namaze_emam_ail.mp3
2.59M
📝نماز امام علی علیه السلام در مفاتیح
(نماز توبه )
🎤صوت بعد از نماز
▪️ویژه شهادت #امام_علی
🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸
♻️نماز آقا امیر المومنین علیه السلام در مفاتیح الجنان( نماز توبه )♻️
این نماز چهار رکعت است:
در هر رکعت یک بار سوره (حمد) و پنجاه بار (قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ)
خوانده شود و چون از نماز فارغ شود این دعا را بخواند که تسبیح ان حضرت است:
✨سُبْحَانَ مَنْ لَاتَبِیدُ مَعالِمُهُ، سُبْحانَ مَنْ لَاتَنْقُصُ خَزایِنُهُ، سُبْحَانَ مَنْ لَا اضْمِحْلالَ لِفَخْرِهِ، سُبْحانَ مَنْ لَاینْفَدُ مَا عِنْدَهُ، سُبْحَانَ مَنْ لَاانْقِطَاعَ لِمُدَّتِهِ، سُبْحَانَ مَنْ لَایشَارِک اَحَداً فِی اَمْرِهِ، سُبْحانَ مَنْ لَا اِلهَ غَیرُهُ.
✨یا مَنْ عَفَا عَنِ السَّییاتِ وَلَمْ یجازِ بِهَا ارْحَمْ عَبْدَک یا اللّهُ، نَفْسِی نَفْسِی اَنَا عَبْدُک یا سَیدَاهُ، اَنَا عَبْدُک بَینَ یدَیک اَیا رَبَّاهُ، اِلهِی بِکینُونَتِک یا اَمَلَاهُ، یا رَحْمَانَاهُ یا غِیاثَاهُ، عَبْدُک عَبْدُک لَاحِیلَهَ لَهُ یا مُنْتَهی رَغْبَتَاهُ، یا مُجْرِی الدَّمِ فِی عُرُوقِی، یا سَیدَاهُ یا مَالِکاهُ، اَیا هُوَ اَیا هُوَ، یا رَبَّاهُ، عَبْدُک عَبْدُک لَا حِیلَهَ لِی وَلَا غِنی بِی عَنْ نَفْسِی، وَلَا اَسْتَطِیعُ لَهَا ضَرّاً وَلَا نَفْعاً، وَلَا اَجِدُ مَنْ اُصَانِعُهُ، تَقَطَّعَتْ اَسْبَابُ الْخَدَایِعِ عَنِّی، وَ اضْمَحَلَّ کلُّ مَظْنُونٍ عَنِّی، اَفْرَدَنِی الدَّهْرُ اِلَیک فَقُمْتُ بَینَ یدَیک هذَا الْمَقامَ، یا اِلهِی بِعِلْمِک کانَ هذَا کلُّهُ فَکیفَ اَنْتَ صَانِعٌ بِی؟ وَلَیتَ شِعْرِی کیفَ تَقُولُ لِدُعَایِی؟ اَتَقُولُ نَعَمْ اَمْ تَقُولُ لَا؟
✨یا مُتَرَحِّمُ یا مُتَرَیِّفُ یا مُتَعَطِّفُ یا مُتَجَبِّرُ یا مُتَمَلِّک یا مُقْسِطُ، لَا عَمَلَ لِی اَبْلُغُ بِهِ نَجَاحَ حَاجَتِی، اَسْاَلُک بِاسْمِک الَّذِی جَعَلْتَهُ فِی مَکنُونِ غَیبِک وَاسْتَقَرَّ عِنْدَک فَلَا یخْرُجُ مِنْک اِلَی شَیءٍ سِوَاک، اَسْاَلُک بِهِ وَبِک وَبِهِ فَانَّهُ اَجَلُّ وَاَشْرَفُ اَسْمایِک، لَاشَیءَ لِی غَیرُ هذَا وَلَا اَحَدَ اَعْوَدُ عَلَی مِنْک، یا کینُونُ یا مُکوِّنُ، یا مَنْ عَرَّفَنِی نَفْسَهُ، یا مَنْ اَمَرَنِی بِطَاعَتِهِ، یا مَنْ نَهَانِی عَنْ مَعْصِیتِهِ، وَ یا مَدْعُوُّ یا مَسْوُولُ، یا مَطْلُوباً اِلَیهِ رَفَضْتُ وَصِیتَک الَّتِی اَوْصَیتَنِی وَلَمْ اُطِعْک، وَلَوْ اَطَعْتُک فِیما اَمَرْتَنِی لَکفَیتَنِی مَا قُمْتُ اِلَیک فِیهِ، وَاَنَا مَعَ مَعْصِیتِی لَک راجٍ فَلَا تَحُلْ بَینِی وَبَینَ مَا رَجَوْتُ؛
✨یا مُتَرَحِّماً لِی اَعِذْنِی مِنْ بَینِ یدَی وَمِنْ خَلْفِی وَمِنْ فَوْقِی وَمِنْ تَحْتِی، وَمِنْ کلِّ جِهَاتِ الْاِحَاطَهِ بِی. اللّهُمَّ بِمُحَمَّدٍ سَیدِی، وَبِعَلِی وَ لِیی، وَبِالْاَیِمَّهِ الرَّاشِدِینَ عَلَیهِمُ السَّلامُ اجْعَلْ عَلَینا صَلَواتِک وَرَاْفَتَک وَرَحْمَتَک، وَاَوْسِعْ عَلَینَا مِنْ رِزْقِک، وَاقْضِ عَنَّا الدَّینَ وَجَمِیعَ حَوَایِجِنا یا اللّهُ یا اللّهُ یا اللّهُ، اِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ
💢پس ازان، حضرت فرمود: هرکه این نماز را بجا اورد و این دعا را بخواند، چون از ان فارغ شود، بین او و خداوند گناهی نماند جز انکه امرزیده شود.
