eitaa logo
تمدن‌اسلامی|محمدرضا‌باقرزاده
847 دنبال‌کننده
900 عکس
1هزار ویدیو
134 فایل
✅دکترای علوم سیاسی ✅کارشناس ارشد حقوق بین الملل ✅مدرس حوزه و‌دانشگاه ✅عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره به کانال تمدن‌اسلامی بپیوندید👇👇👇
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای انسان! خودت را بشناس؛ تو برای شهوت های کوتاه دنیوی آفریده نشده ای؛ تو برای نعمتهایی افریده شده ای که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به فکر هیچ انسانی خصور نکرده.... ✍️ 🌹خوش آمدید🌹به پایگاه انتشار دیدگاههای علمی و سیاسی محمدرضا باقرزاده https://eitaa.com/bagherzadeh ارتباط با مدیر کانال @mrb1344
15.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | رهبر انقلاب، عصر امروز: اسلام ساخت سلاح هسته‌ای را ممنوع میداند و کشتار غیرنظامیان روش آمریکاست اگر لازم باشد برای مصارف غیرنظامی غنی‌سازی را به ۶۰ درصد هم می‌رسانیم
11.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 کتاب صعود چهل ساله(دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی در حوزه های مختلف با استناد به منابع غربی) 🔸 ماجرای پر حاشیه کشف حجاب خانمی در مقابل طلبه‌ای جوان در هواپیما ! 📝 خاطره ای از (سید محمد حسین راجی) نویسنده کتاب صعود چهل ساله ✍️ 🌹خوش آمدید🌹به پایگاه انتشار دیدگاههای علمی و سیاسی محمدرضا باقرزاده، دکترای علوم سیاسی، کارشناس ارشد حقوق بین الملل و عضو هیات علمی در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره https://eitaa.com/bagherzadeh ارتباط با مدیر کانال @mrb1344
🔻 معظم رهبری در دیدار اخیر اعضای خبرگان رهبری با ایشان یکی از نیازهای مهم جوامع اسلامی را عملیاتی کردن مفاهیم دینی دانستند. 🔹عملیاتی شدن مفاهیم دینی به معنای عینیت دادن و نهادینه کردن ارزش های دینی در عملکرد افراد و صحنه های اجتماعی است. ثمره عملیاتی شدن مفاهیم دینی، پیروزی جوامع اسلامی و ملموس شدن ثمرات دین در زندگی فردی و اجتماعی است.
دوازده فضیلت کوتاه و گویا از حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام ۱. حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در هیچ جنگ و جهادی شرکت نکرد مگر این که پیروز برگشت. (۱) ۲. رسول خدا صلی الله علیه و آله می گفت: «عَلی اَشْجَعُ النّاسِ قَلْبا علی، شجاع ترین و قویدل ترینِ مردم است.» (۲) ۳ .حریف را فقط با یک بار زدن می کشت و در حدیث است که: «کانت ضرباته وترا ضربت شمشیر او همیشه تک ضرب بود.»(۳) ۴. پیامبر اسلام می گفت: «علی سیفُ اللّه عَلی اَعْدائِهِ / علی، شمشیر خدا است که بر روی دشمنان خدا کشیده می شود.»(۴) ۵. حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام بیشتر پیاده می جنگید و اگر هم سوار اسبی می شد، چندان برایش مهم نبود. به حضرتش گفته شد که چرا سوار اسب نمی شود؟ پاسخ داد: اسب یا برای تعقیب حریفی است که از میدان بگریزد و یا برای این است که کسی بخواهد خود بگریزد و من نه کسی هستم که پشت به دشمن کنم و بگریزم و نه کسی هستم که اگر کسی گریخت تعقیبش کنم. پس اسب را برای چه می خواهم؟