کـاش روزی بـرسـد، که به هم مژده دهیم...
#یوسـف_فـاطـمـه_آمـد😍😍
دیـدیـــ....؟!😍
مـن سـلامـش کـردم...
پاسـخـم داد امـام،☺️
پاسـخـش طـوری بـود!!
با خودم زمزمه کردم که امام...
میشناسد مگر این بی سر و بی سامان را...⁉️
و شـنـیـدم فـرمـود...:
تو همانی که «فـــرج» میخواندی...
#اِلٰهی_عَظُمَ_الـبلا...🌹🍃
@Modafeaneharaam
حسین را از زمان دانشگاه میشناسم. در رفت و آمد به دانشگاه دوستیمان شکل گرفت.همیشه باهم بودیم. سال ۹۴ نزدیک اربعین که همه نیرو لازم بودند، صبحها سرکار بودیم و بعد از کار تا نیمههای شب در بسیج مشغول بودیم🌙. بعدهم که خانه میآمدیم دوباره ۶ صبح بیدار میشدیم. حسین به شوخی میگفت پدرم میگوید دروغ میگویی که در سپاهی😂! تو مامور کلانتری شدی❗️😄
با اینکه بسیج یک نهاد مردمیست و اینطور نیست که به کسی حقوق بدهند، اما اولویت حسینآقا همیشه #بسیج بود. حتی یادم میآید برای یک ماموریت بسیج سرکارش در سپاه نرفت☝️. گاهی هم که من کم آوردم میگفت دربدترین شرایط هرچیزی را رها کردید #بسیج را رها نکنید❌. تا این اندازه به بسیج اعتقاد داشت.
شهید مداح مدافع حرم
#حسین_معز_غلامی🌹
#سالروزشهادت🕊
@Modafeaneharaam
اتفاقی جالب در لحظهی شهادتِ شهید مداح محمدرضا تورجیزاده از زبان خودش👇
#متن_خاطره :
شهیدتورجیزاده مداح بود و عاشقِ حضرتِ زهرا«س».❤️
آیت الله میردامادی نقل میکرد: بعد از شهادتِ محمد رضا خوابش رو دیدم و بهش گفتم: محمد رضا !
این همه از #حضرت_زهرا_س گفتی و خوندی ، چه ثمری برات داشت⁉️ شهید تورجی زاده بلافاصله گفت: همینکه در آغوشِ فرزندش #حضرت_مهدی_ع جان دادم برام کافیه...🕊🍃
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#رفاقت_تا_بهشت🕊
رفاقتشان از مدتها پیش شکل گرفته بود☺️، رفاقتی که هیچ کدام همدیگر را بعد از جداییِ دنیایی فراموش نکردند نه شهید علی بعد از رفتن💔 آقانوید را فراموش کرد🍃 و حق رفاقت را بجای آورد و نه آقا نوید فراموش کرد🍃 ، هرکاری از دستش برمیآمد برای رفیق شهیدش میکرد🙂 از سر زدن به خانوادهاش و پرکردن جای خالی علی برای مادر تا برگزاری روضه و شرکت در روضههای منزل شهید به گواهی خیلی از اطرافیان بعد از شهادتِ💔 شهید علی خلیلی شهید امر به معروف ، حال و هوای آقانوید هم عوض شد و انگار آرزوی پنهان شده در دلش راه نجات یافته بود در یکی از نوشته هایش گفته که علی راه را به من نشان داد🙂 آقانوید از کرامات شهید علی از همان اولین روزهای آشناییمان زیاد برایم میگفت یکبار که دوستانش مشهد بودند، به عکس علی نگاه کرده و گفته علیجان دوستانم رفتند پیش آقا و من تنهـام😢 ، خیلی دلم روضه میخواد و خیلی ناگهانی همانروز از طرف مادر شهید دعوت به روضه در منزل علی آقا میشوند☺️ و می گفت چقدر روضه اون شب چسبید یادم هست یکبار که یکی از اقوام به رحمت خدا رفته بود، بهش گفتم چقدر سخته آدم با مرگ عادی بره😞 ، یعنی ما قراره چطور بریم یکی از عکسهای داخل قبر پوشیده شده از پرچمِ شهید علی خلیلی رو نشونم داد😊 و گفت انشاﺀالله اینطوری🙂 عکس رو که دیدم گفتم خوشبحال شما رزمنده اید و میتونید شهادت زیبا از خدا بخواید😔 و نوید گفت شهادت طلبی، شهادت رو در پیش داره ، مگه علی خلیلـی رزمنده بود🙁 که اینطور رفت در عمق رفاقتشان همین بس که حدود یکسال و نیم بعد از شهادت علی ، خواب زیبایی را آقانوید میبیند که شهید به او میگوید امشب توانستیم اذن شهادتت را بگیریم …😔💔
#شهیدامربهمعروف_علی_خلیلی❤️
#شهیدمدافعحرم_نوید_صفری❤️
@modafeaneharaam