eitaa logo
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
1.4هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
41 فایل
شهید محمدحسین محمدخانے [حاج عمار] ولادت ۱۳۶۴/۴/۹ ټـهران شهادت ۱۳۹۴/۸/۱۶ حلب سوریہ🕊 با حضور مادر‌بزرگـوار شهیــد🌹 خادم تبادل⇦ @shahid_Mohammad_khani_tab خادم کانال ⇦ @Sh_MohammadKhani کانال متحدمون در روبیکا⇦ https://rubika.ir/molazeman_haram313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 ... وچه‌حڪایٺ‌غریبی‌است میان‌این‌چفیه‌وچادر... ازسپیدۍچفیه‌تو‌تا‌سیاهۍ چادر‌من‌،جاده‌اۍاست به‌سرخۍخون؛ 💘 غیرتت‌اگرنبود، ؟! توڪه‌چفیه‌برشانه‌می‌اندازۍ من‌چادرم‌رامحڪم‌تر‌می‌گیرم، نڪندچادرم‌شرمنده‌چفیه‌اٺ‌شود؛ نڪندیادم‌برود❗️ ڪه‌دست‌ازجانٺ‌ڪشیدی نڪندیادم‌برود ڪه‌چشم‌برآرزو هایٺ‌بستی حتی ‌خیال‌جسارت‌به‌دختران‌ سرزمینت‌راهم‌نڪند. نه‌..من‌یادم‌نمی‌رود،یادم‌نمی رود ڪه‌سرخی‌خونت‌را به‌سیاهی‌چادرمن‌به‌امانٺ‌داده‌ای👌 اگرچفیه‌توسجاده‌آسمانیت‌شده پس‌چادرمن‌هم‌می‌تواند بال‌آسمانی‌من‌شود...😍 اللهم_ارزقناشَهادة_فےسَبیلِڪ💔 محمد حسین محمد خانی🌹 🌺یازهرا🌺 @MohammadHossein_MohammadKhani
یافته هایت را با باخته هایت مقایسه کن اگر ” خدا ” را یافتی هر چه باختی مهم نیست . . .  محمد حسین محمد خانی🌺 🌸یازهرا🌸 @MohammadHossein_MohammadKhani
برشی از کتاب (زندگینامه‌ی سردار شهید محمدحسین محمدخانی) به مناسبت سالروز شهادت حاج عمار: صبح بین ساعت شش و هفت بود که آن مکالمات پشت بیسیم را می‌شنیدیم. فرماندهی ایشان را صدا کرد و گفت که اتفاقی در محور کناری ما افتاده، الان مسلحین از نقطه‌ای می‌خواهند به این محور نفوذ کنند،اگر آنجا سقوط کند محور ماهم آسیب می‌بیند. . او با اینکه شناختی از آن زمین و منطقه و آن محور کنار دستی نداشت، قبول کرد. شب قبلش می‌گفت: متنفرم از اینکه توی زمینی که نمی‌شناسم، عملیات کنم. . این بار را به دوش کشید، بخاطر اینکه زحمت چندروز گذشته‌ی بچه ها هدر نرود و خط شکسته نشود. آنجا نقطه‌ی مسئولیت او نبود. چهار پنچ نفری راه افتادند. شبانه رفتند برای شناسایی؛ صبح عملیات درگیر شدید شدند. به روشنایی خورده بودیم. یک مقدار کار گره خورد. شش هفت صبح بود که حاج عمار شد. نیروهای غیر ایرانی پشت بی‌سیم میگفتند:حاج عمار اُستُشهِدَ... . سریع از اتاق عملیات گفتیم:حاج عمار شهید نشده،حالش خوبه، فقط کمی جراحت داره. . گفتیم مجروح شده که شیرازه‌ی کار از هم نپاشد. این نیروها دو سه سال بود که با حاج عمار کار می‌کردند، نمی‌خواستیم نگرانی در دلشان ایجاد شود. پشت بیسیم گفتیم: فلانی، نگو حاج عمار شهید شده، نگذار همه نیروها متوجه بشن و روحیه‌شون رو از دست بدن. از این طرف در اتاق عملیات غوغایی بود. یکی از دوستان از پشت میزش افتاد کف اتاق، از حال رفت. پاهایش را دراز کردیم. به هوشش آوردیم و آب و قند دادیم بهش. به فکر این بودیم که چه کسی را جایگزین حاج عمار کنیم.... @Mohammad
برشی از کتاب (زندگینامه‌ی سردار شهید محمدحسین محمدخانی) به مناسبت سالروز شهادت حاج عمار: صبح بین ساعت شش و هفت بود که آن مکالمات پشت بیسیم را می‌شنیدیم. فرماندهی ایشان را صدا کرد و گفت که اتفاقی در محور کناری ما افتاده، الان مسلحین از نقطه‌ای می‌خواهند به این محور نفوذ کنند،اگر آنجا سقوط کند محور ماهم آسیب می‌بیند. . او با اینکه شناختی از آن زمین و منطقه و آن محور کنار دستی نداشت، قبول کرد. شب قبلش می‌گفت: متنفرم از اینکه توی زمینی که نمی‌شناسم، عملیات کنم. . این بار را به دوش کشید، بخاطر اینکه زحمت چندروز گذشته‌ی بچه ها هدر نرود و خط شکسته نشود. آنجا نقطه‌ی مسئولیت او نبود. چهار پنچ نفری راه افتادند. شبانه رفتند برای شناسایی؛ صبح عملیات درگیر شدید شدند. به روشنایی خورده بودیم. یک مقدار کار گره خورد. شش هفت صبح بود که حاج عمار شد. نیروهای غیر ایرانی پشت بی‌سیم میگفتند:حاج عمار اُستُشهِدَ... . سریع از اتاق عملیات گفتیم:حاج عمار شهید نشده،حالش خوبه، فقط کمی جراحت داره. . گفتیم مجروح شده که