(۵) ۶. حضرت زرهش تنها سینه اش را می پوشاند و هرگز پشت نداشت. از او پرسیدند که چرا زرهش پشت ندارد؛ آیا نمی ترسد که کسی از پشت به او ضربتی بزند؟ در پاسخ فرمود : من هرگز به دشمن پشت نمی کنم و از میدان نمی گریزم و خدا هرگز آن روز را نخواهد آورد.(۶) ۷. شجاعت و استواری حضرت علی علیه السلام در جنگ ها چنان بود که هرگاه مشرکان و کافران او را در جنگ می دیدند به همدیگر وصیت می کردند مثل این که مرگ را با چشم خود دیده باشند.(۷) ۸. هرگاه که دو صف برای جنگ مقابل هم صف می کشیدند، مردم به یکدیگر می گفتند:  ملک الموت در همان صفی باید باشد که علی با آن صف است و صف مقابل خواهی نخواهی باید خود را برای مرگ آماده کنند.(۸) ۹. روزی یکی از سرداران سپاهش به او گفت که اگر اسب ها آشفتند و ما از همدیگر دور شدیم، تو را کجا بیابیم؟ در پاسخ فرمود: در همان جایی که از من دور شده اید. حاکی از این که در همین جایی که هستم خواهم بود.(۹) ۱۰. وقتی که در جنگ جمل پرچم را به پسرش محمّد حنفیه داد، به او چنین فرمود: «کوه ها هم از هم بپاشند، تو از خود مپاش؛ دندان هایت را به هم بفشار؛ کاسه سرت را به خدا بسپار؛ پاهایت را چون میخ به زمین بکوب؛ به انتهای سپاهیان دشمن چشم بدوز؛ و از تنگ نظری و دون همّتی چشم بپوش؛ و بدان که پیروزی بی گمان پیش خداوندِ سبحان است.»(۱۰) ۱۱. حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام از نان دنیا به نان جو بسنده کرده بود و از نان گندم نمی خورد تا آنجا که مردم از تعجّب می پرسیدند: پسر ابوطالب با این غذا و خوراک اندک چگونه در کشتن هم آوردان و پهلوانان ناتوان نمی شود؟! مولا علی علیه السلام در پاسخ فرمود: بدانید آن درختی را که در بیابان خشک می روید، شاخه اش سخت تر باشد. ولی سبزه ها و گیاهان خوش نما را پوست نازک تر باشد. آری خارها و بوته های صحرایی را آتشی افروخته تر باشد و خاموشی آنها دیرتر رخ دهد، ولی گیاهی که در ناز و نعمت روییده باشد، چون بیدی به هر بادی بلرزد(۱۱) ۱۲. از سخنان آن حضرت است که می فرمود : «وَ اللّه لَو تَظاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلی قِتالی لَمّا وَلَّیتُ عَنها… / به خدا سوگند اگر همه عرب ها پشت به پشت هم دهند و به جنگ با من بشتابند، هرگز از آنان روی برنتابم و اگر فرصتی دست دهد، به پیکار همه بشتابم.»(۱۲) منابع 📚(۱) – طبرانی، معجم الاوسط ۳/۸۷ 📚(۲۱۷۶)؛ مسند احمد ۱/۱۹۹ (۱۷۲۰). 📚(۲) – ابن مغازلی، مناقب علی بن ابی طالب / ۱۴۳ (۱۸۸). 📚(۳) – ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه ۱ / ۲۰. 📚(۴) – شیخ صدوق، الامالی / ۶۱. 📚(۵) – ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب ۳ / ۲۹۸. 📚(۶) – ابن بکار، الاخبار الموفقیات / ۳۴۳ (۱۹۴)؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه ۲۰ / ۲۸۰. 📚(۷) – ابن مغازلی، مناقب علی بن ابی طالب / ۱۴۰ (۱۰۹)؛ زمخشری، ربیع الابرار ۳ / ۳۱۹. 📚(۸) – راغب اصفهانی، المحاضرات ۳ / ۱۳۸. 📚(۹) – ابشیهی، المستطرف ۱ / ۱۷۸ باب ۴۱. 📚(۱۰) – نهج البلاغه، خطبه ۱۱. 📚(۱۱) و (۱۲) – نهج البلاغه، نامه ۴۵. @bagherzadeh
