eitaa logo
مدافعان حرم ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
20.1هزار ویدیو
212 فایل
🔹﷽🔹 کانال مدافعان حرم ولایت با متنوع ترین مطالب روز؛ آموزشی_اقتصادی_نظامی_مذهبی وسرگرمی. ♡ ارسال بهترین وجذابترین رمان‌ها پیام بصورت پست ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17359336874500 ارتباط با ادمین @MAHDy_Yar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 شیرزن ایرانی که کمتر کسی او را می شناسد 🔻بانو «آمنه وهاب زاده» امدادگر، آر پی چی زن و همرزم شهید همت و شهید چمران که وقتی رژیم بعث شیمیایی زد و ایشان دید جانبازی که درحال درمانش است ماسک ندارد؛ ماسک خود را به او داد و خود شیمیایی شد. 🔸چرا از این زن قهرمان ایرانی، برای مردم گفته نشده است ؟! 🔹مگر ارزش کار این بانو، از قضیه پطرس که یک خارجی بود و کل داستانش دروغ است کمتر است که جایی در کتاب های درسی ما ندارد؟! 🔺هزاران شخصیت واقعی و فداکار در جامعه خودمان داریم، آن وقت شخصیت های جعلی و داستان های دروغین آنها را در کتاب های درسی خود قرار می دهیم!! ╔═••••🌎🇮🇷🌏🇮🇷🌎🇮🇷🌍••••═╗ @Modafeane_harame_velayat ╚═••••••••••••••••••••••••••••••••═╝
13.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ تا حالا این سوال رو از خودتون پرسیدید: منشأ مد از کجاست؟؟؟ ✅ ╔═••••🌎🇮🇷🌏🇮🇷🌎🇮🇷🌍••••═╗ @Modafeane_harame_velayat ╚═••••••••••••••••••••••••••••••••═╝
🚨 🇮🇷🌎 🔴اختلال ده دقیقه ای در اینترنت کشور برطرف شد/ شرکت ارتباطات زیرساخت از مردم عذرخواهی کرد 🔹️ به گزارش روابط عمومی شرکت ارتباطات زیرساخت، صبح امروز از ساعت ۱۱:۴۳ دقیقه به مدت ده دقیقه شاهد افت ترافیک بین الملل بودیم که به سرعت برطرف شد. 🔹️ شرکت ارتباطات زیرساخت به دلیل این اتفاق از مردم عزیز عذرخواهی می کند. لازم به ذکر است که تیم های فنی در حال بررسی علت بروز این حادثه هستند. /باشگاه خبرنگاران ╔═••••🌎🇮🇷🌏🇮🇷🌎🇮🇷🌍••••═╗ @Modafeane_harame_velayat ╚═••••••••••••••••••••••••••••••••═╝ 🔴اسلامی: برنامه‌ریزی و رایزنی برای سفر گروسی به ایران در دستور کار قرار گرفته و در حال پیگیری است ریزش بتن ورودی اتوبان تهران شمال در محور کندوان/۱۲ نفر مجروح شدند 🔹طی اعلام به مرکز کنترل و هماهنگی عملیات جمعیت هلال احمر استان البرز ‌مبنی بر ریزش بخشی از بتن تونل اتوبان تهران شمال بلافاصله دو تیم امدادی از پایگاه امداد و نجات بین شهری شهرستانک با یک دستگاه آمبولانس و یک دستگاه ست نجات به محل حادثه اعزام شد. 🔹عوامل امدادی جمعیت هلال احمر استان البرز طی انجام ارزیابی اولیه ۶ نفر از مصدومین حادثه و دریافت خدمات پیش بیمارستانی حادثه‌دید‌‌گان، ۲ نفر از حادثه دیدگان به صورت سرپایی، ۲ نفر از توسط عوامل امدادی پایگاه امداد و نجات بین شهری و شهرستانی جمعیت هلال احمر و ۲ نفر از حادثه دیدگان توسط عوامل اورژانس جهت ادامه روند درمان به مرکز درمانی منتقل شدند./تسنیم ╔═••••🌎🇮🇷🌏🇮🇷🌎🇮🇷🌍••••═╗ @Modafeane_harame_velayat ╚═••••••••••••••••••••••••••••••••═╝ 🔴حسن فیروزی در حال فرار از مرزهای آبی کشور بازداشت شد تسنیم نوشت: 🔹فردی که رسانه‌های ضد انقلاب در هفته‌های گذشته با انتشار تصاویر و فایل‌ صوتی منتسب به او مدعی شده بودند در آستانه اعدام قرار داد و براثر شکنجه به کما رفته است، در جنوب کشور و حین فرار از مرزهای آبی دستگیر شد. ╔═••••🌎🇮🇷🌏🇮🇷🌎🇮🇷🌍••••═╗ @Modafeane_harame_velayat ╚═••••••••••••••••••••••••••••••••═╝ 🔴ریزش ۳۴ هزار واحدی شاخص کل بورس 🔹 شاخص کل بازار بورس تهران پس از پایان معاملات امروز ۳۴ هزار و ۹۱ واحد ریزش کرد و به عدد یک میلیون و ۶۱۱ هزار واحد رسید. ╔═••••🌎🇮🇷🌏🇮🇷🌎🇮🇷🌍••••═╗ @Modafeane_harame_velayat ╚═••••••••••••••••••••••••••••••••═╝ 🔴عدم بازگشت کاراته‌کای ایرانی از پاریس 🔹رقابت‌های آزاد کاراته فرانسه از ۳۰ دی تا ۲ بهمن ماه در پاریس برگزار شد و ۵ کاراته‌کای کشورمان در این مسابقات روی تاتامی رفتند. 