لبخند اخر😊
جمعه...چهارده خرداد یکهزار و سیصد و نود و پنج
ساعت نُه و پنجاه دقیقه صبح.
از صبح زود رفته بود سرکشی خطها.
حالا پناه آورده بود به چادر دوتا از بچه های فاطمی تا کمی استراحت کنه.
تو یه چادر گیرش آوردم تا به یاد قدیما یه کم سر به سر هم بذاریم و بخندیم
داشت با بیسیم حرف میزد.
دوربین رو روشن کردم و شروع کردم ازش فیلم گرفتن.
یکی دو جمله که پشت بیسیم گفت دوربین رو به صورتش نزدیکتر کردم.
با خنده یه نگاهی به لنز دوربین کرد و گفت:
ازین محمودَم انقد عکس گرفتی که شهید شد از ما عکس نگیرو پقّی زد زیر خنده😂 و دوباره جواب بیسیم رو داد...
بعد از ظهر که رفتم سروقتشون یکی از بچه ها گفت:
مرتضی هم شهید شد.🕊
انتحاری که زد موند زیر آوار..
موندم زیر آوار این خبر...مرتضی جان
دروغ گفتی مگه نه؟
دلت غنج میرفت که بری پیش محمود.
حالا پیش همید.😔💔
مثل اونروزا که باهم هم اتاق بودید
حالا پیش همید
و باز هم گپ و گفت و کل کل و بزن در رو و...
حالا پیش همید مسیب
خوش به حالتون.😭
تو رو خدا اگه جاتون رو تنگ نمیکنیم
جای ما رو هم خالی کنید.😭
میدونی که دل منم غنج میره.
خوش باشی سید
خوش باشی عزیرم
خوش باشی رفیقم
خوشی باشی
دلم براتون تنگه
تنهام نذارید.
#به_نقل_از_همرزم_شهید
مرتضی مسیب زاده🌹🍃
@modafeaneharaam
-حسيـݧ ؟
+ اوهوم! 🙂
-امير علـے ؟
+ آرہ! ☺️
-سبحاݧ ؟
+ اممم... آرہ!
-هادي چے ؟ هادے؟😀
+ اينم قشنگہ!
-چيزہ... ببين اينم علامت زدما :✅ محمد اميݧ؟
+ اينم خوبہ!
خانوم كتاب را مـے اندازد. 📓😒
-اے بابا!...😡 من كہ نميگم در مورد قشنگيشون نظر بدي!! بگو كدوم بهترہ! يكيشو انتخاب كن ديگہ!!😖
مرد ميخندد و با شيطنت نگاہ ميكند:😅
+اسم حالا مــہم نيست..(مكث )..مهم اينہ كہ قيافش بہ من ميرہ!😎
-چـے😯 ؟!! چي گفتـے؟! صبر كن بيينم چي گفتي؟ 😠
+كپي من ميشہ! ... حالا ببين!!😝😏
خانوم👩 كہ سعـے ميكند قيافہ ے جدے خودش را حفظ كردہ و زير خندہ نزند☺️ ، كتاب را سمت ديگر مبل سر ميدهد و رويش را بہ حالت قهر برميگرداند! ☹️
مرد 👱با مهربانـے مي خندد ..☺️
-حالا مـے بينيم ديگہ كي ميبرہ! 👶😍
سكانـس دوم :
خانوم آهستہ كنار تابوت زانو ميزند. 😔
نوزاد را روي سينہ ي بابا مي گزارد.👶
-تو بردے......راستي ...💔
حسيـݧ ؟ امير علـے ؟ سبحاݧ ؟هادے؟ محمد امين؟ ...نگفتي اسمشو چـے بزارم.....؟!😭💚😣
💔|#شهیدسجادطاهرنیا
مدافعان حرم 🇮🇷
❤️ #قــــــرار_شبــــانه❤️ ختــــم صـــلواتـــــ بـــه نیــــابت از #شهید محمدحسین محمدخانی🌹 هــــد
جمـــــع ڪل صـــلواتـــــــ
❤️7200❤️
حاجتـــــ روا و عـــاقبـــت بخـــیر بشیــد ان شاءالله با دعـــاےامـــام زمـــان (عج)☺️❤️
❤️ #قــــــرار_شبــــانه❤️
ختــــم صـــلواتـــــ بـــه نیــــابت از #شهید بابک نوری🌹
هــــدیــــه بـــه حضـــرت زهــرا (س)
و براےســـلامتـــےو تعجــــیل
در ظهــور امـــام زمــان (عج)🌺
مهلتـــ صلواتـــ فـــرستــادن
تا فـــرداشبـــ #ساعتــــ ۲۱
تعــداد صلواتـــ هاے خــود را بــه ایــن آیدے بفـــرستین☺️👇❤️
@Jamandekarbala
يہ جملہ رو قاب کنيم بزنيم گوشه ے ذهنمون ،هر وقت خواستيم عملے انجام بديم يہ نگاهے به اين تابلو بندازيم:
دونہ
دونہ
گناه
"من"😔
لحظہ
لحظہ
ظهور
مهــــــــــدی فاطمہ
رو عقب ميندازه...💔
علاقهاش به #شهدا و #شهادت آن قدر بود که همیشه در گلزار شهدا سراغش را میگرفتیم🌹.
