eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.7هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
12.5هزار ویدیو
292 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ | رونمایی از خودروی شهید فخری‌زاده در زمان شهادت @Modafeaneharaam
🛑اسناد جاسوس‌های اسرائیلی که در جریان سرقت سرورها توسط حماس لو رفتند. ☺️باید منتظر دستگیری جاسوس‌های ایرانی هم باشیم. @Modafeaneharaam
💡فراخوان ایده و ابتکارات فاطمیون ویژه اجتماع عظیم فاطمی ها و پیشنهادات خود را متناسب با موضوعات و محورهای برای باشکوه تر برگزار کردن این مراسم بصورت گروهی و به اسم مسجد، هیأت، تشکل مردمی و...(حداقل ۳ و حداکثر ۵ نفر) تا ۱۴ آذرماه ارسال نمایید. ⌛️زمان برگزاری رویداد: ۱۷ آذرماه ۱۴۰۲ 📱راه های ارتباطی: ارسال پیامک به ۰۹۱۵۰۰۸۳۳۲۴ تارنما www.idezee.ir 💎تیم های برتر پس از داوری، مورد تقدیر و حمایت قرار خواهند گرفت. @Modafeaneharaam
انصارالله یمن به فارسی در توییتر! @Modafeaneharaam
9.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 لحظه اعلام خبر شناسایی پیکر شهید الیاس چگینی به خانواده شهید 🔹 پیکر مطهر شهید مدافع حرم «الیاس چگینی» در عملیات تفحص در سوریه کشف و شناسایی شد و پس از ۸ سال انتظار، طی روزهای پیش رو به آغوش خانواده‌اش بازمی‌گردد. @Modafeaneharaam
💌 دیدن، مثل خوردن است! @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡 بصیرت‌افزایی کنید؛ هم در خودتان، هم در دیگران. 🗂 توصیه های مقام معظم رهبری به بسیجیان 🏷 ⬅️ بیانات در دیدار بسیجیان 🗓 ۱۴۰۲/۰۹/۰۸ @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیکر ۲ شهید ایرانی مدافع حرم در سوریه تشییع شد 🔹پیکر محمدعلی عطایی شورچه و پناه تقی‌زاده که توسط رژیم صهیونیستی در سوریه به شهادت رسیده‌اند، در حرم حضرت رقیه سلام الله علیها تشییع شد. @Modafeaneharaam
📸سال ١٣٩۴، تصاویر حضور حاج قاسم سلیمانی در اصفهان بدون محافظ و همراه 🔹سردار سلیمانی هرماه بدون محافظ و همراه به اصفهان می‌آمد و تاکسی می‌گرفت و به زیارت مرقد شهید حاج احمد کاظمی می‌رفت و دوساعتی می‌نشست و زیارت عاشورا می‌خواند و گریه می‌کرد. از سپاه اصفهان خبردار شده بودند که سردار پنجشنبه‌ شب‌ها به اصفهان می‌آید و به او گفته بودند با ما هماهنگ باش تا خودرو و راننده در اختیارتون قرار بدیم و به پیشواز بیاییم. سردار به اونها گفته بود خواهش می‌کنم با من کاری نداشته باشید. می‌خواهم خالص برای حاج احمد باشم. @Modafeaneharaam
مراسم بدرقه ۷ شهید مدافع حرم تازه شناسایی شده فردا ساعت ۱۵:۳۰ در میدان امام حسین علیه السلام تهران برگزار می‌شود @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #براساس_زندگینامه_شهید_شمس_الدین_غازی* #نویسنده_غلامرضا_کافی* #قسمت_
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * 🎙️به روایت طاهره ترابی اما قصه ی شهادت ،شمس قصه ی سر اومدن نگرانیهاست. قصه ی تموم شدن دغدغه ها . از روز اول که با هم شدیم این دغدغه هم با ما عقد بسته بود. عشق عجیبی بهش داشتم. در عین این که رفتنش و نداشتنش ملموس بود ، از همون روز اول این قدر بهش علاقه داشتم که وقتی از مأموریتها بر می گشت خانواده ام بهش میگفتند بابا این دفعه اینو هم بذار تو کوله پشتیات ببرش! تو که میری اینم از دست میره. راهی که میشی اشکش راه میافته و بیتابی میکنه. آره واقعاً عاشقش بودم و همین دلهره ام رو بیشتر میکرد و نبودنش رو رنج آورتر گوهر گران نگرانی دارد. خودمو براش لوس میکردم لباسشو خودم تنش میکردم موهاشو که بلند و زیبا بودند، خودم شونه میکردم .از تماشای قد و بالاش که رشید و با هیمنه بود لذت میبردم و احساس غرور میکردم. این اواخر یکبار که لباسشو تنش کردم و موهاشو شونه کردم .گفتم :دیگه یاد گرفتم مدل موهاتو ! گفت: الآن من چه شکلی ام؟ نگاش کردم دیدم چشاش پراشکه ! با این که هیچ به رو نمی آورد دکتر هم کم میرفت ولی معلوم بود که حالش زیاد خوب نیست. از اواخر سال هفتاد و سه ،سرفه هاش شدید و زیاد شد، گاهی خون بالا می آورد. ریه اش داغون بود .گفته بودند جگر سفید گوسفند براش خوبه .مرتب براش میپختم ولی سال هفتاد و پنج براش مسجل شده بود که رفتنی است؛ از حالاتش از خوابهایی که میدید. از خوابهایی که میدیدم و از وضع جسمی که داشت، اون چشمایی که داشت. اون چشمای پر اشک هم معنی اش همین سفر قریب الوقوع بود. تقریباً تابستون هفتاد و پنج یک ماه اصلاً سر کار نرفت .گاهی سری میزد ولی خیلی سر پا نبود و با این حال دغدغه شو داشت ،حتی روز آخر دم دمای عید هفتاد و پنج بود که یک شب خواب دیدم درجۀ طلا ،رو دوش داره .بهش گفتم :میدونی چی خواب دیدم ؟! خواب دیدم که درجه هایی از جنس طلا رو دوشته . با لبخند معنیداری گفت: این که تعبیرش شهادته ! به گریه ،افتادم. گفت:بابا شوخی کردم من بادمجون بمم کو حالا تا شهادت ! .. @Modafeaneharaam