فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداحافظی اخر شهید مرتضی کریمی قبل از اعزام💔
پیکر این شهید بزرگوار به تازگی تفحص شده و در راه میهن است🌹
@Modafeaneharaam
﷽
←📸 #تصویر_سردار
←شهید حاج قاسم سلیمانی:
اگر آرزوی شهادت دارید اگر دوست دارید شهید شوید اول باید شهیدانه زندگی کنید ، تا به آن مقام والای شهادت نائل شوید.
مانند کسی که اول باید علم بیاموزد،بعد تلاش کند تا عالم شود.
پس شهادت تنها آرزو نیست که هر وقت خواستی به آن دست پیدا کنید،باید تلاش کنید.
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🟥خبر فوری پیکر مطهر شهید مدافع حرم مرتضی کریمی از طریق آزمایش دی ان ای شناسایی شد. شهید کریمی س
وداع با پیکر مطهر شهید مدافع حرم مرتضی کریمی
امروز ساعت 15 معراج شهدای تهران
@Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACH01hOG1_4UNLavKzbvcopGx69PgrQwACoQADZGtKBhXTxoO2pGYHIAQ.mp3
3.23M
🎙مداحی شهید مرتضی کریمی
مرتضی تو بيسيم آخرش به فرمانده گردان روز عمليات، خودش رو ابوحنانه معرفی کرده و گفته اين آخرين تماس خواهد بود و سلامتون رو به حضرت زهرا(س)ميرسونم💔
فرمانده سلام ما رو هم به مادرمون زهرا برسون😔
السلام علیک یا اُماه یا فاطمه زهرا❤️
بأمانِ اللّه یا شهیداللّه😭✋
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
←🎥 #کلیپ_سردار
←صحبتهای شنیده نشده از حاج قاسم سلیمانی درباره شکست آمریکا در افغانستان و سوریه و...
@Modafeaneharaam
🔴 خبر فوری
💠 پیکر مطهر شهید مدافع حرم #محمد_اینانلو از طریق آزمایش دی ان ای شناسایی شد
🔸 اطلاعات تکمیلی و برنامه ها و مراسمات شهید متعاقبا اعلام خواهد شد
#شهید_محمد_اینانلو
#خانطومان
@Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACH1BhOIMT2CJIilM7_iCcTkNErD7lGgACIAwAAhNvyVGtIVUPmNVmOyAE.mp3
6.61M
این گل هم به قربون حسین ع
خون داده پای خون حسین ع
این دنیا داره میگذرهُ
فقط می مونه حسین ع
پای حرم یه یاس پرپر
پیش نگاه بنت الحیدر
رفت و رسید به ارباب آخر
🎙با نوای #سید_رضا_نریمانی
🌹بمناسبت بازگشت پیکرهای مطهر دو شهید خانطومان
#شهید_مرتضی_کریمی
#شهید_محمد_اینانلو
@Modafeaneharaam
برنامه از آسمان ویژه شهید مدافع حرم حسین محرابی از مشهد مقدس
امروز چهارشنبه حوالی ساعت ۱۴/۵۰ از شبکه دو سیما
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹شهید اینانلو و وداع با دخترش حلما خانوم
@Modafeaneharaam
🔰پوستر| قدر این نعمت را بدانید
🔖فرازی از وصیت شهید مجتبی بابایی زاده خطاب به خواهرانش: «چه زیباست سیاهی چادر شما، نمیدانم این چه حسی بود که چادر شما به من میداد اما میدانم که با دیدن آن امید، قوت قلب و آبرو میگرفتم. باور کنید چادر شما نعمت است، قدر این نعمت را بدانید که به برکت مجاهدت حضرت زهرا (س) بدست آمده است.»