نویسنده گوید:
🔻احادیث بسیاری در فضیلت خواندن این چهار رکعت نماز، در شب و روز جمعه وارد شده است و اگر پس از نماز بگوید:
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی النَّبِی الْعَرَبِی وَالِهِ✨
▪️ویژه شهادت #امام_علی
🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸
⚫️ فضیلت و ثواب روز بیست ویکم ماه مبارک رمضان برای روزه داران این روز طبق روایت پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم :
▪️ روز بیست و یکم، خداوند قبر شما را هزار فرسخ فراخ مى سازد و تاریکى و وحشت را از قبر شما بر مى دارد و قبرهایتان را مانند قبور شهیدان قرار مى دهد و چهره هایتان را هم چون چهره یوسف فرزند یعقوب علیهماالسلام زیبا مى کند.
📚 امالی صدوق /مجلس دوازدهم/ص۴۹
🌹☀️🍃 ﷽ 🍃☀️🌹
♦️یک آیه یک ختم
🌐 https://leageketab.ir/khatme-quran
📌 فقط کافیه بزنید رو لینک ایه رو بخونید و درثواب اون ختم شریک بشید
࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐
نکاه روز:
امیدوارم در این شب قدر عظیم بهترینها براتون رقم خورده باشه
بریم سر نکته امروز:
اگه به شما خبر بدن که فقط دو سه روز بیشتر زنده نیستید چیکار میکنید ؟
قطعا دیگه خیلی از موضوعات و حرفها براتون بی اهمیت میشه
سعی میکنید بیشتر با اونهایی باشید که دوستشون دارید
دنبال این هستید که هر چقدر که میتونید کار خیر انجام بدید تا توشه آخرتی جمع کنید
درسته؟
حالا سوال اصلی اینجاست ؟
کی میدونه تا فردا زنده است؟
اگه بهتون خبر بدن که خدای نکرده همسرتون یا فرزندتون دو روز دیگه بیشتر زن ه نیستند و به زودی میمیرند چطور باهاشون برخورد میکنید؟
کی میدونه که فردا زنده است
کی میدونه همسر و فرزندش تا فردا زنده اند یا نه
پس تا میتونید از لحظاتتون بهترین استفاده رو بکنید
بندگی خدا رو بکنید
به دیگران کمک کنید
از بودن در کنار همسر و فرزندانتون بیشترین لذت رو ببرید
از موضوعات کوچیک زود ناراحت نشید که والله این دنیا به دمی و آهی بسته است
یهو به خودت میایی و میبینی همه چیز برات تبدیل میشه به یک خاطره
تا دیر نشده بندکی خدا رو کنید و از بودن با خانواده لذت ببرید
فضائل علوی:
از اَنَس بن مالک نقل میکند که پیغمبر فرمودند: «انَّ علی بن ابی طالب یضیء لاهل الجنة کما یظهر کوکب الصبح لاهل الدنیا.»؛ مردم بهشت، وجود علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین علیهالسّلام را چنان درخشان میبینند که مردم دنیا ستاره صبح را آن گونه درخشنده میدیدند...