شیرازه‌ی کار از هم نپاشد. این نیروها دو سه سال بود که با حاج عمار کار می‌کردند، نمی‌خواستیم نگرانی در دلشان ایجاد شود. پشت بیسیم گفتیم: فلانی، نگو حاج عمار شهید شده، نگذار همه نیروها متوجه بشن و روحیه‌شون رو از دست بدن. از این طرف در اتاق عملیات غوغایی بود. یکی از دوستان از پشت میزش افتاد کف اتاق، از حال رفت. پاهایش را دراز کردیم. به هوشش آوردیم و آب و قند دادیم بهش. به فکر این بودیم که چه کسی را جایگزین حاج عمار کنیم. کسی که جنگنده، خستگی ناپذیر، شجاع و مدیر باشد و با نیرو ها بجوشد. واقعا کسی را نداشتیم. . بعد از شهادت حاج عمار گفت: کمرم شکست! . دوستانی که جنازه‌ی حاج عمار رو دیده بودند، میگفتند:مثل کسی بوده که روز ها و شب‌های متمادی عملیات کرده و حالا از فرط خستگی خیلی راحت خوابش برده... . . @MohammadHossein_MohammadKhani
پس از شهادتش،سردار سلیمانی درباره محمد حسین گفتند:من همت خودم را با این شهید در منطقه پیدا کردم و گفتند محمد حسین برایشان مثل همت بود... محمد حسین محمد خانی🌺 🌸یازهرا🌸 @MohammadHossein_MohammadKhani
~🕊 هرکی‌آرزو‌داشته‌باشه خیلی‌خدمت‌کنه میشه...! یه‌گوشه‌دلت‌پا‌بده، شهدا‌بغلت‌میکنن...:) ـ ما‌به‌چشم‌دیدیم‌اینارو... ـ از‌این‌شهدا‌مدد‌بگیرید... ـ مدد‌گرفتن‌از‌شهدا‌رسمه... دست‌بذار‌رو‌خاڪ‌قبر‌شهید‌بگو... حُسین‌‌ع‌به‌حق‌این‌شهید، یه‌نگاه‌به‌ما‌بکن... 🌹یازهرا🌹 🌷🍃🌷🍃 @MohammadHossein_MohammadKhani
20.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 💠داستان یکی از کرامات که کمتر شنیده شده 🎤از لسان 🔹بـه مـنـاسـبـت سـالگرد شـهـادت شـهـید مـحـمـدحـسـین مـحـمـدخـانـی (عـمـار) 😔آری شـهـدا زنــده انــد حـتــی زنــده تــر از مــا... @MohammadHossein_MohammadKhani
25.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🕘 دقایقی با عمار 🎙روایت شهید محمدخانی از زبان دوستان و خدام هیئت علمدار حسین دارالعباده یزد 🔹بـه مـنـاسـبـت سـالگرد شـهـادت شـهـید مـحـمـدحـسـین مـحـمـدخـانـی (عـمـار) 🔅کاری از گروه هنری حاج عمار وابسته به هیئت علمدار حسین دارالعباده یزد ---:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:--- @MohammadHossein_MohammadKhani
دست‌نوشته‌های رمضانی شهید نوید صفری🌾 "خدایا عمرم را بگیر و به عمر آقایم بیفزای. خدایا اعضا و جوارحم را در راه خود فدا کن و استخوان‌هایم را در راه دین خود خرد کن و ایمان را با گوشت و خون من درآمیز و بعد گوشت و خون من را در راه دین خود فدا کن و خونم را جاری و گوشت‌هایم را له و خرد کن ولی فقط مرا به غیر خود واگذار مکن که از همه این حالات و اتفاقات سخت‌تر و تحمل‌ناپذیرتر است.    شهــادتـت مـبارڪ💔 نوید صفری خلیلی 🌹یازهرا🌹 @MohammadHossein_MohammadKhani
🍃چرا فکر میکنید فقط ها یا مذهبی ها میتونن امر به معروف و نهی از منکر کنن⁉️⁉️ حق همه است...☝️ وظیفه همه است...‌ ✨همه ما خطاهایی میکنیم که باید دیگران بهمون تذکر بدن ‌ ‌درسته که بی حجابی یه گناهه...🔥 ولی همه ی گناه ها هم نیست ... امربه معروف مانند نماز ترک واجب نکنیم🌹 محمد حسین محمد خانی🌸 🌺یازهرا🌺 @MohammadHossein_MohammadKhani
شهید زنده‌ای که عاشق حضرت زهرا(س) بود و چون او شهید شد شهید تورجی‌زاده در جبهه بارها مجروح شد به گونه‌ای که در میان دوستان به شهید زنده معروف شد و هر بار پیش از بهبودی کامل باز به جبهه عزیمت می‌کرد. سرانجام شهید تورجی‌زاده 5 اردیبهشت سال 66 در ارتفاعات شهر بانه در استان کردستان حین فرماندهی گردان یا زهرا(س) در سنگر فرماندهی به شهادت رسید. جراحتی که سبب شهادت وی شد همچون حضرت زهرا(س) بود: جراحاتی بر پهلو و بازو و ترکش‌هایی مانند تازیانه بر کمر وی. تورجی زاده 🌹یازهرا🌹 @MohammadHossein_MohammadKhani
... 🌴 خداوند از کسانیکه ایمان آورده اند دفاع میکند ... اِنَ اللهَ یُدافِعُ عَنِ الذینَ امنوا .. سوره حج آیه ۳۸ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج محمد حسین محمد خانی🌹 🌸یازهرا🌸 @MohammadHossein_MohammadKhani