زینب؛ عقیله بنی هاشم عقیل صفت مشبهه است و به معنای صاحب عقل و تدبیر است. اگر او عاقله نبود چگونه این همه حوادث را که بعد از جدش رسول الله(س) به او روی آورد، تحمل می نمود؟ او در بین زنان قریش و بنی هاشم به خاطر درایت و تدبیر و حلم و بردباریش ملقب به عاقله و عقیله و عقیلة النساء شده بود. مثلا ابن عباس وقتی می خواهد از حضرت زینب(س) چیزی نقل کند می گوید: «حَدَّثَتنی عَقیلتُنا زینبُ(س) بنتُ علی(ع)..»(معالی السبطین، ج۲،ص۱۰۹) در مجلس یزید آن مرد سرخ رنگ شامی وقتی به جناب سکینه(س) اشاره کرد و از یزید خواست که او را به وی ببخشد، فاطمه(س) می گوید: «ما به زینب(ع) پناه بردیم چرا که او بزرگتر و عاقلتر از ما بود.» خطبه ای غراء و آتشین که در کاخ یزید و عبیدالله و در بین مردم کوفه و شام ایراد کرد همه را به تعجب و تحسین و تأثر و حزن و پشیمانی از کارشان واداشت، در حالی که زنی بود مصیبت زده آن هم چه مصیبت های بزرگ. عقل و درایتی که زینب(س) داشت، حادثه کربلا را رهبری و از فرزندان امام چنان آبرومندانه سرپرستی نمود و جان امام زین العابدین(ع) را از مرگ حتمی نجات داد و کاخ یزید را به لرزه در آورد.و نهضت حسینی را تا به امروز زنده و پاینده نمود. (زینب(س) من المهد الی اللحد،ص۴۰) کلمات و فرمایشات گهربار آن حضرت(ع) در خطبه هایی که از آن حضرت روایت شده، خود قوی ترین دلیل بر کمال فصاحت و بلاغت آن بانوی بزرگوار می باشد. امام سجاد(ع) در حق ایشان فرمودند: «اَنْتِ بِحَمدِ اللّهِ عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَیرَ مُفَهَّمَة»(بحار الأنوار،ج۴۵،ص۱۶۴) @bagherzadeh
✍️به مناسبت رحلت حضرت زینب عقیله بنی هاشم👇 ✅عقل چیست و عاقل کیست؟ از هر کس بپرسید که: می دانی «آب» یعنی چه؟ می گوید: «آری! مگر می شود کسی مفهوم آب را نداند؟!»؛ ولی اگر به او بگویید آب را تعریف کن، تنها افراد خاصی می توانند آب و ترکیبات آن را تعریف کنند. در مورد تعریف عقل نیز مسئله همین طور است. هر عاقلی، عقل را می شناسد، هر چند تعریف آن را به زبان علمی نداند. آری آن کس که عاقل نیست، نه مفهوم عقل را می داند و نه تعریف آن را. می گویند: دیوانه ای بر لب جویی خوابیده بود و با دهان از آب جوی می خورد. یکی به او گفت که خوابیده از جوی آب مخور که عقلت کم می شود! دیوانه برخاست و گفت: اول به من بگو که عقل چیست؟! عقل مرکز فکر و اندیشه، و از ویژگی های آن، ترکیب، تجزیه، تجرید، انتزاع، تعمیم و تعمیق مفاهیم ذهنی است. عقل مرکز شعور و شناخت های انسان است؛ البته نه مطلق شناخت ها، بلکه شناخت هایی که از طریق تفکر (اندیشیدن) برای انسان حاصل می شود. نشانه های عاقل ۱ – پند پذیری وما یذکر الا اولوا الباب و قالوا لو کنا نسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر ۲ – دین داری امام علی ( علیه السلام ) فرمودند : دیندار نیست , کسی که خردمند نباشد . امام علی ( علیه السلام ) در حکمت ۴۲۱ نهج البلاغه می فرمایند : عقل تو را کفایت کند که راه گمراهی را از رستگاری نشانت دهد. ۳ – کمال طلبی امام علی ( علیه السلام ) فرمودند : العاقل یطلب الکمال , الجاهل یطلب المال . خردمند , جویای کمال است و نادان , جویای مال . ۴ – قول و کردار عاقل یکی است . امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : العاقل من صدق اقواله افعاله  خردمند کسی است که کردارهایش گفتارهای او را تصدیق کند. ۵ – حفظ زبان امام علی ( علیه السلام ) : العاقل من عقل لسانه خردمند کسی است که , زبان خود را در بند کشد . ۶ – دوری از خود رایی و بی اعتمادی به امیال نفسانی امام علی ( علیه السلام ) : العاقل من اتهم رأیه و لم یثق بکل ما تسول له نفسه خردمند کسی است که اندیشه ی خود را متهم کند و به هر چیزی که نفسش در نظر او می آراید اعتماد نکند . ۷ – حفظ اسرار امام علی ( علیه السلام ) : صدر العاقل صندوق سره ۸ ـ ترجیح آخرت بر دنیا «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَفَلا تَعْقِلُونَ»؛ «زندگی دنیا، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست و سرای آخرت، برای آنها که پرهیزگارند، بهتر است! آیا نمی اندیشید؟»(انعام/ ۳۲) ۸ ـ اندیشیدن در آیات و نشانه های پروردگار «إِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتی تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» (بقره / ۱۶۴) «إِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ (آل عمران / ۱۹۰) ۹_ اصلح گزینی امام على عليه السلام : لَيْسَ الْعاقِلُ مَنْ يَعْرِفُ الْخَيْرَ مِنَ الشَّرِّ وَ لكِنَّ الْعاقِلَ مَنْ يَعْرِفُ خَيْرَ الشَّرَّيْنِ از دیگر نشانه های عاقل عبارتست از : تسلیم قضای الهی , بی رغبتی به دنیا , اندیشیدن در هنگام خاموشی , ذکر و یاد خدا در وقت سخن گفتن و عبرت آموختن به هنگام نگریستن , اخلاص در عمل , تکیه کردن بر کار خود نه به آرزوی خویش , عدم افراط در وقت قدرت و از پای ننشستن در وقت ناتوانی , خوار نشمردن دیگران , رام بودن در پذیرش حق , پرهیز از گناهان و ...... (رک. کتابهای اصول کافی ( باب عقل و جهل ) و مصباح الشریعه ( باب عقل )) @bagherzadeh
به مناسبت وفات حضرتدعقیله بنیدهاشم علیها سلام الله راه افزایش عقل ۱- تفکر و تدبر خداوند در قرآن در آیات متعددی این حقیقت را یادآوری می کند؛ آنجا که می فرماید: «وهو الذی مد الأرض وجعل فیها رواسی وأنهاراً ومن کل الثمرات جعل فیها زوجین اثنین یغشی اللیل النهار إن فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون».(الرعد/۳) اهمیت تفکر از منظر امیرالمؤمنین علی(ع) تا اندازه ای است که به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) می فرماید: "لا عبادة کالتفکر فی صنع الله عزوجل" ـ یعنی هیچ عبادتی همانند تفکر و مطالعه در مصنوعات الهی نیست ـ زیرا تفکر و اندیشه، انسان را به حقیقت راهنمایی می کند و با آن است که انسان وجود خدا را در همه جا می بیند. امیرالمؤمنین(ع) در صفت مؤمن فرموده است: "المؤمن مغمور بفکرته" یعنی مؤمن فرورفته در تفکر است.