eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.5هزار دنبال‌کننده
30.9هزار عکس
12.7هزار ویدیو
293 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
و سلام بر او شهید امام موسی صدر که می‌گفت: «من نمی توانم سوگواری برای امام حسین(؏) را درک کنم مگر آنکه بتواند قهرمانانی را تربیت کند، کسانی را تربیت کند که در برابر ستمگر بایستند و در برابر حاکمِ ستمگر سخن حق را بگویند» @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️فرمانده یگان امداد نیشابور به شهادت رسید 🔹سروان فرمانده یگان امداد نیروی انتظامی شهرستان نیشابور طی درگیری مسلحانه در روستای جیلو به درجه رفیع شهادت رسید. @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
باسلام و عرض ادب خدمت عزادارن حسینی 🏴 مسجدی که عزای امام حسین در اون برپاست بعلت نبود بانی و خیر مت
مبلغ جمع آوری شده تا این لحظه 3میلیون🖤 منتظر باقی کمکهای شما هستیم 🥀 بنام زارع👇 6280231364795244 @Modafeaneharaam
✨پاسدار شهید حسین معز غلامی سال ۱۳۷۳ در روستای شورین شهرستان همدان متولد شده و سپس با خانواده به تهران رفت. به پیروی از عموی شهیدش شهید "محمد حسین معز غلامی" به سبز پوشان سپاه پیوست و برای دفاع از حریم اهل بیت (ع) و اسلام به سوریه اعزام شد. وی که از مداحان و سینه سوختگان اباعبدالله الحسین (ع) بود و همواره برای مصائب اهل بیت (ع) مداحی و نوحه خوانی می‌کرد؛ ۴ فروردین ۱۳۹۶ در سوریه به شهادت رسید.💔 @Modafeaneharaam
💢میراث خوبی که شهید رئیسی برای پزشکیان گذاشت 🔹‌طبق اعلام بانک جهانی اقتصاد: ایران سال گذشته دومین کشور جهان در رشد اقتصادی(GDP) است که با افزایش ۵.۴ درصدی در تولید ناخالصی خود مواجهه شده است. 🔹‌امیدواریم این رشد ۵.۴ درصدی تولید را دولت پزشکیان بتواند تکرار کند. ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم @Modafeaneharaam @Modafeaneharaam
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میدونی وقتی چشم و دست و پای یه پسر بچه رو توی اوج شور کودکی اش بگیری یعنی چی؟ لعنت به اسقاطیل ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم @Modafeaneharaam @Modafeaneharaam
✨بسیجی شهید مهدی قاضی خانی آبان ۱۳۶۴ روستای "حیدره قاضی خان" شهرستان بهار متولد شده و سپس به همراه خانواده به "قرچک" مهاجرت کرد. او برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) و اسلام اصرار فراوان داشت تا جایی که به دلیل محدودیت برای اعزام بسیجیان بیش از دو فرزند، شناسنامه خود را طوری کپی کرد تا نام فرزند سومش مشخص نباشد. او در نخستین اعزام خود به سوریه پس از ۲۱ روز ممبارزه با تروریست‌های تکفیری در ۱۶ آذر ۱۳۹۴ در ۲۸ سالگی به شهادت رسید.💔 @Modafeaneharaam
18.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از «عبرت» دولت دوازدهم تا «الگوی» دولت سیزدهم 🔹مروری بر بیانات و نکات رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار با دولت‌های دوازدهم و سیزدهم @Modafeaneharaam
9.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊💔• 📲 این‌ جوریه ‌که میگن: "الرفیق‌ ثم‌ الطَریق" حواستون ‌باشه چه کسی رو برای رفاقت ‌انتخاب‌ می‌کنید🥲 جنس بعضی از رفاقت‌ها فرق میکند، جنسش عشق است و خون و دلدادگی...❤️‍🩹 @Modafeaneharaam
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴فراخوانِ مادر برای حضور مردم در روز ورزشگاه صد هــزار نفره آزادی جهت ایاب و ذهاب از شهرها و شهرستان های مختلف و هم چنین مناطق مختلف تهران با شماره های زیر تماس بگیرید👇 ➖۰۹۲۰۸۳۸۸۰۷۸ ➖۰۹۹۲۳۲۴۹۱۷۷ ❌جهت اطلاعات بیشتر وارد کانال زیر شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3435003923C863f1fbcfc
مدافعان حرم 🇮🇷
به نام خدا #بدون_تو_هرگز قسمت 5⃣2⃣ 💫 بدون تو؛ هرگز با اون پای مشکل دارش، پا به پای همه کار
به نام خدا قسمت 6⃣2⃣ 💫 رگ یاب اون شب علی مثل همیشه دیر وقت و خسته اومد خونه ... رفتم جلوی در استقبالش ... بعد هم سریع رفتم براش شام بیارم ... دنبالم اومد توی آشپزخونه ... - چرا اینقدر گرفته ای؟ حسابی جا خوردم ... من که با لبخند و خوشحالی رفته بودم استقبال!! ... با تعجب، چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش... خنده اش گرفت ... - این بار دیگه چرا اینطوری نگام می کنی؟ ... - علی ... جون من رو قسم بخور ... تو ذهن آدم ها رو می خونی؟ ... صدای خنده اش بلندتر شد ... نیشگونش گرفتم ... - ساکت باش بچه ها خوابن ... صداش رو آورد پایین تر ... هنوز می خندید ... - قسم خوردن که خوب نیست ... ولی بخوای قسمم می خورم ... نیازی به ذهن خونی نیست ... روی پیشونیت نوشته ... رفت توی حال و همون جا ولو شد ... - دیگه جون ندارم روی پا بایستم ... با چایی رفتم کنارش نشستم ... - راستش امروز هر کار کردم نتونستم رگ پیدا کنم ... آخر سر، گریه همه در اومد ... دیگه هیچکی نذاشت ازش رگ بگیرم ... تا بهشون نگاه می کردم مثل صاعقه در می رفتن... - اینکه ناراحتی نداره ... بیا روی رگ های من تمرین کن ... - جدی؟ لای چشمش رو باز کرد ... - رگ مفته ... جایی هم که برای در رفتن ندارم ... و دوباره خندید ... منم با خنده سرم رو بردم دم گوشش ... - پیشنهاد خودت بود ها ... وسط کار جا زدی، نزدی ... و با خنده مرموزانه ای رفتم توی اتاق و وسایلم رو آوردم ... @Modafeaneharaam