رفقا
شنیدن فضائل امیرالمومنین ع کفاره گناهان گوشه
نوشتن فضائل علی ع کفاره گناهان دسته
خوندن فضائل علی ابن ابی طالب ع کفاره گناهان چشمه
هر کی یکی از فضائل امیرالمومنین علی ع رو بنویسه تا زمانی که اون نوشته وجود داره خداوند لشگری از ملائک رو مامور میکنه تا برای نویسنده اون استغفار کنند
والله گفتن و شنیدن فضائل امیرالمومنین علی ع از شراب بیشتر مست میکنه آدمو
و اما نکته مهدوی:
روزی است که منتسب است به روز قدر
بیایید امروز یه جور دیگه براتون حرف بزنم
یه روز به بچه های موکب میگفتم قدر خودتون رو بدونید ارباب جداتون کرده از بقیه
موقع مزد دادن به اونهایی که زیارت اربعین رفتن ، قطعا امام حسین ع برای کارگزاران خودشون جور دیگه دعا میکنند و پاداش میدن
رفیق
وقتی زندگیت نذر امام زمان عج بشه موقع نوشتن تقدیرمون توسط امام زمان عج ، قطعا میفرمایند که این مال خودمونه و بهترین چیزها رو برامون رقم میزنن
حرفم اینه
چرا هر روزمون روز قدر نباشه و امام زمان هر روز برامون تقدیر روز رو مشخص نکنند
والله قسم ضرر کرده هر کسی که زندگیش رو دست امام زمان عج نسپرده
رفیق بیا برای اینکه کارگزار امام زمان عج باشی نذر کن تا آقا بیاد و هر روز کارهامون رو بهشون بسپاریم چون خودشون فرمودن به شیعیان بگید کارهاشون رو به ما بسپارند
بازم میگم
بیایید با هم رنگ امام زمان عج رو بگیریم
امام زمانی شو ، جانمونی رفیق
https://ppng.ir/d/3VxA
دوست عزیز با طرح خوندن نماز قضا همراه شدی ⁉️
فرصت ها در گذرند ...🌪
اگر برنامه برای خودسازی نداشته باشی
یکباره خواهی دید
چقدر زود دیر شد😔
_🍃🌷🍃______🍃🌷🍃___
‼️طرح خواندن نماز قضا ‼️
عزیز دل دوشنبه ها قراره یه
قضای نماز عصر
به جا بیاریم .
باماهمراه باش خیلی وقت نمیبره😌
_🍃🌷🍃______🍃🌷🍃___
#نماز_قضا #دوشنبه
4_6003779816363396053.opus
791.8K
توجه:آیه آخر سوره نجم سجده واجب دارد در صورت خواندن انجام سجده واجب هست
❇️چهار سوره از قرآن کریم هست که سجدهی واجب دارند که عبارتند از سورههای فُصلّت،سجده، نجم،و علق. حالا آیا خانم هایی که عذر شرعی دارند می توانند این سوره ها را بخوانند یا نه؟
❇️طبق فتوای آيات عظام امام خمینی، بهجت،فاضل لنکرانی،نوری، علاوه بر خواندن خود آيهی سجده دار، خواندن بقيهی آن سوره نيز حرام است(یعنی خواندن کل سوره حرام است)❌
❇️طبق فتوای آيات عظام خامنه اى، سيستانى،مكارم،صافی:تنها خواندن خود آيهی سجده دار، حرام است و خواندن بقيهی سوره اشکال ندارد
❇️آیاتی که سجده واجب دارند عبارتند از سورهی سجده آیه پانزدهم ،سورهی فُصِّلت آیه سی وهفتم،سورهی نجم آیه شصت و دوم و سوره علق آیه نوزدهم میباشد
محبان مهدی
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت #نویسنده_خانم_ط_حسینی #قسمت۶۴ 🎬 از اردوگاه خارج شدیم ،شفق به خون نشسته پدی
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
#نویسنده_خانم_ط_حسینی
#قسمت۶۵ 🎬
با صدای بلند فریاد زدم:نه نه ناریه اشتباه نکن ,توهیچ چیز ازمن نمیدونی... بزار همه چی راست راست برات بگم..