🔹در پایان این مسابقات، فرزاد رستمی کاراته‌کای وزن ۷۵- کیلوگرم که به صورت آزاد در این رویداد شرکت کرده بود از بازگشت به کشورمان خودداری کرد. 🔹از وی تصاویری منتشر شده که با توجه به آنها این احتمال می‌رود که قصد بازگشت به ایران را ندارد./تسنیم ╔═••••🌎🇮🇷🌏🇮🇷🌎🇮🇷🌍••••═╗ @Modafeane_harame_velayat ╚═••••••••••••••••••••••••••••••••═╝ 🔴کاهش ۹۰۰ هزار تومانی سکه در بازار 🔹 قیمت سکه تمام‌بهار آزادی طرح جدید۲۳ میلیون و ۴۰۳ هزار تومان و قیمت سکه تمام‌بهار آزادی طرح قدیم ۲۲ میلیون و ۲۹۵ هزار تومان است. 🔹قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار ۲ میلیون و ۱۱ هزار تومان، قیمت نیم‌سکه بهار آزادی ۱۴ میلیون تومان، ربع سکه بهار آزادی ۹ میلیون و سکه یک‌گرمی ۵ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان به فروش می‌رسد. 🔹مثقال طلا در بازار داخلی ۸ میلیون و ۷۱۱ هزار تومان ارزش‌گذاری شده است ╔═••••🌎🇮🇷🌏🇮🇷🌎🇮🇷🌍••••═╗ @Modafeane_harame_velayat ╚═••••••••••••••••••••••••••••••••═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️چهار راهکار پیامبر اکرم (ص) برای حفظ خانواده در آخر الزمان 🎙حاج آقا عالی 🚨کانال مدافعان حرم ولایت در ایتا وروبیکا👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎╭═⊰🌺🌼🌸🌺🌸🌼🌺⊱━╮ @Modafeane_harame_velayat ╰═⊰🌺🌼🌸🌺🌸🌼🌺⊱━╯ 🚨کانال بیت الشهدا عاشقان ولایت در ایتا👇 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/3286434026Cc9f896c22c ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ ✨🥀أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج🥀✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸 وقتی مادر شهید تصویر فرزند شهیدش رو در بیلبورد کنار خیابان می‌بیند... 🕊🥀 🚨کانال مدافعان حرم ولایت در ایتا وروبیکا👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎╭═⊰🌺🌼🌸🌺🌸🌼🌺⊱━╮ @Modafeane_harame_velayat ╰═⊰🌺🌼🌸🌺🌸🌼🌺⊱━╯ 🚨کانال بیت الشهدا عاشقان ولایت در ایتا👇 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/3286434026Cc9f896c22c ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ ✨🥀أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج🥀✨
4_5978631180822511642.mp3
31.69M
روضه بسیار سوزناک امام هادی ع شهادت امام هادی تسلیت باد اگر دلتون شکست حتما برای فرج آقا امام زمان (عج)دعا کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید گمنام یعنی : شهیدی کہ میتوانست عقب بیاید اما ماند .. شهید گمنام سلام ..💚🌿:) 🚨کانال مدافعان حرم ولایت در ایتا وروبیکا👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎╭═⊰🌺🌼🌸🌺🌸🌼🌺⊱━╮ @Modafeane_harame_velayat ╰═⊰🌺🌼🌸🌺🌸🌼🌺⊱━╯ 🚨کانال بیت الشهدا عاشقان ولایت در ایتا👇 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ https://eitaa.com/joinchat/3286434026Cc9f896c22c ࿐჻ᭂ⸙🍃🌺🕊🌺🕊🌺🍃⸙჻ᭂ࿐ ✨🥀أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج🥀✨ التماس دعا