("نهج البلاغه"، حکمت۳۳۳) گاهی تدبر و تفکر به یک معنا به کار می رود؛ چنانکه به نظر می رسد امام علی(ع) تدبر را در این کلام به همین معنا استعمال کرده است؛ آنجا که فهمیدن و رسیدن به لب دین و خرد دینی را ثمره تدبر می داند و می فرماید بدون آن، دینداری راه به جایی نمی برد: "الحمد لله الذی شرع الإسلام فسهل شرائعه لمن ورده ... فجعله أمنا لمن عقله وسلماً لمن دخله وبرهانا لمن تکلم به وشاهداً لمن خاصم عنه ونوراً لمن استضاء به وفهماً لمن عقل ولبا لمن تدبر" یعنی سپاس خدای راست که شرع اسلام را بنا نهاد، و قوانین آن را برای کسی که وارد آن شود، تسهیل نمود... اسلام را نوری برای کسی که طلب روشنایی از آن نمود، قرار داد و فهمی برای کسی که تعقل ورزید و مغزی برای آن کس که اندیشید.(همان، خطبه ۱۰۶) اما گاهی هم بین تدبر و تفکر فرق گذاشته شده است. "تدبر" در این معنا، نظر در عواقب امور و عاقبت اندیشی است.("مجمع البحرین"، ج۳، ص۲۸۹) در تربیت دینی، تدبر بدین معناست که انسان در ظواهر امور توقف نکند و در فرجام آن بیندیشد و پایان کار را بنگرد؛ زیرا یکی از راه هایی که می توان با آن نیروی عقل را تقویت کرد این است که انسان در مورد انجام هر کاری، اطراف و جوانب آن را خوب بررسی کرده و در آثار و نتایج خوب یا بد آن، اندیشه و تأمل کند؛ چرا که توقف در ظواهر و غفلت از عواقب و نیندیشیدن در فرجام کارها، انسان را از سیر به سوی کمال بازمی دارد. امیرالمؤمنین علی(ص) می فرماید: "تفکر قبل أن تعزم وشاور قبل أن تقدم وتدبر قبل أن تهجم» یعنی قبل از آن که عزم نمائی، اندیشه نما؛ و پیش از آن که اقدام کنی، مشورت کن؛ و پیش از آن که وارد شوی تدبر کن.("غرر الحکم و درر الکلم"، ج۱، ص۳۵۳) امام علی(ع) در عهدنامه مالک اشتر به وی چنین می نویسد: "وتوخ منهم ... أبلغ فی عواقب الأمور" یعنی از میان مردم کسانی را برای کارگزاری انتخاب کن که ... دارای نظر رساتر در عواقب کارها باشند.("نهج البلاغه"، نامه۵۳) ۳- کنجکاوی و سوال امام صادق(ع) در این باره می فرمایند: "إن هذا العلم علیه قفل ومفتاحه السؤال" یعنی بر علم قفلی نهاده شده و کلید آن سؤال کردن است.("بحار الانوار"، ج۱، ص۱۹۸) انسان هر چقدر عالم و عاقل باشد، باز هم از علوم و اطلاعات دیگران بی نیاز نیست و نباید به درجه و مرتبه ای از علم قانع باشد، بلکه همواره و همیشه در صدد تحصیل علم و دانش باشد. سیره امام علی(ع) نیز بر این بوده است که مردم را به سؤال کردن تشویق می کرده است. به عنوان مثال در یکی از سخنرانی های خود در مسجد کوفه خطاب به مردم می فرماید: "أیها الناس سلونی قبل أن تفقدونی ... قبل أن تشغر برجلها فتنة تطأ فی خطامها وتذهب بأحلام قومها" یعنی ای مردم از من بپرسید پیش از آن که مرا از دست بدهید... پیش از آن که فتنه ای مانند شتر بی صاحب پای خود را بلند نموده مهار خود را زیر پا بگذارد و عقول قوم خود را تباه سازد.