه بدهید ابتدا معنیِ آن را بیان کنم، «زَفرِه» به آن غم و سوز شدیدی می‌گویند که سر تا پای وجود انسان را بگیرد. زمانی سوختگی سطحی است و پوست تاول می زند، اگر کمی سوختگی بیشتر باشد، به گوشت می‌رسد و اگر سوختگی عمیق‌تر باشد به مغز و استخوان می‌رسد. اگر شما این درجه از سوختگی عمیق را آب استخر هم قرار دهید، فایده‌ای ندارد که درون در حال سوختن است و مثل آتشفشان است. «زَفرِه» چنین چیزی است. وقتی پدر تو بالای سر تو قرار گرفت «وَ لَا تَسْکُنُ عَلَیْکَ مِنْ أَبِیکَ زَفْرَهٌ»، به گونه‌ای همه وجود پدر تو آتش گرفت که «لَا تَسْکُنُ» دیگر آرام نشد با وجود اینکه بعد از تو داغ زیاد دید… خدای ناکرده اگر یک نفر در این ماجرای کرونا اول یک داغ ببیند و بعد داغ دیگر و به همین منوال، داغ جدید، داغ قدیم را خنک می‌کند ولی «وَ لَا تَسْکُنُ عَلَیْکَ مِنْ أَبِیکَ زَفْرَهٌ» دیگر آرام نشد… وقتی داغِ حضرت قمر بنی هاشم سلام الله علیه را دید، داغِ تو در ذهن مبارکِ حضرت بود… وقتی که حضرت داغِ شیرخوار را که دیدند تو در ذهن ایشان بودی و به همین منوال… « ص 8️⃣ »
«هَذَا اَلْمَوْلُودُ اَلَّذِی لَمْ یولَدْ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَکهً عَلَی شِیعَتِنَا مِنْهُ»[۱۷] در اسلام، مولدی با برکت تر از امام جواد صلوات الله علیه به دنیا نیامده است. مشابه این روایت برای حضرت موسی بن جعفر صلوات الله علیه و امام زمان صلوات الله علیهما وارد است. وقتی فردی قصد کار تحقیقی دارد، می‌گوید: به شرطی که صدور روایت از معصوم اطمینان آور باشد، از یک جهت امام جواد صلوات الله علیه با برکت ترین هستند، از یک جهت حضرت موسی بن جعفر صلوات الله علیه هستند و از جهت دیگری امام زمان ارواحنا لتراب مقدمه الفداء با برکت ترین هستند. کما اینکه «یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاک وَطَهَّرَک وَاصْطَفَاک عَلَی نِسَاءِ الْعَالَمِینَ».[۱۸] «فَاطِمَهُ سَیدَهَ نِسَاءِ اَلْمُؤْمِنِینَ» بالاخره کدام صحیح است؟ برای استخراج عقائد، باید صدور روایت از معصوم اثبات شود لیکن در روضه «صدور» اثبات لازم ندارد لذا از روضه عقیده صادر نمی شود. باید انصاف داشته باشیم، پس از آن «عقیده» درنمی‌آید، نمی‌گویم عقیده حتماً غلط است، می‌روی و یک جای دیگر آن را اثبات می‌کنی، اما با این‌ها نمی‌شود. عبارت «أَفْضَلُ اَلْأَعْمَالِ» را در نرم افزارهای حدیثی جستوجو کنید، چند روایت مختلف خواهید دید. بالاخره کدام روایت صحیح است؟ یک روایت نیست بلکه جهت دارد. اصلاً آیا چنین روایاتی از معصوم صادر شده است؟ گزاره‌های روضه را واقع قطعی محسوب نکنید، مظلومیت حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه قطعی است و بعد از این مهم دیگر گزاره قطعی وجود ندارد مگر آنکه ثابت کنید که گزاره‌ای قطعی یا اطمینان آور است. اگر توانستید قطعیت گزاره‌ای را ثابت کنید، می‌توانید از آن عقیده استخراج کنید لذا خیلی باید دقت کرد. خیلی اختلافات در جامعه و شبهات عقیدتی که در جامعه پیدا می‌شوند… فرد یک روضه می‌خواند و یک شبهه عقیدتی پیدا می‌شود… این اصلاً عقیده نبود که شبهه عقیدتی پیدا کردید، اشتباهی رخ داده است، روضه برای گریه کردن بود و احتمال واقع داشت. باید صدور آن را ثابت کنید و بعد بگوید که شبهه اعتقادی به وجود آمده است. مثلاً یک نقل وجود دارد که حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه در شبِ عاشورا با غلافِ شمشیر خود کمی زمین را کندند تا آبی استخراج شد و غسل فرمودند… حالا اینکه این آب قابل شرب بود یا نبود هم محل اختلاف است. این نقل برای بیان یک خط روضه امکان دارد چون خلافِ واقعِ قطعی نیست اما اینکه بگوید: برای من شبهه عقیدتی به وجود آمد! آقا شما برای اثبات و رد این روایت دلیل محکم لازم دارید. عاقل‌تر، حکیم‌تر از امام وجود ندارد «اَلْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لاَ یدَانِیهِ أَحَدٌ».[۱۹] امام در این عالم یکی است که دومی ندارد… فردی می‌گوید: چرا چاه نکندند؟ ۱۴۰۰ سال همه معطل بودند تا شما این نظریه را بدهید! ما می‌فهمیم، امام که «وَاحِدُ دَهْرِهِ لاَ یدَانِیهِ أَحَدٌ» است. با روایت روضه که نمی‌توانید شبهه عقیدتی درست کنید. اگر جایگاه روضه خوانی و ثواب آن مشخص شود، خواهید دید که روضه هیچ ربطی به اعتقاد ندارد. روضه و نکاتی در مورد یکی از روایات باب ۸۸ کتاب شریف «کامل الزّیارات» کتاب «کامِلُ الزّیارات» که عرض کردم خیلی مهم است و ان شاء الله عزیزان حوصله کنند و چندین نفر با هم آن را بخوانند یا عالمی آن را تدرس کند، باب ۸۸ آن روایتی دارد… شاگرد ابن قولویه قمی رحمه الله علیه در باب ۸۸ می‌گوید: بعد از آنکه استاد کتابِ «کامِلُ الزّیارات» نوشت، من به مصر رفتم و یک روایتی شنیدم، روایت را به محضر استاد عرضه کردم درحالی که استاد هم این روایت را داشتند، باهم آن روایت را خواندیم، من آن دو روایت ـ استاد نزد خود داشتند و من نیز از مصر آوردم ـ تلفیق کردم و روایت نهایی این روایت است. استاد فرصت نکردند که این روایت در کتابِ خود را بیاورند لذا روایت اولِ باب ۸۸ برای مؤلف کتاب نیست و برای شاگرد ایشان است. بنده همه نسخ خطیِ قدیمیِ مهمِ «کامِلُ الزّیارات» را بررسی کردم و در تمام آن نسخ این روایت وجود دارد؛ یعنی ما نسخه شاگردِ ابن قولویه را داریم که روایت را اضافه کرده است درحالی که این روایت در نسخه‌ای ابن قولویه رحمه الله علیه نبوده است. این روایت در نسخه شاگردِ ایشان است ولی شاگردِ ایشان خیلی امانت دار است و توضیح داده است و در آخر هم می‌گوید: این روایت تمام شد و به باب برمی‌گردیم که استاد فرمودند. به گونه‌ای اول و آخر روایت را مشخص کرده است که شما متوجه شوید که این روایت جزو کتاب نیست ولی همین فرد دقیق می‌گوید: این روایت را به استاد نشان دادم و ایشان روایت را رد نکردند. گاهی در چاپ کتاب‌ها در محتوای آن تغییراتی ایجاد می‌کنند مثلاً متاسفانه در یک نسخه عربی کتاب «کامِلُ الزّیارات» این روایت شاگرد ابن قولویه را حذف کردند. « ص 9️⃣ »
این روایتِ باب ۸۸ خیلی عجیب است و ان شاء الله یک روزی در اربعین این روایت را کامل بخوانیم، بنده فقط به قسمتی از آن به عنوان روضه اشاره می‌کنم. قُدَامَهُ بْنُ زَائِدَهَ از پدر خود نقل می‌کند که محضر حضرت علی بن حسین صلوات الله علیه شرفیاب شدم و حضرت به من فرمودند: «بَلَغَنِی یا زَائِدَهُ»[۲۰] خبرِ آن به ما می‌رسد… امام در یک موقعیتی می‌فرمایند که شرق و غرب عالم را می‌بینم و در موقعیت دیگری می‌فرمایند: خبرِ آن به ما می‌رسد… «أَنَّک تَزُورُ قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ أَحْیاناً» ای زائده خبر به من خبر رسیده است که گاهی به زیارت قبر پدرِ من ـ حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه ـ می‌روی «فَقُلْتُ إِنَّ ذَلِک لَکمَا بَلَغَک» عرض کردم: بله! همان طور است که خبر به سمع شما رسیده است. «فَقَالَ لِی فَلِمَا ذَا تَفْعَلُ ذَلِک وَ لَک مَکانٌ عِنْدَ سُلْطَانِک اَلَّذِی لاَ یحْتَمِلُ أَحَداً عَلَی مَحَبَّتِنَا وَ تَفْضِیلِنَا وَ ذِکرِ فَضَائِلِنَا وَ اَلْوَاجِبُ عَلَی هَذِهِ اَلْأُمَّهِ مِنْ حَقِّنَا» حضرت فرمودند: چرا مبادرت به چنین فعلی می‌ورزی در حالی که تو نزد سلطان مکانت و منزلتی داشته و وی کسی است که توان این را ندارد که ببیند شخصی به ما محبّت داشته و ما را بر دیگران برتری می‌دهد و فضائل ما را ذکر می‌کند و حقّی که از ما بر این امّت واجب است را رعایت می‌نماید؟ «فَقُلْتُ وَ اَللَّهِ مَا أُرِیدُ بِذَلِک إِلاَّ اَللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لاَ أَحْفِلُ بِسَخَطِ مَنْ سَخِطَ وَ لاَ یکبُرُ فِی صَدْرِی مَکرُوهٌ ینَالُنِی بِسَبَبِهِ» محضر مبارک حضرت عرض کردم: به خدا سوگند قصدم از این فعل فقط‍‌ رضایت خدا و رسول خدا بوده است و از غضب و سخط‍‌ کسی که بر من غضب نماید، ترسی ندارم و اگر اتفاقی هم برای من بیافتد، فدای سر شما! امام سه مرتبه فرمودند: «وَ اَللَّهِ إِنَّ ذَلِک لَکذَلِک» تو را به خدا سوگند امر چنین است؟ «فَقُلْتُ وَ اَللَّهِ إِنَّ ذَلِک لَکذَلِک» عرض کردم: به خدا سوگند امر چنین است. حضرت فرمودند: «أَبْشِرْ ثُمَّ أَبْشِرْ ثُمَّ أَبْشِرْ» به تو بشارت می دهم… (بشارتی که امام سجاد صلوات الله علیه قصد دارند بفرمایند، یک روایت از حضرت زینب کبری سلام الله علیها است که در این روایت دو ـ سه روضه عجیب وجود دارد) «فَلَأُخْبِرَنَّک بِخَبَرٍ کانَ عِنْدِی فِی اَلنُّخَبِ [اَلْبَحْرِ] اَلْمَخْزُونِ» حدیثی از اسرار مخزونه را به تو خواهم گفت که برای هر کسی آن را بیان نکردم (این حدیث پاداشِ این است که تو سختی را متحمل شدی و به زیارت قبرِ پدرم رفتی…) آن بزرگواران می‌بینند… ما نه با ناتوان و نه با نابینا روبه رو هستیم… فدای امام جواد صلوات الله علیه بشوم که در صلوات ایشان عبارت «مَعْدِنِ الْوَفَاءِ»[۲۱] وجود دارد. حضرات معصومین علیهم السلام معدن وفاء هستند. حضرت فرمودند: «لَمَّا أَصَابَنَا بِالطَّفِّ مَا أَصَابَنَا وَ قُتِلَ أَبِی عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ وَ قُتِلَ مَنْ کانَ مَعَهُ مِنْ وُلْدِهِ وَ إِخْوَتِهِ وَ سَائِرِ أَهْلِهِ» وقتی پدرم، اصحاب و فرزندان ایشان شهید شدند «وَ حُمِلَتْ حَرَمُهُ وَ نِسَاؤُهُ عَلَی اَلْأَقْتَابِ» این عبارات گوشه‌ای از آن عبارت حضرت است که