#کارگاه_کاربردی
#شرح_دعای_ندبه
💢کارگاه شرح و مقام دعای ندبه💢
شماره 7⃣7⃣
📚منبع: واحد تحقیق و پژوهش محکمات
✅موسسه مهدوی مُحکمات را در ایتا دنبال نمایید👇:
🆔https://eitaa.com/joinchat/1107361815C4a965d8ac7
مُحکمات
#دلنوشته_مهدوی #مهدی_جان❤️ تنها بہ امید دیدن روزگارٺ، هر روز نفس میڪشم... اے ڪہ نگاهم فرش راهٺ
#دلنوشته_مهدوی
آقاے من❤️
تصویر آمــدنــت را
سالهاست بر دیوارِ پر گناهِ دل
وصل ڪرده ایم😔
بهرِ ظهور، امروز هم روز بدے نیست؛
ڪاش به ما یاد دَهے ڪه تو را چگونه از خدا بخواهیم...؟
ڪاش بگویے در ڪدامین دعا
به استجابت خواهے رسید..؟!🙏
مـــــولاے من❤️
اڪنون؛
اشتیاق ظهورت
در ما فراوان است
گمگشتگانِ مَفتونت{عاشق_شیدا} را پیدا نمیڪنے؟؟
🤲أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج🤲
💠مُحکمات؛ پایگاه تخصصی مهدویت
📱@mohkamat313
📱@mohkamat313
5.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_مهدوی
#استوری_مهدوی
✨یه نفر منتظر ما مونده...که برای فرجش دعا کنیم😔
✅موسسه مهدوی مُحکمات را در ایتا دنبال نمایید👇:
🆔https://eitaa.com/joinchat/1107361815C4a965d8ac7
هدایت شده از مُحکمات
#کتاب_صوتی
#شهدا_و_امام_زمان_ارواحنا_فداه
#شروع_کتاب_صوتی_جدید
📝کتاب کمی عادلانه تر مروری است بر زندگی نامه و خاطرات شهید ترور «حجت الاسلام مصطفی قاسمی»
✨دم ظهر بود که واقعه اتفاق افتاد، آفتاب گرم اردیبهشت عبایش را روی زمین پهن کرده بود. از مدرسه که بیرون آمد کوچه خلوت بود و آمد و شدی به چشم نمی خورد. آهسته به انتهای کوچه رفت تا زودتر خود را برساند. نمازگزاران مثل همیشه منتظرش بودند. هنوز چند قدمی بیشتر برنداشته بود که صدای سوت گلوله در فضا پیچید.
خون تازه روی آسفالت داغ جاری شد. پیکر بی جانش وسط جمعیت متحیر روی زمین افتاده بود. عبای ساده خاکی رنگ را روی سرش کشیده بودند و صدای پچ پچ ها بلند بود. بعضی بغض کرده بودند، بعضی دیگر خودشان را نیشگون می گرفتند و برخی هم در حال گرفتن عکس بودند.
ماجرا جدی بود؛ ترور مسلحانه، روز روشن، مقابل مدرسه علمیه. کاری از دست کسی بر نمی آمد؛ شیخ مصطفی مدت ها بود که دنیای زمینی را ترک گفته بود.
✅موسسه مهدوی محکمات را در ایتا دنبال نمایید👇:
🆔https://eitaa.com/joinchat/1107361815C4a965d8ac7
مُحکمات
#شهدا_و_امام_زمان_ارواحنا_فداه ✨لیست سی و دو نفره_۴ 👇👇👇👇
#شهدا_و_امام_زمان_ارواحنا_فداه
✨فرمانده واقعی_۱
✍از کودکی اهل مراقبت از نفس بود. یک بار که با خاله اش صحبت می کرد سرش را پایین گرفته بود! خاله پرسید: «من که محرم هستم چرا سرت را پایین گرفته ای؟!» گفت: «دارم حرف زدن با نامحرم را تمرین می کنم!» از آن بچه هایی بود که در مسجد بزرگ شده بود. از سال ۱۳۳۸ که به دنیا آمد تا زمانی که شهید شد کسی جز خوبی از او ندید. بسیار به نماز اول وقت و با حضور قلب اهمیت می داد. در مدرسه الگوی دیگر دانش آموزان بود. با پایان تحصیلات، در تمامی راهپیمایی ها و تظاهرات مردم بابل شرکت داشت. تقاضا کرده بود برای ادامه تحصیل راهی فرانسه شود. پیگیر کار اعزام بود. البته هدف داشت! می خواست نزد امام برود. با شعله ور شدن جریان انقلاب در بابل ماند و تمام تلاش خود را برای پیروزی انقلاب انجام داد. از بنیان گذاران کمیته در بابل بود. سید حسین اوایل تابستان ۱۳۵۸ به سپاه پیوست. از روزی که انقلاب مورد تهاجم بیگانگان قرار گرفت در همه ی عرصه ها حضور داشت؛ در نبرد جنگل، در عملیات های کردستان و در جبهه های جنوب. در نوروز سال ۱۳۶۱ فرمانده گروهان و جانشین گردان شده بود. همه او را دوست داشتند. شب عملیات فتح المبین سید حسین به گروهان های اطرافش در بی سیم پیام عجیبی داد: ادب را رعایت کنید امشب امام زمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف) فرمانده واقعی اند. یکی از این همرزمانش می گوید: بچه ها با هم وداع کردند. بین ما و دشمن نیزار بود.
#ادامه_دارد...
🆔@mohkamat313
هدایت شده از مُحکمات
#تدریس_کتب_جامع_مهدوی
#کتاب_المهدویة_الخاتمة
💢سلسه مباحث آموزش مجازی معارف مهدویت💢
🔰تدریس کتاب #المهدویة_الخاتمة (بهترین کتاب در مورد شناخت مدّعیان دروغین و شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه)
✍تهیه شده در واحد(مطالعات)تحقیق و پژوهش موسسه مهدوی مُحکمات
☘ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج☘
✅موسسه محکمات را در ایتا دنبال نمایید👇:
🆔https://eitaa.com/joinchat/1107361815C4a965d8ac7