("نهج البلاغه"، خطبه ۱۸۹) ۴- معاشرت و درک محضر علما و حکما و عقلا: توفیق درک محضر انسان های خردمند، موجب رشد خرد در آدمی می شود. آن چه از انسان عاقل سر می زند، برای بیننده قابل فهم و پذیرش است. به عبارت دیگر، رفتار عاقلانه افراد عاقل بر انسان معمولی اثر می گذارد، زیرا اولاً زمینه خردمندی در همه وجود دارد، و ثانیاً آدمی معمولاً از اسوه ها پیروی می کند. ۵- بهره گیری از تجربیات دیگران: یکی دیگر از موارد تقویت عقل که از کلام امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه به دست می آید، بهره گیری از تجربیات دیگران است که مربی در تربیت دینی می تواند شاگرد را به بهره گیری از تجربیات دیگران تشویق کند، چرا که استفاده از تجربه یکی از مقوّمات تعقل است؛ چنانکه امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: "العقل حفظ التجارب وخیر ما جربت ما وعظک" یعنی عقل حفظ تجربه هاست و بهترین تجربه ها چیزی است که به تو پند بدهد ـ ("نهج البلاغه"، نامه۳۱) @bagherzadeh
رئیس‌جمهور در جلسه هیات دولت با تکرار تجدیدِ قرارداد با دشمن با وجودِ عهدشکنی‌های مکرّرِ او گفت: «به هر دلیلی به یک توافقی راضی شدیم و امضاء کردیم، پای آن ایستادیم. عین کار پیغمبر(ص). .... قرآن در همین آیات به پیغمبر اسلام می‌گوید: « الَّذِینَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِی کُلِّ مَرَّةٍ »؛ تو با این کفار عهد و پیمان بستی، نه یکبار، نه دو بار، بلکه بارها. هر وقت هم پیمان بستی، تو پای پیمانت ایستادی، آنها آنرا شکانده‌اند: ینقضون فی کل مره؛ آنها بودند که این پیمان را شکاندند. حالا اگر بعضی از این انقلابی‌های دو آتشه افراطی، زمان پیغمبر بودند، به پیغمبر می‌گفتند تو دیروز رفتی با اینها عهد بستی و اینها عهد را شکاندند، دومرتبه عهد می‌بندی؟! بار سوم و چهارم عهد می‌بندی؟!»(حسن روحانی، در جلسه هیأت دولت، 6 اسفند 1399). لازم است به ایشان حدیث رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم را یادآور شویم که فرمودند : لا يُلدَغُ المُؤمِنُ مِن جُحرٍ مَرَّتَينِ ؛ مؤمن از يك سوراخ ، دوبار گزيده نمى شود . اما در خصوص آیه 55 و 56 سوره مبارکه انفال(إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ الَّذِينَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لَا يَتَّقُونَ ) که هر از گاهی مورد استناد آقای روحانی برای توجیه اصرارشان بر تکرار مذاکره با دشمن نقض کننده پیمانها قرار می گیرد چند نکته شایان ذکر است: این آیه در سوره انفال است که پس از غزوه بدر در رمضان سال دوم هجری نازل شد. تاریخ نزول این سوره و این آیه مهمترین دلیل بر ابطال استفاده ای است که جناب روحانی تلاش دارد از این آیه بنماید.  توضیح آن که، مفسران، این آیات را ناظر به پیمان رسول خدا ص با قبائل سه گانه یهود در مدینه می دانند؛ یعنی قبائل بنی قینقاع و بنی نضیر و بنی قریظه. و در هنگام نزول این آیات، هنوز نقض عهدی از جانب این سه قبیله صورت نگرفته بود؛ و اولین نقض عهد، توسط یهود بنی قینقاع و پس از غزوه بدر و نزول این آیات صورت گرفت که منجر به مجازات و اخراج آنان از مدینه شد و نه تجدید پیمان. با توضیحی که گذشت، روشن شد که مراد از جمله (ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ) آن است که شأن و دأب کفار، نقض عهد است؛ نه آن که آنها نقض عهد کرده اند و رسول خدا ص مجددا با آنان تجدید عهد کرده است. این معنا نه از آیه قابل استفاده است و نه از تفاسیر و نه از تاریخ. @bagherzadeh