❣ #سلام_امام_زمانم❣
الهی هر کی دلش امام زمانیه،
زندگیاش هم بشه امام زمانی
فکرش بشه امام زمانی
عشقش بشه امام زمانی
حالش بشه امام زمانی
درکش بشه امام زمانی
خواب و خوراکش بشه امام زمانی
و نفسش گره بخوره به نفس های #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🤲
🌹الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌹
🌹تعجیل در فرج پنج صلوات🌹
@Modafeaneharaam
❤️امام محمد باقر علیه السلام
كيست كه از #خدا خواسته باشد و خدا به او نداده باشد؟!❤
يا برخدا #توکل كرده باشد و او كفايتش ننموده باشد؟!❤
يا به او اعتماد كرده باشد و خدا نجاتش نداده باشد؟!❤
📕بحار:78/183/8
#حدیث_روز
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «تحریف ادیان؛ قسمت سوم»
👤 استاد #رائفی_پور
🇮🇷 انقلاب اسلامی زمینهای برای ظهور امام زمان
🔸 بررسی برنامهٔ تجزیه ایران
@Modafeaneharaam
🌹#با_شهدا|سردار شهید مهدی زینالدین
✍️ ظرف شستن
▫️پدر و مادری مهدی، خواهر و برادرش؛ همه دور تا دورِ سفره نشسته بودیم؛ رفتم از آشپزخانه چیزی بیاورم. وقتی آمدم، دیدم همه نصف غذاشون رو خوردهاند، اما مهدی دست به غذاش نزده تا من بیایم. توی خونه هم بهم کمک میکرد. ظرفهای شام دو تا بشقاب و لیوان بود و یه قابلمه. رفتم سرِ ظرفشویی. مهدی گفت: انتخاب کن، یا تو بشور، من آب بکشم؛ یا من میشورم، تو آب بکش. گفتم: مگه چقدر ظرف هست؟ گفت: هرچی که هست، انتخاب کن.
📚 یادگاران ۱۰، صفحات ۱۹ و ۵۰
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️سهمشان از سفره انقلاب تکه نانی بود که به هم دیگر تعارف میکردند
رفتند تا بقیه دوست و فامیل هایشان را بیاورند.
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ استاد #رائفی_پور
📝 «کوروش، از آنچه که میگویند تا واقعیت»
@Modafeaneharaam
🍃این بار قلمِ دل عزم وصف نوجوان رهبری کرده که چه زیبا #اسماعیل وار، بند بند وجودیش را در مسلخگاه #عشق قربانی نمود. حسین فهمیده، #نوجوانی که از تمام بندرگاهای دنیایی دست کشید و #شجاعانه جان خود را فدای جانانش کرد🌹
🍃درست است، بزرگی قصه فهمیده را همه شنیده ایم، شاید بارها و بارها، اما باید زبان به اعتراف بگشایم که قاموس لغات و واژه ها یارای آن را ندارد تا بزرگی او را #وصف کند.
🍃دقیق که مینگری، میبینی که نوجوان قصه ی ما چه زیبا توانست در آغازین ثانیه های نوجوانیش اسوه انسان کاملی را برای #عالمیان به تصویر بکشاند😌
🍃بدرستی، او چه زیبا توانست #دلبری این عالم فانی را به چَشمِ روح، بشناسد و بر تمام آمال دنیویش پشت پا بزند.
🍃آری فهمیده چه زیرکانه دام های #دنیایی را شناخت و آنها را به زانو دراورد.
✍نویسنده : #زهرا_حسینی
🎊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_محمدحسین_فهمیده
📅تاریخ تولد : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۶
📅تاریخ شهادت : ۸ آبان ۱۳۵۹
📅تاریخ انتشار : ٧ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : شهدای بهشت زهرا(س)
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
@Modafeaneharaam
🔺 نمونهای از سند #ازدواج_با_محارم در میان هخامنشیان در پاورقی کتاب ایران در زمان ساسانیان، آرتور کریستین سن، ص۴۳۴.
#کوروش_کبیر
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رئیسی در مناطق زلزلهزده و صعبالعبور اندیکا خطاب به محافظش میگه «برو من هوایت را دارم»
@Modafeaneharaam
✅ ما که یک کوروش بیشتر نمیشناسیم؛
اونم همون کوروشی هست که گفته بود
"ما نمیخواهیم فقط کربلا و قدس را آزاد کنیم، بلکه هدف ما این است که کاخ سفید را حسینیه کنیم"
✍ سید ایمان بیدختی
@Modafeaneharaam
🔴 احتمال ۶ برابری ابتلا به اوتیسم در واکسنهای حاوی جیوه
بنابر اطلاعات سیستم گزارشات رویدادهای ناخواسته واکسن در VAERS وابسته به CDC و FDA آمریکا، احتمال ابتلا به اوتیسم در کودکانی که در هنگام زدن واکسن در معرض تیمروسال (جیوه) قرار گرفتند ۶ برابر بیشتر از کودکانی است که در معرض آن قرار نگرفتند...
