eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.6هزار دنبال‌کننده
30.9هزار عکس
12.6هزار ویدیو
293 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ قرار بود بریم عملیات فرمانده امدن همه مارا تقسیم بندی کردن وظیفه ها مشخص شد.اما انگار علی اصغر از وظیفه ای که بهش داده شده بود راضی نبود ؛ بلند شد رفت پیش مسول اصلی منم همراشون بودم. گفت وظیفه منو عوض کنین...دلیل رو ازش پرسیدن. علی اصغر گفت من میخوام پیش تانک باشم ؛ مسول بهش گفتم برو پسرم احساس برت داشته تو هنوز جنگی ندیدی اموزش هم جزیی بوده.تازه سنت هم کم هست.الان برو انشاالله بعد ها.علی اصغر اشکش در اومد نتونست تحمل کنه.😭 گفت اقا من سادات هستم حضرت زینب ع عمه من هست و من محرم ایشون هستم .خوبیت نداره اونجا ک محرم باشه نامحرم پیش بره. من خودمو مسول میدونم فردا باید جواب بدم.؛؛خواهش میکنم اجازه بدین. میخوام خودم از هر کسی نزدیکتر ب عمه باشم... میخوام خودم گروه ویژه عمه باشم میخوام پیش تانک باشم. میخوام خودم آر پی چی زن ناموس خدا باشم.✌️ مسول اشکش در اومد نگاه ب علی کرد و گفت تو با این سن این فهم رو از کجا اوردی. علی اصغرو اجازه داد و اسمشو رو جز گروه ویژه نوشت من هم چون سادات بودم از حرفای علی... منقلب شدم و رفتم تو خط گروه ویژه فاطمیون.💪 عملیات اولی رو پیروز شدیم. در عملیات دوم سید علی اصغر در جنگ حلب در باغ مثلثی با اثابت خمپاره بر اثر سوختگی شدید شربت شهادت رو نوشیدن وجان شیرین را به عمه اش حضرت زینب .ع. کردن💔 شهید مدافع حرم سید علی اصغر حسینی🌹 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️سوگواری پدر شهید فراجا سعید پویان بر بالین پسرش💔 @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #براساس_زندگینامه_شهید_غلامعلی_دست_بالا* #نویسنده_بیژن_کیا* #قسمت_سی
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * برادرم این اواخر به شعر و شاعری علاقه پیدا کرده بود و اشعار شاعران را مطالعه میکرد به خصوص به دیوان حافظ و دیوان شعر کمپانی علاقه ای وافر .داشت بعضی شبها اگر مجالی دست میداد با عده ای از برادران بسیجی مشاعره می.کرد شهید بزرگوار محمد رضا عقیقی همیشه در مجلس مشاعره حاضر بود. بعد از شهادتش روزی به یاد او دیوان حافظ را باز کردم این غزل آمد حاليا مصلحت وقت در آن میبینم که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم جز صراحی و کتابم نبود یار و ندیم تا حریفان دغا را به جهان کم بینم لحظه ای مکث کردم و نگاهم کشیده شد به عکسش که به دیوار بود سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو گر دهد دست که دامن ز جهان در چینم بغضم شکست و اشکهایم با غزل حافظ و یاد برادر عزیزم در آمیخت یادم میآید چند روزی قبل از عملیات والفجرا ، بعد از نماز ظهر ناهار خوردیم و دیدیم که غلامعلی خیره شده به دشت لاله پوشی که پادگان را احاطه کرده بود همه جا پر از لاله بود و شقایق رو به من کرد و گفت میبینی کاکو؟ چقدر قشنگن - قشنگن خیلی زیباس اینها حس شاعری را در آدم تقویت میکنن و زیر لب زمزمه کرد ... که شهیدان کهاند این همه خونین کفنان..... :گفتم دیشب یکی از بچه ها شام گیرش نیومده بود با تعجب نگاهم کرد و گفت «کی؟» ناصر زاده اون که دیشب خودش غذای بچه ها رو توزیع می.کرد خندیدم و :گفتم آره ولی چیزی براش نموند با ناراحتی رو به من کرد و گفت «چرا» به من نگفتی؟ هنوز ته لبخندی به صورت داشتم که :گفتم همین چند دقیقه پیش فهمیدم آه کشید و ساکت شد و چیزی نگفت - یه سؤال بپرسم؟ وقتی بار اول رفتی ،جبهه تا مدتها خبری ازت نداشتیم؛ تازه وقتی هم که مجروح شدی و ،برگشتی لام تا کام حرفی نزدی؛ حالا بگو همون دفعه ی اول به کدام منطقه ی جنگی اعزام شدی؟ _مریوان _چرا خبری به ما ندادی؟ _صلاح نبود _ولی همه ی ما نگرانت بودیم و از همه بیشتر مادر دل نگرون بود لبخند زد و گفت :اون روزا کردستان شده بود مسلخ ... خیلی از بسیجیها و بر و بچه های سپاه اونجا شهید شدن. مصلحت نبود شماها رو نگران کنم. دوباره به گلها نگاهی انداخت و ادامه داد: میدونی کاکو شعر روح انسان رو لطیف میکند و جان رو صیقل میزند روزی در مقر آموزش تیپ المهدی (عج) .دیدمش گرم صحبت بودیم که :گفت میخواهی از شعرهایم برایت بخوانم.» سر تکان دادم و او پاره ای از اشعارش را برایم خواند گفتم: «موضوعی شعر ،بگو اصلا برای تمرین بیا مسابقه .بدیم. موضوعی تعیین کنیم و هرکس شعرش بهتر شد برنده است.» :پرسید موضوع چه «باشد؟ کمی فکر کردم و گفتم آزادی فطرس به میمنت تولد حضرت ابا عبدالله (ع)) خندید و گفت «باشه.» حالا هر وقت دلتنگش میشوم میروم سراغ همان کاغذ کاهی شعرش را میخوانم و اشک میریزم. @Modafeaneharaam
13.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 ما هر چه داریم از شهادت سیدالشهداست 🔹سیدالشهدا برای ما امنیت و همۀ نعمت‌ها را آورده است.‌ کلّ نظام جمهوری اسلامی صدقهٔ سر امام حسین(ع) است. 🔹هیچ‌وقت حسین(ع) را فراموش نکنید، کم نگذارید برای امام حسین(ع)... 🔻اربعین خودش مجلس روضه گرفته @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔅 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الهادِمُ لِبُنیانِ الشِّرکِ وَالنِّفاقِ...🤚🌱 🌱آمدنت نزدیک است... و صدای قدم هایت لرزه بر جان طاغوت ها انداخته! 🌱سلام بر تو و بر روزی که بُت های روزگار یکی یکی به دستان ابراهیمی تو سقوط کنند! 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس. 🤲🌿اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج @Modafeaneharaam
🔰نشانۀ بهشتی بودن، اهل زیارت حسین(ع) بودن است! 🔸امام باقر(ع): كسى كه می‌‏خواهد بداند آيا اهل بهشت هست يا نه، پس دوستى ما را بر دلش عرضه كند، اگر پذيرفت، مؤمن است. و كسى كه دوست‏دار ماست، بايد مشتاق و شیفتۀ زيارت حسين(ع) باشد، پس هرکس اهل زیارت حسين(ع) باشد، او را محبّ خود می‌‏دانيم و از اهل بهشت خواهد بود، و كسى كه اهل زیارت حسين(ع) نباشد، ایمانش کاستی و کمی دارد. 🔻 کامل‌الزیارت ، ص۱۹۳ 👈🏻متن عربی 🚩 ۸روز مانده تا اربعین حسینی🌱 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸بیست و یکمین فراز از وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔹خطاب به مردم عزیز کرمان… نکته‌ای هم خطاب به مردم عزیز کرمان دارم؛ مردمی که دوست‌داشتنی‌اند و در طول ۸ سال دفاع مقدس بالاترین فداکاری‌ها را انجام دادند و سرداران و مجاهدین بسیار والامقامی را تقدیم اسلام نمودند. من همیشه شرمنده آنها هستم. هشت سال به‌خاطر اسلام به من اعتماد کردند؛ فرزندان خود را در قتلگاه‌ها و جنگ‌های شدیدی چون کربلای۵، والفجر۸، طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت‌المقدس و… روانه کردند و لشکری بزرگ و ارزشمند را به نام و به عشق امام مظلوم حسین‌بن علی به نام ثارالله، بنیانگذاری کردند. این لشکر همچون شمشیری برنده، بارها قلب ملت‌مان و مسلمان‌ها را شاد نمود و غم را از چهره آنها زدود. @Modafeaneharaam