ناریه حرفم راقطع کرد وگفت:اونچه که باید بدونم رامیدونم , آدم وقتی بوی مرگ راحس میکنه تمام تلاشش رامیکنه تا دروغهای شاخدار را راست جلوه بدهد وخودش رانجات دهد,نترس شهید داعش میشی مگه همین رانمیخواستی؟
لطفا خفه بشو سلما وخنده ی بلندی کردوادامه داد...وقتی توهم شهید راه داعش باشی پس نهار رامیهمان پیامبرتان هستی... وباتمسخر گفت ببینم قاشق چنگالت را اوردی؟؟
نگذاشت حرف بزنم وگفت:
اماده ای ,یک ,دو,سه چشمام رابستم واز ته دل گفتم:یاصاحب الزمان...صدای من با صدای,سفیرگلوله ای که میامد قلبم رابشکافد ,باهم قاطی شد.....هرچه صبرکردم،دردی سوزشی هیچ جایم رافرانگرفته بود,ارام ارام چشمام راباز کردم,جسد ناریه جلوی من افتاده بود وباچشمای بازش ,خیره به نگاهم بود,سرم را اوردم بالا
یک مرد داعشی رادیدم که روی صورتش راپوشانده بود
خدای من نکنه مامورکشتن ناریه ازطرف ابوعدنان هست؟
مرد داعشی دید خیره نگاهش میکنم,اشاره کرد که بلند بشوم.
باترس بلند شدم ،نمیدونستم که تصمیمش راجب زندگی من چیه؟میخواهد بکشتم یا اینکه زنده میمونم؟
توهمین فکرا بودم که روی صورتش را باز کرد وبالبخندی زیبا گفت:به موقع رسیدم نه؟
وای خدای من ،باورم نمیشد،کسی را که روبروم میدیدم شک داشتم توبیداری باشه...
درست میدیدم علی بود .
ازنگاه خیره خودم خجالت کشیدم ,سرم را انداختم پایین وگفتم:علی اقا شما اینجا چه میکنید؟شما فرشته نجات من شدید.
علی با همون لبخند مهربون همیشگیش گفت:داستانش مفصله,سرفرصت برات تعریف میکنم ,عماد کجاست؟
اشاره کردم به ماشین
علی به سمت ماشین ناریه رفت وگفت:تواین جهنم بااین صداها هنوز مثل فرشته خوابیده.......داخل ماشین شد وگفت :سوار شو ,باید این ماشین راسرجاده اصلی بگذاریم تا بتونن جسد راپیدا کنند,وقتی دیدم ماشین شما ایستاد ،ماشین خودم را خیلی بالاتر پارک کردم تااینجا پیاده امدم تا این زنک متوجه حضورم نشه.
اشاره کردم به ناریه وگفتم:شاید نمیخواست بکشتم....
علی:اگه یک لحظه دیرتر شلیک کرده بودم ,کشته بودت,اینا بس که جنایت کردند,کشتن شما براشون ارزش کشتن یه پشه هم نداره,خودت را ناراحت این جونورها نکن ,سوار شو تا کنار ماشین,وقت میگذره...
کنار ماشین علی پیاده شدیم عماد رابغل کردم وسوار ماشین علی شدیم .عماد بیدارشد وبادیدن علی خیلی خوشحال شد,انگار خدا رابهش داده بودند,هی میخواست چیزی بگه اما نمیتونست ,علی گونه اش رابوسید وگفت:فلفل زبون,چرا شیرین زبونی نمیکنی هااا
اهسته اشاره کردم به علی وبهش فهموندم که عماد لال شده,علی زد روی پیشونیش وبه فکر فرو رفت.
وقتی حرکت کردیم ،چشمم افتادبه اشعه های,طلایی خورشید که به من چشمک میزد ,یاد وقتی افتادم که با ناریه داخل نخلستان شدیم,فکر میکردم من طلوع خورشید رانمیبینم ,اما برعکس شده بود وناریه طلوع خورشید را ندید.
روکردم به علی وگفتم:چه طور منو پیداکردید؟چرا قیافه تان ,اینقدر تغییرکرده؟
علی:حالا بماند...بعدا مفصل میگم ,حالا توسوال من راجواب بده...اگه قیافه ام تغییرکرده ازکجا شناختیتم؟؟
روم نشدبگم اگه چشمهای مهربان تورا بین هزاران چشم ببینم بازهم تشخیصش میدم وگفتم:خوب از بچگی باهم بودیم ,دخترخاله ات هستم دیگه....اگه صدسال دیگه هم میدیدمت وموهاتم ریخته بودند و...بازم میشناختمت....
یکدفعه یاد فیصل افتادم ...
من:علی اقا,تکلیف فیصل چی میشه؟میشه من برم بیارمش پیش خودمون؟
علی:نه نه...برگشتن توبه اردوگاه اصلا ,صلاح نیست همین الان دنبال ام فیصل میگردند اخه دوتا داعشی گفتند دیشب بعدازنماز,ناریه با ماشینش چندتا مرد روبسته را برده داخل شهر والان به ناریه مشکوک شدن ووقتی ناریه به چنگشون نیافته ,رفیقش رامیگیرن...اگه توبری مطمینا گیرمیافتی...من خودم یه فکری به حال فیصل میکنم.
