✍️ معین ؛
📪 پیام جدید 💬خیلی خوشت میاد ازت تعریف میکنن میخوای منم یکم تعریف کنم ذوق کنی... خلا احساسی پر شه
سلام و نور ✨
عزیزان بزرگوار خیلی از شما لطف داشتید
و اومدید و سعی کردید جـواب ایـشـون رو
بدید یا به بنده انگیزه بدید ؛
یکی دو تا نکته در این مـورد عـرض کـنـم ؛
اول ممنون و متشکرم از لطف همه شما
بزرگواران ، محبت کردید ؛
دوم اینکه این عزیز ما هم اومدن نظرشون
رو گفتن ؛ مـن همیشه از نـظـرات مـخـالـف
استقبال میکنم و خوشحال میشم و شاهد
بودید که روی اونها فکر میکنم ؛ در بیشتر
مواقع همین نظرات مخالف آدم رو آدم
میکنه حرف درست پیدا میشه . . .
سوم اینکه من کاملاً نظرات و نکات ایشون
برام منطقی بود و درکشون میکنم ؛
کسی که من رو نمیشناسه حق داره
چنین فکری بکنه و شاید واقعاً از دور
اینطور به نظر بیاد . . .
و اینکه ذوق و سلیقهها و روحیات متفاوته
و به نظرم باید تفاوت آدمها رو با هم درک
کنیم .
دعامون کنید همیشه دلسوز همه باشیم
و درکشون کنیم .
+ ایـن رو هـم بـدونـیـد مـن بـا ایـن چـیـزا نـاامـیـد
نمیشم و با تمام قدرت ادامه میدم انشاءالله؛
بـعـضـیـا شـاهـد بــودن و تـجـربـه کـردن بــا تـمـام
این که دوست دارم نقد بشم و نظرات مخـالـف
رو بـشـنـوم ، امـا اگـر بــه ایـن نـتـیـجـه نـرسـم کـه
کـار درسـت چـیـز دیـگـهایـه یــا تـــو مـسـائـل دلی
به دلم نشینه ، انجامش نمیدم . . .
و ایـنـکـه مـن بـرای دل خـودم مـینـویـسـم و
ایــنــکـه ازتـون مـیخـوام بـاهـام حـرف بـزنـیـد
واسه اینه که بدونم حرف دلم چطور منتقل
شده . . .
✍️ معین ؛
_ تـو بـه مـن مشتاق تری ، تـا مـن بـه تـو . . . ••• #خوشرقصے
شمایے کـــه از آبــروی خـودت بـرای بـخــشــشِ
من مایه میذاری و به جای من توبه میکنی؛
شمایے کـه حـواسـت بــه تـکتـک ثـانــیــههــای
زندیگم هسـت و من رو بـرای خـودم میخوای
نــــه بــرای خودت ؛
شمایے کـه برای کسے دعـا میکـنـی کـه مـدام
اشکت رو درآورده و آبروت رو برده . . .
و منے کــه . . .
بـگـذریـم ؛
بـگـذار از خـودم نگویم ،
خـودت بـهـتـر از خـودم میدانے . . .
مـن یـقـیـن دارم « تـو بـه مـن مشتاق تری ،
تـا مـن بـه تـو . . . »
ای بـابـا ریـا شد کـه ؛
امشب اخـبـار شـبـکـه ۳ داشت
از پـروژه حـوزه مـا میگفت . . :)
اگـر پـایـمـان را هـرجـایے بگذاریم ،
پـایـمان را هرجـایے نمیگذارند ؛
گـاهـے نرفتنها ، بـال رفتن میدهد . . .
و بـعـضے نبودنها ، لیاقتِ بودن . . .
اگـر پایمان را بـه روی دل نگذاریم ،
نمیرسیم ؛
راه رسیدن بـه او ،
از دل میگذرد . . .
« حـال ایـن روزهای مـن . . . »
#چند_کلام_از_سیّدمعین
در ایـن مـهـجـوری و تنهایے من ،
تـنـها تویی کــه صدای دلـم را میشنوی ؛
نواے ایـن روزهای مـن ، باعث خجالت است ؛
امّـا چـه کنم ؟!
امیدوارم مـابـیـن فـریـادهای دل ،
صداے چـکـاچـک شمشیرها نیز ، برسد . . .
نبردی است نـابرابـــر ؛
طـرفے دل ، بـه فرماندهی او ،
و سـمتے هم عقل ، گوش بــه فرمان مـن !
آتـش ایـن جـنـگ را خـودم افروختهام امّـا ،
حـالـا با زانوانے زمـیـن خورده ،
آرام آرام سـر بـالـا میآورم ،
بـا چشمانے کــه میلرزد بــه ریسمانِ چشمانت چـنـگ میزنم ،
بُـغـضی در گلویم حبس شده ، لـب نمیگشایم ،
و بـا چشمانم التماس میکنم:
« یـا دلـم را مغلوب کن ، و یـا عقل را یـه یاری دل برسان ! »
« چَکاچک »
#معین
چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲
✍️ معین ؛
و امّا بـوی لـالـهای گمنام . . . 🌷
گـاهے سختتر از لبخند زدن
توی جمع وقتی که ناراحتی ؛
اینه که جلوی چشم کسایی
باشی که میدونن چه غلطے
کردی و تمام قد شرمندشونی . . .