قرائت سوره نحل و سوره یس، 4دعای ناد علی و 14113 صلوات
برای شخصی که در کما رفته لطفا بخونید ان شاءالله حالشون زودتر خوب بشه🙏
مدافعان حرم 🇮🇷
ابوصال کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری #قسمتهشتادوچهارم ورزیدگی به خاطر
ابووصال
کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری
#قسمتهشتادوپنجم
آخرین خندهها
یکی از آخرین شبهای قبل از رفتن به سوریه قرار گذاشتیم🍃و با هم بیرون رفتیم،خیلی اصرار کردم که نرود😔ولی آماده رفتن بود💔دفاع از حرم رو وظیفه خود میدانست.و میگفت حالا که در توانش هست☝️باید برود.اگر نرود باید بعدا پاسخگو باشد😞میگفت نگران نباشم و برمیگردد🙂گفتم تو که همه کارهایت را کردهای از وابستگیهای دنیوی و مادی دل کندی😔حتی موتورت 🏍رو که خیلی دوستش داشتی به رفیقت بخشیدی🍃تمام امور دنیوی رو گذاشتی کنار و چسپیدی به آخرتی که پیش رویت است💔.آن وقت میگویی که برمیگردم😔!چه برگشتنی؟!جواب همه آن نالهها و گلایهها فقط خندهای بود که روی لبانش نشست☺️از همان خندههای همیشگی که آدم رو سرحال میآورد🤗جوری که دیگر نتوانستم ادامه بدهم و چیزی بگویم😃.انگار آن خندهها آخرین خندهها بود😔.،خداحافظی آخر بود😭💔
راوی:دوستشهید
#ادامهدارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ابووصال کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری #قسمتهشتادوپنجم آخرین خندهها یک
ابووصال
کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری
#قسمتهشتادوششم
سوال بی جواب
یک سال قبل از اعزام به سوریه از من سوالی پرسید.که دوهفته تمام با روح و روان من بازی میکرد😣.برای جواب دادن به آن کلی با خودم کلنجار رفتم☹️.چون رضایت پدرش را بهراحتی جلب کرد🙂.اما برای من مادر سخت بود🙁.از من پرسید که اگه روزی حضرتزینب س از شما پرسید جوانی داشتی🍃که همه دورههای آموزشی جنگی را دیده بود☝️و زمانی که حرم من ناامن شد😔و به ناحق بچههای شیعه کشته میشدند💔،نگذاشتی تا برای دفاع از آن بیاید🍃چه جوابی داری تا به ایشان بدهی؟!😒جوابی نداشتم😢😞
راوی:مادرشهید
#ادامهدارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#قــــــرار_شبــــانه🌺🍃 ختــــم صـــلواتـــــ بـــه نیــــابت از #شهید_کیهان_فشی🌹 #درخواستی هــــدی
جمـــــع ڪل صـــلواتـــــــ
❤️۲۶۵۰۱❤️
#قــــــرار_شبــــانه🌺🍃
ختــــم صـــلواتـــــ بـــه نیــــابت از شفای مریضان🌹بویژه شفای یکی از اعضای کانال که در کما هستند🙏
هــــدیــــه بـــه حضـــرت زهــرا (سلام الله علیها)
و براےســـلامتـــےو تعجــــیل
در ظهــور امـــام زمــان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺
مهلتـــ صلواتـــ فـــرستــادن
تا فرداشب ساعت۲۱
تعــداد صلواتـــ هاے خــود را بــه آیدے زیر بفـــرستین👇
🆔 @Jamandekarbala
به مطالعه و پژوهش علاقه زیادى داشت☺️
تسلط بر ٢ زبان عربى و انگلیسى داشت👌🍃
در کار ترجمه هم بسیار فعال بود و کتابهاى بسیار ارزشمندى رو ترجمه کرده بود....🌹👌
کتابى شامل ١٠٠٠ صفحه
را از عربى به فارسى ترجمه کرده
که وقت زیادى را هم از او گرفته بود....❤️
مى گفت به خاطر ترجمه کتاب
فقط ٢ تا ٣ ساعت مى خوابید تا بالأخره کتاب ترجمه شد....☺️
#شهید_علی_سلطان_مرادی
@modafeaneharaam
استعداد نظامی بالایی داشت...👮👌
و برای همین پست و جایگاه بالایی در لشگر 25 کربلا داشت....🍃
شهید رادمهر خواب نداشت و در دیده بانی بی نظیر بود.
او در کار بنایی استاد کار بود.🙂
وقت تعطیلات و فراغت از کار اصلی اش برای مردمی که بضاعت مالی اندکی داشتند بنایی می کرد....☺️❤️
منزل شان را تعمیر می کرد و اجرتی برای کارش طلب نمی کرد....👌🍃
#شهید_محمود_رادمهر
@modafeaneharaam
شهـــادت💔
مزد کسانے است که
در راه خدا
پرکارند.👌..
#شهیـد_محمـودرضـا_بیضایـی
#لـبـیـکـ_یـا_زیـنـبـ_
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
@modafeaneharaam
پرچم سیاهی تو دستش بود
می گفت : خودم از بالای اون ساختمون پایینش اوردم...☺️
به اون ساختمون نگاه کردم دیدم پرچم سرخ یاابالفضل رو جاش به اهتزاز در اورده.....👌🌹
رسیدیم خیابون جلوی حرم
که دو سال هیچکسی جرات رد شدن ازش رو نداشت....🍃😕
و تک تیراندازها حسابش رو می رسیدند...😒
و حالا با تلاش محمود رضا و دوستاش، امن شده بود...👌☺️
رفتیم وسط خیابون...
رو به حرم وایستادیم... 😍
دیدم محمود رضا داره آروم گریه می کنه و سلام می ده:
السلام علیکی یا سیدننا زینب …❤️
#شهید_محمودرضا_بیضایی
@modafeaneharaam
🍃❤️🍃
یک شب برفی❄️ زمستونی به محسن زنگ زدم📞 که هوا دو نفرهست😃 و پاشو برویم بیرون🙂.میان خواب و بیداری گفت:خره!😂 تو این هوا خطرناکه با موتور🏍.تازه ماشین خریده بودم🚗.گفتم با ماشین میریم😊؛اگرم اتفاقی بیفته برای ماشین من میافته،تو راحت باش🤗.از او انکار و از من اصرار که بزن بریم😃. از آن طرف خانمها هم خواستند بیایند😐 و دسته جمعی زدیم بیرون😑.تا راه افتادیم دیدیم انگار ماشینها🚗 را گذاشتهاند تو سرسره😱😂.لیز میخوردند برای خودشان.داشتیم به ماشینهای لیزخورده توی جوی آب میخندیدیم😂که محسن گفت:مجید بگیر این طرف! بوم، رفتیم توی صندوق ماشین جلویی😂😑.یکی ما را میدید فکر میکرد چیزی زدهایم🙄آنقدر میخندیدیم😑افتاد به التماس که از خر شیطان بیا پایین😫.گفتم تا سه نشه بازی نشه😶.میگفت اگه دیگه ده به بعد زنگ زدی،نامردم جوابت رو بدم!😬😂
راوے:دوستشهید
#محسݩحججے❤️
@modafeaneharaam