باخودم فکر کردم مگه علی شیعه نیست؟مگه برعلیه داعش نمیجنگه؟چرا اینقدر راحت حرف میزنه ,انگار یکی از مقامات داعش هست....
روم نمیشد هی,سوال بپرسم اما نمیدونستم که مقصدمان کجاست که خود علی گفت:....
#ادامه_دارد ..
#داستان
💦⛈💦⛈💦⛈
محبان مهدی
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت #نویسنده_خانم_ط_حسینی #قسمت۶۵ 🎬 با صدای بلند فریاد زدم:نه نه ناریه اشتباه
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
#نویسنده_خانم_ط_حسینی
#قسمت۶۶ 🎬
ببین سلماجان ،من باید تورابرسانم جای امنی وبرگردم سرپستم,هرچی میگم خوب گوش کن وبه خاطربسپار وفعلا هم هیچ سوال نکن به وقتش خودم همه چی را برات توضیح میدهم.
جایی که میریم اپارتمانی ازیک مجتمع بزرگ است,تو اونجا هانیه هستی دختر شمعون یهودی تازه با هارون یهودی ازدواج کردی ویک ماهی هست که ساکن اونجایی ,باهمسایه ها امدورفت نداری ,هیچ کس رانمیشناسی وکسی هم اطلاعاتی ازت نداره ,اگه احیانا کسی در زد ,درراباز نمیکنی ,متوجه شدی؟؟
بااینکه حرفهاش برام گنگ بودم بازم سرم رابه علامت مثبت تکون دادم.
علی یک گوشی ساده به سمتم داد وگفت:تلفن خونه را جواب نمیدی واگه کارت داشتم ,به این گوشی بهت زنگ میزنم ,فقط حواست باشه ,من را به اسم صدا نزن,عماد را به اسم صدا نزن ,سعی کن خیلی بی سروصدا باشی......
گیج شده بودم .....درسته فراری بودم اما نمیفهمیدم اینهمه احتیاط برای چی؟اصلا خونه ی یک یهودی برای چی؟
ساکنان خونه خودشون کجان؟
ذهنم پراز سوالات جورواجوربود که علی کنار یک مجتمع ایستاد ,عماد رابغل کرد وگفت پشت سرم بیا.....
همینطور که پشت سر علی میرفتم ،اهسته گفتم پس الان تو کی هستی؟چی صدات کنم؟
وارد اسانسور شدیم ,علی دکمه طبقه ۴را زد وهمینطور که دماغ عماد را فشارمیداد وباهاش بازی میکرد ,چشمکی به طرفم زد وگفت:خوب معلومه ,من هارون هستم،هانیه خانم گل... ☺️
تمام تنم داغ شد....نمیدانم ازشوق بود یا از ترس اینده ای مبهم وگنگ....
جلوی واحد ۱۵ایستاد ودر راباز کرد...
داخل که شدیم ,بلند بلند شروع به صحبت کرد وگفت:هانیه جان....استراحتی بکن،من شب برمیگردم,رفت طرف اشپزخانه ویک لیوان ابی ریخت خورد ودوباره بیرون زد.
نگاهی کردم به خونه ,اپارتمان جم وجور وتروتمیزی بود,اثاثیه اش کاملا نو وخیلی هم زیبا ,هال واشپزخانه ویک اتاق خواب,همینطور که همه جا را دید میزدم چشمم افتاد به عماد که خیره به تلویزیون بود...
چادرم را دراوردم وخیلی بی صدا عماد رابغل کردم وبوسه ای از گونه اش گرفتم,کاناپه روبروی مبل,نشاندمش وتلویزیون را براش روشن کردم....بمیرم براش که چندین روز اززندگی طبیعی وعادیش وتلویزیون نگاه کردنش ,دورافتاده بود.
رفتم طرف اشپزخانه تا ببینم چی هست برای صبحانه عمادبیارم....
یاد ناریه وچند ساعت پیش افتادم...
#ادامه_دارد ..
#داستان
💦⛈💦⛈💦⛈
شه شناس جلسه ۵۶.mp3
4.24M
📝برای امیرالمؤمنین جانها فدایش
شه شناس
🔹 جلسه ۵۶
🎤حجت الاسلام #استاد_امینی_خواه
🔈#سخنرانی
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥ @Mohebannemahdi
╚══🌸🕊═════════╝ᭂ࿐