eitaa logo
مدافعان حرم ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
27.1هزار ویدیو
439 فایل
🔹﷽🔹 کانال مدافعان حرم ولایت با متنوع ترین مطالب روز؛ آموزشی_اقتصادی_نظامی_مذهبی وسرگرمی. ♡ ارسال بهترین وجذابترین رمان‌ها پیام بصورت پست ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17359336874500 ارتباط با ادمین @MAHDy_Yar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
معجزه نوشیدن آب ولرم: ۲ لیوان بعد از بیدار شدن فعال کردن ارگانهای داخلی ۱ لیوان آب بعد از دوش گرفتن کاهش فشار خون ۱ لیوان قبل از خواب جلوگیری از سکته مغزی و قلبی 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
3.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۷ مهر سالروز سقوط هواپیمای سی-۱۳۰ و شهادت جمعی از فرماندهان ارشد نظامی کشور، یادشان گرامی باد🖤 ـــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
🔹از همه مؤمنان و ملت شریف ایران برای سلامتی و شفای دو سرباز گمنام مظلوم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که در عملیات های اخیر در تهران زخمی و مجروح شده اند التماس دعا داریم. 🔹در هنگام عملیات علیه یکی از خانه های تیمی، از آنجا که تروریست‌ها قصد اجرای عملیات انتحاری داشتند که می‌توانست منجر به صدمه به ساکنین منازل همجوار شود، با فداکاری و سرعت عملِ دلاور مردان گمنام، از اجرای عملیات انتحاری آنها پیشگیری شد؛ اما این اقدام، متأسفانه منجر به مجروحیت دو تن از سربازان گمنام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گردید. ـــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
17.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مرمت کمیاب‌ترین و قدیمی‌ترین نسخه قرآن در جهان 🔸به نقل از روزنامه الیوم السابع، خانه کتاب و آرشیو ملی مصر به مناسبت اتمام مرمت یک نسخه قرآن حجازی که قدمت آن به نیمه اول قرن اول هجری می‌رسد، جشنی را برگزار کرد. 🔸خانه کتاب مصر صحنه‌های مرمت این نسخه قرآن کریم را که یکی از کمیاب‌ترین و قدیمی‌ترین نسخه‌های قرآن در جهان به شمار می‌رود، منتشر کرد که ۳۲ صفحه و متشکل از ۱۶ صفحه فرد و ۸ صفحه زوج نوشته شده با جوهر آهن است. ـــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
⭕️2.5 سال زمان؟ ♨️در بریتانیا دو سال و نیم طول می کشد تا ام آر آی انجام شود!! برخی از بیماران در انگلستان باید تا دو سال و نیم منتظر آزمایش های مهم تشخیصی مانند: سونوگرافی، ام آر آی و سی تی اسکن باشند. 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
🔴 به‌به قانون حجاب نيومده روسری سر اینا کرد ▪️بر اساس قانون جدید حجاب تا ۵درصد دارایی های سلبریتی های بی حجاب برای بار اول کشف حجاب و تا ۸ درصد برای دوم از حساب آنها کسر خواهد شد👌 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
از امام موسی بن جعفر(علیه‌السلام) روایت شده است: برای خداوند در روز جمعه هزار نسیم رحمت است که هرچه بنده‌اش بخواهد از آن نسیم مهرآمیز ببخشد، پس هر که بعد از عصر روز جمعه صدبار سوره قدر را بخواند، حق‌تعالی آن هزار رحمت را چند برابر گرداند و به او عطا فرماید. 📚 مفاتیح الجنان ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد🔻 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat 🎁 @BEIT_Al_SHOHADA
. و فرداش منو اون .اسمش حسن..باهم سوارماشین دامادش شدیم و رفتیم محمود اباد دریا.. اونجا بیشتر حرف زدیم که از چی خوشمون میاد و نمیاد.اون ادم رکی بود و مثل من رعایت محرم نامحرمی نمیکرد چون دست میداد بهم..یعنی میخواست که دست بدم بهش موقع سلام علیک و خدافظی و اینکه حرفاشو میزد بدون کمی خجالت راستش من از اینجور اخلاقا خوشم نمیومد برای یک مرد خیلی لوس بازی بور ناهار بیرون خوردیم و منو رسوند خونه بابام. نمیدونست تنها زندکی میکنم.نگفته بودم پیش خودم گفتم منکه ازش خوشم نیومده بیخیال پس بعد خانوادش هرروز زنگ میزدن خودشم هرروز زنگ میزد چون شمارمو داشت.یه ادم چسب که وقتی جواب تلفن هاشو نمیدادم خواهرشو میفرستاد دم در خونه خواهرم که چرا من گوشی رو نمیگیرم از این اخلاقشم خوشم نیومد اما خواهرش گفت بهت علاقه مند شده دوست داره واسع اون باشی از این چیزا از طرفی من هنوز تحت تاثیر عشق سابقم بودم که بازم پیگیرم بود وزنگ پیام پشت هم میدونستم نمتونم باهاش ازدواج کنم با اون همه سنگ جلوی پام اخرین قرارمون رو توی پارک گذاشتیم کلی گریه کردیم و اون هم اخر گفت؛مادرم برام مریض شده و نمیتونم ناراحتیشو ببینم.و این رابطه رو تمام کنیم..خیلی اعصابم خورد شد.ناراحتر از همیشه حسن هم هرروز زنگ میزد.لج کردم با خودم و باعشقم و دیگه راصی شدم با ازدواج با حسن. ۱۰روز تلفنی حرف زدیم..اون راهش دور بود من بهش گفتم تنها زندگی میکنم..ازدواج دومم که به۳سال نکشیدم گفتم.دوست نداشتم چیزی واسه قایم کردن داشته باشم. تازه منکه عاشقش نبودم اگه راست گویی من اذیتش میکرد ومیرفت مهم نبود بعد باخانواده اومدن خاستگاری خونه بابام البته باهاشون هماهنگ کردم که یک شب رو ابرو داری کنن..کلی میوه و شیرینی به همراه مادرم رفتیم خریدیم.من خریدم که پدر منتی نکنه. مادرم ادم دلسوزی بود.بنده خدا از بابام میترسیدو بیشتر بخاطر ابرو و چون بچه داشت. شب خاستگاری اونا ۲۰نفر خواهر و برادر اومدن و ماهم ۳تا خواهر و دامادهامون بودن حرف زدیم راجب اینکه کجا زندگی کنیم.بهم گفت توحیاط مادرم یه سوییت هست اونجا میمونیم و من مخالفت کردم. و اونم قول دادظرف ۲ماه بریم از اون خونه.و گفت مادرم مریضه نگاش کردم که بفهمه من نمیتونم کسی رو نگه دارم.دیکه اعصابمم ضعیف بود. چطور اول زندگی پسر و مادرشو نگه دارم.قبول نکردم.اونم گفت ؛نترس تو مادرمو نگه نمیداری خودش خونه داره تورو کار نداره. به هر حال من باید حرف دلمو میزدم.حرفا زده شده...و ادامه دارد..... ✾࿐༅🍃🌹🍃༅࿐✾⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat ✾࿐༅🍃🌹🍃༅࿐✾
سر مهریه چونه زدن..معلوم بود مادرش از اون مادرهاست.پیش خودم گفتم منکه قرار نیست باهاش زندگی کنم پس بیخیال فرداش من به همراه اونا به شهرشون رفتم تا بریم گروه خونی و خرید یک دست لباس و حلقه ازدواج توراه مسیر طولانی .نشستن بین ادم های ناآشنا حالم گرفته شد.اصلا بی حوصله تر شدم.بدون هیچ ذوقی واسه ازدواج چون من باخودم و همه چی دنیا لج کرده بودم و فقط میخواستم یه چیز بشه فقط رسیدیم به مقصد و بعداظهرش طلا فروشی.حتی اختیار انتخاب حلقه نداشتم چون میگفتن مثلا۳۰۰بیشتر نشه!! یه کت دامن خریدم.