حتی با یکی از شهدای مدافع حرم در همین گلزارشهدا و سر مزار او دوست شده بود. میگفت یک بار رفته سر مزار شهید رسول خلیلی. نوشتههای روی سنگ مزار را خوانده و دیده بود از او کوچکتر است. بعد رو به شهید رسول خلیلی کرده و گفته بود شما چهارماه از من کوچکترید. من اینجا زنده باشم و شما نه!...
از همان جا با این شهید دوست شده بود و همیشه سر مزارش میرفت. علاقهاش آنقدر زیاد بود که کنار مزار شهید خلیلی یک جای خالی بود. نوید آنجا را به عنوان #مزار خودش انتخاب کرده و کروکیاش را کشیده و وصیت کرده بود اگر من #شهید شدم من را اینجا دفن کنید....
راوی: پدر شهید مدافـع حـرم نویدصفری🌹
#سالروز_شهـادت🕊🕊🕊
@modafeaneharaam
8acf696960dbb0ff3fc48a0a93fd6470ec532e9f.mp3
7.56M
#تلنگرانه 🔰
این فایل ارزش صدها بار شنیدن را دارد...😔😔
آشتی با امام زمان عج
#سخنران_دکتر_محمد_دولتی
با صدای #علی_فانی
#استــــورے❤️
امـــامرئــــوف😍☺️
قــربون ڪبوتراےحـــرمت🕊
قربون ایـــن همه لطف و ڪرمت❤️
❤️🍃
هر لباسے آداب دارد ؛ 👌
با ڪت شلوار نمےشود☝️ تعمیرات انجام داد ؛
با لباس روحانیت نمیشود☝️ هرڪارے کرد ؛
با چادر هم همینطور ؛😉
چون فقط یک چادر ساده نپوشیده اے😌☝️ ڪه بگویے به خودم مربوط است😊 تو مثل یک روحانے با لباس روحانیت هستے☺️👌 ڪه محدودیت های(مفیدے)دارے👌
اگر خطایے 😱☝️از یک چادرے سر بزند میگویند همه چادری ها فلان... پس مراقبت کن☺ تا همینطور که چشمهاے هرزه را کور کردے😉 چشم های✌️😌 حسود هم کور شود.... ❤️☺️
@modafeaneharaam
می گفت تو سوریه خواب ندارم
وقتی هم میخواهم بخوابم ازشدت خستگی
نمیتونم بخوابم...😔
،انگار یک لشگر مورچه دارند ازپام بالا می آیند...
بخواب محمودرضای نازنینم بخواب بقول خودت استراحت بماند بعدازشهادت ...😔😭
🌸🍃 💠من خودم به این رسیدهام و با اطمینان و یقین مےگویم:☝️ 🌷هرڪس شهید شده،
خواستہ کہ شهید بشود؛
شهادتِ شهید فقط #دست_خودش است... شهـید مدافع حرم محمودرضا بیضائی🌺🍃
یادشون با صلوات❤️