eitaa logo
دُڂت‌گُمݩاݦ ۜ
248 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
32 فایل
🌸🍃 بہ‌ناݦ‌پࢪ وࢪدگاࢪ ‌ݟشق آیدی مدیر @Famitio حۻوڔتـــــ‌‌ ایݩ‌جا اتــــڣاقے نیسٺ🍃 دعۏت ݩامہ‌اے💌 از سوێ مادࢪ گمݩامم داࢪئ💫 کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 🌸🌹 🌹🌸🌹 🌸🌹🌸🌹 🌹🌸🌹🌸🌹 🌺 🥀 امتحانات ثلث دوم از راه رسید ... توی دفتر شهدام ... از قول مادر یکی از شهدا نوشته بودم ... - پسرم اعتقاد داشت ... بچه مسلمون همیشه باید در کار درست، اول و پیش قدم باشه ... باید شتاب کنه و برای انجام بهترین ها پیشتاز باشه ... خودش همیشه همین طور بود... توی درس و دانشگاه ... توی اخالق ... توی کار و نماز ... این یکی از شعارهای سرلوحه زندگی من شده بود ... علی الخصوص که 2 تا شاگرد اول دیگه هم سر کالس مون بودن... رسما بین ما 3 نفر ... یه رقابت غیررسمی شکل گرفته بود ... رقابتی که همه حسش می کردن ... حتی بچه های بیخیال و همیشه خوش کالس ... رقابتی که کم کم باعث شد ... فراموش کنم، اصال چرا شروع شده بود ... یک و نیم نمره داشت ... همه سوال ها رو نوشته بودم ... ولی جواب اون اصال یادم نمی اومد ... تقریبا همه برگه هاشون رو داده بودن ... در حالی که واقعا اعصابم خورد شده بود ... با ناامیدی از جا بلند شدم ... -خدا بهت رحم کنه مهران که غلط دیگه نداشته باشی ... و اال اول و دوم که هیچ ... شاگرد سوم کالس و پایه هم نمیشی ... غرق در سرزنش خودم بلند می شدم که ... چشمم افتاد روی برگه جلویی ... و جواب رو دیدم ... مراقب اصال حواسش نبود ... هرگز تقلب نکرده بودم ... اما حس رقابت و اول بودن ... حس اول بودن بین 120 دانش آموز پایه چهارم ... حس برتری ... حس ... نشستم ... و بدون هیچ فکری ... سریع جواب رو نوشتم ... با غرور از جا بلند شدم ... برگه ام رو تحویل دادم و رفتم توی حیاط ... یهو به خودم اومدم ... ولی دیگه کار از کار گذشته بود ... یاد جمله امام افتادم ... اگر تقلب باعث ... روی پله ها نشستم و با ناراحتی سرم رو گرفتم توی دستم... - خاک بر سرت مهران ... چی کار کردی؟ ... کار حرام انجام دادی ... هنوز آروم نشده بودم که ... صبحت امام جماعت محل مون... نفت رو ریخت رو آتیش ... - فردا روز ... اگر با همین شرایط ... یه قدم بیای جلو ... بری مقاطع باالتر ... و به جایی برسی ... بری سر کار ... اون لقمه ای هم که در میاری حرامه ... خانواده ها به بچه هاتون تذکر بدید ... فردا این بچه میره سر کار حالل ... و با تالش و زحمت پول در میاره ... اما پولش حالل نیست ... لقمه حرام می بره سر سفره زن و بچه اش ... تک تک اون لقمه ها حرامه ... گاهی یه غلط کوچیک می کنی ... حتی اگر بقیه راه رو هم درست بری ... اما سر از ناکجا آباد در میاری ... می دونی چرا؟ ... چون توی اون پیچ ... از مسیر زدی بیرون ... حاال بقیه مسیر رو هم مستقیم بری ... نتیجه؟ ... باید پیچ رو برگردی ... حاال برید ببینید اثرات لقمه حرام رو ... چه بالیی سر نسل و آدم ها و آینده میاره ... کلمات و جمالتش ... پشت سر هم به یادم می اومد ... و هر لحظه حالم خراب تر می شد ... دارد.... @Modafeonrohzeynab
🌹 🌸🌹 🌹🌸🌹 🌸🌹🌸🌹 🌹🌸🌹🌸🌹 🌺 🥀 بچه ها همه رفته بودن ... اما من پای رفتن نداشتم ... توی حیاط مدرسه باال و پایین می رفتم ... نه می تونستم برم ... نه می تونستم ... از یه طرف راه می رفتم و گریه می کردم ... که خدایا من رو ببخش ... از یه طرف دیگه شیطان وسوسه ام می کرد ... - حاال مگه چی شده؟ ... همه اش 1/5 نمره بود ... تو که باالخره قبول می شدی ... این نمره که توی نتیجه قبولی تاثیری نداشت ... باالخره تصمیمم رو گرفتم ... - خدایا ... من می خواستم برای تو شهید بشم ... قصدم مسیر تو بود ... اما حاال ... من رو ببخش ... عزمم رو جزم کردم و رفتم سمت دفتر ... پشت در ایستادم... - خدایا ... خودت توی قرآن گفتی خدا به هر که بخواد عزت میده ... به هر کی نخواد، نه ... عزت من از تو بود ... من رو ببخش که به عزت تو خیانت کردم و با چشم هام دزدی کردم... تو، من رو همه جا عزیز کردی ... و این تاوان خیانت من به عزت توئه . و در زدم ... رفتم داخل دفتر ... معلم ها دور هم نشسته بودن ... چایی می خوردن و برگه تصحیح می کردن ... با صدای در، سرشون رو آوردن باال ... - تو هنوز اینجایی فضلی؟ ... چرا نرفتی خونه؟ ... - آقای غیور ببخشید ... میشه یه لحظه بیاید دم در؟ ... سرش رو انداخت پایین ... - کار دارم فضلی ... اگه کارت واجب نیست برو فردا بیا ... اگرم واجبه از همون جا بگو ... داریم برگه صحیح می کنیم نمیشه بیای تو ... بغض گلوم رو گرفت ...جلوی همه ...؟... به خودم گفتم ... - برو فردا بیا ... امروز با فردا چه فرقی می کنه ... جلوی همه بگی ... اون وقت ... اما بعدش ترسیدم ... -اگر شیطان نزاره فردا بیای چی؟ ... دارد.... @Modafeonrohzeynab
ببین‌بعضی‌موقع‌هامیدونی‌فلان‌کار غلطِ‌ها اشتباه‌ِنباید انجامش‌بدی نبایدفلان‌عکس‌رولایک‌کنی نبایدبانامحرم‌چت‌کنی نبایدفلان‌موسیقی‌بَدروگوش‌بدی نباید... نباید... نباید.. همه‌این‌نبایدهارومیدونی اماپس‌چرادوباره‌‌اون‌اشتبآه‌رو‌ انجامش‌میدی !! عذاب‌وجدانت‌روخفه‌کنی‌؟! خودتوگول‌می‌زنی‌فقط گل‌به‌خودی‌می‌زنی‌درجامی‌زنی تهشم‌جزشکست‌چیزی‌واست‌نمی‌مونه حالیته‌که‌ پس‌چرادوباره‌میری‌سراغش پاشواین‌بساط‌روجمع‌کن دیگه‌تاکی‌میخوای‌به‌این‌وضع‌ادامه‌بدی؟ وقتی‌می‌دونی‌‌تهش‌سیاهیه)):.. درعوض‌بیا‌با‌یه‌برنامه ارادت‌روقوی‌کن انگیزه‌ت‌روبیشترکن مثلا بطور منظم سلسله مباحث (کنترل ذهن) ‌بشین‌پای‌"منبر‌" نمازاتواول‌وقت‌بخون به‌جای‌الکی‌چرخیدن‌تونِت دوتاکتاب‌مفیدبخون اعتمادبه‌نفست‌بره‌بالا ورزش‌کن… عذای‌مقوی‌بخور... توبه‌کن‌ازگناهای‌قبلیت اگه‌می‌بینی‌داری‌اذیت‌می‌شی‌تومجازی وبه‌سمت‌گناه‌کشیده‌می‌شی.. فرارکن‌ازهرچیزی‌که ‌باعث‌وسوسه‌کردنت‌می‌شهـ 🌱 یه یاعلی بگو بلندشو دیگه خدامنتظرت‌ رفیق🙂 🌹@Modafeonrohzeynab🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از خاص
🌙 پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم میفرمایند : پیش از خواب😴🍃 چهار کار را انجام بدهید: ✔️قرآن را ختم کنیم . (سه بار توحید ) ✔️پیامبران را شفیع خود قرار دهید. ۱بار⤵️ (اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم )،(اللهم صل علی جمیع الانبیاء و المرسلین ) ✔️برای مومنین دعا و آنهارا راضی نگه دارید از خودتان. ۱بار (اللهم الغفر اللمومنین و المومنات والمسلمین و المسلمات ) ✔️یک حج و یک عمره بجا آورید. ۱بار سبحان الله و الحمدالله ولا اله الّا الله و الله اکبر @Modafeonrohzeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا