eitaa logo
مدافعان حرم ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
25.9هزار ویدیو
344 فایل
🔹﷽🔹 کانال مدافعان حرم ولایت با متنوع ترین مطالب روز؛ آموزشی_اقتصادی_نظامی_مذهبی وسرگرمی. ♡ ارسال بهترین وجذابترین رمان‌ها پیام بصورت پست ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17359336874500 ارتباط با ادمین @MAHDy_Yar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 حاجتی که صدر زاده از شهدای گمنام طلب کرد 🔹️ مصطفی به هر دری میزد که به سوریه اعزام شود با آن مخالفت می‌شد ، یک روز که خیلی کلافه بود بہ میدان شهدایِ گمنام در فـاز ۳ اندیشہ رفتیم ... ◇ چند تا پله می‌خورد و آن بالا پنج شهید گمنـام دفن بودند ، من از پلہ‌هـا بالا رفتم و دیدم کہ مصطفی حتی از پلہ‌هـا هم بالا نیامد !! ◇ پایین ایستادہ بود و با لحن تندی که انگار از یک رفیق و دوست طلب می‌کند، گفت :« اگر شما کار اعزام مرا جور نکنید ، هرجا بروم می‌گویم که شما کاری نمی‌کنید هرجا بروم می‌گویم دروغ است که شهـدا عند ربهـم یرزقــون هـستند ، می‌گویم روزی نمی‌خورید و هیچ مشکلی از کسی برطرف نمی‌کنید خودتان باید کارهای من را جور کنید». ◇ دقیقا خاطرم نیست که ۲۱ یا ۲۳ رمضان بود ، من فقط او را نگاہ می‌کردم ... ◇ گفتم من بالا می‌روم تا فاتحه بخوانم او حتی بالا نیامد که فاتحه‌ای بخواند؛ فقط ایستادہ بود و زیر لب با شهدا دعوا می‌ کرد !! ◇ کمتر از دہ روز بعد از این ماجرا حاجتــش را گرفت ، سه روز بعد از عید فطر بود که برای اولین بار اعــزام شد. ◇ مصطفی اصلا برای ماندن نبود نمی توانست بمــاند ، آن زمانی هم که اینجا بود، اینجا نبود، گمشدہ خودش را پیدا کردہ بود . ✍️ راوی: همسر شهید 🔹️ صبحانه‌ای باشهدا ╔═••••🌎🇮🇷🌏🇮🇷🌎🇮🇷🌍••••═╗ @Modafeane_harame_velayat ╚═••••••••••••••••••••••••••••••••═╝
☀️همه اطلاعات مربوط به شاه مهره جاسوس انگلیس، علیرضا اکبری ، سرباز ملکه بریتانیای کبیر 😏😃🤔 ╔═••••🌎🇮🇷🌏🇮🇷🌎🇮🇷🌍••••═╗ @Modafeane_harame_velayat ╚═••••••••••••••••••••••••••••••••═╝
368.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️‌ این غلط کردم شاه و بفرستید برای همه اونا که میگن مملکت گل و بلبل بوده ╔═••••🌎🇮🇷🌏🇮🇷🌎🇮🇷🌍••••═╗ @Modafeane_harame_velayat ╚═••••••••••••••••••••••••••••••••═╝
فرش با طرح سه بعدی! بافته شده در قرن ۱۹ که در کليسای ارمنيان جلفای اصفهان نگهداری می‌شود. اون فرش‌های داخل فرش خيلی جالبه
✳ دو ساعت در برف پشت در نشسته بود! 🔻 سیدابوالفضل کاظمی یکی از دوستان شهید علی‌اصغر ارسنجانی می‌گوید: «برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار دوکوهه وارد ایستگاه تهران شد، ساعت دو نیمه‌شب بود. با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. علی‌اصغر را جلوی خانه‌شان در خیابان طیب پیاده کردیم. پای او هنوز مجروح بود. فردا رفتیم به علی‌اصغر سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم، مادر اصغر جلو آمد و بی‌مقدمه گفت: «آقا سید شما یه چیزی بگو!» بعد ادامه داد: «دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت درِ خانه تو برف نشسته اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا کنه! صبح که پدرش می‌خواسته بره مسجد، اصغر رو دیده!» بله بسیجیان خمینی این‌گونه بودند. مدتی بعد این سرباز دین و میهن در منطقه‌ی عملیاتی شلمچه به شهادت می‌رسد و همچون مادر بی‌نشان سادات، زهرای مرضیه (س) بی‌نشان می‌شود. 📌 پ.ن: از راست: حاج حسین سازور، شهید علی‌اصغر ارسنجانی و سیدابوالفضل کاظمی 📚 برگرفته از کتاب | سیره‌ی علما و شهدا در احترام به والدین 📖 صفحات ۶۶ و ۶۷ ❤ #⃣