فرمودند: من چیزی دیدم که شما از آن خبر ندارید… حضرت فرمودند: ناموس و فرزندان ایشان را بر شتران بی جهاز سوار کردند. «یرَادُ بِنَا اَلْکوفَهُ» قصد داشتند که ما را به کوفه ببرند «فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَیهِمْ صَرْعَی» وقتی من می رفتم… در اوایل ماجرای کرونا برخی از افراد تمرّد می‌کردند و لذا حرمتِ بدن مسلمان رعایت نمی‌شد. برخی از رفقایی ما با وجود اینکه فرزند خردسال (یکساله) دارند، جان خود را به خطر انداختند و شبانه روز درگیر شدند تا حرمت مؤمن حفظ شود. حرمتِ جسدِ مؤمن بسان حرمتِ بدنِ مؤمن زنده است… «فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَیهِمْ صَرْعَی وَ لَمْ یوُاَرَوْا» وقتی ما که می‌رفتیم، پس به قتلگاه ایشان چشم دوختم و ابدان طاهره ایشان را برهنه و عریان دیدم که روی خاک افتاده و دفن نشده‌اند «فَعَظُمَ ذَلِک فِی صَدْرِی» بنده روایت «هذا قَبْرُ الحُسَینِ بنِ عَلِی بنِ أبی طالِب اَلَّذِی قَتَلُوهُ عُریانا» را در منابع معتبر قدیمی ندیدم ولی آقا در اینجا اشاره می‌فرمایند… وقتی می‌رفتم مشاهده کردم که ابدانِ مطهر آنها بر روی خاک افتاده است در حالی که «لَمْ یوُاَرَوْا» نه دفن شده‌اند و نه پوشیده هستند… «فَعَظُمَ ذَلِک فِی صَدْرِی» سینه من خیلی تنگ شد «وَ اِشْتَدَّ لِمَا أَرَی مِنْهُمْ قَلَقِی فَکادَتْ نَفْسِی تَخْرُجُ» هنگامی که از ایشان چنین منظره‌ای را مشاهده کردم، احساس کردم روح از کالبدم خارج می شود… اگر حال حضرت سیدالساجدین صلوات الله علیه اینگونه است، پس حالِ حضرت زینب کبری سلام الله علیها چگونه است؟ « ص 0️⃣1️⃣ »
«وَ تَبَینَتْ ذَلِک مِنِّی عَمَّتِی زَینَبُ اَلْکبْرَی بِنْتُ عَلِی عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ» عمّه‌ی من حضرت زینب کبری سلام الله علیها به غیر از مشاهده آن ابدان مطهر، حالت و هئیت ما را مشاهده می‌کردند و حواسِ ایشان به ما هم بود، فرمودند: «فَقَالَتْ مَا لِی أَرَاک تَجُودُ بِنَفْسِک یا بَقِیهَ جَدِّی وَ أَبِی وَ إِخْوَتِی» حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: ای یادگار جدّ و پدر و برادرم چرا جان می‌دهی گویی قالب تهی می‌کنی؟! حضرت زینب کبری سلام الله علیه در جایی دیگری خطاب به حضرت زین العابدین فرمودند: «یا بقیه الماضین وثمال الباقین»[۲۲] تو امید ما هستی، دیگر تو را نمی‌توانم از دست دهم. حضرت می فرمایند: من گفتم «فَقُلْتُ وَ کیفَ لاَ أَجْزَعُ وَ أَهْلَعُ وَ قَدْ أَرَی سَیدِی وَ إِخْوَتِی وَ عُمُومَتِی وَ وُلْدَ عَمِّی وَ أَهْلِی مُصْرَعِینَ بِدِمَائِهِمْ» چگونه جزع و بیتابی نکنم در حالی که می‌بینم سرور و برادران و عموها و پسر عموها و اهل خود را در خون خویش طپیده، «مُرَمَّلِینَ بِالْعَرَاءِ» عریان و برهنه بوده «مُسَلَّبِینَ لاَ یکفَّنُونَ» جامه‌هایشان را از بدن بیرون آورده‌اند و غارت کردند بدون اینکه کفن شده یا دفن گردیده باشند «وَ لاَ یقْرَبُهُمْ بَشَرٌ» احدی بالای سرشان نبوده و بشری نزدیکشان نمی‌شود «کأَنَّهُمْ أَهْلُ بَیتٍ مِنَ اَلدَّیلَمِ وَ اَلْخَزَرِ» توان ترجمه ندارم… نعوذ بالله اگر یک غریب نامسلمانی‌ام ـ حضرت زینب سلام الله علیها ـ فرمودند: «لاَ یجْزِعَنَّک مَا تَرَی» آنچه می‌بینی تو را به جزع نیاورد (بر دل خود حزن و غم راه نده) دختر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه کجاست؟! «فَوَ اَللَّهِ إِنَّ ذَلِک لَعَهْدٌ مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ إِلَی جَدِّک وَ أَبِیک وَ عَمِّک» به خدا سوگند این عهد و پیمانی بوده که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم با جدّ (امیر المؤمنین علیه السّلام) و پدر (سید الشهداء علیه السّلام) و عمویت (حضرت مجتبی علیه السّلام) نموده است و ما خود را برای آن آماده کردیم «وَ لَقَدْ أَخَذَ اَللَّهُ المیثاق[مِیثَاقَ]أُنَاسٍ مِنْ هَذِهِ اَلْأُمَّهِ لاَ تَعْرِفُهُمْ فَرَاعِنَهُ هَذِهِ اَلْأُمَّهِ وَ هُمْ مَعْرُوفُونَ فِی أَهْلِ اَلسَّمَاوَاتِ» پسر برادرم! آزرده خاطری از اینکه کسی بالای سر آنها نیست؟ فرمود: خداوند متعال نیز از گروهی از این امت که در عداد ستمکاران و سرکشان نمی‌باشند پیمان گرفته است، ایشان در بین اهل آسمان‌ها معروف و مشهورند «أَنَّهُمْ یجْمَعُونَ هَذِهِ اَلْأَعْضَاءَ اَلْمُتَفَرِّقَهَ» که آن‌ها این اعضاء ابدانِ متفرق را جمع کرده «فَیوَارُونَهَا وَ هَذِهِ اَلْجُسُومَ اَلْمُضَرَّجَهَ» و دفن نموده و این ابدان و اجسام خون آلود را به خاک سپرده… خدا به ما رحم کند. امسال آزمون خیلی مهمی داریم. هم باید خیلی از موارد را رعایت کنیم و هم نباید این علم بیافتد. حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه هیچ به ما نیاز ندارند بلکه ما فقر مطلق هستیم و به ایشان نیاز داریم. حضرت در اوج غربت در عصر یا فردای روز عاشورا می‌فرمایند: «وَ ینْصِبُونَ لِهَذَا اَلطَّفِّ عَلَماً لِقَبْرِ أَبِیک سَیدِ اَلشُّهَدَاءِ لاَ یدْرُسُ أَثَرُهُ وَ لاَ یعْفُو رَسْمُهُ عَلَی کرُورِ اَللَّیالِی وَ اَلْأَیامِ» و در این سرزمین برای قبر پدرت حضرت سید الشهداء سلام الله علیه علمی نصب کرده که اثرش هیچ گاه کهنه و مندرس نشده و گذشت شب و روز آن را محو نمی‌کند. بسیاری از رهبران کفر و الحاد و ابناء ضلالت و گمراهی سعی در «فِی مَحْوِهِ وَ تَطْمِیسِهِ» نابود کردن آن می‌نمایند «فَلاَ یزْدَادُ أَثَرُهُ إِلاَّ ظُهُوراً وَ أَمْرُهُ إِلاَّ عُلُوّاً» ولی به جای اینکه رسم و نشانه آن از بین رود، ظاهرتر و آشکارتر می‌گردد. عده ای دست، پا و سر می‌دهند برای اینکه اینجا از بین نرود. أمّ ایمن خادم حضرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و شاهد بر فدک بود. اگر کسی بدین توجه کند، برای حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه خواهد مُرد، أمّ ایمن چه دیده بود که بعد از شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اجازه گرفت و از مدینه هجرت کرد و گفت: من دیگر نمی توانم در و دیوار این شهر را تحمل کنم. حال حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه؛ امام هستند… « ص 1️⃣1️⃣ »
حضرت زینب کبری سلام الله علیها به امام سجاد صلوات الله علیه می‌فرمایند: أمّ ایمن برایم نقل نمود که از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم شنیده‌ام که بعد از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم چه اتفاقاتی برای شما رخ می دهد تا عجیب ترین و باور نکردنی‌ترین مورد برای یک زن عفیفه…زینب جان! شما را هم در عراق اسیر می‌کنند! این عبارات در ذهن من بود و قصد داشتم زمانی صحت آنها را از پدرم ـ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه ـ بپرسم اما نمی‌توانستم بپرسم چون حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه مظهرِ غیرت الهی است و من نمی‌توانستم…اما زمانی که ابن ملجم لعنه اللّه علیه پدرم را ضربت زد و من اثر مرگ را در آن حضرت مشاهده کردم، محضرش عرضه داشتم: ای پدر أمّ ایمن برایم حدیثی چنین و چنان نقل نمود. بنده این آیه شریفه را در ماه محرم خوانده ام. خداوند متعال می فرماید: خدا منت بر شما گذاشت که این مصیبت از سر شما برداشته شد…یکی از ویژگی‌های دوران جاهلیت این بود که هر کسی با ناموس خود سفر می‌رفت یا در شهر راه می‌رفت، ناامنی زیاد بود و می‌ترسید که خود یا ناموس او را بربایند. «تَخَافُونَ أَنْ یتَخَطَّفَکمُ النَّاسُ».[۲۳] خداوند متعال هم بدان اشاره فرموده است و در سیره حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هم بدان اشاره شده است که ناامنی وحشتناکی در جاهلیت حاکم بود. اگر فردی می‌خواست، ناموس خود را به سفر ببرد، نگران بود که ناموس او به خطر بیافتد «تَخَافُونَ أَنْ یتَخَطَّفَکمُ النَّاسُ»… پدرم فرمودند: از أمّ ایمن چه شنیدی؟ یعنی بجای اینکه من بگویم، تو بگو. حضرت فرمودند: من به پدرم گفتم که أمّ ایمن نقل کرده است: سفری می‌روید، پسرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را در بیابان به شهادت می‌رسانند…من تا همین قسمت وقایع را گفتم و دیگر جلوتر نرفتم. حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه گریه کردند و فرمودند: «تَخَافُونَ أَنْ یتَخَطَّفَکمُ النَّاسُ»… [۱]- سوره مبارکه غافر، آیه ۴۴. [۲]- سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸. [۳]- الصّحیفه السّجّادیّه، ص ۹۸. [۴] – بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام, جلد ۴۴, صفحه ۲۸۴. (للصدوق اِبْنُ إِدْرِیسَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اِبْنِ أَبِی اَلْخَطَّابِ عَنِ اَلْحَکمِ بْنِ مِسْکینٍ اَلثَّقَفِی عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنِ اَلصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ عَلَیهِمُ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ اَلْحُسَینُ بْنُ عَلِی عَلَیهِ السَّلاَمُ: أَنَا قَتِیلُ اَلْعَبْرَهِ لاَ یذْکرُنِی مُؤْمِنٌ إِلاَّ اِسْتَعْبَرَ.) [۵] – کامل الزیارات، جلد ۱، صفحه ۸۳. (حَدَّثَنِی أَبِی رَحِمَهُ اَللَّهُ وَ جَمَاعَهُ مَشَایخِی عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ اَلْحَسَنِ [اَلْحُسَینِ] بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ رِبْعِی بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ عَنِ اَلْفُضَیلِ بْنِ یسَارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: مَا لَکمْ لاَ تَأْتُونَهُ یعْنِی قَبْرَ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ فَإِنَّ أَرْبَعَهَ آلاَفِ مَلَک یبْکونَ [یبْکونَهُ] عِنْدَ قَبْرِهِ إِلَی یوْمِ اَلْقِیامَهِ) [۶] – کامل الزیارات، جلد ۱، صفحه ۸۴. (وَ حَدَّثَنِی أَبِی رَحِمَهُ اَللَّهُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ وَ عَلِی بْنُ اَلْحُسَینِ جَمِیعاً عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ اَلْحُسَینِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ هَارُونَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: وَکلَ اَللَّهُ بِهِ أَرْبَعَهَ آلاَفِ مَلَک شُعْثٌ غُبْرٌ [شُعْثاً غُبْراً] یبْکونَهُ إِلَی یوْمِ اَلْقِیامَهِ) [۷] – سوره مبارکه تحریم، آیه ۶٫ (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکمْ وَأَهْلِیکمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ عَلَیهَا مَلَائِکهٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا یعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیفْعَلُونَ مَا یؤْمَرُونَ) [۸] – کامل الزیارات، جلد ۱، صفحه ۱۰۹. (حَدَّثَنِی أَبِی رَحِمَهُ اَللَّهُ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ اَلْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ رِبْعِی بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ بِالْمَدِینَهِ أَینَ قُبُورُ اَلشُّهَدَاءِ فَقَالَ أَ لَیسَ أَفْضَلُ اَلشُّهَدَاءِ عِنْدَکمْ وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ إِنَّ حَوْلَهُ أَرْبَعَهَ آلاَفِ مَلَک شُعْثاً غُبْراً یبْکونَهُ إِلَی یوْمِ اَلْقِیامَهِ.) « ص 2️⃣1️⃣ »
ملاک در اعتقاد «جزم در اندیشه» است مباحثی که ما می‌شنویم و می‌خوانیم یک خط قرمز دارند، ما مکرراً عرض کردیم که در روضه و روضه خوانی دنبال واقع نیستیم بلکه دنبال اشاره به مصیبت هستیم. بنده توضیح دادم که دنبال واقع نبودن به معنایی دنبال جعل و دروغ بودن، نیست بلکه منظور ما این است که این نقل‌ها بهره‌ای از واقع دارند ولی این مباحث نمی‌توانند عقیده ما شوند. ملاک در اعتقاد، جزم در اندیشه است. اعتقاد یا باید به آیه قرآن یا روایت متواتر یا یک قدم پایین‌تر به روایت اطمینان بخش باشد. اعتقاد باید از منشاء عقل یا نقل قطعی از قرآن و روایات یا نقل اطمینان آور باشد و آدمی نباید به هر چیزی اعتقاد پیدا کند لذا آیا بنده باید اعتقاد داشته باشم که شیرخوار کربلا یک روزه یا شش ماهه یا سه ساله بودند؟ نخیر. اگر تحقیق کردید و بدین اطمینان رسیدید که کدام نقل صحیح است، می‌توانید بدان اعتقاد پیدا کنید و گرنه این مباحث اعتقاد آور نیست. یکی از خطرات اینجا است؛ یعنی این مباحث نباید برای ما اعتقاد درست کند. با وجود این روایتی که از حضرت علی اکبر علیه آلافُ التحّیه و الثناء برای شما خواندم، اگر امام معصوم یا فردی با اطمینان بگوید که حضرت علی اکبر علیه آلافُ التحّیه و الثناء از انبیاء بجز حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برتر هستند، بنده هیچ استبعادی ندارم؛ اما آیا می‌توان این را بیان کرد؟ نخیر نمی‌توان بیان کرد. اگر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تشریف بیاورند و بفرمایند: حضرت علی اکبر علیه آلافُ التحّیه و الثناء از همه انبیاء به جز حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برتر بود. بنده عرض می‌کنم: آمَنّا و سَلَّمنا و صَدَّقنا، الحمدالله که روضه خوان ایشان هستیم، با خوب کسی کار داریم؛ اما آیا می‌توانم بی دلیل و به طور دلبخواهی بگویم: ایشان برتر از حضرت موسی علی نبیناء و آله و علیه السلام بودند؟ نخیر. ـ آقا! شما این روایت (زیارت حضرت) را ببینید. بنده عرض می‌کنم: این یک روایت است. اگر بنده دو جلسه در مبحث «روش» تأمل کردم، برای اینجا بود. یکی از جاهایی که ما با آیت اللهِ صاحبِ نفسِ بزرگوار مرحوم ملاآقای دربندی رحمه الله علیه اختلاف داریم، اینجا است. ایشان در کتاب «جواهر الایقان» خود که آخرین کتابِ مقتلی است که نگارش فرمودند، بعد از ذکر برخی از روایات و گزارشات تاریخی که ما می‌توانیم آنها را در مقتل بخوانیم… عرض کردیم که هر نقلی را اگر خلافِ عقل، قطعیات و تاریخ نباشد، می‌توانید بخوانید. مثلاً اگر بنده الان به شما عرض کنم که دلار ۳۵ هزار تومان شده است یا قرار است که فردا ۳۵ هزارتومان شود و فرض کنید در اینجا اینترنت آنتن نمی‌دهد، شیخ (رئیس جمهور وقت) کاری کرده است که شما همه چیز را احتمال می‌دهید و اصلاً ممکن است چنین اتفاقی رخ ندهد. من می‌توانم عرض کنم که از فلانی شنیده‌ام اما نقل من لزوماً مطابقِ واقع نیست. بنده توضیح دادم که لازم نیست در مقتل و روضه لزوماً واقع قطعی را بیان کنید اما شما در اعتقادات به واقع قطعی و اقلاً نقلِ اطمینان بخش لازم دارید لذا نمی‌توان روایات روضه را خواند و آنها را «اصل» قلمداد کرد. ـ عصمتِ حضرت علی اکبر علیه آلافُ التحّیه و الثناء ثابت است! با این حرف‌ها، عصمت ایشان ثابت نمی‌شود، بنده اگر دلیلی باشد، منکر عصمت ایشان نیستم و چه بسا دلیل هم داشته باشم لیکن این گونه حرف‌ها دلیل نیست. ـ در عالم خدا وجود دارد. چرا خدا وجود دارد؟ مثلاً فردی در پاسخ بگوید: چون این دستمال کاغذی اینجا وجود دارد! الان این پاسخ چه ربطی به سؤال دارد؛ یعنی این نمی‌تواند دلیل باشد. ـ از اصولِ ثابت است که حضرت علی اکبر علیه آلافُ التحّیه و الثناء أفضل از همه انبیاء به جز حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است! از اصولِ ثابت است که اگر ایشان در زمان حضرت پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم بودند و حضرت، پیغمبرِ خاتم نبودند، ایشان بعد از حضرت، نبی بودند! بنده برای هیچ یک از این موارد استبعاد قائل نیستم ولی صرف استبعاد قائل نبودن که کافی نیست. الان ممکن است در بیرون تگرگ ببارد ولی ممکن است شما بیرون بروید و ببینید که تگرگی نیست یا ممکن است که بنده چیزی را دلبخواهی عرض کنم و شما ببینید واقعاً وجود دارد ولی این دلبخواهی بیان کردن که سودی ندارد. لذا نمی‌توان از نقل‌های روضه، «اعتقاد» درآورد. این خَلط بزرگی است که رخ داده است. بنده خیلی سعی کردم که این مهم را به گونه‌ای عرض کنم که دعوائی ایجاد نشود. باید خیلی دقت کرد. مثلاً فردی می‌گوید: دین من فلان است. آقا! این حرف به چه معنا است؟ فرد یک روضه‌ای را به عنوان دین خود بیان می‌کند و این کارِ اشتباهی است. اگر روضه‌ای جزو دین شما است، باید بر روی ادّله آن بحث کنید تا جزو اصول و عقائد شما بشود، اشکالی هم ندارد، اما نمی‌شود هر حرفی زد. مثالی برای شما عرض کنم. « ص 3️⃣1️⃣ »
[۱۳] – بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۲۲، صفحه ۲۷۴. [۱۴] – الأمالی (للصدوق)، جلد ۱، صفحه ۱۳۷. [۱۵] – الکافی، جلد ۱، صفحه ۴۵۸. (…یا رَسُولَ اَللَّهِ أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیلِی فَمُسَهَّدٌ وَ هَمٌّ لاَ یبْرَحُ مِنْ قَلْبِی…) [۱۶] – کامل الزیارات، النص، صفحه ۲۳۹٫ [۱۷] – الکافی، جلد ۱، صفحه ۳۲۱. (عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی عَنْ أَبِی یحْیی اَلصَّنْعَانِی قَالَ: کنْتُ عِنْدَ أَبِی اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ فَجِیءَ بِابْنِهِ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ وَ هُوَ صَغِیرٌ فَقَالَ هَذَا اَلْمَوْلُودُ اَلَّذِی لَمْ یولَدْ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَکهً عَلَی شِیعَتِنَا مِنْهُ) [۱۸] – سوره مبارکه آل عمران، آیه ۴۲٫ (وَ إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکهُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاک وَطَهَّرَک وَاصْطَفَاک عَلَیٰ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ) [۱۹] – الکافی، جلد ۱، صفحه ۱۹۸٫ [۲۰] – کامل الزیارات، جلد ۱، صفحه ۲۶۰٫ (…حَدَّثَنِی قُدَامَهُ بْنُ زَائِدَهَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ قَالَ عَلِی بْنُ اَلْحُسَینِ عَلَیهِمَا اَلسَّلاَمُ: بَلَغَنِی یا زَائِدَهُ أَنَّک تَزُورُ قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ أَحْیاناً فَقُلْتُ إِنَّ ذَلِک لَکمَا بَلَغَک فَقَالَ لِی فَلِمَا ذَا تَفْعَلُ ذَلِک وَ لَک مَکانٌ عِنْدَ سُلْطَانِک اَلَّذِی لاَ یحْتَمِلُ أَحَداً عَلَی مَحَبَّتِنَا وَ تَفْضِیلِنَا وَ ذِکرِ فَضَائِلِنَا وَ اَلْوَاجِبُ عَلَی هَذِهِ اَلْأُمَّهِ مِنْ حَقِّنَا فَقُلْتُ وَ اَللَّهِ مَا أُرِیدُ بِذَلِک إِلاَّ اَللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لاَ أَحْفِلُ بِسَخَطِ مَنْ سَخِطَ وَ لاَ یکبُرُ فِی صَدْرِی مَکرُوهٌ ینَالُنِی بِسَبَبِهِ فَقَالَ وَ اَللَّهِ إِنَّ ذَلِک لَکذَلِک – فَقُلْتُ وَ اَللَّهِ إِنَّ ذَلِک لَکذَلِک یقُولُهَا ثَلاَثاً وَ أَقُولُهَا ثَلاَثاً فَقَالَ أَبْشِرْ ثُمَّ أَبْشِرْ ثُمَّ أَبْشِرْ فَلَأُخْبِرَنَّک بِخَبَرٍ کانَ عِنْدِی فِی اَلنُّخَبِ [اَلْبَحْرِ] اَلْمَخْزُونِ – فَإِنَّهُ لَمَّا أَصَابَنَا بِالطَّفِّ مَا أَصَابَنَا وَ قُتِلَ أَبِی عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ وَ قُتِلَ مَنْ کانَ مَعَهُ – مِنْ وُلْدِهِ وَ إِخْوَتِهِ وَ سَائِرِ أَهْلِهِ وَ حُمِلَتْ حَرَمُهُ وَ نِسَاؤُهُ عَلَی اَلْأَقْتَابِ یرَادُ بِنَا اَلْکوفَهُ فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَیهِمْ صَرْعَی وَ لَمْ یوُاَرَوْا فَعَظُمَ ذَلِک فِی صَدْرِی وَ اِشْتَدَّ لِمَا أَرَی مِنْهُمْ قَلَقِی فَکادَتْ نَفْسِی تَخْرُجُ وَ تَبَینَتْ ذَلِک مِنِّی عَمَّتِی زَینَبُ اَلْکبْرَی بِنْتُ عَلِی عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَتْ مَا لِی أَرَاک تَجُودُ بِنَفْسِک یا بَقِیهَ جَدِّی وَ أَبِی وَ إِخْوَتِی فَقُلْتُ وَ کیفَ لاَ أَجْزَعُ وَ أَهْلَعُ وَ قَدْ أَرَی سَیدِی وَ إِخْوَتِی وَ عُمُومَتِی وَ وُلْدَ عَمِّی وَ أَهْلِی مُصْرَعِینَ بِدِمَائِهِمْ مُرَمَّلِینَ بِالْعَرَاءِ مُسَلَّبِینَ لاَ یکفَّنُونَ وَ لاَ یوَارَوْنَ وَ لاَ یعَرِّجُ عَلَیهِمْ أَحَدٌ وَ لاَ یقْرَبُهُمْ بَشَرٌ کأَنَّهُمْ أَهْلُ بَیتٍ مِنَ اَلدَّیلَمِ وَ اَلْخَزَرِ فَقَالَتْ لاَ یجْزِعَنَّک مَا تَرَی فَوَ اَللَّهِ إِنَّ ذَلِک لَعَهْدٌ مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ إِلَی جَدِّک وَ أَبِیک وَ عَمِّک وَ لَقَدْ أَخَذَ اَللَّهُ المیثاق [مِیثَاقَ] أُنَاسٍ مِنْ هَذِهِ اَلْأُمَّهِ لاَ تَعْرِفُهُمْ فَرَاعِنَهُ هَذِهِ اَلْأُمَّهِ وَ هُمْ مَعْرُوفُونَ فِی أَهْلِ اَلسَّمَاوَاتِ أَنَّهُمْ یجْمَعُونَ هَذِهِ اَلْأَعْضَاءَ اَلْمُتَفَرِّقَهَ فَیوَارُونَهَا وَ هَذِهِ اَلْجُسُومَ اَلْمُضَرَّجَهَ وَ ینْصِبُونَ لِهَذَا اَلطَّفِّ عَلَماً لِقَبْرِ أَبِیک سَیدِ اَلشُّهَدَاءِ لاَ یدْرُسُ أَثَرُهُ وَ لاَ یعْفُو رَسْمُهُ عَلَی کرُورِ اَللَّیالِی وَ اَلْأَیامِ وَ لَیجْتَهِدَنَّ أَئِمَّهُ اَلْکفْرِ وَ أَشْیاعُ اَلضَّلاَلَهِ فِی مَحْوِهِ وَ تَطْمِیسِهِ فَلاَ یزْدَادُ أَثَرُهُ إِلاَّ ظُهُوراً وَ أَمْرُهُ إِلاَّ عُلُوّاً…) [۲۱] – مصباح المتهجد، جلد ۱، صفحه ۳۹۹. [۲۲] – موسوعه کربلاء، صفحه ۲۳۰٫ معالی السبطین، جلد ۲، صفحه ۵۲٫ [۲۳] – سوره مبارکه انفال، آیه ۲۶٫ (وَاذْکرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ یتَخَطَّفَکمُ النَّاسُ فَآوَاکمْ وَأَیدَکمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَکمْ مِنَ الطَّیبَاتِ لَعَلَّکمْ تَشْکرُونَ) « ص 4️⃣1️⃣ »
[۹] – مسند أحمد، جلد ۲، صفحه ۵۵۱ و جلد ۳، صفحه ۱۵۵ ـ ۱۵۶٫ طبعه دار الحدیث، القاهره. (حدثنا عفَّان، حدثنا حمَّاد – هو ابن سَلَمه، أخبرنا عمَّارعن ابن عباس، قال: رأَیتُ النبی صلی الله علیه وسلم فیما یری النائِمُ بِنصفِ النهار، وهو قائمٌ، أَشْعَثَ أغبرَ، بیدِه قارورهٌ فی‌ها دَمٌ، فقلت: بأَبی أَنتَ وأُمی یا رسولَ الله، ما هذا؟ قال:» هذا دَمُ الحُسَینِ وأَصحابِه، لم أَزَلْ أَلْتَقِطُه منذُ الیومِ” فَأَحْصَینا ذلک الیومَ، فوجَدُوه قُتِل فی ذلک الیومِ.) [۱۰] – کامل الزیارات، جلد ۱، صفحه ۱۱۶. (وَ بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنْ غَسَّانَ اَلْبَصْرِی عَنْ مُعَاوِیهَ بْنِ وَهْبٍ وَ عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عُقْبَهَ عَنْ مُعَاوِیهَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: اِسْتَأْذَنْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ فَقِیلَ لِی اُدْخُلْ فَدَخَلْتُ فَوَجَدْتُهُ فِی مُصَلاَّهُ فِی بَیتِهِ فَجَلَسْتُ حَتَّی قَضَی صَلاَتَهُ فَسَمِعْتُهُ وَ هُوَ ینَاجِی رَبَّهُ وَ یقُولُ یا مَنْ خَصَّنَا بِالْکرَامَهِ وَ خَصَّنَا بِالْوَصِیهِ وَ وَعَدَنَا اَلشَّفَاعَهَ وَ أَعْطَانَا عِلْمَ مَا مَضَی وَ مَا بَقِی وَ جَعَلَ أَفْئِدَهً مِنَ اَلنَّاسِ تَهْوِی إِلَینَا اِغْفِرْ لِی وَ لِإِخْوَانِی وَ لِزُوَّارِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ اَلَّذِینَ أَنْفَقُوا أَمْوَالَهُمْ وَ أَشْخَصُوا أَبْدَانَهُمْ رَغْبَهً فِی بِرِّنَا وَ رَجَاءً لِمَا عِنْدَک فِی صِلَتِنَا وَ سُرُوراً أَدْخَلُوهُ عَلَی نَبِیک صَلَوَاتُک عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ إِجَابَهً مِنْهُمْ لِأَمْرِنَا وَ غَیظاً أَدْخَلُوهُ عَلَی عَدُوِّنَا أَرَادُوا بِذَلِک رِضَاک فَکافِهِمْ عَنَّا بِالرِّضْوَانِ وَ اِکلَأْهُمْ بِاللَّیلِ وَ اَلنَّهَارِ وَ اُخْلُفْ عَلَی أَهَالِیهِمْ وَ أَوْلاَدِهِمُ اَلَّذِینَ خُلِّفُوا بِأَحْسَنِ اَلْخَلَفِ وَ اِصْحَبْهُمْ وَ اِکفِهِمْ شَرَّ کلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ کلِّ ضَعِیفٍ مِنْ خَلْقِک أَوْ شَدِیدٍ وَ شَرَّ شَیاطِینِ اَلْإِنْسِ وَ اَلْجِنِّ وَ أَعْطِهِمْ أَفْضَلَ مَا أَمَّلُوا مِنْک فِی غُرْبَتِهِمْ عَنْ أَوْطَانِهِمْ وَ مَا آثَرُونَا بِهِ عَلَی أَبْنَائِهِمْ وَ أَهَالِیهِمْ وَ قَرَابَاتِهِمْ اَللَّهُمَّ إِنَّ أَعْدَاءَنَا عَابُوا عَلَیهِمْ خُرُوجَهُمْ فَلَمْ ینْهَهُمْ ذَلِک عَنِ اَلشُّخُوصِ إِلَینَا وَ خِلاَفاً مِنْهُمْ عَلَی مَنْ خَالَفَنَا فَارْحَمْ تِلْک اَلْوُجُوهَ اَلَّتِی قَدْ غَیرَتْهَا اَلشَّمْسُ وَ اِرْحَمْ تِلْک اَلْخُدُودَ اَلَّتِی تَقَلَّبَتْ عَلَی حُفْرَهِ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ وَ اِرْحَمْ تِلْک اَلْأَعْینَ اَلَّتِی جَرَتْ دُمُوعُهَا رَحْمَهً لَنَا وَ اِرْحَمْ تِلْک اَلْقُلُوبَ اَلَّتِی جَزِعَتْ وَ اِحْتَرَقَتْ لَنَا وَ اِرْحَمِ اَلصَّرْخَهَ اَلَّتِی کانَتْ لَنَا اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَوْدِعُک تِلْک اَلْأَنْفُسَ وَ تِلْک اَلْأَبْدَانَ حَتَّی نُوَافِیهُمْ عَلَی اَلْحَوْضِ یوْمَ اَلْعَطَشِ فَمَا زَالَ وَ هُوَ سَاجِدٌ یدْعُو بِهَذَا اَلدُّعَاءِ فَلَمَّا اِنْصَرَفَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاک لَوْ أَنَّ هَذَا اَلَّذِی سَمِعْتُ مِنْک کانَ لِمَنْ لاَ یعْرِفُ اَللَّهَ لَظَنَنْتُ أَنَّ اَلنَّارَ لاَ تَطْعَمُ مِنْهُ شَیئاً وَ اَللَّهِ لَقَدْ تَمَنَّیتُ أَنْ کنْتُ زُرْتُهُ وَ لَمْ أَحُجَّ فَقَالَ لِی مَا أَقْرَبَک مِنْهُ فَمَا اَلَّذِی یمْنَعُک مِنْ إِتْیانِهِ ثُمَّ قَالَ یا مُعَاوِیهُ لِمَ تَدَعُ ذَلِک قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاک لَمْ أَدْرِ أَنَّ اَلْأَمْرَ یبْلُغُ هَذَا کلَّهُ قَالَ یا مُعَاوِیهُ مَنْ یدْعُو لِزُوَّارِهِ فِی اَلسَّمَاءِ أَکثَرُ مِمَّنْ یدْعُو لَهُمْ فِی اَلْأَرْضِ.) [۱۱] – کامل الزیارات، جلد ۱، صفحه ۱۰۷. (حَدَّثَنِی أَبِی رَحِمَهُ اَللَّهُ عَنْ جَمَاعَهِ مَشَایخِی عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَینِ بْنِ أَبِی اَلْخَطَّابِ عَنْ أَبِی دَاوُدَ اَلْمُسْتَرِقِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: بَکی عَلِی بْنُ اَلْحُسَینِ عَلَی أَبِیهِ حُسَینِ بْنِ عَلِی صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیهِمَا عِشْرِینَ سَنَهً أَوْ أَرْبَعِینَ سَنَهً وَ مَا وُضِعَ بَینَ یدَیهِ طعاما [طَعَامٌ] إِلاَّ بَکی عَلَی اَلْحُسَینِ حَتَّی قَالَ لَهُ مَوْلًی لَهُ جُعِلْتُ فِدَاک یا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیک أَنْ تَکونَ مِنَ اَلْهَالِکینَ قَالَ إِنَّما أَشْکوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اَللّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اَللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ إِنِّی لَمْ أَذْکرْ مَصْرَعَ بَنِی فَاطِمَهَ إِلاَّ خَنَقَتْنِی اَلْعَبْرَهُ لِذَلِک.) [۱۲] – سوره مبارکه یوسف، آیه ۸۶٫ « ص 5️⃣1️⃣ »
گروه تبلیغی-جهادی مدافعان ولایت
✅درتابستان چه بخوانیم❓1️⃣ #قرآن_و_عترت #فایل_صوتی #تفسیر_قرآن #مجمع_البیان 🔸🔹🔸جلسه👈21🔹🔸🔹 🎙« مُدَ
TAFSIR 22 1399 - 2 - 29.MP3
18.7M
✅درتابستان چه بخوانیم❓1️⃣ 🔸🔹🔸جلسه👈22🔹🔸🔹 🎙« مُدَرِّس »: ✅ استاد ارجمند آیة اللّه احمد عابدی 📋« اَهَمِّ مباحث این جلسه»: 🔹بررسی لغات و إعراب؛ معنای آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ ﴿۸﴾» و آیه: «يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ ﴿۹﴾» معاونت فرهنگی_تبلیغی مدرسه علمیه مسجدگوهرشاد ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ 🤲اللَّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪ َ‌الفَرَجْ🌤
گروه تبلیغی-جهادی مدافعان ولایت
✅در تابستان چه بخوانیم❓2️⃣ #سیاست_و_جامعه #فایل_صوتی ️1️⃣1️⃣ #برگزاری_دو
تاریخ مشروطه 12.MP3
6.85M
✅در تابستان چه بخوانیم❓2️⃣ ️2️⃣1️⃣ 💠 سلسله کلاس های 💢🔹جلسه دوازدهم🔹💢 🔖« موضوع »: دربار و مشروطه - به توپ بستن مجلس 🎙«مُدَرِّس»: مُدَرِّس و پژوهشگر 👈 بزرگواران همّت کنند جهت رفع یکی از دغدغه های رهبری عزیزمان(حفظه اللّه تعالی) نسبت به تاریخ بالاخص تاریخ مشروطه، حتماً دوره را تا آخر دنبال کنند. معاونت فرهنگی_تبلیغی مدرسه علمیه مسجدگوهرشاد ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ 🤲اللَّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ الفَرَجْ🌤
گروه تبلیغی-جهادی مدافعان ولایت
✅در تابستان چه بخوانیم❓2️⃣ #سیاست_و_جامعه #فایل_صوتی ️2️⃣1️⃣ #برگزاری_دو
تاریخ مشروطه-جلسه دوازدهم.pdf
799K
✅ درتابستان چه بخوانیم❓2️⃣ 📖متن معاونت فرهنگی_تبلیغی مدرسه علمیه مسجدگوهرشاد ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ 🤲اللَّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ الفَرَجْ🌤