آقاعارف عموی شهیدش را خیلی دوست داشت☺️. کتاب‌هاے زیادے از دفاع مقدس و تاریخ ایران و جهان را مطالعه کرده بود.☺️👌 چند سال پیش وقتی از سربازی برگشت فهمیده بود😊 #شهادت💔 بهترین سرنوشت برای آدم‌هاست.👌☺️ فهمیده بود عاقبت به‌خیری آدم‌ها در این راه است💔👌 اما می‌گفت هر کسی که شهید نمی‌شود😔 و همین جوری انتخاب نمی‌شود😭 و «باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی».👌😔 در حقیقت باید چیزی که خدا می‌خواهد، باشی و مردمی و اهل بیت باشی تا پذیرفته بشوی😔💔. اواخر عمرش شوق زیادی برای شهادت💔 داشت. خیلی جالب است که بدانید بهترین برنامه‌ریزی‌ها را برای زندگی از آقاعارف می‌دیدم و با وجود این شوق شهادت💔😭 طوری زندگی می‌کرد که انگار 150 سال عمر خواهد کرد.😔💔 راوے:مادرشهید #عارف‌کایدخورده #ایام‌شهادتـــــ💔🕊 اقا عارف براے #شهادت ماهم دعا ڪن😭💔 @modafeaneharaam

#دستنوشته و #دلنوشته شهیدعارف‌کایدخورده💔 مےرویم به پیشواز گلوله هایی که سینه‌هایمان را سرد مےڪند از داغ‌هایتان و شما مےمانید و دو چیز😭😭😭 تصویرباز شود💔👆😭 @modafeaneharaam

چت‌هاے #شهید عارف‌کایدخورده با رفیقش😔💔👆 تصویر‌باز شود👆💔 @modafeaneharaam

🔸پایی که سال ۶۶در شهرحلبچه جا ماند 🔸جانی که سال۹۶ در شهر بوکمال سوریه ودر دفاع ازحریم اهل بیت فدای اسلام شد 💐شادی روح شهیدمدافع حرم #حمیدرضا_ضیائی صلوات @modafeaneharaam

نماهنــــگ تقدیــم به #رقیه‌هاےشهـــــدا😭💔 سیدمجیدبنےفاطمه🎤 پیشنهاددانلووود💔👌 @modafeaneharaam

ابووصال کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافع‌حرم #محمدرضادهقان‌امیری #قسمت‌هفدهم امر به معروف خونین با یکی از رفقایش به سمت نانوایی محله می رفتند که می بینند چند نفر اراذل و اوباش به نانوایی حمله کردند و با کتک زدن شاطر،‌ می خواهند دخل را خالی کنند.ترس و وحشت عجیبی بین مردم افتاده بود.😢کسی جرأت نداشت کاری کند. محمدرضا سریع خودش را وارد معرکه کرد تا مانع شود،‌اما یکی از اراذل شیشه نوشابه خالی🍾 که آنجا بود را به زمین کوبیده و با ته بطری شکسته به او حمله میکند.😰پشت گردنش می شکافد،‌زخمی به عمق یک بند انگشت. در بیمارستان سینا جراحی شد و سر و گردنش بیشتر از هجده بخیه خورد.🤕آن موقع فقط چهارده سالش بود که می خواست امر به معروف کند و جانش را هم به خطر انداخت. راوی:مادرشهید #ادامه‌دارد... @modafeaneharaam

ابووصال کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافع‌حرم #محمدرضادهقان‌امیری #قسمت‌هجدهم اشک با طعم شیرکاکائو یک سال فقط یک کارت برای ورود به بیت رهبری دادند...🍃 من اصرار داشتم که محمدرضا برود بعد از مشورت ، او انتخاب شد 👌 خواهرش می‌خواست که او را بفرستم اما نمیشد...😥 تا فهمید که رضایت دادیم برود سر از پا نمی‌شناخت😁 دوم دبیرستان بود... اولین بارش بود که تنها می رفت وقتی از بیت برگشت ، چشم ها و صورتش قرمز شده بودند😪 از روحیاتی که از او می شناختم مطمئن بودم که مسیر بیت تا خانه را گریه کرده 😭 و از دیدن چهره رهبر منقلب شده است‌... هر چه اصرار کردیم از فضای آن جا بگوید و دلیل گریه هایش چیست اما یک کلام هم حرف نزد☝️ پافشاری ما را که دید با حالت شوخی گفت : شیرکاکائو و کیکش خیلی خوشمزه بود ☺️ راوی‌:مادرشهید #ادامه‌دارد... @modafeaneharaam

جمـــــع ڪل صـــلواتـــــــ ❤️١٦٤٠٣❤️ حاجتـــــ روا و عـــاقبـــت بخـــیر بشیــد ان شاءالله با دعـــاےامـــام زمـــان (عج)☺️❤️

❤️ #قــــــرار_شبــــانه❤️ ختــــم صـــلواتـــــ بـــه نیــــابت از #شهید مدافع حرم احمد مشلب🌹به در خواست یکی از اعضا هــــدیــــه بـــه حضـــرت زهــرا (س) و براےســـلامتـــےو تعجــــیل در ظهــور امـــام زمــان (عج)🌺 مهلتـــ صلواتـــ فـــرستــادن تا فـــرداشبـــ #ساعتــــ ۲۱ تعــداد صلواتـــ هاے خــود را بــه ایــن آیدے بفـــرستین☺️👇❤️ @Jamandekarbala