مدافعان حرم ولایت
أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج: 🦋 ای در دام عنکبوت #قسمت۱۶۰ 🎬 چشم که باز کردم ,خودم را
أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج 🦋 ای در دام عنکبوت 🎬 یک مرد که از لباسش مشخص بود از نظامیان اسراییلی,است از دیوار خانه بالا امد ودر حیاط راباز کرد وچند نفردیگه وارد شدند,فوری خودم را به اتاق خواب رساندم واسلحه ی کمری را که علی بهم داده بود تا برای مواقع اضطراری استفاده کنم زیر لباسم پنهان کردم که صدای در هال بلند شد. خودم رابه در رساندم,بازش کردم وطوری که انگار از خواب بیدار شدم باتعجب گفتم:ببخشید شما؟؟مگه در حیاط باز بود؟شما به چه جراتی وارد خانه ی من شدید؟؟ یکیشان که به نظرمیامد بربقیه ارجحیت دارد جلو امد وگفت:ببخشید خانم هانیه الکمال؟ من:بله امرتان؟ نظامی:ما قصد جسارت نداشتیم اما دکتر انور امر کردند شما را پیش ایشان ببریم وتاکید کردند اگر درخانه را بازنکردید ,از نبود شما درخانه مطمین شویم وگرنه ما قصد بدی نداشتیم. وقتی لحن کلام نظامیه راشنیدم ,کمی خیالم راحت شد ,اما احساس درونم خبراز خطری بزرگ وقریب الوقوع میداد. پس روکردم به مردنظامی وگفتم:شما بیرون بیاستید تا من اماده شوم وباشما بیایم. همه شان از خانه بیرون رفتند,به سرعت گوشی راروشن کردم,هرچه زنگ میزدم علی در دسترس نبود ,پس برایش پیغام گذاشتم وتوضیح دادم چه شده وکجا رفته ام وبرای اطمینان بیشتر هم روی کاغذی یادداشتی نوشتم وگذاشتم روی میز جلوی تلویزیون,تا به محض امدن ببیند. ساعتم را به زهرا داده بودم,پس گردنبند رابه گردنم بستم ویه چاقوی کوچلو اما تیز ,ضامن دار داخل جیب پیراهنم گذاشتم واسلحه کمری را مسلح واماده ,داخل جورابم پنهان کردم,چون حسم بهم میگفت خطری تهدیدم میکند واز وضعیت خانه انور هم مطلع بودم,یک ماده ی خمیری مانند نرمی راکه علی قبلا عملکردش رابرایم شرح داده بود کف دستم پنهان کردم ,که هنگام ورود به خانه به قفل در ورودی خانه انور بزنم تا از بسته شدن کاملش جلوگیری کنم واگر احیانا خطری تهدیدم کرد,از باز بودن در خانه مطمین باشم. زیر لب بسم الله گفتم وباخواندن آیت الکرسی ,سوار ماشین نظامیان شدم. جلوی خانه انور پیاده شدم,یکی از نظامیان تا جلوی در بدرقه ام کرد ودرهمین حین باانور تلفنی صحبت میکرد واصرار داشت که بمانند اما مثل اینکه انور مرخصشان کرده بود. خیلی ارام ومعمولی لنگ در را گرفتم ,که انگار میخواهم از نظامیان خداحافظی کنم,وخیلی نرم,کف دستم راکه ماده ی خمیرمانند بود روی قفل وسوراخ کلید در فشاردادم,وعادی برگشتم وبا سربازان اسراییلی خداحافظی کردم ,در را پشت سرم بستم وکاملا مطمین شدم ,زبانه در جا نرفت. دوباره بسم الله ای گفتم ووارد خانه شدم. دارد.... ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦 . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ 🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج: 🦋 ای در دام عنکبوت 🎬 انور داخل هال نبود,چند دقیقه ای که گذشت صدای در هال که روبه حیاط بزرگ وازمایشگاه مجهزش باز میشد امد وسرتاس انور پدیدارشد. من:سلام استاد... انور:کجایی هانیه الکمال,چرا گوشیت خاموشه وبا لحنی که احساس کردم حاکی از متلک است ادامه داد:نمیگی این پدر پیرت برای تو واون نوه های عزیزش ,دلتنگ میشه ودرحینی که خنده جنون امیزی میکرد اشاره به درحیاط کرد وگفت ,بیا بریم ازمایشگاه,کار اصلی ما اونجاست.... از لحن کلامش متوجه شدم از چیزی عصبانی ست وخطر بیخ گوشم است ,باخودمذفکر میکردم این چی چی میگفت نوه هایم؟؟؟ ,اما با طمانینه پشت سرش حرکت کردم وگفتم:یه کم خسته بودم,گوشی را خاموش کرده بودم وخواب بودم. انور:پس اون شوهر دلقکت کجا بود؟؟ ازاین طرز,حرف زدن انور جاخوردم واصلا تحمل نداشتم کسی به علی من ,توهین کند,همینطور که وارد ازمایشگاه میشدم ,گفتم:وای استاد شوهرمن ماهه,راجب علی اینجور نگین.... وای, من چی گفتم؟!!خدای من اشتباه کردم....هارون نه علی .... دارد.... ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦 . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ 🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج: 🦋 ای در دام عنکبوت 🎬 بلاخره روزگار می گذره وما همچنان مشتاق دیدار حضورتان هستیم. تا انتهای رمان چیزی نمانده وبرای اینکه بتوانید با خیال راحت ومرتب تمامی قسمت‌ها را در دسترس داشته باشید لطفا کانال مدافعان حرم ولایت را سرچ بزنید و وارد کانال خودتان‌ شوید. حضورتان مایه دلگرمی ماست ..... انور سریع برگشت طرفم,انگار منتظر همچین آتویی از طرف من بود...پس درسته...اسمش علی هست درجلد هارون.... با تحکم اشاره کرد تا روی صندلی بنشینم وخودشم روی صندلی روبروم نشست وگفت:ببین هانیه الکمال قلابی که نمیدونم اسمت چی چی هست,اگه ما یهودیها دست توجادوگری وارتباط بااجنه داریم,گویا شما که فکرمیکنم مسلمان باشید جادوی قویتری دارید,طوری من,اسحاق انور این مغزمتفکر اسراییل را همون لحظه اول دیدار جادو کردید که اون لحظه هیچ خواسته ای نداشتم جز اینکه تو درکنارم باشی.... باهر حرف انور پشتم یخ میکرد,پس هوییت ما لو رفته بود,خدای من, علی.....نکنه علی را گرفتند.....همینجور که توافکار خودم غوطه ور بودم ,نا گهان با صدای فریاد انور به خود امدم:ای دخترک بی شرم من تورا مثل دختر خودم میدانستم,میخواستم تمام دنیا رابه پات بریزم,یادته چندماه پیش یه ماده بهت تزریق کردم وگفتم بسیار مفیده برای بدنت؟ یاد اون روز افتادم,درست میگفت دوماه پیش بود...اروم سرم راتکان دادم. انور ادامه داد:ارزوها برات داشتم,چون میدانستم درسن باروری هستی,دارویی بهت تزریق کردم که در زایمان اول صاحب حداقل شش بچه بشی,بله یک شش قلوی ناز وملوس,من بادیدن نوه های رنگ ووارنگ خوشحال میشدم وتوهم با زیاد کردن جمعیت اسراییل ,خدمتی ارزنده میکردی به این قوم برگزیده که یکی از,اهداف بزرگش,افزایش جمعیت با رشد بالا برای خودش وکاهش جمعیت برای مسلمانان بود.... اما تواونی نبودی که من فکر میکردم.... من اشتباه میکردم,اما حالا وقت برای جبران اشتباهم هست... میدانستم که از استرس رنگم مثل گچ سفید شده... انور فریاد زد:نترس دخترک مسلمان...نمیکشمت,میخوام موش ازمایشگاهی خودم بشی وزجر کشت کنم....ودوباره خنده ای از,سرجنون سرداد... دارد.... ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦 . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ 🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج: 🦋 ای در دام عنکبوت 🎬 انور همینطور که به طرف قفسه های ازمایشگاه میرفت گفت:وقتی صبح بهم خبردادند که بیمارستان صحرایی مورد حمله افراد ناشناسی,قرارگرفته وتمام بچه ها,یعنی گنجینه ی اسراییل را غارت کردند,اصلا فکر نمیکردم که کار تو باشه ,تا وقتی ساعت تورا,همون که توی بی شرف داخلش ردیاب کارگذاشته بودی رابا چشم خودم ندیدم باورم نشد که کار کار دخترمن است ومن ماردر استین پرورش دادم. بااین حرف انور مطمین شدم که بچه ها به سلامت نجات پیدا کردند,لبخندی روی لبم نشست که با بطری ازمایشگاهی که انور به سمتم پرتاب کردوبه سرم برخورد کرد,متوجه انور شدم. انور:اره بخند دخترک جاسوس,بخند که نوبت خنده من هم میرسه,ودوباره فریاد زد:من الاغ همون دفعه که تواورشلیم اون پسرک عماد را از دستم دراوردن واسیرم کردند وتوشدی زورو ونجاتم دادی باید بهت شک میکردم....