خدایا❗☝🏻
بر محمّد و آل او درود فرست.
🍃برتر از همه درودها و سلامها که پیش از او بر بندگان خودت فرو فرستادهای!
🍃و برتر از همه درودها و سلامها که پس از او بر هر کسی فرو میفرستی.
🍃 و هر چه خیر و خوبی در دنیاست و هر چه خیر و خوبی در آخرت است، به ما مرحمت بفرما!🤲🏻
🍃وبه رحمتت مرا از عذاب جهنم مصون بدار.🤲🏻
📚فراز آخر دعای مکارم الاخلاق
🍃🍂🍃🍂🍃
سلام علیکم ✋🏻
صبحتون منور به الطاف الهی
#پیام_صبحگاهی
❣#سلام_امام_زمانم❣
🌱دلم گرفته از این انتظار یلدایی
دقایقم همه غرق "چه وقت
میآیی؟"
🌱نوشتهاند صدایش کنید میشنود،
صدات میزنم آخر کجای
دنیایی؟
🌱بگو چه وقت میآیی..!
ببین که دلهامان
دگر قبول ندارد هنوز و امّایی...
🌱شنیدهام نمیآید بهار با یک گل
بهار من، گل نرگس! تویی که
میآیی...
🌱و باز نقطه سر خط،
نریز اشک ای چشم
تمام میشود این انتظار یلدایی..
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان
محبان مهدی
🌺 سبک زندگی قرآنی :🌺 🍂 نعمتهای خدا را ببینید. 🍂 🔶أَفَرَأَيْتُم مَّا تَحْرُثُونَ أَأَنتُمْ تَزْ
🌺سبک زندگی قرآنی :🌺
🍂 متقی و ولایتمدار باشید. 🍂
🔶يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِن رَّحْمَتِهِ وَيَجْعَل لَّكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَکُم
(حدید /٢٨)
⚡️ترجمه :
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! تقواى الهى پيشه كنيد و به رسولش ايمان بياوريد تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و براى شما نورى قرار دهد كه با آن (در ميان مردم و در مسير زندگى خود) راه برويد و گناهان شما را ببخشد.
📣ای مؤمنین!
برای بهره مندی از رحمت ِ دوبرابر الهی، باید دو کار انجام دهید:
۱_ تقوا و مراقبت نسبت به انجام دستورات خداوند.
۲_ ايمان به ولایت و اطاعت از ولیّ خدا.
✅در این صورت، پاداشهای زیر در انتظار شماست:
💫دو سهم از رحمت خدا
💫نوری که به شما بصیرت و قدرت تشخیص بدهد.
💫مغفرت الهی.
#سبک_زندگی_قرآنی
حکمت های ۱۹۰_۱۸۸.mp3
13.79M
📌#صـــــــبحانه_با_معـــــــــــــرفت
📒با موضوع: #حکمت۱۸۸ و #حکمت۱۸۹ و #حکمت۱۹۰
📆 ۳۰ آذر ۱۴۰۲
🎤 با سخنرانی:
#حجت_الاسلام_مهدوی_ارفع
#نهج_البلاغه
#صبحانه_با_معرفت
#حکمت188
#حکمت189
#حکمت190
❇️روزانه 15 دقیقه از کلام امیر لذت ببریم و دیگران را نیز دعوت کنیم تا در ثوابش شریک شویم.🌺
👇👇لیـــــــــنک دعوت 👇
📤 https://eitaa.com/mahdavi_arfae
══════════﷽❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟✤
🔰 دعاها و زیارت روزانه
#شنبه
🎬(جهت مشاهده صوت و متن و پی دی اف دعاها و زیارت نامه ها لینکهای آبیرنگ زیر را انتخاب نمایید)
1⃣متن و صوت زیارت روز شنبه
https://eitaa.com/delneshinha/18159
2⃣ متن و صوت دعای روز شنبه
https://eitaa.com/delneshinha/18154
3⃣ مجموع صوت دعاهای عهد
https://eitaa.com/delneshinha/21637
4⃣ متن و مجموعه صوت های زیارت عاشورا
https://eitaa.com/delneshinha/25009
5⃣ متن و مجموعه صوت های حدیث کساء
https://eitaa.com/delneshinha/17177
6⃣متن و ترتیل و تحدیر سوره یاسین
https://eitaa.com/delneshinha/21402
7⃣ متن و مجموعه صوت های دعای هفتم صحیفه سجادیه
https://eitaa.com/delneshinha/18438
8⃣مجموع دعاهای امام زمان عجل الله در روز جمعه
https://eitaa.com/delneshinha/22432
9⃣ متن و تحدیر و ترتیل و ترجمه سی جز قران قاریان بین المللی
https://eitaa.com/delneshinha/21182
💠فهرست تحدیر (تندخوانی) ، ترتیل و متن و ترجمه صوتی سوره های با صدای قاریان بین اللملی در کانال صوتهای دلنشین
https://eitaa.com/delneshinha/30042
0⃣1⃣متن و صوت مجموعه مناجات های خمس عشر
https://eitaa.com/delneshinha/22316
1⃣1⃣ چندین صوت زیارت حضرترسول (ص) از راه دور
https://eitaa.com/delneshinha/19571
2⃣1⃣زیارت نامه ، صلوات خاصه و نماز آقا رسول الله صلی الله
https://eitaa.com/delneshinha/15913
3⃣1⃣نماز روز شنبه
https://eitaa.com/Mohebannemahdi/15991
4⃣1⃣سلام بر ائمهیاطهار علیهم السلام
{دعای بعد از جامعه کبیره}
https://eitaa.com/delneshinha/20518
5⃣1⃣ لیست مجموعه سخنرانی های اساتید
https://eitaa.com/delneshinha/26316
6⃣1⃣لیست مجموعه دعاهای صحیفه سجادیه (متن و صوت و ترجمه فارسی)
https://eitaa.com/delneshinha/29109
📌با نشر لینکهای گذاشته شده در گروه هاتون در ثواب نشر دعاها شریک باشین
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
🌍صوتهای دلنشین کوثر
https://eitaa.com/delneshinha
Panahian-Clip-AmoozeshNmaz BeFarzandan.mp3
2.45M
🎵آموزش نماز
🔸چگونه فرزندانی نمازخوان تربیت کنیم؟
👶مجموعه کلیپهای تربیت فرزند(قسمت ۴)
👈 کیفیت بهتر + متن
#کلیپ_صوتی #تربیت_فرزند
💖یارانِ #امام_زمان عجل الله فرجه
🌹عزیزان خوش ذوق
برای خواندن نماز قضا ؛دفترچه🗒️ آماده کردی🤔
قرار شد خیلی آهسته و پیوسته نماز قضاهامون رو بخونیم
📋با برنامه ما همراه باشید
شنبه = قضای یک نماز صبح🌸
یکشنبه =قضای یک نمازظهر
دوشنبه=قضای یک نمازعصر
سه شنبه=قضای یک نمازمغرب
چهارشنبه=قضای یک نمازعشاء
پنج شنبه= جامانده در هفته یا نماز والدین یا نماز آیات
🍃🌷🍃______🍃🌷🍃
‼️طرح خواندن نماز قضا ‼️
عزیز دل شنبه ها قراره یه
قضای نماز صبح
به جا بیاریم .
باماهمراه باش خیلی وقت نمیبره😌
#نماز_قضا #شنبه
حجت الاسلام رباني 13-9-402.mp3
1.68M
🔸زمزم احکام
🔸با موضوع:تحریف سخن
🔸سعی کنیم این احکام کوتاه دو سه دقیقه ای که هر روز در حرم مطهر و منور حضرت معصومه سلام الله علیها بیان می شود را گوش کنیم تا بیشتر و بهتر با تکلیف شرعی خود آشنا شویم انشاء الله
#احکام
محبان مهدی
#قــسمــتــــ_پــــنــــجـــاه_و_پنجم ♥️عــــشــق پــــایـــدار♥️ مادرم با هول وولا گفت: ببخشید جو
#قــسمــتــــ_پـــنجـــاه_و_ششم
♥️عـــشــــق پــــــایـــــدار♥️
خاله صغری با لحنی ناباورانه گفت:مریم, عزیزدلم خودتی؟
و با دستش صورت مادرم را قاب کرد وهمانطور که بوسه ها از گونه ی مامان برمیچید ادامه داد:هااا به خدا خودتی,دختر عزیز دردانه ی منی,چراغ خانه ی منی....کجا بودی دخترم؟؟نگفتی رفتی وباخودت روشنایی خانه ام را بردی؟نگفتی که پدرخوانده ات غلامحسین که نفسش,به نفست بند بود ,دلتنگت میشه...قرار بود یه خبری از خودت به من بدی که ندادی به خدا بعداز گم وگور شدنت غلامحسین دق کرد,به سال نکشید که به رحمت خدا رفت...
مادرم که از دیدن خاله صغری یا همان مادرخوانده اش اشک شوق میریخت ,حال با شنیدن قصه ی مرگ پدر خوانده اش اشکش بیشتر میبارید,هیچ کدامشان به من توجهی نداشتند ودرعالم وصال خود غرق بودند ,انهم جلوی در خانه...
سینه ای صاف کردم وبرای اینکه خاله را متوجه خودم کنم گفتم:سلام .....
خاله صغری که با بلند شدن صدای من ,انگار متوجه همراهی من با مادرم شده بود,مادر را به داخل خانه کشیدروبه من گفت:سلام عزیزم....تو دختر مریم منی؟؟چقدر شبیهه مادر بزرگت بتول هستی....چه شباهت زیادی به مادرت داری...
با خجالت سرم را انداختم پایین وگفتم:اره ,دختر مریم هستم...
خاله صغری من هم کشید تنگ اغوشش وگفت:خوش امدی به خونه خودت,دختر عزیزم..... وپشت سر من را نگاه کرد,انگار منتظر بود نفر سومی هم سرک بکشه وسلام کند.درحالیکه وارد خانه میشدم گفتم:ما تنهاییم خاله,من ومامانم....
خاله صغری در رابست وهمانطور که لبخند میزد رو به مامان کرد وگفت:پس بگو....توهم ازدواج کردی وسرگرم زندگی وشوهر وبچه بودی که یادی از مادر پیرت نکردی...
همانطور که به حرفهای خاله صغری گوش میکردم,واحدش هم با چشمام زیروروکردم,خونه نقلی وجم وجوری بود,یه هال ,یه اشپزخانه ویه اتاق خواب... ..درسته نقشه ی خانه جدید بود اما وسایلی که داخل خونه بود نشان از,قدمت صاحبش داشت,هال باگلیم فرشهایی که مشخص بود دست باف هست ومطمینا دست باف خاله صغری وشاید خود مادرم بود,فرش شده بود وجای جای خونه,پرده هایی قدیمی وگلدوزی,شده اویزان بود که مطمیینا دست کار مادرم بود.
مادرم همانطور که خونه را از نظر میگذراند وانگار هوای کودکیهایش را با دم وبازدمش به درون ریه هایش میکشید به سمت طاقچه ای که برخلاف ظاهر امروزی ساختمان,به سبک قدیم داخل دیوار دراورده بودند, رفت ,دفترچه ای با جلدچرم قهوه ای را که مرتب روی طاقچه به همراه چند تا کتاب دیگه چیده شده بود برداشت و با تعجب گفت:خاله....این اینجا چکار,میکنه؟؟؟
ادامه دارد...
#براساس واقعیت #داستان
💦⛈💦⛈💦⛈
نویسنده #طاهره_سادات_حسینی
محبان مهدی
#قــسمــتــــ_پـــنجـــاه_و_ششم ♥️عـــشــــق پــــــایـــــدار♥️ خاله صغری با لحنی ناباورانه گفت:م
#قــسمــتــــ_پـــنجاه_و_هفتم
♥️عـــــشـــق پـــــایــــدار♥️
مادرم دفترچه را برداشت وبا دست جوری نوازشش میکرد که انگار عزیزیست که سالها از او دور بوده....دلم میخواست دفتره را بگیرم وببینم چی چی توش هست که اینقدر برا مامانم مهم بوده..
همانطور که به طرف مادرم میرفتم به حرفهای خاله صغری,هم گوش میکردم:نمیدونم چی هستند ...من که سواد خوندن ونوشتن ندارم,اینا را جلال اورده گذاشته اینجا,شبها که میاد پیش من ,خیلی وقتها خودش را با همین دفترو کتاب دعا سرگرم میکنه.
مادرم با تعجب برگشت وگفت:جلال؟!!جلال که سواد نداشت...
ذهنم درگیر سوالهای ریزودرشت شده بود,این دفتره چیه که,اینقد برا مامان مهمه,بعدش بابا جلال چرا شبا میاد اینجا مگه خودش خونه وزندگی وزن وبچه نداره ؟؟که دوباره خاله صغری به حرف امد:راستش توکه رفتی ,جلال بی قرار بی قرار شد,انگار انتظار داشت تو دوباره برگردی,بعداز رفتنت خیلی این درواون در زد پیدات کنه ,حتی تا ابادی ابا واجدادیمون هم رفت اما,هرچی بیشتر میگشت,کمتر خبری ازت پیدا میکرد,چندسال هم هست رفته نهضت سواداموزی,اندازه ای که بتونه بخونه وحساب کتاب کنه,یاد گرفته...حالا این کتاب دستت چیه که هم برا جلال مهمه وهم برا تو؟
مامان دفتر را چسپوند به اغوشش وگفت:این دفترچه,یه زمانی مونس من بود,تمام خاطراتم را داخلش مینوشتم ,از اونطرف دفتر هم گهگاهی شعری به ذهنم میامد مینوشتم ودوباره رفت طرف طاقچه وکتاب را برداشت وادامه داد:اینم کتاب مفتایحم بود همیشه از,روش دعا میخوندم اما بعداز جدایی از,جلال یک هو هر دوشون را گم کردم....حالا میفهمم که چرا گم شدن...پس جلال برداشته بودشان....
خاله صغری اهی کشید وگفت:بشین دختر,بشین یه چی بیارم گلوت را تازه کنی,من که گفتم جلال بعد رفتنت یه ادم دیگه شد,انگار دیونه شد دیونه....این دفتر وکتاب,هم که دزدکی برداشته نشانه ی همون مهرش هست به تو...
دیگه طاقت نیاوردم وگفتم:ببخشید خاله صغری,اگه واقعا اقا جلال ,خانومشان را اینقدر که شما میگید دوست داشتند چرا ازدواج کردند هااا؟؟؟
خاله صغری انگار برق گرفته باشدش گفت:ازدواج؟!!
ادامه دارد..
#براساس واقعیت #داستان
▪کُپی برداری بدون ذکر نام نویسنده حَرام اَست▪
💦⛈💦⛈💦⛈
نویسنده #طاهره_سادات_حسینی