تیمروسال یا تیمروزال (نوعی ترکیب جیوه آلی که از دهه ۱۹۳۰ به عنوان ماده نگهدارنده در واکسنها استفاده می شود)
منبع :
https://b2n.ir/x23806
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #اوج_سکانس | من بچهم!؟ به این قد و هیکل میاد بچه باشم!؟
🎬 سکانسی از فیلم سینمایی «۲۳ نفر»
🗓 انتشار به مناسبت ۸ آبانماه؛ سالروز شهادت شهید حسین فهمیده و #روز_نوجوان
@Modafeaneharaam
BQACAgQAAx0CUyYOlAACI4hhfXMSGpZp3XBbe4Kf4wABO1R769wAAtQIAAJHUeFTcV_6ZSd-2PYhBA.pdf
1.14M
🔰 خط حزبالله ۳۱۲ | جهاد رزمندگان بدون اسلحه
🔻 شمارهی سیصد و دوازدهم هفتهنامهی خط حزبالله با عنوان «جهاد رزمندگان بدون سلاح» منتشر شد.
👈 گزارش هفته این شماره خط حزبالله، با نگاهی به مجاهدتهای پشت جبهه در دوران دفاع مقدس که درسهایی برای حل مسائل امروز دارد، به روایت تلاشهای جهادی مردان و زنانی پرداخته است که در سالهای جنگ تحمیلی با اقداماتی همچون تعمیر خودروهای رزمندگان، تهیه آذوقه و یا کار در رختشورخانه و نظافت لباس رزمندگان به ایفای نقش پرداختند.
👈 سخن هفته خط حزبالله با عنوان «احیای اسلام تمدنساز» نگاهی به ابعاد مساله ادای حق جامعیت اسلام بهمناسبت بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى و جمعی از مسئولان نظام، داشته است و به وظیفه علما، نویسندگان، اساتید دانشگاه و مسئولین کشور در تبیین این مساله مهم اشاره کرده است.
🌷 شمارهی این هفتهی خط حزبالله به روح مطهر شهید مدافع حرم، سید محمد حسین میردوستی تقدیم میشود.
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✍️ #نامزد_شهادت #قسمت_پنجم 💠 واقعاً حرف های دوستانم دلم را خالی کرده بود که کودکانه پرسیدم :«شماها
✍️ #نامزد_شهادت
#قسمت_ششم
💠 بهانه خوبی بود تا هم عقده حرف هایش را سرش خالی کنم هم #انتقام عشقم را بگیرم که تقریباً دنبالش دویدم.
دفتر #بسیج چند متری با حلقه دانشجویان فاصله داشت و درست مقابل در دفتر، به او رسیدم. بی توجه به حضورم وارد دفتر شد و در دفتر تنها بود که من پشت سرش صدا بلند کردم :«چیه؟ اومدی گرای بچه ها رو بدی؟»
💠 به سمتم چرخید و بی توجه به طعنه تلخم، با چشمانی که از خشمی مردانه آتش گرفته بود، نهیب زد :«اگه خواستی بری قاطی شون، فقط با #چادر نرو!» نمی دانم چرا، اما در انتهای نهیبش، #عشقی را می دیدم که همچنان نگرانم بود.
هیاهوی بچه ها هرلحظه نزدیک تر می شد و به گمانم به سمت دفتر بسیج می آمدند. مَهدی هم همین را حس کرده بود که نزدیکم شد و می خواست باز هم عشقش را پنهان کند که آهسته نجوا کرد :«اینجا نمون، خطرناکه! برو خونه!» و من تشنه عشقش، تنها نگاهش می کردم!
💠 چقدر دلم برای این دلواپسی هایش تنگ شده بود و او باز تکرار کرد :«بهت میگم اینجا نمون، الانه که بریزن تو دفتر، برو بیرون!» و همزمان با دست به آرامی هُلم داد تا بروم، اما من مطمئن بودم دوستانم وحشی نیستند و دلم می خواست باز هم پیشش بمانم که زیر لب گفتم :«اونا کاری به ما ندارن! اونا فقط #حق شون رو می خوان!»
از بالای سرم با نگاهش در را می پائید تا کسی داخل نشود و با صدایی که در بانگ بچه ها گم می شد، پاسخ داد :«حالا می بینی که چجوری حق شون رو می گیرن!»
💠 سپس از کنارم رد شد و در حالی که به سمت در می رفت تا مراقب اوضاع باشد، با صدایی عصبانی ادامه داد :«تو نمی فهمی که اینا همش بهانه اس تا کشور رو صحنه #جنگ کنن! امروز تا شب نشده، دانشگاه که هیچ، همه شهر رو به آتیش می کشن...» و هنوز حرفش تمام نشده، شاهد از غیب رسید و صدای خُرد شدن شیشه های آزمایشگاه های کنار دفتر، تنم را لرزاند.