@Modafeaneharaam
هرگز مگو رقیه (س) بُوَد خردسال و طفل
بی بی قبولِ توبه ی حوّا و آدم (ع) است
✨طرح پکیچ نذری در مناطق محروم ✨
🌸💫کرامات بسیاری از توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها ذکرشده باب الحوائج بودن بانوی سه ساله، حضرت رقیه (سلام الله علیها) بنت الحسین (علیه السلام) گره گشای عجیبی است به ظاهر کوچک بود اما برای حاجت های بزرگ او را واسطه قرار دهید و از دستان کوچک حضرت نتیجه بگیرید🌸
با عنایت پروردگار امسال در نظر داریم به مناسبت شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها دُر دانه امام حسین علیه السلام پکیج نذری در مناطق محروم توزیع کنیم؛ لذا محبین بانوی دمشق که علاقمند هستند کمک کنند(یا کسانی که نذری دارند) میتوانند مبالغ نقدی خود را به شماره کارت زیر پرداخت کنند
♦️بنام مرکز نیکو کاری الغدیر♦️
6037997950045303
📲شماره تلفن جهت هماهنگی
۰۹۱۳۴۴۳۱۸۶۲ آقای هاشمی
✅هیئت حراس الحرم شهرک طالقانی ماهشهر
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری اختصاصی
وداع فرزندان شهید مرتضی کریمی در معراج شهدا 💔
@Modafeaneharaam
🔹 ۱۷ شهریور، روزی که کمر طاغوت شکست
🔹 عمال رژیم پهلوی کودکی را در مقابل چشمان پدر و مادرش کشتند
🔰 در آن روز، رژیم شاهنشاهی حتی به کودکان هم رحم نکرد و بار دیگر دست خود را به خون ملت ایران آلوده کرد. یکی از افرادی که شاهد کشته شدن کودکی در مقابل پدر و مادرش بود؛ میگوید: «یک بنده خدایی را در خیابان شکوفه در خانهشان را زدند. او بچه همان خانه بود. نمیدانم تا حالا آن خانه را فروختهاند یا نه ولی تا چندی قبل جای گلولهها روی در آهنی بود. در آن روز چند گلوله به در خورده بود و آنها آن بچه را جلوی پدر و مادرش کشتند.»👇
🔗 http://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/3009
@Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACH1lhOMHkk9v_pkp-JT7KdHkN_KEB1wACNwwAAhNvyVG_FxWqQV8mYiAE.mp3
4.12M
پناه حرم...😭
🎙مداحی پناه حرم با صدایی زیبا از شهید مدافع حرم مرتضی کریمی
خوش اومدی فرمانده❤️
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
❤️(هوالعشق)❤️ #رمان_تنها_میان_داعش 🌹#قِسمَت_پَنجاه_و_پَنجُم🌺 نمیدانستم وقتی خط حیدر خاموش و خودش
❤️(هوالعشق)❤️
#رمان_تنها_میان_داعش
🌹#قِسمَت_پَنجاه_و_شِشُم🌺
بوق آزاد در گوشم، انتظار احساس حیدر و اشتیاق عشقش که بیاختیار صورتم را سمت لباسش کشید. سرم را در آغوش کتش تکیه دادم و از حسرت حضورش، دامن صبوریام آتش گرفت که گوشی را روی زمین انداختم،📱 با هر دو دست کتش را کشیدم و خودم را در آغوش جای خالیاش رها کردم تا ضجههای بیکسیام را کسی نشنود.😫 دیگر تب و تشنگی از یادم رفته و پنهان از چشم همه، از هر آنچه بر دلم سنگینی میکرد به خدا شکایت میکردم؛ از شهادت پدر و مادر جوانم به دست بعثیها😔 تا عباس و عمو که مظلومانه در برابر چشمانم پَرپَر شدند،😭 از یوسف و حلیه که از حالشان بیخبر بودم و از همه سختتر این برزخ بیخبری از عشقم! قبل از خبر اسارت، خطش خاموش شد و حالا نمیدانستم چرا پاسخ دل بیقرارم را نمیدهد. در عوض داعش خوب جواب جان به لب رسیده ما را میداد و برایمان سنگ تمام میگذاشت که نیمهشب با طوفان توپ و خمپاره به جانمان افتاد. اگر قرار بود این خمپارهها ☄جانم را بگیرد، دوست داشتم قبل از مردن نغمه عشقم را بشنوم که پنهان از چشم بقیه در اتاق با حیدر تماس گرفتم، اما قسمت نبود این قلب غمزده قرار بگیرد. دیگر این صدای بوق داشت جانم را میگرفت و سقوط خمپارهای نفسم را خفه کرد. دیوار اتاق بهشدت لرزید، طوریکه شکاف خورد و روی سر و صورتم خاک و گچ پاشید. با سر زانو وحشتزده از دیوار فاصله میگرفتم و زنعمو نگران حالم خودش را به اتاق رساند. ظاهراً خمپارهای☄ خانه همسایه را با خاک یکی کرده و این فقط گرد و غبارش بود که خانه ما را پُر کرد. نالهای از حیاط کناری شنیده میشد، زنعمو پابرهنه از اتاق بیرون دوید تا کمکشان کند و من تا خواستم بلند شوم صدای پیامک گوشی دلم را به زمین کوبید. نگاهم پیش از دستم به سمت گوشی کشیده شد، قلبم به انتظار خبری از تپش افتاد و با چشمان پریشانم دیدم حیدر پیامی فرستاده است. نبض نفسهایم به تندی میزد و دستانم طوری میلرزید که باز کردن پیامش جانم را گرفت و او تنها یک جمله نوشته بود:«نرجس نمیتونم جواب بدم.» نه فقط دست و دلم که نگاهم میلرزید و هنوز گیج پیامش بودم که پیامی دیگر رسید:«میتونی کمکم کنی نرجس؟» ناله همسایه و همهمه مردم گوشم را کر کرده و باورم نمیشد حیدر هنوز نفس میکشد و حالا از من کمک میخواهد که با همه احساس پریشانیام به سمتش پَر کشیدم:«جانم؟»🍃
#اِدامه_دارَد...🌸
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
❤️(هوالعشق)❤️ #رمان_تنها_میان_داعش 🌹#قِسمَت_پَنجاه_و_شِشُم🌺 بوق آزاد در گوشم، انتظار احساس حیدر و
❤️(هوالعشق)❤️
#رمان_تنها_میان_داعش
🌹#قِسمَت_پَنجاه_و_هَفتُم🌺
حدود هشتاد روز بود نگاه عاشقش را ندیده بودم، چهل شب بیشتر میشد که لحن گرمش رانشنیده بودم و اشتیاقم برای چشیدن این فرصت عاشقانه در یک جمله جا نمیشد که با کلماتم به نفس نفس افتادم:«حیدر حالت خوبه؟ کجایی؟ چرا تلفن رو جواب نمیدی؟»😢 انگشتانم برای نوشتن روی گوشی میدوید و چشمانم از شدت اشتیاق طوری میبارید که نگاهم از آب پُر شده و به سختی میدیدم. دیگر همه رنجها فراموشم شده و فقط میخواستم با همه هستیام به فدای حیدر شوم که پیام داد:«من خودم رو تا نزدیک آمرلی رسوندم، ولی دیگه نمیتونم!»نگاهم تا آخر پیامش نرسیده، دلم برای رفتن سینه سپر کرد و او بلافاصله نوشت:«نرجس! من فقط به تو اعتماد دارم! داعش خیلیها رو خریده.»پیامش دلم را خالی کرد و جان حیدرم در میان بود که مردانه پاسخ دادم:«من میام حیدر! فقط بگو کجایی؟» که صدای زهرا دلم را از هوای حیدر بیرون کشید:«یه ساعت تا نماز مونده، نمیخوابی؟» نمیخواستم نگرانشان کنم که گوشی را میان مشتم پنهان کردم، با پشت دستم اشکم را پاک کردم و پیش از آنکه حرفی بزنم دوباره گوشی در دستم لرزید. دلم پیش اضطرار حیدر بود، باید زودتر پیامش را میخواندم و زهرا تازه میخواست درددل کند که به در تکیه زد و مظلومانه زمزمه کرد😢:«امّ جعفر و بچهاش شهید شدن!»😔 خبر کوتاه بود و خاطره خمپاره دقایقی قبل را دوباره در سرم کوبید. صورت امّ جعفر و کودک شیرخوارش هر لحظه مقابل چشمانم جان میگرفت و یادم نمیرفت عباس تنها چند دقیقه پیش از شهادتش شیرخشک یوسف را برایش ایثار کرد. مصیبت مظلومانه همسایهای که درست کنار ما جان داده بود کاسه دلم را از درد پُر کرد،😔 اما جان حیدر در خطر بود و بیتاب خواندن پیامش بودم که زینب با عجله وارد اتاق شد. در تاریکی صورتش را نمیدیدم اما صدایش از هیجان خبری که در دلش جا نمیشد، میلرزید و بیمقدمه شروع کرد:«نیروهای مردمی دارن میان سمت آمرلی! میگن سیدعلی خامنهای گفته آمرلی باید آزاد بشه و حاج قاسم دستور شروع عملیات رو داده!» غم امّ جعفر و شعف این خبر کافی بود تا اشک زهرا جاری شود😢 و زینب رو به من خندید🙂:«بالاخره حیدر هم برمیگرده!» و همین حال حیدر شیشه شکیباییام را شکسته بود که با نگاهم التماسشان میکردم تنهایم بگذارند. زهرا متوجه پریشانیام شد، زینب را با خودش برد و من با بیقراری پیام حیدر را خواندم:«پشت زمین ابوصالح، یه خونه سیمانی.»
#اِدامه_دارَد...🌸
@Modafeaneharaam
📸#گزارش_تصویری
💐مراسم وداع با پیکر مطهر شهید مدافع حرم مرتضی کریمی امروز (۱۷شهریور) در حسینیه معراج شهدا برگزار شد
شهید کریمی پس از ۶ سال کشف و از طریق آزمایش دی ان ای شناسایی شد.
شهید کریمی سال ۹۴ در منطقه خانطومان به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در منطقه ماند.
@Modafeaneharaam