eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.8هزار دنبال‌کننده
30.6هزار عکس
12.4هزار ویدیو
291 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
جهان را ماتم عظماست امشب عزای دختر موسی‌ست امشب😔 نه تنها شهر قم ماتم گرفته زمین و آسمان را غم گرفته💔 وفات #حضرت_فاطمه_معصومه را خدمت ولی نعمتمان آقا امام رضا تسلیت عرض میکنیم 🏴 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همرزمان محمد تعریف میکنند که روز چهلمی که در سوریه بودیم با محمد در صف تلفن ایستاده بودیم☎️.ناگهان محمد گفته بود دیگه خسته شدم.یکی از همرزمانش ناراحت میشود و می گوید محمد چرا این حرف را میزنی⁉️ما از زن و فرزند و خانواده گذشته ایم امده ایم اینجا برای دفاع از دینمان .ان وقت تو میگویی خسته شده ام😕.محمد همان موقع با لبخند همیشگی که بر لب داشته بود گفته بود از اینجا ماندن خسته نشده ام.از این خسته شده ام که 40 روز است اینجایم و هنوز دینم را به اربابم ادا نکرده ام😞 شهید محمد مسرور🌹 @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی #قسمت_نهم استاد راغب مصطفی غلوش آمده بود مشهد. محسن شش سال بیشتر نداشت. هم
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️ 😍 هفت سالش که بود، دبستان جوادالائمه علیه السلام ثبت نامش کردند. نزدیک همان کوچه جوادیه. یک ماه که گذشت مامان را برای انجمن اولیاء و مربیان خواستند. 💕 پدر و مادرها که همگی جمع شدند و روی صندلی ها نشستند، معلم ِ محسن بلند شد. دفتری را در دست گرفت و جلوی چشم همه ورق زد. همه نگاه کردند به خط خوش دفتر و دهان معلم. گفت: 💖🌸 محسن حاجی حسنی کارگر با همه شاگردام فرق می کنه. نگاه کنید دفتر دیکته اش رو! یک نوزده نمی بینید! ... . 🕊انگار یک دسته کبوتر توی دل مامان باهم شروع کردند به بال زدن. هنوز یک ماه نگذشته محسن اینطور گل کرده بود. وقتی فهمیدند محسن قاری قرآن است، بلندگوی روی سکو هر روز انتظارش را می کشید. 🐝 تلاوت های سر صف، فرصت خوبی بود برای پس دادن درس هایی که از مصطفی و بقیه اساتید می گرفت. 🔻🔺مسابقات دانش آموزی که راه افتاد، محسن بارها برای مدرسه اش افتخار کسب کرد. مامان دلش می سوخت. بهش می گفت: 💎🔮 از این ور مدرسه می ری، از اون ور شهرستان می ری برای قرائت، درس قرآنت هم که هست. از پا در میای خب! جواب محسن فقط یک چیز بود: ✓ _ من مال قرآنم! ❤️💝 ادامه دارد... @Modafeaneharaam
😍 👏 خانواده و مخصوصا استادش مصطفی، تشویقش می کردند. می خواستند درسش را خوب بخواند و قرائت را هم با قوت پی بگیرد. 💖 محسن، از همان بچگی شش دانگ حواسش را جمع کرده بود و اوضاع را مدیریت می کرد. ماه رمضان، از مدرسه که بر می گشت، بدو می رفت سر درس و مشق. همه را زود می نوشت و کاری باقی نمی گذاشت . 👕 عصر که می شد آب و شانه می کرد لباس می پوشید و منتظر می نشست. آقای سجادی از طرف اوقاف می آمد دنبالش. می بردش شهرستان برای تلاوت. یک شب محسن از خستگی در راه برگشت خوابش برد. آقای سجادی از توی ماشین برش داشت و آورد درِ خانه. مامان دید محسن، مثل یک تکه ماه روی دست های آقای سجادی خوابیده. 😘❤️ دلش غنج رفت از داشتن پسری که نگفته بود من صبح مدرسه بودم و ظهر مشق نوشته ام و حالا چطور این همه راه را بروم شهرستان که قرآن بخوانم؟! 🌺 ده ـ یازده سال بیشتر نداشت که یک روز در خانه را زدند. مرد جا افتاده ای آمده بود و با محسن کار داشت. گفته بود جلسه قرآنی دارند و می خواهد محسن آن را اداره کند. 🍁🍂 همان وقت ها یک روز از مامان اجازه گرفت: _ برام کلاس گذاشتن. گفتن برم قرآن درس بدم. کلاسش چهار راه خواجه ربیع بود. جایی دور از کوچه جوادیه. 😢 مامان گفت: _ می خوای این مسیر رو هی بری و بیای؟! دلواپس می شم! محسن گفت: _ من دیگه مــرد شدم! 😌😉 ادامه دارد... @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم #صلوات به نیت:⏬ شهید مدافع حرم سجاد خلیلی🌹 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺 مهلت صلوات فرستادن تا فردا شب ساعت۲۱ تعداد صلواتهای خود را به آیدی زیر بفرستید👇 🆔 @Rahbar_eshgh
#و_این_جمعه_هم_گذشت... 😔 به شوقِ دیدارِ ... مـ❤️ـولای خود شتافت؛ از مدینه، رهسپار طوس... و امشب ... به داغ دل معصـ💔ـومه ای نشسته ایم؛ که رضــ❤️ـایَش را ندید و رفت ... ترسم‌ که شعر سنگ‌ مزار من این شود ... او هم‌ جمال یوسفــ❤️زهرا ندید و رفت😔 ◼️وفات مظلومانه #حضرت_معصومه سلام الله علیها‌ تسلیت باد. @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#سلام_امام_‌زمانم🖤 من بی خبر و تو با خبر از حالم از تیر گنه شکسته باشد بالم یك لحظه نمیبری مرا از خاطر💔 با آنکه دلت خون شده از اعمالم😔 @Modafeaneharaam
🌿چند بار پیش آمد وقتی عکسهای سوریه اش را نشان میداد، از او خواستم یکی دو تا عکس به من بدهد اما هیچ وقت نداد. می‌گفت: "تا امروز یک فریم عکس از بچه های سپاه در سوریه منتشرنشده. بگذار منتشر نشود."❗️ یکی از عکس هایی که خیلی اصرار کردم به من بدهد، عکسی بود که بعد از عملیاتشان در منطقه حجیره و پاکسازی مناطق اطراف حرم حضرت زینب علیرغم وجود تروریستها با لباس نظامی در صحن حرم گرفته بود🌺 کیف کرده بود که با لباس نظامی توانسته داخل حرم عکس بگیرد. می‌گفت خیلی دوست داشت که هرجور شده در حرم حضرت زینب یک عکس بالباس نظامی بگیرد.☺️ بالاخره با تمام محدودیت هایی که برای ورود به حرم با لباس نظامی وجود داشته، به عشق حضرت زینب دل را زده به دریا و چندنفری بالباس رفته بودند داخل. 😍 بعد از شهادتش، نگاه به این عکس کوهی از حسرت روی دلم می گذارد. یک عمر زیارت عاشورا را لقلقه زبان کردیم و در پیشگاه امام حسين و اولاد و اصحابش ادعا کردیم که «ياليتنا کنامعکم» و به زبان گفتیم لبیک یا حسین💔 و این اواخر باز هم با ادعا گفتیم «کلنا عباسک یا زینب» و در گفتنمان ماندیم که ماندیم...😔 #شهید_محمودرضا_بیضایی 🌹 @Modafeaneharaam