همین اون شب کنار خانواده پرجمعیتش که تو خونه جا نمیشدن سپری کردم.از برخورداشون فهمیدم اینا اخلاقشون یه طوری.با صدای بلند حرف میزدن نصب به نصب عصبی به نطر میومدن فرداش خانوادم و ۲تااز خاهرام اومدن که تو مراسم عقد باشن.رفتیم محضر عقد کردیم با ۷۰تا سکه.با مانتو و لباس بیرونی.چادر عقدم که مادر شوهرم داد اندازم نبودم چون قدم بلندتر بود.انگار سایز قبلی زن ثابق حسن رو برام اندازه گرفته بود.اون کوتاهتربود ازدواج کردیم شبش خانوادگی بزن و بکوب کردن شام خوردیم و بعدشام خانوادم رفتن ومن موندم تو اون قوم تک و تنها سویتی که تو حیاط بود یه چیز معمولی بدون اتاق..تادیدم گفتم این چیه انگار سقفش میخاد بریزه..گفت صبر کن میریم نگران نباش پسرش هم با۱۳سال سن پیش ما میخوابید.جای خجالت داشت.مادرشوهر پیش خودش پیش قدم نشد اینا تازه ازدواج کردن یه نر خر وسطشون نخوابه برام سخت بود پیش غریبه خوابیدن.حالم بد بود.کلی استرس..دوس نداشتم بهم دست بزنه اونجا بود فهمیدم ای وای من حتی کوچکترین علاقه ندارم هیجی از شرایطم هم راصی نیستم.اونم روز اول ازدواج.هوف خدایا چه کردم باخودم.ازچاله توچاه باهربدبختی بودم خودمو راضی کردم که کاریه که شده و راه برگشتی نداری و نمتونی جدا بشی ابروت میره.خودمو اینجوری قانع کردم چندروز گذشت و هرروز مهمون ک مهمونی حتی شهر خودمم رفتم..ماشین مون پیکان بود پسرش هم هرجا بودیم بود.فقط موقع امتحانات شد رفت پیش مادرشو ۱هفته بعدش اومد.خونمون لب دریا بود.۵۰متر فاصله من از مهمون بازی ها و شلوعی خونه و حیاط خسته شده بودم..و چون عادت داشتم سرکار برم کلافه بودم تو خونه بودم بااینکه قبل ازدواج صحبت کرده بودم باید شاغل باشم و قبول کرد باز زد زیرش کم کم فهمیدم ادم عصبی هستش.تو۱ماهه اول چندبار دعوا کرده بودیم.ادمی خیلی قد خدایا چه خاکی به سرم ریخته بودم من دیگه نداشت بادوستام در ارتباط باشم.خطمو عوض کرد.بازار رفتن و بیرون دروازه بدون اجازش نمیشد منم واسه حقم خیلی تلاش کردم.اما اون..خدایا نه اینکه روزهای خوب اصلا نداشته باشم نه داشتم اما روزهای بدش بیشتر بود قول داده بود منو از اون خونه ببره اما۱سال گذشت و نبرد.خیلی بیکاری داشت.پول در میاورد بهم نمیداد.خرج عرق خوری و کباب و تازه مادر شوهر مریض من باید کارای خونشو میکردم.براش غذاهای بی نمک درست میکردم.کلی مهمون میومدن که بچه و نوه هاش بودن دست به سیاه و سفید نمیزدن این چه وضعش بود.شدم حمال اون خونه عصبی شدم و اعتراض کردم گفت دیگع نرو.گفتم تو یک حیاط مگه میشع صدام میکنن چه بهانه ایی بیارم پیش خودم گفت بچه بیارم شاید عادت کنم. چه فکر مزخرفی.دلم پیش دخترم بود که دیگه نمتونستم ببینمش پسر شوهرمم اوایل خوب بود بعد رفتارشو عوض کرد.من همه ی کاراشومیکردم حتی تو درسا کمکش میکردم صبح میفرستادمش مدرسه لباس مدرسش اتو میکردم. شوهرم خیلی حساس بود رو پسرش.گیرهای بیخود میداد بهم.بزور میخواست من عاسق پسرش بشم.!!مگه میشه منکه مادرش نبودم..هیچوقت نمیشه اون احساس رو داشت واین بود که .. ادامه دارد ✾࿐༅🍃🌹🍃༅࿐✾⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat ✾࿐༅🍃🌹🍃༅࿐✾
سیدمحمدعرشیانفر4_5879787761250078777.mp3
زمان: حجم: 26.86M
خدایااااا شکررررتتتت ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat