eitaa logo
مدافعان حرم ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
20.3هزار ویدیو
212 فایل
🔹﷽🔹 کانال مدافعان حرم ولایت با متنوع ترین مطالب روز؛ آموزشی_اقتصادی_نظامی_مذهبی وسرگرمی. ♡ ارسال بهترین وجذابترین رمان‌ها پیام بصورت پست ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17359336874500 ارتباط با ادمین @MAHDy_Yar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قیلم زیبا ودیدنی از شهید حاجی قاسم سلیمانی در جمع مدافعان حرم حضرت زینب کبرا سلام لله علیها برا شادی همه شهیدا صلوات
19.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 🔰 در عصر غیبت، در اوج حاکمیت شیطان بر بشر، می‌شود امام زمانی ومانند عصر ظهور زندگی کرد... 🌿 🎤
4_608583109062950927.mp3
14.69M
دعای توسل ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🤲ای صفای قلب زارم ؛ هر چه دارم از تو دارم...🤲😭🥀
چهارشنبه روز زیارت ثامن الحجج (ع) نایب زیاره تمام عاشقان هستم از اذان صبح الی اذان مغرب
نایب الزیاره امام وشهدایم چهار شنبه روز زیارتی امام رضا ع
🖇 سومین همایش پیرغلامان استان خراسان رضوی ✅ تجلیل و قدردانی از ده نفر از اساتید و پیشکسوتان عرصه ستایشگری ✅ تبیین فاطمیه و تحلیلی بر روضه های فاطمی 🔻پنجشنبه، 24 آذرماه، نماز ظهروعصر 🔺 امام زاده سلطان غیاث الدین محمد «بقعه گنبد خشتی» ، میدان طبرسی 🌹اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان رضوی 🌹 کانون و بسیج مداحان و هيآت مذهبي خراسان رضوی
💬از آیت‌الله جوادی دام‌ظله نقل شده است: ✨از علامه طباطبایی رحمه‌الله تقاضا کردیم به ما درس اخلاق بدهد. گفت: «اخلاق درسی نیست.» ✅گفت: «همین آقای بهجت را نگاه کنید، مجسمۀ اخلاق است. همۀ کارهایش درس است؛ اخلاق است؛ درسش، نمازش، عبادتش، راه‌رفتنش.» 📚 برگرفته از کتاب «صحبت سالها» مجموعه خاطرات حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین علی بهجت
از حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓ سؤال: آيا کسى مى‌تواند به خاطر شرم و حيا و يا ترس از ريا، حمد و سوره‌ى نمازهاى صبح و مغرب و عشا را آهسته بخواند؟ ✅ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: خير، نمى‌تواند
ماجرای سیلی خوردن محافظ ایت الله خامنه ای ✍در یکی از ملاقات های عمومی آقا، جمعیت فشرده‌ای توی حسینیه نِشسته بودن و به صحبتای ایشون گوش می‌دادن. من جلوی جمعیت، بین آقا و صف اوّل وایساده بودم. به گزارش افکارنیوز، اون روز، بین سخن‌رانی حضرت آقا، بارها نگاهم به پیرمرد لاغراندامی افتاد که شب‌کلاه سبزی به سر داشت و شال سبزی هم به کمرش. تا سخن‌رانی آقا تموم شد، بلند شد و خیز برداشت طرف من و بلند گفت: «میخوام دست آقا رو ببوسم» امان نداد و خواست به سمت آقا برود که راه اون رو بستم. عصبی شد و تند گفت: «اوهووووی....چیه؟! می‌خوام آقا رو از نزدیک زیارت کنم. مثل این‌که ما از یه جد هستیم» صورت پیرمرد، انگار دریا، پرتلاطم و طوفانی می‌زد. کم‌کم، داشت از کوره در می‌رفت که شنیدم آقا گفتن: «اشکال نداره، بذار سید تشریف بیاره جلو» نفهمیدم تو اون جمعیت آقا چطور متوجه پیرمرد شد. خودم رو کنار کِشیدم. پیرمرد نگاهی به من انداخت و بعد، انگار که پشت حریف قَدَری رو به خاک رسونده باشه، با عجله، راه افتاد به سمت آقا. پشت سرش با فاصله کمی حرکت کردم. هنوز دو سه قدم برنداشته بود که پاش به پشت گلیم حسینیه گیر کرد و زمین خورد. اومدم از زمین بلندش کنم که برگشت و جلوی آقا و جمعیت محکم کوبید توی گوشم و گفت: «به من پشت پا می زنی؟» سیلی‌اش، انگار برق 220 ولت خشکم کرد. توی شوک بودم که آقا رو رو به روی خودم دیدم. به خودم که اومدم، آقا دست گذاشت پشت سرم و جای سیلی پیرمرد رو روی صورتم بوسید و گفت: «سوءتفاهم شده. به خاطر جدّش، فاطمه زهرا، ببخش!» درد سیلی همون‌موقع رفع شد. بعد سال‌ها، هنوز جای بوسه گرم آقا رو روی صورتم حس می‌کنم.» 📚برگرفته از کتاب «حافظ هفت»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا