eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
31.4هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.3هزار ویدیو
323 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
همسر شهید می‌گوید: اوایل که من مخالفت می‌کردم سعی نمی‌کرد که با صحبت کردن مرا راضی کند☝️ بلکه ترجیح می‌داد که با رفتار کاری کند تا من با قلبم راضی شوم. بعد از رفتنش خانواده همسرش تا زمان شهادت اطلاع نداشتند و خانواده محمد هم بعد از رفتنش متوجه شدند. مداح بود🎤 و مراسم‌های خانوادگی از صدای مداحی او برای اهل بیت(ع) گرم می‌شد اما حالا مدت‌هاست صدای دلنشین و پرسوزش در فضا شنیده نمی‌شود و جای خالی او در مناسبت‌ها بیشتر احساس می‌شود.💔 همسرشهید: قت رفتن به او گفتم اگر دلیل رفتنت را مردم از من پرسیدم چه بگویم؟ گفت: بگو خودش رفت، با عشق هم رفت❤️، بگو خودش را فدای اهل بیت(ع) و دینش کرد. من هم این روزها خودم را با همین موضوع دلداری می‌دهم. هر زمان غم به قلبم فشار می‌آورد به این فکر می‌کنم که محمد نعمت و امانتی از طرف خدا بود🌹 و من امانتی را به صاحبش پس دادم و خدا را شکر می‌کنم که در این امتحان سربلند بودم و این قلبم را آرام می‌کند. شهید مدافع حرم محمد صاحب کرم🌹 🕊 @Modafeaneharaam
هرکاروان راهیان نوری که واردمنطقه جنوب(اهواز) میشد🚌هرمحدوده بین یادمانها یک تیم بچه های خادم الشهدا همراه با راوی🎤آن منطقه به کاروان برای روایتگری و هم راه بلد منطقه و هماهنگ کننده به کاروانها ملحق میشد و بچه های تیمی که با حجت الله بودن جزو تیم پادگان تکاوری مستقل صیادشیرازی مستقر در کوه های اهواز (میشداغ )بود که کاروان ها را برای دیدن از مناطق و پادگان دژ برده بودن. ⏰درساعت 45/7صبح مورخه 1390/12/18 حجت الله یکی از کسانی بود که اتوبوس هارو چک می کرد. جلوی درب خروجی پادگان دژ در حال دویدن بودمگ که پاهاش گیر میکنه و در جلوی یکی از اتوبوس ها به زمین میخوره😞 راننده هم که تازه به حرکت افتاده بوده اونو نمیبینه، هرچی سعی میکنه از زیر اتوبوس بیاد بیرون نتونست و لاستیکهای اتوبوس با اون همه وزن از روی بدن ضعیف و ظریفش رد شد😭 با فریادبچه های ستاد شهید صیاد شیرازی راننده فکر میکنه الآن روی کسی هست برای همین اشتباها دنده عقب میگیره و دوباره به روی پیکرش میره😔 و همینطور ایست میکنه راننده میاد پایین و وقتی با این صحنه مواجه میشه شکه میشه😰 و به سرعت سوار اتوبوس میشه و اتوبوس رو از روی پیکرم برمیداره ولی خیلی خیلی دیر شده بود چون شکمش پاره شده بود و روده هاش بیرون اومده بود😔💔 شهید حجت الله رحیمی 🕊 @Modafeaneharaam
ختم به نیت ⏬ شهید حجت الله رحیمی🌹 🕊 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺 مهلت صلوات فرستادن تا فردا شب ساعت۲۱ تعداد صلواتهای خود را به آیدی زیر بفرستید👇 🆔 @Rahbar_eshgh2
در همه کارهایتان اسلام را فراموش نکرده👌 و برای رسیدن به مال و ثروت از روشهای غیر مشروع وارد نشوید و گول شعارهای منحرفین را نخورید و مطمئن باشید که هدف این حکومت اسلامی رسیدگی به وضع مستضعفان است منتها باید صبر پیشه کنید.🌹 شهید غلامحسین عارف 🕊 هدیه به شهید صلوات🌹 @Modafeaneharaam
سیزده ساله بود، مدرسه را رها کرد تا خمینی بت شکن، حسین زمانه در برابر یزیدیان تنها نماند.🌹  «رحمان» این نوجوان مومن که احترامش به بزرگ‌ترها مثال‌زدنی و تواضعش در برابر کوچک‌ترها ستودنی بود، هرگز از جبهه‌ها مگر برای مدت کوتاهی برنگشت. ☝️تا حتی یک وجب از خاک پاک ایران اسلامی به دست دشمن نیافتد✌️ جنگ تحمیلی به پایان رسیده بود. حالا وقتش بود رحمان اوقاتش را صرف نیاز به فقرا و نیازمندان کند و متواضعانه چنان کرد.🌹 شهید «رحمان بهرامی» گویی همیشه آماده شهادت بود، مجاهدی که همیشه وضو داشت، نمازش اول وقت بود و مناجات و نماز شبانه‌اش، نوای ایمان و شوق بود در دل همسر و پنج فرزندش. خوش‌بحال دختران و پسر «رحمان» که تجسمی از یک انسان کامل را دیدند و آموختند.❤️ شهیدمدافع حرم رحمان بهرامی🌹 🕊 @Modafeaneharaam
-هر چه بهش گفتیم و گفتند فایده ای نداشت .😞حکمش آمده بود باید فرمانده گردان عبدالله بشود،ولی زیر بار نرفت که نرفت. روز بعد،صبح زود رفته بود مقر تیپ.به فرمانده گفته بود:چیزی رو که ازم خواستین قبول می کنم.😳 از همان روز شد فرمانده گردان عبدالله.❤️با خودم می گفتم:نه با این که اون همه سر سختی داشت توی قبول کردن فرماندهی،نه به این که خودش پاشده اومده پیش فرمانده تیپ.😕 بعدها،با اصراری که کردم،علتش رو برایم گفت : شب قبلش (سلام الله علیه) را خواب دیده بود؛ حضرت بهش تکلیف کرده بودن.✨❤️ 🕊 @Modafeaneharaam
شهید علیرضا امیرحسینی🌹 ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۴۲ ◻️محل ولادت: تهران ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱۲/۲۸🕊 ✍ به خانواده ام،فامیل،دوستان و همه ی عزیزانم سفارش میڪنم همیشه بخوانید و در هر ڪاری را ملاک قرار دهید و با یکدیگر با اخلاق اسلامے و مهربانے برخورد ڪنید🌸 و از حال هم باخبر باشید. مبادا ڪسی مشڪلی داشته باشدو به ڪمڪش نروید☝️. و از هرڪاری بخصوص غرور،تهمت،بدبینی و دروغ بپرهیزید.🚫 🕊 @Modafeaneharaam
❤️ دختران هم می شوند ⚜ جهیزیه 🍂 قالی می بافت به چه قشنگی، ولی درآمدش رو برای خودش خرج نمی کرد. هر چی از این راه در می آورد ، یا برای دخترای فقیر جهیزیه می خرید و یا برای بچه ها قلم و دفتر. 👌 🌾 حتی جهیزیه خودش رو هم داد به دختر دم بخت، البته با اجازه من. یادمه یه بار برای عیدش یه دست لباس سبز و قرمز خیلی قشنگ خریده بودم. روز عید باهاش رفت بیرون و وقتی برگشت درش آورد و گذاشت کنار.❗️ 🍂ازش پرسیدم : «چرا شب عیدی لباس نوت رو در آوردی؟» گفت:« وقتی پیش بچه ها بودم با این لباس احساس خیلی بدی داشتم😓. همش فکر می کردم نکنه یکی از این بچه ها نتونه برای عیدش لباس نو بخره... دیگه نمی پوشمش!» شهیده طیبه واعظی🌹 🔸علت شهادت به دست ساواک 🔸برگرفته از کفش های جامانده در ساحل 🕊 @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
قسمتی از نامه‌ی شهید #امربه‌معروف علی خلیلی به #حضرت_آقا🌸🍃 شهید خلیلی سال ۹۰ در راه برگشت از هیئت ص
یا مهدی: متن کامل نامه‌ی شهید که 15 روز قبل شهادت خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشته است👇 سلام آقاجان🌹 امیدوارم حالتان خوب باشد. آنقدرخوب که دشمنانتان از حسودی بمیرند و از ترس خواب بر چشمانشان حرام باشد☝️ اگر از احوالات این سرباز کوچکتان خواستار باشید،خوبم؛ دوستانم خیلی شلوغش میکنند. یعنی در برابر جانبازی هایی که مدافعان این آب و خاک کرده اند،شاهرگ و حنجره و روده و معده من عددی نیست که بخواهد ناز کند...هر چند که دکتر ها بگویند جراحی لازم دارد و خطرناک است و ممکن است چیزی از من نماند...❗️ من نگران مسائل خطرناک تر هستم...من میترسم از چیزی نماند😔.آخر شنیده ام که پیامبر(ص) فرمودند:اگر و ترک شود،خداوند دعاهارا نمی شنود و بلا نازل میکند😞 من خواستم جلوی بلا را بگیرم... اما اینجا بعضی ها میگویند کار بدی کرده ام.بعضی ها برای اینکه زورشان می آمد برای خرج بیمارستان کمک کنند میگفتند به تو چه ربطی داشت⁉️مملکت قانون و نیروی انتظامی دارد! ولی آنشب اگر من جلو نمیرفتم، ناموس شیعه به تاراج میرفت😓 ونیروی انتظامی خیلی دیر میرسید. شاید هم اصلا نمی رسید. یک آقای ریشوی تسبیح بدست وقتی فهمید من چکار کرده ام گفت : پسرم تو چرا دخالت کردی؟ قطعا رهبر مملکت هم راضی نبود خودت را به خطر بنندازی😒❗️ من از دوستانم خواهش کردم که از او برای خرج بیمارستان کمک نگیرند،ولی این سوال در ذهنم بوجود آمد که آقاجان واقعا شما راضی نیستید⁉️ آخر خودتان فرمودید امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز است☝️ آقاجان! بخدا دردهایی که میکشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمیکند😔.مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و نهی از منکر تشریح نفرمودید؟ مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه است؟👌 یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند حرف شمارا نمی فهمند⁉️یعنی شما اینقدر بین ما غریب هستید؟؟؟😭 رهبرم! جان من و هزاران چون من فدای غربتت💔.بخدا که دردهای خودم در برابر درد های شما فراموشم میشود که چگونه مرگ غیرت و جوانمردی را به سوگ مینشینید. آقا جان! من و هزاران من در برابر درد های شما ساکت نمیشینیم☝️ و اگر بارها شاهرگمان را بزنند و هیچ ارگانی خرج مداوایمان را ندهد بازهم نمیگذاریم رگ غیرت و ایمان در کوچه های شهرمان بخشکد. 🌷بشکست اگر دل من بفدای چشم مستت سر خمَ می سلامت شکند اگر سبویی. شهید امر به معروف علی خلیلی🌹 🕊 @Modafeaneharaam
سال 91 بود که در سوریه جنگ شروع شد و زمزمه های رفتن آغاز شد . خرداد 92 بود که به سوریه رفت وبا آنکه فرزند دوم در راه بود ولی این مسئله مانع از رفتنش نشد☝️.این اولین ماموریت برون مرزی شهیدعلی بود. اول قرار بود به یک ماموریت 15روزه برود ولی وقتی رفت و شرایط آنجا را دید نتوانست خودش را راضی کند که برگردد😞 و 49 روز در منطقه ماند . وقتی برگشت و فهمید فرزندش دختر است خنده ای بر لبانش جاری شد و گفت نام فرزندم زینب است☺️.بیمه حضرت زینب(س).