eitaa logo
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
1.5هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
41 فایل
شهید محمدحسین محمدخانے [حاج عمار] ولادت ۱۳۶۴/۴/۹ ټـهران شهادت ۱۳۹۴/۸/۱۶ حلب سوریہ🕊 با حضور مادر‌بزرگـوار شهیــد🌹 خادم تبادل⇦ @shahid_Mohammad_khani_tab خادم کانال ⇦ @Sh_MohammadKhani کانال متحدمون در روبیکا⇦ https://rubika.ir/molazeman_haram313
مشاهده در ایتا
دانلود
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
می گفت: «اینجا هیئت دانشجوییه و خودمون اینجا رو میگردونیم.» رفتارشان را توی هیئت برانداز میکردم. یک سره با هم میپریدند و حسابی جفت و جور بودند. رفاقتشان رگ و ریشه داشت. ممد حسین و رفقایش آخر هیئت می ماندند و با بچه ها قاتی میشدند. می آمدند کفش ها را واکس میزدند. کار کوچکی بود، ولی به چشم من خیلی بزرگ می آمد. 🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚͜͡✨ ‹بِسْــمِ‌رَبِّ‌حَ‌ـسن‌جـٰانم› چشم‌لطفی‌سوی‌مابهرخداڪن‌یاحسـن‌ لحظات‌آخراست‌گداراحلال‌ڪن‌یاحسـن🌿 ✨¦⇠ 🖐🏻
گناهی که یه مذهبی میکنه از گناهی که یه غیر مذهبی میکنه جُرمش و جِرمش سنگین ترهه! همون طور که به رحمت خدا نزدیکه به چوب خدا هم به همون اندازه نزدیک تره .. +حواست‌هست؟! https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند چون رهند از دست خود دستی زنند چون جهند از نقص خود رقصی کنند iict.ac.ir منبع شهدا رایادکنیم باذکرصلوات ... |❁j๑ïท ➺ @MohammadHossein_MohammadKhani
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
شهید گمنام آورده بودند هیئت علمدار...خیلی عزاداری کردند. الحق شب خیلی قشنگی بود وکلی صفا کردیم. ممدحسین بعد ازهیئت باز هم گریه میکرد روضه می‌خواند و حرف می زد.همه رو ریخت بهم...هیئت تمام شده و بچه ها اکثراً رفته بودند ولی باز یک سری ول کن قصه نبودند.او آن موقعی که هیچ کس نمی‌دانست سوریه کجاست میرفت آنجا می جنگید تا شهید شود با این دیوانه بازی هایش, دم خوری با شهدا را به من سر مشق می‌داد ,کلی احترام به خانواده را یاد گرفتم در این مسیر...احترام به هیئت و کسانی که پا می گذارند به آن .سرت را بیندازی پایین کار خودت را انجام دهی, هیئت امام حسین علیه السلام باید بهترین غذا بهترین تزینات وخلاصه همه چیزش تک باشد. ناخواسته این ها را خط می گرفتم. 🕊🥀
❣مشارکت در برگزاری جشن شب عید غدیر امیرالمؤمنین علیه السلام 💳شماره کارت: ۶۲۸۰_۲۳۱۳_۰۱۰۱_۳۰۶۵ ▪️بانک مسکن ، به نام احسان خواجه رضایی ◇حـــــــــسیـــــنــــــیـــــــه مــــــجــــــازی هیــئـــت https://eitaa.com/alamdarehossein_yazd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جَدّت امام هشتم و سلطان دین رضاست جَدِّ امام عصر و ولی زمان تویی با «جامعه کبیره» سلامم شنیدنی‌ست مهمان هر امام شوم، میزبان تویی 💐ولادت امام هـادی النقی علیه‌السلام مبارڪ باد💐
‌ مۍگفت.. خدایامن‌نمیدونم‌چجوریـے بابنده‌هات‌تامۍڪنـے، ولـےبہ‌این‌نتیجہ‌رسیدم‌ ڪہ‌هرڪسـےروبیشتردوس‌دارۍ بیشتربہ‌امام‌حسین(؏) مبتلاش‌مۍڪنـے(:♥️ https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
صد‌رکعت‌نمــٰا‌زبخون‌ . . . صدتا‌ڪار‌خوب‌انجام‌بده . . . ولۍ‌کسۍ‌نتونہ‌باهــات‌حرف‌بزنه، اخلاق‌نداشتہ‌باشۍ‌بہ‌هیچ‌دردۍ‌نمیخوره! مومن‌بــٰاید‌شاد‌باشہ! اخلاق‌ِ‌خوب‌داشته‌باشہ...シ! https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
خیلے امام حسینے بود. توی هیـئت همہ کار مے کرد. فقط دستور نمے داد. وقتے مے آمد، هم به آشپز کمک مے کرد هم به آنکہ داشت بنر میزد. 🕊🥀
بسم اللھ🦋
🌱بزرگے می‌گفت امام زمان‌حیّ‌است‌دربیـن ماست بـه صبح بنشینید دست به سینـه بگذارید و به‌ آن‌حضرت اظهار ارادت بڪنید السـلام‌ علیک یا‌ بقیـة الله السـلام علیک یا حجة الله الســلام علیک یا نورالله
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
‌روایـتی‌از"ط":)💙🕊 یڪی از دو شـهیدی را ڪه در تـیپ‌الـغدیـر دفـن ڪردنـد،محـمدحـسین گـذاشـتہ تـوۍ قـبر و یکۍ را شهـید الـلہ‌دادۍ.محـمدحـسین پـاسدارۍ نـبود ڪہ بـرود تـیپ یـزد.ولۍوقـتـی مےخـواستـند شهـید خـاڪ کنـند،آنـجا بـود.شهـید ڪه آورده بـودنـد یـزد،خـواب و خـواڪ نـداشـت کہ بیـاوریـمش تـوۍ خـیمـہ. همـیشه زمـزمه‌اش ایـن اشـعار بود: عـشق‌حـسین‌مـارابہ‌ایـن وادۍ ڪشانـده ای‌عـاشـقات‌تـاڪربـلا راهـی‌نمـانده در خـاطـرم شـد زنـده یـاد فـاطمـیون یـادشلـمچہ،یـاد‌فـڪہ،یـاد‌مجـنون https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
کار فرهنگی کنید... جوابِ کارِفرهنگیِ باطل کار فرهنگی حق است!! ‌ هر چقدر کمتر کارفرهنگی کردیم از اون طرف مجبور شدیم بیشتر کار امنیتی انجام بدیم!🖐🏻 https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
ممدحسین و رفقایش آخر هیئت می‌ماندند و بابچه ها قاتی می‌شدند. می‌آمدند کفش هارو واکس می‌زندند. کار کوچکی بود، ولی به چشم من خیلی بزرگ می‌آمد. دغدغه داشتند ما با چه برمیگردیم.وسیله داریم یانه. اینکه کسی پیاده از هیئت برنگردد، برایشان مهم بود. 🕊🥀