وای که من,اسحاق انور با شصت سال سن از دخترکی عراقی رودستم خوردم.... اما این راز راهیچ جا برملا نمیکنم وخودم میدانم وتو,شیشه ی بسیارکوچکی را از یخچال ازمایشگاه دراورد وگفت:این را میبینی,یک ویروس جهش یافته است که به شدت مسری هست ,قراره روتو امتحانش کنم تا ببینم عوارض مخربش تا کجاها هست.....وخنده ی وحشتناکی کرد وادامه داد نترس موش کوچلوی من,الان باهات کار دارم,این ویروس را یک وقت دیگه روت امتحان میکنم... کل تنم خیس از عرق شده بود,وزیرلبم زمزمه میکردم(یا صاحب الزمان,ادرکنی ولاتهلکنی) انور از داخل یخچال ازمایشگاه دوتا حباب تزریقی بیرون اورد. اولی را بالا گرفت وگفت:این رامیبینی ,تزریق یک بار ازاین ماده باعث عقیم شدن کامل فرد میشه وحباب دومی را بالا اورد وادامه داد واما اگر با این ماده مخلوط بشه,باعث مرگ جنین نه ماهه هم میشه,جنین چند روزه را طی چندثانیه نابود میکند. خدای من این جانی میخواست اول حساب بچه,یابچه های من رابرسد وبعد.... باید کاری کنم,اما اگر کوچکترین حرکتی کنم ,انور را هوشیارمیکنم ومطمینا بااسلحه ی کمریش کارم راتمام میکند,پس نمیتوانم اسلحه ام را از جورابم دربیارم اما طبق شناختی که از انور داشتم ,اگر روی اعصابش راه میرفتم,تمرکزش را از بین میبردم واینجوری فلجش میکردم و نمیتوانست هیچ کاری انجام دهد وحداقل برای خودم وقت میخریدم...شاید صدام را از میکروفن گردنبند میشنیدند شاید علی بیاد....با به یاد آوردن علی اشک از چشمام سرازیر شد,انور تا گریه ام را دید,در حالی که ماده ی حباب اولی را داخل سرنگ میکشید گفت: چیه مارمولک ترسیدی؟گریه میکنی؟؟ من با جسارتی درصدام گفتم:ترس؟؟!!اونم از ابلیس شکم گنده ای مثل تو؟؟هی چی فکر کردی؟؟من شیعه ی مولا علی ع هستم همون که در خیبر ,قلعه ی یهودیها وصدالبته اجداد تورا با دستان نیرومندش از جا کند وتو که هستی؟تویی که سروسردار ومرادت شیطان است ,شما یک مشت غارتگر وظالمید که حتی سرزمینتان غصبی است,تو وامثال تو برای سلامتیتان ,احکام دین من را رعایت میکنید یعنی حتی ازخود دین درست وحسابی ندارید,شما یک قوم برگزیده خدانیستید,شما یک مشت انگل هستید که درکثافات خودتان میلولید,قوم برگزیده من هستم,شوهرم علی است ,قوم برگزیده شیعیان مولاعلی ع هستند که به زودی زود حجت زنده ی خدا,امام دوازدهم ما همان که شما سعی به دستگیریش دارید,می اید وریشه ی شما را از جا خواهد کند ومیشود انچه که باید بشود وبراستی زمین از آن صالحان است.... به خدا قسم به صدق حرفها ودرستی کلام من اطمینان دارید اما چاره ای جز جنگ ندارید اخر,شما حزب شیطانید وما حزب الله.... درست حدس زدم,انور با شنیدن رجز خوانی من ,خشکش زده بود,حباب دوم دست نخورده بود وسرنگ حاوی موادحباب اول در دستان لرزان انور بود. ناگهان انور مثل گراز وحشی به سمتم حمله ور شد.... دارد... ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦 . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ 🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️