مَهدی به سرعت به سمتم برگشت، دید رنگم پریده که دستم را گرفت و همچنان که مرا به سمت در می کشید، با حالتی مضطرب هشدار داد :«از همین بغل دفتر برو تو یکی از کلاس ها!»
💠 مثل کودکی دنبالش کشیده می شدم تا مرا به یکی از کلاس های خالی برساند و می دیدم همین دوستانم با پایه های صندلی، همه شیشه های آزمایشگاه ها و تابلوهای اعلانات را می شکنند و پیش می آیند.
مرا داخل کلاسی هُل داد و با اضطرابی که به جانش افتاده بود، دستور داد :«تا سر و صداها نخوابیده، بیرون نیا!» و خودش به سرعت رفت.
💠 گوشه کلاس روی یکی از صندلی ها خزیدم، اما صدای شکستن شیشه ها و هیاهوی بچه ها که هر شعاری را فریاد می زدند، بند به بند بدنم را می لرزاند.
باورم نمی شد اینجا #دانشگاه است و اینها همان دانشجویانی هستند که تا دیروز سر کلاس های درس کنار یکدیگر می نشستیم.
💠 قرار ما بر #اعتراض بود، نه این شکل از #اغتشاشات! اصلاً شیشه های دانشگاه و تجهیزات آزمایشگاه کجای ماجرای #تقلب بودند؟ چرا داشتند همه چیز را خراب می کردند؟ هم دانشگاه و هم مسیر #مبارزه را؟
گیج #آشوبی که دوستانم آتش بیارش شده بودند، به در و دیوار این کلاس خالی نگاه می کردم و دیگر فکرم به جایی نمی رسید و باز از همه سخت تر، نگاه سرد مَهدی بود که لحظه ای از برابر چشمانم نمی رفت.
💠 آن ها مدام شیشه می شکستند و من خرده های احساسم را از کف دلم جمع می کردم که جام عشق من و مَهدی هم همین چند لحظه پیش بین دستانم شکست.
دلم برای مَهدی شور می زد که قدمی تا پشت در کلاس می آمدم و باز از ترس، برمی گشتم و سر جایم می نشستم تا حدود یک ساعت بعد که همه چیز تمام شد.
💠 اما نه، شعار "#مرگ_بر_دیکتاتور" همچنان از محوطه بیرون از دانشکده به گوش می رسید. از پشت پنجره پیدا بود جمعیت معترض از دانشکده خارج شده و به سمت در خروجی دانشگاه می روند که دیگر جرأت کرده و از کلاس بیرون آمدم.
از آنچه می دیدم زبانم بنده آمده بود که کف راهرو با خرده های شیشه و نشریه های پاره، پُر شده و یک شیشه سالم به در و دیوار دانشکده نمانده بود.
💠 صندلی هایی که تا دقایقی پیش، آلت قتاله #معترضین بود، همه کف راهرو رها شده و انگار زلزله آمده بود!
از چند قدمی متوجه شدم شیشه های دفتر بسیج شکسته شده که دلواپس مَهدی، قدم هایم را تندتر کردم تا مقابل در رسیدم.
💠 از نیمرخ مَهدی را دیدم که دستش را روی میز عصا کرده و با شانه هایی خمیده ایستاده است. حواسش به من نبود، چشمانش را در هم کشیده و به نظرم دردی بی تابش کرده بود که مرتب پای چپش را تکان می داد.
تمام دفتر به هم ریخته، صندلی ها هر یک به گوشه ای پرتاب شده و قفسه کتب و نشریه ها سرنگون شده بود. نمی دانستم چه بلایی سرش آمده تا داخل دفتر شدم و ردّ #خون را روی زمین دیدم...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کلیپ | سخنان شهید حاج قاسم سلیمانی در رابطه با امر به معروف در جامعه
@Modafeaneharaam
❓❗️ آیا هر حدیثی را میتوان منتشر کرد!؟
❓❗️ آیا میتوان هر نقل قولی از سبک زندگی اهل بیت را بپذیریم!؟
❓❗️آیا میتوان مجهول دینی خود را در فضای مجازی از هر منبعی سؤال کرد!؟
✅ اگر به دنبال یک کانال مطمئن میگردید که علاوه بر اتقان علمی و استناد مطالب، بصیرتمحور نیز باشد؛ عضویت در کانال استاد درس خارج حوزه علمیه و کارشناس ممتاز فقه و معارف رسانه ملی را دنبال کنید.
📚 عضویت در کانالِ استاد سید محمد علی فقیهی
✅ جهت بهره بیشتر عزیزانمان ما را به دوستان خود معرفی کنید👇👇
🌸🌸همراه ما باشید🌸🌸
https://eitaa.com/joinchat/3166896161C7e7d4266c6
@m_faghihi