✍️ معین ؛
اشکها را با مشقت پاک کردم از نگاهت پا به پایت گریه کردم ، پا به پایم گریه کردی ..
سوختم از غربت تو ، سوختی از قسمت من
من برایت غصه خوردم ، تو برایم گریه کردی .. 💔
گفته بودی درد و دل کن؛ سعی کردم؛ پس چرا تو
تا سخن آغاز کردم، از صدایم گریه کردی؟! 💔😭
پیشوازت آمدم تا در به لبخندت گشایم
وقت برگشتن چه شد که در قفایم گریه کردی .. ؟!