#اولین_شهید_مقابله_با_فتنه_۸۸
بسیجی ۱۸ ساله
#شهید_پهلو_شکسته💔
🌷به همراه تعدادی بسیجی در ماموریت برای آرام کردن #اغتشاشات تهران بودند که یک ماشین پراید از #عمد او و چند نفر دیگر را زیر گرفت😔 و فرار کرد و باعث مجروحیت چند نفر و #شهادت حسین غلام کبیری شد.
🌹مقام معظم رهبری در دیدار با خانواده اش درباره شهید حسین غلام کبیری فرمود:
مقام حسین خیلی بالاست، شهید #بصیرت است، افضل شهدای انقلاب است👌
شعری که گفته بود، روی سنگ مزارش بنویسند:👇
من حسینم که #شهید ره جانان شده ام
من #فدایی ره مکتب و قرآن شده ام🍃
به دلم آرزوی #کربلا بود ولیک
آرزو بر دل و #مهمان_شهیدان شده ام🌹✨
🔹مزار شهید حسین غلام کبیری
در گلزار شهدای بهشت زهرای (س) تهران
قطعه ۵۵، ردیف ۲۴، شماره ۳
#سالروز_شهادت🕊
شادی روحشون #صلوات
🌹بسیجی سهمش دویدن پا به پای انقلاب است.
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#بشنوید 🔊نمایشنامه #یادت_باشد 4️⃣ 💞بر اساس زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر
4_5967467843560670948.mp3
13.42M
#بشنوید
🔊نمایشنامه #یادت_باشد 5️⃣
💞بر اساس زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر
⏰مدت زمان: 13:54 دقیقه
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت ⏬ باب الحوائج #حضرت_علی_اصغر ✨❤️ هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای سلام
جمع کل صلوات:
🌹48,848🌹
انشاءالله همگی حاجت روا بشین❤
التماس دعا✨
ختم #صلوات به نیت ⏬
شهید حجت نظری🌹
#سالروز_شهادت🕊
هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺
مهلت صلوات فرستادن تا فردا شب ساعت۲۱
تعداد صلواتهای خود را به آیدی زیر بفرستید👇
🆔 @Rahbar_eshgh2
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مصاحبه جالب از مردم
آخرین بار کی یاد #امام_زمان افتادید❗️😔
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 نهمین شب ختم دههی #زیارت_عاشورا به نیت رفع بلاها از جمله بیماری #کرونا هد
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
پایان ختم دههی #زیارت_عاشورا
با 89 شرکت کننده 📿
قبول باشه از همگی✨
@Modafeaneharaam
❁
#یا_رسول_الله_ص
هر دل که تویی درآن، مقدس باشد
بیچاره دلی ڪه سردونـارس باشد🌱
در اوجِ جوانے ام بہ قولِ سعـدی🌸
عشقِ تو و خاندانِ تو بس باشد😍
#شنبههای_نبوی💚
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✨خب شهدا یکی مثه خودشون رو فرستادن برام...
🌟شب میلاد حضرت زینب مادرش زنگ زد برای قرار خواستگار. نمیدانم پافشاری هایش باد کله ام را خواباند یا تقدیرم؟ شاید هم دعاهایش....💫
❤️به دلم نشسته بود. با همان ریش بلند و تیپ ساده همیشگی اش آمد. از در حیاط که وارد خانه شد، با خاله ام از پنجره او را دیدیم. خاله ام خندید: « مرجان، این پسره چقدر شبیه شهداست!»😁
با خنده گفتم: « خب شهدا یکی مثه خودشون رو فرستادن برام»😁😍
خانوادهاش نشستند پیش مادر و پدرم. خانوادهها با چشم و ابرو به هم اشاره کردند که « این دو تا برن توی اتاق، حرفاشون رو بزنن!»👥🗣
با آدمی که تا دیروز مثل کارد و پنیر بودیم، حالا باید با هم می نشستیم برای آیندهمان حرف میزدیم.😄
تا وارد شد، نگاهی انداخت به سرتاپای اتاقم و گفت: « چقدر آینه! از بس خودتون رو می بینین این قدر اعتماد به نفستون رفته بالا دیگه!»😄😐
نشست رو برویم. خندید و گفت: «دیدید آخر به دلتون نشستم!»😍 زبانم بند آمده بود من همیشه حاضر جواب بودم و پنج تا روی حرفش می گذاشتم و تحویلش می دادم، حالا انگار لال شده بودم.🤐
خودش جواب خودش را داد: «رفتم مشهد، یه دهه متوسل شدم. گفتم حالا که بله نمی گید، امام رضا از توی دلم بیرونتون کنه، پاکِپاک که دیگه به یادتون نیفتم.✨
نشسته بودم گوشه رواق که سخنران گفت: "اینجا جاییه که می تونن چیزی رو که خیر نیست، خیر کنن و بهتون بدن." نظرم عوض شده. دو دهه دیگر دخیل بستم که برام خیر بشید!» 💫
نفسم بند اومده بود، قلبم تند تند می زد و سرم داغ شده بود. توی دلم حال عجیبی داشتم. حالا فهمیدم الکی نبود که یک دفعه نظرم عوض شد. انگار دست امام علیه السلام بود دل من....😇❤️✨
📕قصه دلبری صفحه ۱۶
روایتی شیرین از زندگی شهید مدافع حرم محمدحسین محمد خانی🌹
@Modafeaneharaam