من برای خانم حضرت زینب (س)خدمت میکنم و او هم ان شاالله مراقب فرزندم است❤️.بعد از تولد زینب  محل ماموریتهایش  به عراق تغییر یافت.دفاع از حریم  آل الله در عراق . بله شاید همه با خودشان بگویند مگر عراق هم  شهید مدافع دارد .زمانی بود که حرمین عسگریین از سوی مزدوران داعش بشدت تهدید میشد و دوستان اهلبیت برای دفاع از حریم مقدس ایشان راهی عراق شدند تا در مقابل حضرت مهدی(عج)شرمنده نباشند☝️.بعد از تولد زینب شهید علی احساس کرد برای خدمت بیشتربه اسلام باید به عراق برود.سال 93 سه بار به عراق رفت برای دفاع از حرمین عسگریین رفت و سرانجام به فیض شهادت نائل شد🌹 ‌شهید علی یزدانی 🕊 @Modafeaneharaam
🌹 پارسال تو مراسم اﻋﺘﻜﺎﻑ ﻣﺴﺠﺪ ﻗﻤﺮ ﺑﻨﻲ ﻫﺎﺷﻢ(ع) ﺑﺎ ﺷﻬﻴﺪ ﺑﺰﺭﮔﻮاﺭ ﺑﻮﺩﻡ. ﺑﭽﻪ ﻫﺎﻱ ﻧﻮﺟﻮاﻥ اﻃﺮاﻓﺶ ﺣﻠﻘﻪ ﻣﻴﺰﺩﻥ، ﺷﻮﺧﻲ میکردن ﻭ ﺳﺮ ﻭﺻﺪای زیادی بلند میشد.🤭 حسین آقارو ﺻﺪا ﻛﺮﺩﻡ و ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺎﺑﺎ ﻳﻜﻤﻲ ﻣﺮاﻋﺎﺕ ﻛﻨﻴﺪ، مثلا اﻋﺘﻜﺎفه، ﺳﻦ ﺧﻴﻠﻲ اﺯ ﻣﻌﺘﻜﻔﻴﻦ ﺑﺎﻻاﺳﺖ اعصابشون نمیکشه. ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﺟﻲ اﻳﻦ ﻧﺴﻞ ﺭﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ اﻳﻦ ﭼﻴﺰﻫﺎ آﻭﺭﺩ ﻣﺴﺠﺪ☺️، ﻣﻴﺒﻴﻨﻲ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﺴﺠﺪ ﭘﺎﺭکه و ﭼﻪ ﻭﺿﻌﻲ ﺩاﺭﻩ. دیگه ﻣﺠﺒﻮﺭﻡ ﺑﺎ ﺷﻮﺧﻲ ﻛﺮﺩﻥ و برای اینکه ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺷﻮﻥ ﺳﺮ ﻧﺮﻩ و ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ اﻭﻣﺪﻥ ﻋﺎﺩﺕ ﻛﻨﻦ یه جوری جاذبه ایجاد کرد👌 ﺩﻳﺪﻡ ﺭاﺳﺖ ﻣﻴﮕﻪ ﺗﻮﻱ اﻳﻦ ﺯﻣﻮﻧﻪ ﻭاﻧﻔﺴﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺷﻜﻠﻲ ﻛﻪ ﺷﺪﻩ اﻭﻝ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﺑﺎﻣﺴﺠﺪ اﺷﻨﺎ ﻛﺮﺩ. هیئتی که داشتیم بعضی موقع ها اراذل محل هم‌ میومدن من همیشه ازاین موضوع ناراحت بودم😞 ولی حسین حتی کوچک ترین خرده ای به اونا نمیگرفت و باهاشون خیلی خوب برخورد میکرد ...👌 یه روزی که بهش گلایه کردم گفت ((اتفاقا همین ها واجبه که بیان هیئت ؛ امام حسین (ع) کار خودش میکنه و کاری که باید بشه میشه ...))✨ ﺗﻮ ﺗﺸییعش ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺣﺮﻑ ﻗﺸﻨﮕﻲ ﺯﺩ ﮔﻔﺖ ﺑﭽﻪ اﻡ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺑﻮﺩو ﺧﻮﺷﺪﻝ. ﻭﻟﻲ ﺧﺪا ﺑﻪ ﺧﻮﺷﺪﻟﻴﺶ ﺑﺮﺩﺵ ﺭﻭﺣﺶ ﺷﺎﺩ اﻧﺸﺎﻟﻠﻪ ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺑﺎﺷﻪ. شهید مدافع حرم حسین معزغلامی🌹 🕊 @Modafeaneharaam
آخرین تماس💔 دوم فروردین 96 بود که سعید هم صبح وشب با من تماس گرفت که آخرین بار ساعت 12 شب بود که تماس گرفت. به سعید گفتم: مامان پس کی می آیی؟ 😭 گفت:مامان شما نگران نباشید. اصرار داشت که من مسافرت به شمال را بروم. من درجوابش گفتم: مادر، تا تو نیایی بدون تو هیچ جا نمیروم. 😔☝️ سعید گفته بود که: این بار ازجبهه برگردم میخواهم زن بگیرم. قرار بود هشتم فروردین برای او جشن تولد بگیریمو اورا غافلگیر کنیم. 🎊 اما نمیدانستیم که سعید زود تر از همه مارا غافلگیر میکند 😭 شهید مدافع حرم سعید خواجه صالحانی🌹 🕊 @Modafeaneharaam